تاریخ انتشار :شنبه ۲۳ عقرب ۱۳۹۴ ساعت ۲۳:۰۷
کد مطلب : 119045
چرا نیروهای امنیتی در سنگین، پرچم سفید بالا بردند؟
مقام های محلی هلمند میگویند که در دو روز گذشته ۶۵ تن از نیروهای امنیتی در ولسوالی سنگین این ولایت به طالبان تسلیم شدند.

میرزا رحیمیگ والی هلمند گفت که درگیری در ولسوالی سنگین هلمند به شدت ادامه دارد و در درگیری های یکماهه در این ولسوالی بیش از ۲۰۰ طالب کشته و زخمی شدند.

وی گفت که در این درگیری ها ۸۸ نیروی دولتی به شمول سه غیرنظامی نیز جان شان را از دست داده‌اند.

والی هلمند افزود که اوضاع در ولسوالی سنگین در کنترل است و عملیات نظامی در ولسوالی مارجه نیز جریان دارد.

او گفت که اکنون نیروهای امنیتی بیشتر بخشهای مارجه را از طالبان گرفتهاند و عملیات برای پاکسازی کامل این ولسوالی جریان خواهد داشت.

از سوی دیگر مقام های شورای ولایتی این ولایت ادعا میکنند که هیچ عملیاتی تاکنون در ولسوالی مارجه راه اندازی نشده و درگیریهای شدید میان نیروهای امنیتی و طالبان جریان دارد.

صرف نظر از اینها کارشناسان، پیوستن دست کم ۶۵ عضو نیروهای امنیتی به تروریست ها را شوک آور و تکان دهنده می دانند و می گویند که این رویداد می تواند پیام های مختلفی داشته باشد.

آنها با تاکید بر اینکه هنوز هیچ دلیل و انگیزه مشخصی برای این امر وجود ندارد می گویند که داوری در این زمینه زودهنگام و دشوار است. با این حال، چند احتمال مهم در این خصوص وجود دارد که در صورت درست بودن هریک از آنها می توان ابعاد تبعات احتمالی این اقدام را نیز مورد ارزیابی و سنجش قرار داد.

یکی از احتمال ها این است که این میزان از نیروهای امنیتی در اثر شدت درگیری ها و احساس ضعف و شکست در برابر حملات سنگین و بی امان تروریست ها، مجبور شده باشند در برابر آنها پرچم سفید بالا ببرند و تسلیم شوند.

چنین واقعاتی در هر جنگی، معمول است.

در قوانین مربوط به درگیری های نظامی، قاعده ای وجود دارد که براساس آن، نیروهای درگیر از هردو طرف جنگ، در مواردی که احتمال گرفتار شدن در دام دشمن وجود داشته باشد، علاوه بر یونیفورم نظامی، یک لباس سفید نیز بر تن می کنند تا در صورت ضرورت و مجبوریت، یونیفورم نظامی را کنار بگذارند و با لباس سفید، به جبهه مقابل، علامت بدهند که آماده تسلیم شدن هستند.

با این حساب، اگر این گروه بزرگ از نیروهای امنیتی، مجبور به تسلیم شده باشند، بدون تردید قابل توبیخ نیستند و به جای سرزنش آنها، می بایست، فرماندهی جنگ، پشتیبانی های تسلیحاتی، تدارکاتی و لجستیکی از نظامیان و مسایل دیگر را مورد بررسی قرار داد و علت گرفتاری آنها در تنگنای تسلیم شدن را پیدا و آسیب شناسی کرد.

احتمال دوم هم این است که آنها واقعا با علاقه، تصمیم و اراده خود، حاضر شده باشند در برابر طالبان، پرچم سفید تسلیم بالا ببرند که در این صورت، این بدون تردید، یک خیانت محسوب می شود و قابل پیگرد و مؤاخذه است.

ضمن آنکه باید به درستی ارزیابی و آسیب شناسی شود که چه چیزی عامل اصلی بی انگیزگی، عدم تعهد و ترک وظیفه نیروهای امنیتی در چنین مواردی است.

در این خصوص، پیدا کردن علت، به مراتب مهم تر از برخورد با معلول است.

شاید بتوان کسانی را که به عمد به نفع دشمن، عرصه را ترک می کنند، مورد پیگرد، مجازات و مؤاخذه قرار داد؛ اما این امر، مشکل را برای همیشه مرتفع نخواهد کرد. علت را باید شناسایی کرد و از میان برد.

نکته دیگر به طور خاص به وضعیت امنیتی هلمند مربوط می شود؛ ولایتی که از ۱۴ سال پیش تا امروز هیچگاه امنیت آن بهبود پیدا نکرده است.

هلمند با وجود میزبانی از هزاران نیروی خارجی، همچنان پایگاه اصلی تروریست ها باقی مانده است.

معمای مواد مخدر نیز معضل تروریزم و ناامنی در هلمند را پیچیده تر کرده است. این معما موجب شده است که چنین به نظر برسد که جنگ جاری در هلمند که از قضا جنگ های بزرگ و سنگین و مرگباری هم هستند، جنگ بر سر طعمه یا منفعت بزرگتری است که هریک از اطراف مناقشه سعی در کنترل و تسلط بر آن دارند.

به این ترتیب، پرونده امنیتی هلمند، معمای مواد مخدر و ابهام تروریزم و مبارزه با تروریزم در این ولایت، نیاز به یک بازخوانی عمیق، بنیادی و همه جانبه دارد.

شاید با این اقدام بتوان گرهی از وضعیت آسیب پذیر و موقعیت دشوار نیروهای امنیتی در برابر جبهه نیرومند تروریست ها در این ولایت نیز باز کرد.
https://avapress.net/vdchkwnzm23nzvd.tft2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما