تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱ میزان ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۳۷
کد مطلب : 116714
عید قربان روایتگر شریعت «توحید محور» اسلام است

عید قربان فلسفه‌های متنوع و متعددی را با خود به همراه دارد که همه در نقطه‌ای کانونی به هم می‌رسند. این نقطه، «تقرب به خداوند» است که در این گفتار به پاره‌ای از این فلسفه‌ها اشاره می‌‌کنیم:

یکم؛ تعیین مسیر زندگی و افق فراروی آن
عید قربان «مسیر زندگی» و افق فراروی آن را نشان می‌دهد. این مسیر مبتنی بر توجه ژرف به خداوند، همراه با احساس و امید، نعمت و امنیت و ارتباط شاد با انسان‌ها است. و افق آن، عبودیت و بندگی محض و تقرب به خداوند است؛ تقربی جامع، ژرف، پر احساس و چند لایه. هر چند که این تعیین مسیر در اندیشه‌های اسلامی به صورت متعدد مطرح‌ شده‌ است؛ اما عید قربان اندیشه‌های مسیر تقرب را در قامت نمادهایی با قابلیت حضور استوار در تاریخ آشکار کرده، و فرصتی را برای بازتولید مداوم اندیشه تقرب به خداوند فراهم آورده است. عید قربان نماد «رابطه ناب خلق و خالق» و نمود معنویت مواج «تقرب به خداوند» است. قربان، رفتن تا نزدیکی خداوند و بازگشتن به سوی خلق به صورت شاد و مسرور است.

دوم؛ فرودستی غیر خدا در برابر خدا
بر اساس فلسفه عید قربان، انسان در بندگی خود به مرحله‌ای باید ‌برسد که حاضر شود در راه خداوند از همه چیز بگذرد و در ترجیح بین خدا و غیرخدا، خدا را انتخاب کند حتی اگر آن غیر، فرزند باشد. از این رو، بر اساس فلسفه این عید، همه چیز باید در برابر خداوند، وضع فرودستی پیدا کند.

سوم؛ عطوفت خداوند پشتوانه عاطفه انسانی
عید قربان بیانگر و روایتگر رحمت الهی است؛ چه آنکه حضرت ابراهیم(ع) در جریان ترجیح خدا بر فرزند خود مشمول «عطوفت خداوند» شد. نقطه زیبا و استثنایی حادثه آن است که عطوفت خداوندی به مدد عاطفه انسانی آمد و عواطف پدری را از شرایط سخت (و بر حسب چینش ظاهری بی‌رحم) نجات بخشید.

چهارم؛ توجه به جامعه و خدمت خلق
در عید قربان، تقرب به خداوند با حل برخی از مشکلات اجتماعی همچون فقر پیوند برقرار کرده است. دیگر اینکه شاد بودن به صورت جمعی و اجتماعی، نظیف بودن و نو پوشیدن، دید و بازدید داشتن و... بخش دیگری از ابعاد اجتماعی- انسانی عید قربان است.

پنجم؛ تأسیس مکتب توحید و ملت ابراهیم
داستان ابراهیم(ع) شروع حرکت بی‌پیرایه «توحید» به صورت یک جریان پر امتداد در تاریخ است. آیینی که در تاریخ با قدرت هر چه تمام شکل‌گرفته، تداوم یافته و ابعاد و لایه‌های اجتماعی خود را تعریف می‌کند و در قالب ادیانی مهم ظهور و بروز می‌بخشد. این داستان و بنیان گذاشتن کعبه در متن آن به دلیل چند نکته ارتباط وثیق و محکمی با جریان و آیین توحیدی پیدا می‌کند.

نکته اول اینکه؛ حضرت ابراهیم(ع) به صورت شخصی با امتحانات بسیار مهم، متنوع و متوالی مواجه می‌شود که این امتحانات نخست زمینه توجه بیشتر و کامل‌تر به خداوند را در ایشان بر می‌انگیزاند. سپس در نتیجه این امتحانات الهی تعلق فزاینده‌ای نسبت به خداوند بیش از پیش در ایشان احیا می‌شود که در نهایت به خالص‌سازی روح و اندیشه‌شان بر محور خداوند یعنی التزام به توحید ‌انجامید.

از این رو، نتایج این امتحانات، ارتباط وثیق و محکمی با جریان «توحید» پیدا می‌کند. شرح این داستان‌ها و بخشی از امتحانات در تاریخ مشخص شده ‌است و در قرآن مجید نیز انعکاس برجسته و اساسی پیدا کرده ‌است.

نکته دوم اینکه؛ بر اساس مطالعات از اساسی‌ترین امتحان‌های حضرت ابراهیم(ع) به زمانی باز می‌گردد که ایشان به امر خداوند مأمور به ترک سرزمین خود و رفتن به سرزمین مکه ‌شدند چراکه این سفر خود متضمن امتحانات دیگر شد.

بریدن از محیطی که در آن مناسبات اجتماعی و دینی (علی‌رغم تلاش‌های ایشان) همچنان بر ذهنیت‌ها و آداب غلط و شرک‌آلود استوار ‌‌بود و رفتن به سرزمینی بی‌سکنه برای بنیان ‌نهادن ملت ابراهیم(ع) امتحانی بزرگ قلمداد می‌شد. بر این اساس می‌توان برای ابراهیم(ع) یک نقش تأسیسی- تاریخی نیز قائل‌ شد که از طرفی خود را برای تاریخ به عنوان یک «ملت» (ملت ابراهیم) معرفی کرد و از طرف دیگر مبنایی برای دین حنیف و توحید شد که با این حرکت دینی، زمینه‌ساز شکل‌گیری ادیان دیگر شد که در نهایت به دین اسلام به عنوان کامل‌ترین و جامع‌ترین دین در مسیر تبیین توحید منتهی شد.

این نقش تأسیسی– تاریخی می‌تواند با رجوع به قرآن نگاه‌های کلامی دینی بسیار کلانی را در ما ایجاد کند. یکی از نتایج آن است که اتباع ادیان ابراهیمی باید خود را اجزای یک پیکر و ملت ببینند و یکدیگر را تخطئه نکنند، البته تخطئه علمی به این شکل که هر دینی دین قبلی خود را نسخ می‌کند، طبیعی است. اما تخطئه اجتماعی و نفی دیگری پذیرفتنی نیست. این نقش تأسیسی– تاریخی از حیث اجتماعی می‌تواند در میان اتباع ادیان مختلف حرکت واحدی را تحت عنوان «ملت ابراهیم» پایه‌ریزی کند تا از این رهگذر آموزه‌های بین‌الادیانی زیادی شکل بگیرد.

تأثیر خوانش سلوک ابراهیم بر زندگی اجتماعی امروز
داستان زندگی حضرت ابراهیم(ع) در سرزمین مکه یک واقعه بی‌نظیر برای بشریت در طول تاریخ است که ابعادی استثنایی و مؤلفه‌هایی ویژه دارد. خلوص متزاید منتهی به توحید، رها شدن انسان از خود و رفتن به سمت خالق و ظهور رحمت الهی بر بنده‌ای که از فرزند خود گذر کرده‌ است آن هم در غلیان عاطفه و در شرایطی غریب، اولین مؤلفه این داستان است. مؤلفه دیگر این است که در این داستان، حسن ظن انسان به خدا منشأ تولید برکات مادی می‌شود؛ چه آن چشمه و چه تبدیل شدن آن بیابان بی‌آب و علف به جایگاهی آباد همگی بیانگر این امر است که حسن ظن انسان به خدا می‌تواند مبنای گشایش‌ها و برکت‌ها باشد که امروز هم این مبناها در قالب‌ نماد‌هایی همچون چشمه زمزم، نزول برکات بر آن سرزمین و... در حال باز تولید است که در این میان دین اسلام بیش از سایر ادیان در استمرار بخشیدن به این نمادها نقش‌آفرینی کرده ‌است.

واقعیت این است که توجه به این نمادها می‌تواند با کمترین هزینه‌ای نسل‌ها را به یک واقعه استثنایی نزدیک کرده و پیوند زند تا از فرصت‌های نهفته در آن به مثابه یک کتاب برای مطالعه خود بهره گیرند. واقعیت این است که نمادها همواره باری از معانی و مفاهیم را به صورت جمعی و اجتماعی خلق می‌کنند و آن را به شکلی فرانسلی در یک جریان ممتد قرار می‌دهند. بنابراین برنامه حج جریانی در امتداد توحید است که پیش از اسلام نیز کمابیش وجود داشته ‌است اما بعد از اسلام به شکلی نهادمند و پر رنگ‌تر پی گرفته‌ شد. بنابراین می‌توان چنین استدلال کرد که از رهگذر نمادها می‌توان فلسفه عید قربان را به نسل‌های گوناگون نیز تسری داد.

نویسنده: دکتر احمد مبلغی؛ رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی
https://avapress.net/vdchz-nzk23nzqd.tft2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما