دولت بریتانیا روز پنجشنبه میزبان رهبران سیاسی و تجاری جهان در لندن است و هدف از این نشست برجسته کردن ضرورت مبارزه با فساد و گفت و گو بر سر راه های آن است.
این در حالی است که صدر اعظم بریتانیا به عنوان پیش در آمد این نشست بزرگ اصلاحی و نیز به رسم خیر مقدم نسبت به دو کشور افغانستان و نیجریه، هر دو را از فاسدترین کشورهای جهان نام می برد که به قول خودش:" به گونه شگفت انگیزی فاسد هستند".
بر اساس خبر رسانه ها، کامرون در صحبت با ملکه الیزابت دوم گفته: "شماری از رهبران بعضی از کشورها که به طرز شگفتانگیزی فاسد هستند به بریتانیا خواهند آمد... نیجریه و افغانستان، احتمالا فاسدترین کشورها روی زمین هستند."
اما گویا این اظهارات نخست وزیر انگلستان بر مذاق مسئولان هر دو کشور سازگار نیامده و هر دو واکنشهایی را از خود نشان داده اند. کشور نیجریه را می گذاریم سر جای خودش و جواب آقای کامرون در این زمینه را به مقامات آن بلد فاسده واگذار می کنیم؛ اما نسبت به کشور خود ما افغانستان، در قدم نخست توجه می دهیم به پاسخ علمی و دقیقی که مقامات دولت افغانستان به این اتهام داده است و پس از آن اتهام و پاسخها را در بوته سنجه و ارزیابی قرار خواهیم داد.
سفارت افغانستان در زمینه با صدور بیانیه ای نوشته: "رئیس جمهور غنی و دولت او از زمان به دست گرفتن قدرت گام های بزرگی در مبارزه با فساد برداشته اند و مبارزه با فساد در کنار مسائل امنیتی برای دولت وحدت ملی در اولویت است".
در این بیانیه به "پیشرفت های مهم" دولت افغانستان در برخورد با فساد سازمان یافته و سیستمی اشاره شده و آمده است که یاد کردن از افغانستان به شیوه ای که کامرون از این کشور یاد کرده "بی انصافی" است.
عباراتی چون برداشتن گامهای بزرگ در مبارزه با فساد، در اولویت قرار دادن مبارزه با آن، نائل شدن به پیشرفت های مهم در این زمینه و برخورد منظم و سیستمی با پدیده فساد، همه و همه شعارهای تکراری و ملال آوری است که سران حکومت وحدت ملی و به خصوص رئیس جمهوری از آغاز دوره کاری شان، همواره و پشت سرهم به مردم افغانستان و نیز جامعه جهانی داده اند.
اما اگر بخواهیم مسئولانه برخورد کنیم و انگشت بگذاریم روی تک تک از کلمات و عباراتی که سران حکومتی ادعا اصلاحات در آن زمینه ها را دارند و از آنان بخواهیم تا به گونه دقیق و شفاف واضح سازند که در کدام یک مورد خاص چه کاری انجام گرفته و کدام مورد از موارد بی شمار و روز افزون فساد در کشور را اصلاح و ترمیم کرده اید؛ آنوقت خواهیم دید که سران حکومتی حرف خاصی برای گفتن و موضع معقولی جهت اتخاذ آن ندارند.
بواقع که انسان شگفت زده می شود و در این جهت حق با نخست وزیر بریتانیا است. سران حکومت وحدت ملی پیش خود شان چه فکر کرده اند؛ یعنی بواقع آنها فکر می کنند با این گونه حرفها و موضع گیری های خام و کودکانه مردم افغانستان و دولتها و ملتهای دیگر را می توانند فریب دهند؟! شعار پشت شعار و وعده پشت وعده؛ در حالیکه حتی یک مورد از شعارها و وعده های داده شده، پشتوانه عملی و رفتاری نداشته و ندارد.
واقعیت این است که پس از برقراری دولت جدید، نه تنها هیچ گونه اقدام عملی در زمینه مبارزه جدی و تعیین کننده با فساد موجود در کشور نشده که با برخوردهای غیر مسئولانه و جانبدارانه تیمی و فقدان شایسته سالاری در کشور، زمینه های نضج و رشد هر گونه فساد در افغانستان، مهیاتر و شدیدتر نیز شده است.
