بر اساس اخبار، سران ناتو در دومین روز نشست خود در وارسا / ورشو توافق کردند تا شمار نیروهای این سازمان در افغانستان را تا سال ۲۰۱۷ در سطح کنونی نگه دارند و تا سال ۲۰۲۰ سالانه ۴.۵ میلیارد دالر به نیروهای امنیتی افغانستان کمک کنند.
در حال حاضر ۱۳ هزار سرباز ناتو که بیشترشان آمریکایی اند، در چارچوب ماموریت حمایت قاطع در افغانستان حضور دارند و ینس اشتولتنبرگ، دبیرکل ناتو اعلام کرد "ناتو تا زمانی که نیاز باشد، در افغانستان حضور خواهد داشت."
او گفت: "دلیلی وجود ندارد که در مورد زمان پایان این ماموریت گمانهزنی کنیم. چیزی را که ما امروز شاهد بودیم، تعهد دراز مدت ناتو در قبال افغانستان است."
هزینه نیروهای امنیتی افغان سالانه ۵ میلیارد دالر است که براساس نتایج نشست، ۳.۵ میلیارد دالر را آمریکا، ۱ میلیارد دالر را دیگر کشورهای عضو ناتو و ۵۰۰ میلیون دالر را هم دولت افغانستان فراهم میکند.
این در حالی است که گفته میشود هزینه ماموریت نیروهای ناتو در افغانستان سالانه به دهها میلیارد دالر میرسد.
براساس اعلامیه نشست ورشو، ناتو نیز در برابر کمکهایش از دولت افغانستان خواهان اصلاحات در نهادهای امنیتی این کشور است.
در این اعلامیه آمده که دولت افغانستان باید اصلاحات در زمینه ریشهکن ساختن فساد، ایجاد شفافیت و حسابدهی و تقویت توسعه اقتصادی را پیگیری کند و اقدامات بیشتری را برای حفاظت از کودکان، حقوق بشر و حقوق زنان انجام بدهد.
خبر بالا در بدو امر هر افغانستانی ای را خوشحال می کند و هر افغان شاید خبر مذکور را جزء خوب و خوش ترین خبرهای سال ۱۳۹۵ بداند و از این بابت در اعماق دل خویش، مسرور و شادمان باشد؛ اما با اندک تامل و دقت در میابیم که این خبر و امثال آن، نه تنها نمی توانند بهترین و خوب ترین خبر سال برای افغانها باشد؛ که شاید بدترین و ویرانگر ترین خبری باشد برای افغانستان و مردم آن که تا کنون شنیده اند.
اولین و عمده ویژگی این خبر آن است که ادامه جنگ و بحران را در این سرزمین، مسجل و قطعی می کند و لااقل این پیام شوم را به مردم افغانستان می دهد که تا سال ۲۰۲۰ میلادی به دنبال صلح و ثبات در کشور خود شان نگردند که میسر شان نخواهد شد.
چنانچه می دانیم و مکرر یادآور شده ایم، امریکا و متحدان آن به دنبال برقراری صلح و ثبات در افغانستان نیستند؛ چرا که برقراری نظام و دولت توام با امنیت و ثبات در این کشور به هیچ عنوان به سود سیاست های استعماری امریکا و متحدان آن نیست و بهترین گزینه برای پیاده شدن آن اهداف و نقشه ها در افغانستان و منطقه، حفظ وضعیت موجود برای سالهای متمادی در این کشور است!
با تاسف دولتمردان افغانستان نیز بدون توجه به عوارض و عواقب ویرانگر و خطرناک حضور نیروهای ناتو در کشور، با دل خوش کردن به کمکهای بودار و پلان شده ی امریکا و متحدان آن در ناتو، هر روز بیشتر از روز پیش خود را در منجلاب اهداف استعماری غرب، بیشتر و بیشتر فرو می برند و غرق می کنند؛ تا آنجا که دیگر حتی قوه تشخیص درست از نادرست و حق از ناحق هم از آنان گرفته شده و آنها را در سر در گمی و بلاتکلیفی زجر دهنده ای قرار داده است.
بزرگ ترین ایراد و اشکال راه بردی که به دولتمردان ما وارد است و گلو و گریبان آنان را گرفته و تکان می دهد نیز همین موضوع کمکهای به اصطلاح دوامدار و بدون تاریخ و تقویم سران ناتو و به خصوص امریکایی است به افغانستان و دولت آن که معلوم نیست این سریال ملال آور و تکراری تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و پیامدهای زیان بار و ویرانگر آن را نیز مردم این کشور تحمل خواهند کرد؟!
مقامات حکومتی ما گویا چشمان شان را بر بسیاری از واقعیت های ناشی از حضور زیانبار ناتو در کشور و منطقه بسته اند و همگی یک سخن مشمئز و مکدر کننده را شعار و ورد زبان خویش کرده اند که "از کمکهای گذشته جامعه جهانی ممنون و سپاسگزاریم و امیدوار به کمکهای آینده این دولت و کشورها هستیم!".
با تاسف، گویا این دولتمردان به خود قبولانده اند که زندگی و بقای حیات سیاسی- اقتصادی افغانستان و دولت و ملت آن، بستگی تام و تمام به کمکهای خارجی دارد که اگر زمانی این کمکهای بو دار و هدفمند قطع شود، پایه های نظام و دولت آنان نیز در معرض انهدام و فروپاشی قرار می گیرد و یک چنین باور و رویکردی برای یک دولت و مقامات آن، بواقع که تاسف بار و از نقطه نظر سیاسی، هلاکت و مرگ یک دولت و دولتمردان آن تلقی می گردد که باالتبعه مرگ روحی و معنوی ملت را نیز به دنبال دارد.
واقعیت آن است و عقل و منطق عرفی و سیاسی نیز همین رای را می دهد که مقامات ما بجای توقع از خارجی ها و تکیه به آنها، به امکانات و توانمندی های مردم و کشور خویش متوسل شوند و با استفاده از همین نیرو و پتانسیل بومی و در دست رس، شالوده یک دولت مستقل و قوی را در کشور خویش روی دست گیرند؛ تا نیازمندی ها و احتیاجات اقتصادی، آنان را وادار به کنش ها و کرنش های سیاسی منافی با مصالح ملی مردم و کشور شان در برابر قدرتها و دولتهای خارجی نکند.
در حال حاضر ۱۳ هزار سرباز ناتو که بیشترشان آمریکایی اند، در چارچوب ماموریت حمایت قاطع در افغانستان حضور دارند و ینس اشتولتنبرگ، دبیرکل ناتو اعلام کرد "ناتو تا زمانی که نیاز باشد، در افغانستان حضور خواهد داشت."
او گفت: "دلیلی وجود ندارد که در مورد زمان پایان این ماموریت گمانهزنی کنیم. چیزی را که ما امروز شاهد بودیم، تعهد دراز مدت ناتو در قبال افغانستان است."
هزینه نیروهای امنیتی افغان سالانه ۵ میلیارد دالر است که براساس نتایج نشست، ۳.۵ میلیارد دالر را آمریکا، ۱ میلیارد دالر را دیگر کشورهای عضو ناتو و ۵۰۰ میلیون دالر را هم دولت افغانستان فراهم میکند.
این در حالی است که گفته میشود هزینه ماموریت نیروهای ناتو در افغانستان سالانه به دهها میلیارد دالر میرسد.
براساس اعلامیه نشست ورشو، ناتو نیز در برابر کمکهایش از دولت افغانستان خواهان اصلاحات در نهادهای امنیتی این کشور است.
در این اعلامیه آمده که دولت افغانستان باید اصلاحات در زمینه ریشهکن ساختن فساد، ایجاد شفافیت و حسابدهی و تقویت توسعه اقتصادی را پیگیری کند و اقدامات بیشتری را برای حفاظت از کودکان، حقوق بشر و حقوق زنان انجام بدهد.
خبر بالا در بدو امر هر افغانستانی ای را خوشحال می کند و هر افغان شاید خبر مذکور را جزء خوب و خوش ترین خبرهای سال ۱۳۹۵ بداند و از این بابت در اعماق دل خویش، مسرور و شادمان باشد؛ اما با اندک تامل و دقت در میابیم که این خبر و امثال آن، نه تنها نمی توانند بهترین و خوب ترین خبر سال برای افغانها باشد؛ که شاید بدترین و ویرانگر ترین خبری باشد برای افغانستان و مردم آن که تا کنون شنیده اند.
