همه ساله در جوامع اسلامی به خصوص جامعه شیعی از سالروز ولادت فاطمه زهرا؛ دختر پیامبر بزرگ اسلام پاسداشت می شود.
جوامع اسلامی و در راس همه رسانه های مذهبی در شب و روز ولادت بانوی اسلام، بخشی از برنامه های خویش را به این مناسبت فرخنده اختصاص داده و با استفاده از مصاحبه ها و میزگردها و نیز سخنان روحانیان در باره چگونگی شخصیت فاطمه زهرا- س-، به مسلمانان در زمینه معلومات می دهند.
در میان مباحثی که منحصرا به بانوی اسلام مربوط می شود یکی هم موضوع اسوه بودن آن حضرت برای همه ی زنان مسلمان در گستره وسیعی از تاریخ پر دامنه اسلام است.
امروزه این موضوع زیاد درباره آن صحبت می شود که لازم است تا بانوان مسلمان در بسیاری از زمینه هایی که مربوط به زن مسلمان می شود، دختر پیامبر اسلام یعنی فاطمه زهرا را اسوه و الگوی فکری و رفتاری خویش قرار بدهند.
یکی از زمینه های که علمای اسلام و نیز بانوان متدین مسلمان سعی دارند و تشویق نیز می کنند تا زنان جوامع اسلامی در آن بستر و زمینه خاص از فاطمه زهرا و سایر زنان پاکیزه در اسلام الگوگیری کنند، موضوع حضور زن مسلمان در بیرون از خانه یا اجتماع برای خدمت به اسلام و جوامع اسلامی- انسانی است.
در عصر کنونی شرایط زندگی به گونه ای شده که لازم است تا مرد و زن وارد فعالیتهای مختلف اجتماعی و غیر آن شوند و صد البته باز بودن میدان برای زن غربی در بینش اومانیستی، جهت تصدی بسیاری از مناصب و کرسی های کار و فعالیت برای اجتماعات انسانی، انگیزه و محرک دیگری شده برای زنان در جوامع اسلامی برای حضور پر رنگ تر و بیشتر در تقریباً بسیاری از زمینه های کاری و فعالیتهای اجتماعی و غیر آن در جوامع اسلامی.
با این حساب، دیگر به نوعی ناگزیر از حضور زنان در جوامع اسلامی بوده و اوضاع به گونه ای در حرکت است که به هیچ عنوان نمی توان جلو این حضور زنانه را سد کرد؛ اما پرسشی که از بدو این حضور مطرح بوده و با توجه به چگونگی این حضور همواره نیز مطرح خواهد بود، این است که آیا این حضور همان چیزی است که آموزه های دینی- مذهبی ما مسلمانان از زن مسلمان خواسته است و به آن مهر تائید گذاشته است؟
چنانچه می بینیم در اوضاع و شرایط کنونی در بیشتر کشورهای اسلامی، حد و مرزی که اسلام میان جامعه مرد و زن قائل بود و هست، به کلی برداشته شده و به اصطلاح معروف: زن و مرد دوشادوش یکدیگر در اجتماع حضور دارند و کار می کنند.
حضور زن و مرد در شرایط کنونی به گونه ای است که در هیچ یک از اشکال و صور آن اعم از پوشش بانوان، فضا و محیط کاری آنان و حتی سخنان و مکالمات آنها با مردان در حین انجام کار که گاه گاهی به رد و بدل شوخی های زننده و منافی با حیا و عفت زنانه، منجر می شود، در اساس و اصل با آموزه های اجتماعی و اخلاقی دین مبین اسلام سازگاری ندارد.
تا جائیکه تحقیق و تتبع در متون دینی اسلام اجازه می دهد و مراجع و علمای طراز اول جهان اسلام نیز به آن توجه داده اند، حضور زن مسلمان در اجتماع ابداً به گونه مطلق و بدون قید و شرط تجویز نشده است؛ تا هر زنی به این بهانه که ناچار از فعالیت در اجتماع است، با هر شکل و شمایلی که دلش می خواهد و بدون توجه به وظایف و تکالیف اجتماعی ای که شریعت بر او فرض و واجب کرده است، وارد فعالیتهای مدنی و اجتماعی شود.
امروزه در جامعه مسلمانان مد شده که هر زنی به هر شکلی از هیات ظاهری که دلش می شود در جامعه ظاهر می شود و استدلالش هم این است که ناچار از فعالیت مدنی است و اسلام هم که اجازه داده و مخالفتی با کار و فعالیت زنان در اجتماع ندارد و از همه جالبتر آنکه زمانی که از یک چنین خانمهایی سوال شود که الگوی شان در این گونه کنشها و فعالیتها در اجتماع و آن هم با این نوع از پوشش و لحن سخن گفتن و ناز و ادا و اطوار با مردان نامحرم، کیست؟ در پاسخ با یک دنیا افتخار و قیافه حق بجانب می گویند:" حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها!"
مطالعه گذرا و اجمالی تاریخ زندگی سراسر پاکی و قداست بانوی اسلام؛ حضرت فاطمه زهرا-س- به این نتیجه نزدیک ما می کند کنش زنان در جوامع اسلامی و روش زندگی آنان و به خصوص طرز ظاهر شدن آنها در اجتماعات بشری، نه تنها هیچ گونه تشابه و تقارن ولو بسیار کم و ناچیز با اندیشه و رفتار بانوی اسلام ندارد؛ بلکه بیشتر و یا شاید هم کل برنامه زندگی زنان مسلمان به خصوص آنهایی که با تاسی به اندیشه و عمل زن غربی در جامعه ظاهر می شوند، دقیقاً بر خلاف نقطه ای است که بانوی آب و ائینه و روشنی؛ فاطمه زهرا در آن نقطه ایستاده است.
واقعیت این است که زندگی و کنش و واکنش های اجتماعی و غیره مردان ما در جوامع اسلامی، کوچکترین ارتباطی با شیوه زندگی و فکر و عمل حضرت امام علی-ع- ندارد و از آن سوی زندگی و گونه اندیشه و عملکرد بانوان ما نیز ربطی به شیوه زندگی و عمل و رفتار دختر مکرم نبی اسلام و سایر زنان خودساخته و پاکیزه اسلام ندارد.
به نظر می رسد اگر بانوان مسلمان به خصوص زنان کشور اسلامی ما بواقع در پی الگوگیری از بانوی کرامت و پاکیزگی یعنی حضرت فاطمه زهرا هستند و انتظار دارند تا در دنیا زیر سایه روشن چادر او زندگی کنند و در جهان دیگر نیز با شفاعت آن بانوی یگانه وارد بهشت زندگی اخروی شوند، لازم است تا کل زندگی خویش را مورد واکاوی و ترمیم قرار دهند؛ و گر نه با این هیئت و قواره ای که مرد و زن برای خود درست کرده ایم؛ مطمئن باید باشیم که نه غلام علی شده ایم و نه هم کنیز زهرای بتول و تنها شرمندگی ای را با خود به همراه خواهیم داشت که آن دو خورشید تابان را الگوهای فکری و رفتاری تاریک خویش قرار داده ایم.
جوامع اسلامی و در راس همه رسانه های مذهبی در شب و روز ولادت بانوی اسلام، بخشی از برنامه های خویش را به این مناسبت فرخنده اختصاص داده و با استفاده از مصاحبه ها و میزگردها و نیز سخنان روحانیان در باره چگونگی شخصیت فاطمه زهرا- س-، به مسلمانان در زمینه معلومات می دهند.
در میان مباحثی که منحصرا به بانوی اسلام مربوط می شود یکی هم موضوع اسوه بودن آن حضرت برای همه ی زنان مسلمان در گستره وسیعی از تاریخ پر دامنه اسلام است.
امروزه این موضوع زیاد درباره آن صحبت می شود که لازم است تا بانوان مسلمان در بسیاری از زمینه هایی که مربوط به زن مسلمان می شود، دختر پیامبر اسلام یعنی فاطمه زهرا را اسوه و الگوی فکری و رفتاری خویش قرار بدهند.
یکی از زمینه های که علمای اسلام و نیز بانوان متدین مسلمان سعی دارند و تشویق نیز می کنند تا زنان جوامع اسلامی در آن بستر و زمینه خاص از فاطمه زهرا و سایر زنان پاکیزه در اسلام الگوگیری کنند، موضوع حضور زن مسلمان در بیرون از خانه یا اجتماع برای خدمت به اسلام و جوامع اسلامی- انسانی است.
در عصر کنونی شرایط زندگی به گونه ای شده که لازم است تا مرد و زن وارد فعالیتهای مختلف اجتماعی و غیر آن شوند و صد البته باز بودن میدان برای زن غربی در بینش اومانیستی، جهت تصدی بسیاری از مناصب و کرسی های کار و فعالیت برای اجتماعات انسانی، انگیزه و محرک دیگری شده برای زنان در جوامع اسلامی برای حضور پر رنگ تر و بیشتر در تقریباً بسیاری از زمینه های کاری و فعالیتهای اجتماعی و غیر آن در جوامع اسلامی.
با این حساب، دیگر به نوعی ناگزیر از حضور زنان در جوامع اسلامی بوده و اوضاع به گونه ای در حرکت است که به هیچ عنوان نمی توان جلو این حضور زنانه را سد کرد؛ اما پرسشی که از بدو این حضور مطرح بوده و با توجه به چگونگی این حضور همواره نیز مطرح خواهد بود، این است که آیا این حضور همان چیزی است که آموزه های دینی- مذهبی ما مسلمانان از زن مسلمان خواسته است و به آن مهر تائید گذاشته است؟
چنانچه می بینیم در اوضاع و شرایط کنونی در بیشتر کشورهای اسلامی، حد و مرزی که اسلام میان جامعه مرد و زن قائل بود و هست، به کلی برداشته شده و به اصطلاح معروف: زن و مرد دوشادوش یکدیگر در اجتماع حضور دارند و کار می کنند.
حضور زن و مرد در شرایط کنونی به گونه ای است که در هیچ یک از اشکال و صور آن اعم از پوشش بانوان، فضا و محیط کاری آنان و حتی سخنان و مکالمات آنها با مردان در حین انجام کار که گاه گاهی به رد و بدل شوخی های زننده و منافی با حیا و عفت زنانه، منجر می شود، در اساس و اصل با آموزه های اجتماعی و اخلاقی دین مبین اسلام سازگاری ندارد.
تا جائیکه تحقیق و تتبع در متون دینی اسلام اجازه می دهد و مراجع و علمای طراز اول جهان اسلام نیز به آن توجه داده اند، حضور زن مسلمان در اجتماع ابداً به گونه مطلق و بدون قید و شرط تجویز نشده است؛ تا هر زنی به این بهانه که ناچار از فعالیت در اجتماع است، با هر شکل و شمایلی که دلش می خواهد و بدون توجه به وظایف و تکالیف اجتماعی ای که شریعت بر او فرض و واجب کرده است، وارد فعالیتهای مدنی و اجتماعی شود.
امروزه در جامعه مسلمانان مد شده که هر زنی به هر شکلی از هیات ظاهری که دلش می شود در جامعه ظاهر می شود و استدلالش هم این است که ناچار از فعالیت مدنی است و اسلام هم که اجازه داده و مخالفتی با کار و فعالیت زنان در اجتماع ندارد و از همه جالبتر آنکه زمانی که از یک چنین خانمهایی سوال شود که الگوی شان در این گونه کنشها و فعالیتها در اجتماع و آن هم با این نوع از پوشش و لحن سخن گفتن و ناز و ادا و اطوار با مردان نامحرم، کیست؟ در پاسخ با یک دنیا افتخار و قیافه حق بجانب می گویند:" حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها!"
مطالعه گذرا و اجمالی تاریخ زندگی سراسر پاکی و قداست بانوی اسلام؛ حضرت فاطمه زهرا-س- به این نتیجه نزدیک ما می کند کنش زنان در جوامع اسلامی و روش زندگی آنان و به خصوص طرز ظاهر شدن آنها در اجتماعات بشری، نه تنها هیچ گونه تشابه و تقارن ولو بسیار کم و ناچیز با اندیشه و رفتار بانوی اسلام ندارد؛ بلکه بیشتر و یا شاید هم کل برنامه زندگی زنان مسلمان به خصوص آنهایی که با تاسی به اندیشه و عمل زن غربی در جامعه ظاهر می شوند، دقیقاً بر خلاف نقطه ای است که بانوی آب و ائینه و روشنی؛ فاطمه زهرا در آن نقطه ایستاده است.
واقعیت این است که زندگی و کنش و واکنش های اجتماعی و غیره مردان ما در جوامع اسلامی، کوچکترین ارتباطی با شیوه زندگی و فکر و عمل حضرت امام علی-ع- ندارد و از آن سوی زندگی و گونه اندیشه و عملکرد بانوان ما نیز ربطی به شیوه زندگی و عمل و رفتار دختر مکرم نبی اسلام و سایر زنان خودساخته و پاکیزه اسلام ندارد.
به نظر می رسد اگر بانوان مسلمان به خصوص زنان کشور اسلامی ما بواقع در پی الگوگیری از بانوی کرامت و پاکیزگی یعنی حضرت فاطمه زهرا هستند و انتظار دارند تا در دنیا زیر سایه روشن چادر او زندگی کنند و در جهان دیگر نیز با شفاعت آن بانوی یگانه وارد بهشت زندگی اخروی شوند، لازم است تا کل زندگی خویش را مورد واکاوی و ترمیم قرار دهند؛ و گر نه با این هیئت و قواره ای که مرد و زن برای خود درست کرده ایم؛ مطمئن باید باشیم که نه غلام علی شده ایم و نه هم کنیز زهرای بتول و تنها شرمندگی ای را با خود به همراه خواهیم داشت که آن دو خورشید تابان را الگوهای فکری و رفتاری تاریک خویش قرار داده ایم.