در کنار وجود فساد شگفت انگیز و افسانه ای در کشور، رشد سرسام آور و بی رویه بیکاری و در نتیجه آن فقر و تنگدستی مفرط و آزار دهنده در سراسر افغانستان، به رشد تکاندهنده سرقت و اختطاف و اختلاس و سایر بزه کاری های دیگر اخلاقی، کمک شایان توجهی رسانده؛ به گونه ای که هیچ افغانی اعم از دارا و ندار در کشور خویش، احساس امنیت جانی و مالی و حتی ناموسی ندارد و اینها همه از برکت شعارها و وعده های بی ریشه و اساس دولتمردان دولت وحدت ملی ناشی می شود!
تا اینجای موضوع به نقد پاسخ دولت افغانستان در قبال اظهارات صدر اعظم انگلستان مربوط می شد؛ اما به نظر می رسد دولت فخیمه بریتانیای کبیر را هم به نکته ای باید توجه داد و آن اینکه تاریخ افغانستان بیاد ندارد دوره ای از فساد و درهم گسیختگی ای را که در ۱۵ سال اخیر و با حضور ۴۳ کشور غربی در این کشور رونما گردیده است.
مردم افغانستان چه قبل از حضور غربی ها در کشور شان و چه در ابتدای این حضور، منکر وجود فساد در افغانستان نبوده و نیستند؛ چرا که با تاسف به هر دلیلی نظامهای حاکم در افغانستان با فساد گویا برادر خواندگی ناگسستنی ای داشته اند؛ اما واقعیت این است که وجود فساد در سالهای حضور نیروهای ناتو در افغانستان به گونه غریب و به قول دیوید کامرون؛ نخست وزیر انگلستان بطور شگفت انگیزی رشد کرده و پرورش داده شده است که قطعاً این را می تواند از برکات حضور سیاست قدرتهای غربی در افغانستان تلقی کرد و معتقد شد که یکی از راههای استعماری حفظ و نگهداشت کشوری در بحران درازمدت و یا همیشگی، غرق کردن دولت و نظام آن در فسادهای متنوع، همه جانبه و فراگیر است؛ به گونه ای که دولت و ملت آن بطور دایم درگیر یک چنین بحرانهایی باشند که نتوانند به پیشرفت و آبادانی کشور و رفاه مردم خویش حتی فکر هم بکنند.
کوتاه سخن که در فساد غیر قابل مهار موجود در افغانستان، تنها حکومت وحدت ملی مقصر نیست و در این مهم سهم دولتهای غربی از جمله دولت فخیمه بریتانیای کبیر را هم نباید نادیده انگاشت.
این در حالی است که صدر اعظم بریتانیا به عنوان پیش در آمد این نشست بزرگ اصلاحی و نیز به رسم خیر مقدم نسبت به دو کشور افغانستان و نیجریه، هر دو را از فاسدترین کشورهای جهان نام می برد که به قول خودش:" به گونه شگفت انگیزی فاسد هستند".
بر اساس خبر رسانه ها، کامرون در صحبت با ملکه الیزابت دوم گفته: "شماری از رهبران بعضی از کشورها که به طرز شگفتانگیزی فاسد هستند به بریتانیا خواهند آمد... نیجریه و افغانستان، احتمالا فاسدترین کشورها روی زمین هستند."
اما گویا این اظهارات نخست وزیر انگلستان بر مذاق مسئولان هر دو کشور سازگار نیامده و هر دو واکنشهایی را از خود نشان داده اند. کشور نیجریه را می گذاریم سر جای خودش و جواب آقای کامرون در این زمینه را به مقامات آن بلد فاسده واگذار می کنیم؛ اما نسبت به کشور خود ما افغانستان، در قدم نخست توجه می دهیم به پاسخ علمی و دقیقی که مقامات دولت افغانستان به این اتهام داده است و پس از آن اتهام و پاسخها را در بوته سنجه و ارزیابی قرار خواهیم داد.
سفارت افغانستان در زمینه با صدور بیانیه ای نوشته: "رئیس جمهور غنی و دولت او از زمان به دست گرفتن قدرت گام های بزرگی در مبارزه با فساد برداشته اند و مبارزه با فساد در کنار مسائل امنیتی برای دولت وحدت ملی در اولویت است".
در این بیانیه به "پیشرفت های مهم" دولت افغانستان در برخورد با فساد سازمان یافته و سیستمی اشاره شده و آمده است که یاد کردن از افغانستان به شیوه ای که کامرون از این کشور یاد کرده "بی انصافی" است.