اولین و عمده ویژگی این خبر آن است که ادامه جنگ و بحران را در این سرزمین، مسجل و قطعی می کند و لااقل این پیام شوم را به مردم افغانستان می دهد که تا سال ۲۰۲۰ میلادی به دنبال صلح و ثبات در کشور خود شان نگردند که میسر شان نخواهد شد.
چنانچه می دانیم و مکرر یادآور شده ایم، امریکا و متحدان آن به دنبال برقراری صلح و ثبات در افغانستان نیستند؛ چرا که برقراری نظام و دولت توام با امنیت و ثبات در این کشور به هیچ عنوان به سود سیاست های استعماری امریکا و متحدان آن نیست و بهترین گزینه برای پیاده شدن آن اهداف و نقشه ها در افغانستان و منطقه، حفظ وضعیت موجود برای سالهای متمادی در این کشور است!
با تاسف دولتمردان افغانستان نیز بدون توجه به عوارض و عواقب ویرانگر و خطرناک حضور نیروهای ناتو در کشور، با دل خوش کردن به کمکهای بودار و پلان شده ی امریکا و متحدان آن در ناتو، هر روز بیشتر از روز پیش خود را در منجلاب اهداف استعماری غرب، بیشتر و بیشتر فرو می برند و غرق می کنند؛ تا آنجا که دیگر حتی قوه تشخیص درست از نادرست و حق از ناحق هم از آنان گرفته شده و آنها را در سر در گمی و بلاتکلیفی زجر دهنده ای قرار داده است.
بزرگ ترین ایراد و اشکال راه بردی که به دولتمردان ما وارد است و گلو و گریبان آنان را گرفته و تکان می دهد نیز همین موضوع کمکهای به اصطلاح دوامدار و بدون تاریخ و تقویم سران ناتو و به خصوص امریکایی است به افغانستان و دولت آن که معلوم نیست این سریال ملال آور و تکراری تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و پیامدهای زیان بار و ویرانگر آن را نیز مردم این کشور تحمل خواهند کرد؟!
مقامات حکومتی ما گویا چشمان شان را بر بسیاری از واقعیت های ناشی از حضور زیانبار ناتو در کشور و منطقه بسته اند و همگی یک سخن مشمئز و مکدر کننده را شعار و ورد زبان خویش کرده اند که "از کمکهای گذشته جامعه جهانی ممنون و سپاسگزاریم و امیدوار به کمکهای آینده این دولت و کشورها هستیم!".
با تاسف، گویا این دولتمردان به خود قبولانده اند که زندگی و بقای حیات سیاسی- اقتصادی افغانستان و دولت و ملت آن، بستگی تام و تمام به کمکهای خارجی دارد که اگر زمانی این کمکهای بو دار و هدفمند قطع شود، پایه های نظام و دولت آنان نیز در معرض انهدام و فروپاشی قرار می گیرد و یک چنین باور و رویکردی برای یک دولت و مقامات آن، بواقع که تاسف بار و از نقطه نظر سیاسی، هلاکت و مرگ یک دولت و دولتمردان آن تلقی می گردد که باالتبعه مرگ روحی و معنوی ملت را نیز به دنبال دارد.
واقعیت آن است و عقل و منطق عرفی و سیاسی نیز همین رای را می دهد که مقامات ما بجای توقع از خارجی ها و تکیه به آنها، به امکانات و توانمندی های مردم و کشور خویش متوسل شوند و با استفاده از همین نیرو و پتانسیل بومی و در دست رس، شالوده یک دولت مستقل و قوی را در کشور خویش روی دست گیرند؛ تا نیازمندی ها و احتیاجات اقتصادی، آنان را وادار به کنش ها و کرنش های سیاسی منافی با مصالح ملی مردم و کشور شان در برابر قدرتها و دولتهای خارجی نکند.
مولف : عبدالکریم محمدی