حدود چهار سال از بحران حساب شده و هدفمند در کشور اسلامی سوریه می گذرد و در این مدت دولتهای عرب رقیب دولت سوریه به انواع و اقسام دخالت و شرارت در امور این کشور را مرتکب شده اند. صد البته که در این هجوم ناجوانمردانه بر دولت و مردم مظلوم و بی دفاع سوریه، قدرتهای استکباری غربی نیز پشت سر دول عربی متجاوز ایستاده و وظیفه تدارکاتی و مشاوره و آموزش نیروهای تروریستی وابسته به دول عرب و ترک را بر عهده گرفتند.
دخالتهای غیر مسئولانه و ضد انسانی و اخلاقی و دینی دولتهای مرتجع عربی علیه دولت و ملت مسلمان سوریه در این سالهای اخیر به حد و اندازه ای خصمانه و شدید بود که علاوه بر کشته و زخمی و معلول و معیوب شدن دهها هزار تن از زن و مرد و پیر و جوان و کودک ساکنان سوریه، و نیز آواره و بی خانمان شدن میلیونها نفر، تعداد زیادی از شهرها و آبادی های زیبا و مجلل در آنها با خاک یکسان شدند؛ به گونه ای که تماشای آن مخروبه های بجا مانده از ساختمانهای شیک و لوکس، دل هر بیننده ای را به درد میاورد.
علاوه بر آنها تخریب برخی از زیرساختهای اقتصادی و یا تصاحب آنها به وسیله نیروهای تروریستی وابسته به دول عرب و ترک، ضربه سنگین دیگری بر پیکره دولت و ملت سوریه بود و است که جبرانش در این زودی ها، میسر و ممکن نیست و جالب و تاسفبار اینکه همه این دخالتها و دست درازی ها در سرنوشت دولت و ملت سوریه، در برابر نگاههای رضایت مندانه کشورهای به اصطلاح متمدن و بشر دوست اروپائی و امریکایی صورت می پذیرد و این دول نه تنها متجاوزین به حریم سوریه و دولت و ملت آن را محکوم و نکوهش نمی کنند؛ که بلکه با دفاع علنی و آشکار خویش از عملکرد ظالمانه و دخالت جویانه دولتهای حامی تروریست در سوریه، گویا برای آنان دست تکان می دهند و هورا می کشند!
حال در یک چنین اوضاع و احوالی که همه ی دولت ها و قدرتهای مستکبر و زورگو و قلدر شرقی و غربی، جهت دخالت های ظالمانه و بی شرمانه در سوریه، همه نیرو و امکانات مادی و معنوی خویش را علیه دولت و ملت سوریه بسیج کرده اند و با همه ی توشه و توان نظامی و اقتصادی و تدارکاتی بر دولت مشروع و ملت مسلمان سوریه، هجوم آورده اند و آنهم با استفاده از تروریستهایی که بویی از انسانیت و دین و اخلاق نبرده اند و حاضراند برای قدرت و ثروت دست به هر جنایت و سبعیتی بزنند، حضور و هجوم پرسش برانگیز و دخالت گرانه اینها مشروع و جایز و روا دانسته می شود؛ اما حضور انسانی و لازم دولت جمهوری اسلامی ایران و آنهم به درخواست دولت و مردم مسلمان سوریه، نامشروع، دخالت جویانه و تحریک کننده قلمداد می شود!
اهمیتی ندارد استکبار غرب و عوامل وابسته آنها در منطقه چه می گویند و چه قضاوتی نسبت به حضور لازم و مسئولانه مستشاران ایرانی در سوریه می کنند؛ بلکه مهم و حیاتی آن است که ایران با حضور در قالب مشوره رسانی به دولت و نیروهای رزمنده سوری در جبهات جهاد علیه تروریست های وابسته به دول غربی و عرب و ترک، سنگین ترین رسالت خویش را در دفاع از جان و مال مردم مظلوم و بی پناه و مسلمان سوریه و نیز در دفاع از حریم حرمهای اولیای خدا در این کشور مقدس و اسلامی، و آنهم در برابر دشمنان درج یک و قسم خورده ی اهل بیت رسول خدا-ص-، انجام می دهند.
چنانچه می دانیم ایران در این دفاع تنها نیست و سیلی عظیمی از لشکر جوان و پر انرژی از سراسر دنیا در عراق و سوریه، دولت و ملت این کشور را در جنگ و جهاد شان علیه وحشی ترین دشمنان انسان و انسانیت، یاری می دهند و دوشادوش برادران و خواهران سوری و عراق شان، از حیثیت و آبروی امت اسلامی در برابر راهزنان و آدم کشان باالفطره داعش و القاعده و النصره و سایر گروههای اهریمنی، جانانه و شجاعانه دفاع می کنند و اگر چه این رزمایش و جان فشانی های مردانه و مجاهدانه، خوشایند دول عرب و غربی و ترک نیز نباشد!
از آنجا که موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال دولت و ملت سوریه، موضع درست و بجائی است، لازم بود تا سران دولتهای عربی و ترک بدل از خصومت و دشمنی بی حاصل با این دولت و ملت، موضع شبیه ایران را در پیش می گرفتند؛ تا متحمل این همه بدنامی و فضاحت برای خود نمی شدند و نیز این همه خسارت و آسیب به مردم سوریه هم وارد نمی کردند و با راه اندازی جنگی نابرابر چهار ساله که پایانی هم برای آن متصور نیست، سرمایه های شان را بر باد فنا نمی دادند؛ چرا که در هر حال، تجربه این چهار سال جنگ تحمیلی علیه دولت و مردم سوریه به وضوح نشان داد دشمنان بر خلاف تصور واهی شان و بر رغم اتحاد جهانی و منطقه ای خویش، ابداً توانایی شکست دولت و ملت مسلمان و مقاوم سوریه را ندارند.
تجربه جنگ تحمیلی چهار ساله در سوریه، یک واقعیت عریان دیگر را نیز ثابت کرد که همان واقعیت به شکست و ناامیدی هر چه بیشتر دشمن نیز انجامید و آن واقعیت این بود که قدرتهایی چون روسیه و ایران و دولتهایی مانند عراق و سوریه و نیز ملتهای این چند کشور و سایر ملل همسو با آنها، بر خلاف تصور و انتظار استکبار جهانی و منطقه ای، همگی سدی شدند در برابر اراده نفوذ بیشتر استکبار غربی و عربی و ترکی در قلمرو دولت و کشورهای همسو با یکدیگر و مخالف با استکبار!
اوضاع در سوریه به دولتها و قدرتهایی مانند ایالات متحده امریکا و همفکران اروپایی و عرب و ترک آنها به روشنی ثابت کرد و به آنان به خوبی فهماند که آنگونه هم نیست که هر چه که آنان بخواهند و هر خوابی برای کشورهای اسلامی ببینند، به آسانی تعبیر خواهد شد و قدرتها و دولتهای همسو در منطقه هم دست روی دست خواهند گذاشت و میدان داری و ترک تازی دشمنان خونی و قسم خورده خود را نگاه می کنند!
به نظر می رسد جنگ در سوریه اگر چهار صد سال هم به درازا بکشد، گمان نمی رود دشمنان دولت و ملت سوریه، طرفی از اوضاع ببندند و سودی از آن حاصل کنند؛ چرا که سدهای آهنین و نفوذ ناپذیری که در طول این چهار سال در برابر آنها شکل گرفت و استوار شد، بسیار دور از ذهن می نماید که به استعمار و استکبار جهانی و منطقه ای، اجازه شرارت بیش از این را بدهد و در قبال سرنوشت دولت و ملتهای خویش بی تفاوت باشند.