عباراتی چون برداشتن گامهای بزرگ در مبارزه با فساد، در اولویت قرار دادن مبارزه با آن، نائل شدن به پیشرفت های مهم در این زمینه و برخورد منظم و سیستمی با پدیده فساد، همه و همه شعارهای تکراری و ملال آوری است که سران حکومت وحدت ملی و به خصوص رئیس جمهوری از آغاز دوره کاری شان، همواره و پشت سرهم به مردم افغانستان و نیز جامعه جهانی داده اند.
اما اگر بخواهیم مسئولانه برخورد کنیم و انگشت بگذاریم روی تک تک از کلمات و عباراتی که سران حکومتی ادعا اصلاحات در آن زمینه ها را دارند و از آنان بخواهیم تا به گونه دقیق و شفاف واضح سازند که در کدام یک مورد خاص چه کاری انجام گرفته و کدام مورد از موارد بی شمار و روز افزون فساد در کشور را اصلاح و ترمیم کرده اید؛ آنوقت خواهیم دید که سران حکومتی حرف خاصی برای گفتن و موضع معقولی جهت اتخاذ آن ندارند.
بواقع که انسان شگفت زده می شود و در این جهت حق با نخست وزیر بریتانیا است. سران حکومت وحدت ملی پیش خود شان چه فکر کرده اند؛ یعنی بواقع آنها فکر می کنند با این گونه حرفها و موضع گیری های خام و کودکانه مردم افغانستان و دولتها و ملتهای دیگر را می توانند فریب دهند؟! شعار پشت شعار و وعده پشت وعده؛ در حالیکه حتی یک مورد از شعارها و وعده های داده شده، پشتوانه عملی و رفتاری نداشته و ندارد.
واقعیت این است که پس از برقراری دولت جدید، نه تنها هیچ گونه اقدام عملی در زمینه مبارزه جدی و تعیین کننده با فساد موجود در کشور نشده که با برخوردهای غیر مسئولانه و جانبدارانه تیمی و فقدان شایسته سالاری در کشور، زمینه های نضج و رشد هر گونه فساد در افغانستان، مهیاتر و شدیدتر نیز شده است.
در کنار وجود فساد شگفت انگیز و افسانه ای در کشور، رشد سرسام آور و بی رویه بیکاری و در نتیجه آن فقر و تنگدستی مفرط و آزار دهنده در سراسر افغانستان، به رشد تکاندهنده سرقت و اختطاف و اختلاس و سایر بزه کاری های دیگر اخلاقی، کمک شایان توجهی رسانده؛ به گونه ای که هیچ افغانی اعم از دارا و ندار در کشور خویش، احساس امنیت جانی و مالی و حتی ناموسی ندارد و اینها همه از برکت شعارها و وعده های بی ریشه و اساس دولتمردان دولت وحدت ملی ناشی می شود!
تا اینجای موضوع به نقد پاسخ دولت افغانستان در قبال اظهارات صدر اعظم انگلستان مربوط می شد؛ اما به نظر می رسد دولت فخیمه بریتانیای کبیر را هم به نکته ای باید توجه داد و آن اینکه تاریخ افغانستان بیاد ندارد دوره ای از فساد و درهم گسیختگی ای را که در ۱۵ سال اخیر و با حضور ۴۳ کشور غربی در این کشور رونما گردیده است.
مردم افغانستان چه قبل از حضور غربی ها در کشور شان و چه در ابتدای این حضور، منکر وجود فساد در افغانستان نبوده و نیستند؛ چرا که با تاسف به هر دلیلی نظامهای حاکم در افغانستان با فساد گویا برادر خواندگی ناگسستنی ای داشته اند؛ اما واقعیت این است که وجود فساد در سالهای حضور نیروهای ناتو در افغانستان به گونه غریب و به قول دیوید کامرون؛ نخست وزیر انگلستان بطور شگفت انگیزی رشد کرده و پرورش داده شده است که قطعاً این را می تواند از برکات حضور سیاست قدرتهای غربی در افغانستان تلقی کرد و معتقد شد که یکی از راههای استعماری حفظ و نگهداشت کشوری در بحران درازمدت و یا همیشگی، غرق کردن دولت و نظام آن در فسادهای متنوع، همه جانبه و فراگیر است؛ به گونه ای که دولت و ملت آن بطور دایم درگیر یک چنین بحرانهایی باشند که نتوانند به پیشرفت و آبادانی کشور و رفاه مردم خویش حتی فکر هم بکنند.
کوتاه سخن که در فساد غیر قابل مهار موجود در افغانستان، تنها حکومت وحدت ملی مقصر نیست و در این مهم سهم دولتهای غربی از جمله دولت فخیمه بریتانیای کبیر را هم نباید نادیده انگاشت.