معاون سخنگوی ریاست جمهوری بدین باور است که افغانستان به لطف دموکراسی(!) در حال گزار به یک جامعه چند صدایی است! آقای مرتضوی در نشستی که تحت عنوان "جوانان و انترنت" تدویر یافته این سخن را بیان کرده است! اگر این سخن یک شوخی باشد می توان به سادگی از کنار آن گذشت و جامعه چند صدایی را در کنار لطف دموکراسی نهاد و به سادگی و سهولت آن را به فراموشی سپرد؛ اما اگر چنانچه این سخن از روی تامل گفته شده باشد و سخنگوی حکومت با اندیشه ورزی و تدبر این سخن را بر زبان رانده باشد می تواند مورد نقد جدی قرار گیرد.
البته این گونه سخن گفتن امر جدیدی هم نیست مقام های حکومتی افغانستان از این گونه سخنان کیلویی فراوان گفته اند بدون این که به بار معنایی کلمات کم ترین توجهی کرده باشند.
اکثر مقام های حکومتی افغانستان متاسفانه نمی دانند که هر کلمه ای که بر زبان می آورند دارای بار معنایی فراوانی است که نادیده گرفته می شود. دموکراسی یکی از آن مفاهیم بلندی است که متاسفانه هنوز بار معنایی خود را در اذهان حکومت گران کشور ما نیافته است.
اگر نیک نگریسته شود حکومت گران حتا از واژگانی که به کار می برند سوء استفاده می کنند و آن را به معنای نادرست و حتا سخیف آن به کار می برند و این جفای بسیار بزرگی است که به قول "ارسطو" در حق مفاهیم و واژه ها روا داشته می شو . سخن وقتی با بار معنایی خود به کار نرود به لالایی هایی می ماند که صرف برای به خواب کردن کودکان باید از آن استفاده کرد.
نخست از لطف دموکراسی باید پرسید، حکومتی که بر پایه تقلب آشکار و نقض قانون به وجود آمده باشد چگونه می تواند یک دموکراسی باشد و این دموکراسی هم از چنان لطفی برخوردار باشد که جامعه چند صدایی را در دل خود پرورش دهد؟
هر حکومتی که به نقض قانون بپردازد بی هیچ تردید نمی تواند یک حکومت دموکراتیک باشد. جامعه چند صدایی هم وقتی می تواند معنا پیدا کند که حکومت به حقوق شهروندی پای بند باشد.
جامعه چند صدایی به یک معنا می تواند وجود داشته باشد؛ یکی صداهایی است که از حلقوم افراد پرخور، پر ادعا، زیاده طلب بلند می شود که اقلیتی را تشکیل می دهند و از حکومت می خواهد که پر خوری آنها را علاج کند. این صدایی که از یک اقلیت برخوردار هر از گاهی تحت عناوین گوناگون صدای خود را بلند می کنند و خواهان امتیازهای ویژه از حکومت می شوند این هم صدا به حساب می آید. صداهای دیگری هم هستند که از فرط تنگناهای اقتصادی، فقر و بیکاری بلند می شود که از گرسنگی فریاد بر می آورند و استمداد می طلبند تا از گرسنگی جان ندهند این همه یک نوع صدا است. اگر چند صدایی بدین معنا باشد سخنان مقام های حکومتی درست است.
اما لطف دموکراسی این گونه صداها را پرورش نمی دهد، جامعه چند صدایی به معنای جامعه ای است که همه از حقوق مساوی برخوردار باشند حکومت دید و نظر یکسانی نسبت به همه شهروندان داشته باشد، کسی دارای امتیازهای ویژه نباشد. تعین کننده سرنوشت هر کس مهارت، لیاقت و کاردانی آنها باشد.
آیا واقعا در جامعه افغانستان این صداها وجود دارد و یا این صداها شنیده می شود؟
در مجموع جامعه چند صدایی یک جامعه ای عادلانه است که حکومت به عنوان مجری قانون از طریق عدالت ورزی این جامعه را سرپای نگه می دارد.
حکومت افغانستان گرچه شعاری دموکراسی می دهد، اما آشکارا یک حکومت غیر ناعادلانه است. حکومت عادلانه بر محوریت قومیت شکل نگرفته و نمی گیرد، تا وقتی سران قومی تعیین کننده سیاست حکومت باشد این حکومت مسیر عدالت را طی نخواهد پیمود و به جامعه چند صدایی منتهی نخواهد شد. تا وقتی عدالت در یک کشور نباشد جامعه چند صدایی هیچ معنایی ندارد.
تا وقتی عزل و نصب های حکومتی از مجرای سران قومی صورت گیرد این حکومت به هیچ عنوان چند صدایی نخواهد بود. صدا تنها آن نیست که همه یک رنگ و یک نواخت فریاد بکشند، چند صدایی به معنای آنست که صدای همه به صورت مساویانه و بدون تبعیض شنیده شود.
جامعه چند صدایی یک جامعه عادلانه است که مردم آن شهروند به حساب آید و از حقوق و امتیازات مساوی برخوردار باشند. حکومت هم حامی حقوق شهروندی باشد نه امتیازهای قومی.
در کشوری که حامی تروریست ها از امتیازهای ویژه برخوردار است، صدای پشتیبانی از خشونت ورزان را از ارگ ریاست جمهوری بلند می کند و هم چنان مورد حمایت حکومت قرار می گیرد اما صداهایی در گلو خفه می شود صدای مظلومیت شان به گوش هیچ کس نمی رسد این جامعه را چگونه می توان جامعه چند صدایی خواند؟
بنابراین کم ترین خواستی که از حکومت گران کشور می رود آنست که با باورهای مردم از یک طرف و با مفاهیم و واژه ها بازی نکنند، بگذارند که این مفاهیم کلیدی در عین حال انسانی در بستر مناسب خود معنای مناسب خود را پیدا کنند. بد استعمال کردن این کلمات نه تنها از بار معنایی آن می کاهد که نفرت و انزجاری به وجود می آورد. استفاده از کلمات پر طمطراق اگر نشان فضل فروشی باشد، اما نشان صداقت و یک رنگی نیست. مردم از حکومت گران کشور صداقت می خواهند. صدای صادقانه نکوترین و پرطنین ترین صدا خواهد بود.