تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۶ دلو ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۵۶
کد مطلب : 122712
نابودی داعش، ممکن یا ناممکن؟
دولت وزیری؛ سخنگوی وزارت دفاع ملی می گوید که نیروهای امنیتی، فعالیت های داعش در افغانستان را خنثی کرده اند.

آقای وزیری در یک نشست خبری در کابل گفت که داعش در افغانستان در صدد ایجاد پایگاه نظامی بود؛ اما نیروهای امنیتی کشور با پشتکار و تلاش این خواست داعش را خنثی کردند.

او می گوید که داعش برای تمامی اقوام در افغانستان یک خطر جدی محسوب می شود و مردم افغانستان در هیچ نقطه کشور به فعالیت های این گروه خوشبین نیستند.

سخنگوی وزارت دفاع گفت که عملیات نیروهای امنیتی برای سرکوب افراد وابسته به گروه داعش در ولایات مختلف کشور جریان دارد.

داعش در برخی از ولسوالی های ننگرهار حضور دارد و اخیرا گزارش هایی از حضور این گروه در غزنی و هلمند نیز منتشر شده است.

پیش از این در کابل نیز شعارهای "زنده باد داعش" بر دیوار دانشگاه کابل نوشته شده بود که مأموران امنیتی چندین نفر را در پیوند به آن بازداشت کردند.

کارشناسان هم تایید می کنند که داعش هیچ ریشه و زمینه ای برای نفوذ و حضور در افغانستان ندارد؛ زیرا مردم افغانستان به ویژه اکثریت بزرگ اهل سنت، نه نسبت به مبانی ايدئولوژيک تفکر داعشی که منبعث از اندیشه های افراطی و انحرافی ابن تیمیه و سایر سلفیون است، اقبال و تعلق خاطر نشان می دهند و نه توسل به تروریزم را راهکاری مناسب برای تامین ترقی دنیا و سعادت آخرت خویش می پندارند.

با این حساب، داعش در افغانستان، یک پدیده کاملا وارداتی و تحمیلی از خارج است که همانند سایر پروژه های وارداتی، در صدد تحقق اهداف سلطه گرانه و خرابکارانه قدرت های معارض و متجاوز و سلطه جوی منطقه ای و بین المللی و نیز پخش و اشاعه تفکر منحط و ارتجاعی و انحرافی سلفیت مبتنی بر تکفیر و تفرقه است.

به باور آگاهان، با این حساب می توان از مردم افغانستان نیز به عنوان بخشی از نیروی عظیم ضد داعش در کشور استفاده کرد و این یک پشتوانه قوی امنیتی و اجتماعی برای نیروهای مسلح کشور در مبارزه بر علیه این گروه تروریستی به شمار می آید.

این بسیار مهم است که نیروهای مسلح کشور، وقتی در نقطه ای از افغانستان، بر علیه جریان های تکفیری و تروریستی، عملیات نظامی می کنند با استقبال و حمایت مردم مواجه شوند و ساکنان محلی از آنها با آغوش باز پذیرایی کنند.

به اعتقاد کارشناسان، در مورد مبارزه با طالبان، در برخی از مناطق کشور، این اتفاق به ندرت واقع می شود؛ زیرا طالبان، از آنجایی که مدعاهای محوری خود را بر اساس المان های فرهنگی و اجتماعی و قومی و مذهبی داخل کشور به ویژه مناطقی که به صورت طولانی تحت سلطه و نفوذ آنها بوده است، بنا کرده اند، از زمینه های فرهنگی و اجتماعی موجود در آن مناطق نیز به نفع تامین و تحکیم و تعمیم سلطه خود در دیگر نقاط کشور، استفاده می کنند و به این ترتیب، زمینه برای بهره مندی نیروهای امنیتی از زمینه های حمایت اجتماعی و پشتوانه محلی در مناطق مورد هدف، کاهش پیدا می کند؛ اما این اتفاق در مورد داعش، هرگز رخ نخواهد داد.

داعش نه از نقطه نظر فکری و ایدئولوژيک و نه از جهت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و قومی، هیچگونه جایگاه و پایگاهی در میان مردم افغانستان ندارد.

اینکه این گروه، هسته گذاری اولیه خود را در مناطق مرزی پاکستان در دوردست ترین ولسوالی های شرق افغانستان، آغاز کرده نیز به باور آگاهان، نشان دهنده آن است که یک پروژه وارداتی و تحمیلی از خارج است و هدف آن نیز تامین سلطه و منافع قدرت های خارجی می باشد.

یکی دیگر از نشانه های مهم اینکه داعش در افغانستان، ریشه ندارد، بومی افغانستان نبوده و خاستگاه اصلی و اولیه این گروه، مناطق شرقی کشور نیست، این است که این گروه تروریستی از همان نخستین روزهای ظهور و حضور و نفوذ خود در افغانستان، با گروه طالبان، درگیر شده است. این درگیری غیر از آنکه ناشی از اختلاف نظر دو گروه بر سر سلطه و حکمرانی بر مناطق تحت اشغال آنهاست، یک دلیل قوی دیگر هم دارد و آن، اختلافات و فاصله های عمیق فکری، فرهنگی و ایدئولوژیک شان است.

گروه طالبان، اگرچه با گروه های تروریستی دیگری مانند القاعده، پیوندهای نزدیکی برقرار کرده و هم اکنون نیز گفته می شود، شماری قابل توجه از اعضای القاعده از ملیت ها و هویت های ملی و قومی مختلف در صفوف طالبان، حضور دارند و القاعده هم ماهیتا یک گروه تروریستی سلفی مذهب است که اغلب اعضا و رهبران آن را اتباع عربستان سعودی؛ بزرگ ترین کشور پیرو آیین وهابیت، تشکیل می دهند؛ با این حال، رهبران و اعضای طالبان اکثرا متشکل از اهل سنت پیرو مکتب فقهی ابوحنیفه هستند و این دو رویکرد فقهی یعنی وهابیت و اهل سنت حنفی، از بنیاد باهم اختلاف و تفاوت دارند و رهبران و علمای ارشد هریک از دو فرقه، اساسا دیگری را قبول نداشته اند.

با این حساب، می توان نتیجه گرفت که یکی از عوامل رویارویی داعش با طالبان، تفاوت های ایدئولوژيک این دو جریان است.

نشانه دیگری که داعش در افغانستان، ریشه ندارد این است که این گروه، در ابتدا برخلاف تصویری که فرماندهان نظامی خارجی از آن به دست می دادند، تلاش کرد به کمک تروریست های خارجی، در کشور ما نفوذ کند.

تروریست های ازبکستانی و چچنی، اصلی ترین عناصر اولیه داعش در افغانستان را تشکیل می دادند و هنوز هم گفته می شود شماری قابل توجه از تروریست های ازبک تبار و حتی تاجیکستانی ها در ترکیب داعش هستند.

ازبک ها حتی اعضای خانواده خود را نیز به مناطق مورد هدف داعش در ننگرهار و هلمند منتقل کردند.

به این ترتیب، بسیار روشن است که داعش در افغانستان، اساسا یک پدیده افغانستانی نیست و به همین دلیل، مبارزه با این گروه با عنایت به توانمندی های نیروهای امنیتی کشور، کاملا مقدور و ممکن است.

این به ویژه در شرایطی که این گروه هنوز به اندازه ای قوی و نیرومند نشده است که دیگر نتوان آن را مهار کرد و یا برای مهار آن نیاز به استمداد از نظامیان خارجی باشد.

داعش در افغانستان، آنگونه که سخنگوی وزارت دفاع می گوید، امکان برگزاری پایگاه نظامی را پیدا نکرد و این مهم، به کمک تلاش و مبارزه مستمر نیروهای امنیتی، فراهم شد؛ بنابراین، در ادامه مبارزه با این گروه نیز نیروهای امنیتی با استفاده از پتانسیل های مردمی خواهند توانست، هسته های کوچک وابسته به این گروه در مناطق مشخص و محدودی از شرق و جنوب کشور را منهدم کنند.

در این میان، چند اقدام مهم باید صورت گیرد:

- به ادعاهای مطرح شده در خصوص همکاری دست هایی در داخل و خارج از کشور به منظور توسعه و تقویت حضور داعش در افغانستان، به ویژه ماجرای «هواپیماهای ناشناس» به گونه شفاف رسیدگی شود.

- مرز با پاکستان به ویژه در ولایت ننگرهار به شدت و صورت دقیق، کنترل گردد.

- از تبلیغات سیاسی و رسانه ای که خطر داعش را بزرگنمایی می کند، جلوگیری شود.

- با توجه به تجربه ۱۵ سال گذشته، برای مبارزه با داعش بر توانمندی، اراده و روحیه نیروهای مسلح ملی، تکیه شود نه نظامیان خارجی.
https://avapress.net/vdccsiqsi2bqim8.ala2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما