تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۱ میزان ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۲۴
کد مطلب : 131504
سوریه، میدان رقابت قدرتها!

یک وقت می خواهیم ایده آلیست باشیم و با توجه به باورها و خواسته ها و تمنیات خویش مسائل را به تحلیل و واکاوی بگیریم و نتیجه رویداها را آنگونه که دوست داریم و مطلوب فکر و سلیقه ما است، می خواهیم رقم بخورد. اما آیا این ممکن است و جهان و انسان و قضایای جاری در آن آیا میسر است تا طبق اندیشه و اراده و میل ما در حرکت باشند و در سیر در جهت مثبت و منفی از خواست و مشیت ما دستور بگیرند؟!.
طبق نگرش بالا ما مسلمانان همگی یا لااقل بیشترینه دوست داریم تا همه ی امت اسلامی با هم متحد باشد و در همه کشورهای مسلمان، همه زیر لوای سبز اسلام زندگی مرفه و انسانی داشته باشند و هیچ یک از ممالک اسلامی زیر یوغ و سلطه اجانب و بیگانگان قرار نگیرند؛ اما آیا واقعیت جهان اسلام و سرزمینهای اسلامی نیز همین است؟.
واقعیت آن است که واقعیت دولتها و کشورهای اسلامی در عصر کنونی اسفبارتر از هر دوره و زمانی است که بشود تصور کرد.
امت اسلام در قرن حاضر، متشتت و پراکنده تر از هر زمان و دوره ای از تاریخ اسلام و مسلمانان است؛ تشتتی که در هیچ یک از ادوار و قرون گذشته نمی توان برای آن مثل و مانند جست و جو کرد.
دشمنان و بدخواهان اسلام و امت اسلامی دقیقاً از همین پراکندگی ها و فاصله ها در میان دولتها و ملل مسلمان، سودها برده و نیز دخالت خویش در کشورهای اسلامی را توجیه می کنند.
کشور سوریه که مدت پنج سال تمام است که در آتش و خون می سوزد، نمونه بارز و برجسته تشتت و پراکندگی دول مسلمان و دخالت آشکار قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای است. این کشور به میدان رقابت های سیاسی و نظامی قدرت هایی چون امریکا و روسیه و متحدان آنها تبدیل شده است؛ رقابتِ منفوری که برخی از شهرهای بزرگ سوریه را با تلی از خاک مساوی کرده و هزاران سوری بی گناه از پیر و جوان و زن و کودک را بکام مرگ و جراحت و زخم کشیده است.
تصاویری که این شب و روزها رسانه های مختلف خارجی با وقاحت تمام از مناظر طاقت فرسا و دلخراش بلندمنزل های ویران شده و نیز کودکان زیر آوار قرار گرفته بازتاب می دهند، دل سنگ را هم بدرد میاورد، چه رسد به دل انسانِ مسلمان که از لخته ای گوشت شکل گرفته است و تاب دیدن این همه ستم و بی داد را ندارد.
در هر حال، آگاهان و تحلیل گرانِ قضایای سوریه این روزها دو دسته شده اند؛ دسته ای چشم و گوش سران غرب و عرب شده اند و قضایا را با عینک آنها تجزیه و تحلیل می کنند و در نتیجه عامل همه ی مشکلات و ناهنجاری های موجود در سوریه را دولت روسیه و متحدان آن می دانند.
این دسته از به اصطلاح صاحبنظران، ائتلاف روسیه و ایران و سوریه را مقصر اصلی و درجه یک اوضاع در سوریه می دانند و این دولتها را سرزنش می کنند که چرا از دولت بشار اسد و مردم سوریه دفاع می کنند و اجازه نمی دهند تا سران عرب و ترک با کمکهای همه جانبه دولتهای غربی به خصوص امریکا، کار دولت بشار اسد را یکسره کنند و بجای آن دولتی دست نشانده ی عربی- ترکی-غربی در سوریه برقرار کنند.
از دید این دسته از آگاهان، روسیه دو پایگاه راهبردی در دو منطقه لاذقیه و طرتوس در سوریه دارد که نقش فوق العاده حساس و پر اهمیت را برای سران کرملین بازی می کنند و طبق گفته های این دسته از کارشناسان و تحلیل گران، روسیه حاضر است تا همه ی کشور سوریه با خاک یکسان شود؛ اما بتواند این دو پایگاه را در آن کشور مصون و محفوظ نگهدارد.
اما دسته دیگری از آگاهان که در هر حال با سلطه استعمار به خصوص سلطه عرب و ترک و غرب در منطقه مخالفت دارند، قبل از همه به یک اصل و قاعده و فرمول کلی معتقد و باورمنداند و آن اینکه منطقه مربوط به کشورهای منطقه است و اگر قرار باشد دولت و قدرتهایی برای بهبود اوضاع منطقه اقدامی بکنند، حق اولیت و اولویت با دولت و کشورهایی است که ساکن در منطقه اند و منافع و ضررهای مشترک بسیاری با یکدیگر دارند.
از دید این آگاهان برای دولتها و کشورهایی چون امریکا و متحدان اروپایی آن هیچ لزومی ندارد تا با پشت سر گذاشتن هزاران کیلومتر مسافت، خود را به منطقه ای برسانند که جزء قلمرو آنان نیست و با مسائل و مشکلات دولتها و ملتهای موجود در آن نیز هیچ آشنایی و انسی ندارند و از همه مهتر که کسی هم برای آنها کارت دعوت نفرستاده است؛ تا بیایند و به اموری که ابداً به آنها مربوط نمی شود، دخالت کنند!.
این عده از کارشناسان معتقدند مسائل منطقه انحصاری است و از پذیرش طرح و نقشه و پلان بیگانگان ابا می ورزد؛ چنانکه بیگانگان امریکایی و اروپایی و وابستگان آنها نیز از پذیرش سلطه خارج از قلمرو خود شان دوری می کنند و حاضر نیستند به هیچ دولت و قدرت غیر غربی، اجازه دخالت در امور دولت و کشور های شان را بدهند.
بنابراین دیدگاه، که درست و دقیق هم طرح شده است، اصل بر این است که دولتها و کشورهای موجود در منطقه، همگی باید تابع اصول منافع و مضرات مشترک منطقه ای باشند که چون آن روح واحد همه ی دولت و کشورهای منطقه را زیر پر و بال خویش می گیرد؛ و اما آن دولتهایی که با خیانت و دنائت خود را از زیر این شاه پر منافع منطقه ای بیرون کشیده و با دشمنان قسم خورده دول و ملل منطقه سر و سری دارند و برای منافع استعماری و نامشروع امریکا و اروپا، کشورهای اسلامی را به خون و آتش می کشند، در واقع هلینه شده و خلاف اصول و ضوابط عمل می کنند که در دراز مدت محکوم به شکست و فروپاشی اند.

https://avapress.net/vdcbg8b8arhbfsp.uiur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما