آنگولا اولین کشور در جهان است که دین اسلام را ممنوع اعلام کرده و تمامی مساجد در این کشور را تعطیل کرد.
به نقل از اسپوتنیک، "ژوزه ادواردو دوش سانتوش" رییس جمهور آنگولا ضمن توضیح این اقدام اظهار داشت: "ممنوعیت دین اسلام به نفوذ این دین در کشور ما پایان می دهد".
رزا کروز سیلوا، وزیر فرهنگ آنگولا گفته است، "دین اسلام توسط وزارت دادگستری و حقوق بشر آنگولا مورد تایید واقع نشده است و به همین سبب این دین و پیروانش غیرقانونی اعلام شده و تمامی مساجد آنها بسته شده اند".
۹۵ درصد جمعیت آنگولا مسیحی هستند و طبق اطلاعات وزارت خارجه امریکا، در این کشور حدود ۹۰ هزار مسلمان زندگی می کنند که اکثریت آنها مهاجرانی از آفریقای غربی و لبنان هستند".
پیش از پرداختن به موضوع لازم است مختصری در باره کشور آنگولا بدانیم.
آنگولا کشوری با قریب به ۲۱ میلیون نفر جمعیت در جنوب غربی آفریقا واقع است که دارای ۱۸ ولایت و وسعتی برابر با ۱۲۴۶۷۰۰ کیلومتر مربع دارد. زبان رسمی در این کشور زبان پرتغالی است که میراث استعماری این کشور است که قرنها مستعمره پرتغال بوده است و در سال ۱۹۵۷ در ظاهر مستقل شده است.
این کشور آفریقایی در همسایگی با نامیبیا، کنگو، و زامبیا قرار دارد.
این کشور از تولید کنندگان نفت و صادر کنندگان الماس محسوب میشود و از جمله کشورهای فقیر جهان به حساب میآید. (نزدیک به ۷۰ درصد مردم این کشور زیر خط فقر هستند) حکومت این کشور در ظاهر حکومتی مبتنی بر ریاست جمهوری است اما در واقع نوعی ریاست جمهوری سرکوبگر به صورت مادام العمری بر این کشور حکومت میکند.
رئیس جمهور این کشور ژوزه ادواردو دوسانتوس (José Eduardo dos Santos) از سال ۱۹۷۹ تا کنون بر این کشور حکومت میکند و حکومت نظامیان و مدیریت دولت این کشور را نیز بر عهده دارد و به نوعی همه قوای کشور را اداره میکند. حکومت آنگولا در دوران جنگ سرد گرایش مارکسیستی داشت ولی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا توانسته است با این حکومت به توافقاتی برسد و روابط دیپلماتیک متقابل در عالی ترین سطح میان آنها برقرار است. به عبارت دیگر این نیز یکی از حکومتهای شبیه به حزب بعث صدام در
عراق است که سالها مورد حمایت و توافق آمریکا قرار داشت.
با مقدمه بالا بر می گردیم به اصل موضوع و پاسخ به این پرسش که اصل ماجرا چه بوده و دولت آنگولا به چه دلیل دست به چنین اقدام غیر مسئولانه در برابر اسلام و مسلمانان می زند.
بنا بر نظر برخی از آگاهان، "اصل خبر وزیر فرهنگ آنگولا علی الظاهر خبری درست بوده است و این وزیر از سیاست رسمی این دولت در مبارزه با اسلام و تخریب مساجد این کشور خبر داده است و در عمل نیز در آنگولا اقداماتی علیه مبارزه با مسلمین در دست اجراست.
اما وقتی خبر تخریب و تعطیلی مساجد آنگولا منتشر شد و مورد توجه افکار عمومی مسلمین قرار گرفت مسوولان این کشور مجبور به عقب نشینی شدند و سفارت این کشور در آمریکا مدعی شد که آنگولا طرح مبارزه با هیچ دینی را در دست اجرا ندارد و این خبر را تکذیب میکند.
اما بررسی اخبار و گزارشهای موجود حاکی از آن است که در کشور آنگولا حکومتی به سبک حکومتهای لائیک اروپایی بر سر کار است که به بهانه اقلیت بودن مسلمین انواعی از سختگیری را علیه مسلمانان به کار میگیرد. از جمله این که مسلمانان به این بهانه که تعداد آنها زیر ۱۰۰ هزار نفر است و بخش اندکی از جمعیت کشور بالای ۲۰ میلیونی این کشور را تشکیل میدهند تحت انواعی از فشارها قرار دارند و حکومت آنگولا در عمل حتی به تخریب مساجد و دستگیری علمای اسلامی اندک این کشور نیز دست میزند.
گزارشهای موجود حاکی از آن است که حکومت آنگولا حتی در برابر ساخت مساجدی که همه مراحل کسب مجوز آن طی شده است نیز مخالفت میکند و به بهانه بلند بودن یا دیگر ادعاهای مهندسی و ... به تخریب مساجد دست میزند. به عبارت دیگر سیاست عملی این کشور که این بار از زبان وزیر فرهنگ آن رسما بیان شده است مبارزه جدی و پی گیر با رایج شدن اسلام و گسترش پیروان آن در آنگولاست".
به نظر می رسد خبر اولیه به دو دلیل دقیق و درست باشد؛ دلیل نخست ماهیت رژیمی است که از سالها بدین سوی در کشور آنگولا حاکم بوده و آن رژیم شبیه دیکتاتوری ای است که از دوران تسلط مارکسیزم در این کشور باقی مانده و هنوز هم و البته با کمک امریکایی ها بر مردمان این سرزمین حکومت می کند.
طبیعی است که یک چنین رژیم هایی که اساس و فلسفه آنها بر مبارزه همیشگی با دین و به خصوص آئین اسلام گذاشته شده است، هیچگاهی نتوانند با نظامهای الهی و ارزشی و پیروان آنان سر سازش و نرمش داشته باشند؛ و اما اشکال عمده در شیوه مبارزه این نگرشهای تاریخ گذشته با آئین پویا و انسانی اسلام است.
نگرشهای مادی و الحادی در عرض و طول زمانها و مکانها نشان داده اند که در حیطه مباحث عقلی و منطقی با اسلام و آموزه های آن، همواره کم آورده اند و همیشه نیز سعی کرده اند تا این کاستی و کمبود را با استفاده از سلاح بی اثر زور و استبداد جبران کنند.
گواه و دلیل دوم بر حقانیت خبر اولیه و مبارزه غیر معقول سران آنگولا با اسلام و گسترش روز افزون آن در آن کشور و نیز سایر کشورهای جهان، قرار گرفتن مقامات کاخ سفید در کنار آنان است.
در شرایط کنونی و با توجه به خصومتهای پیدا و پنهان سران امریکایی نسبت به اسلام و امت اسلامی، جای تردید باقی نمی ماند که هر جایی پای امریکا و منافع نامشروع آن در میان باشد، باید توطئه و دسیسه علیه اسلام و مسلمانان را در آن جاها جست و جو کرد.
و نکته پایانی اینکه در عصری که گفتمان و دیالوگ حرف اول را می زند و زور و استبداد پاسخ مطلوب را نداده است، سران آنگولا و حامیان امریکایی- اروپایی آنان نیز باید بدانند و یاد گرفته باشند که اگر با منطق و استدلال به جنگ با فرهنگها به خصوص فرهنگ اسلام بروند، به نتیجه مطلوب تری خواهند رسید تا دیکتاتوری و استبداد و تجربه روشهای خشن و غیر انسانی ای که لااقل تا کنون سودی برای شان نداشته است.
به نقل از اسپوتنیک، "ژوزه ادواردو دوش سانتوش" رییس جمهور آنگولا ضمن توضیح این اقدام اظهار داشت: "ممنوعیت دین اسلام به نفوذ این دین در کشور ما پایان می دهد".
رزا کروز سیلوا، وزیر فرهنگ آنگولا گفته است، "دین اسلام توسط وزارت دادگستری و حقوق بشر آنگولا مورد تایید واقع نشده است و به همین سبب این دین و پیروانش غیرقانونی اعلام شده و تمامی مساجد آنها بسته شده اند".
۹۵ درصد جمعیت آنگولا مسیحی هستند و طبق اطلاعات وزارت خارجه امریکا، در این کشور حدود ۹۰ هزار مسلمان زندگی می کنند که اکثریت آنها مهاجرانی از آفریقای غربی و لبنان هستند".
پیش از پرداختن به موضوع لازم است مختصری در باره کشور آنگولا بدانیم.
آنگولا کشوری با قریب به ۲۱ میلیون نفر جمعیت در جنوب غربی آفریقا واقع است که دارای ۱۸ ولایت و وسعتی برابر با ۱۲۴۶۷۰۰ کیلومتر مربع دارد. زبان رسمی در این کشور زبان پرتغالی است که میراث استعماری این کشور است که قرنها مستعمره پرتغال بوده است و در سال ۱۹۵۷ در ظاهر مستقل شده است.
این کشور آفریقایی در همسایگی با نامیبیا، کنگو، و زامبیا قرار دارد.
این کشور از تولید کنندگان نفت و صادر کنندگان الماس محسوب میشود و از جمله کشورهای فقیر جهان به حساب میآید. (نزدیک به ۷۰ درصد مردم این کشور زیر خط فقر هستند) حکومت این کشور در ظاهر حکومتی مبتنی بر ریاست جمهوری است اما در واقع نوعی ریاست جمهوری سرکوبگر به صورت مادام العمری بر این کشور حکومت میکند.
رئیس جمهور این کشور ژوزه ادواردو دوسانتوس (José Eduardo dos Santos) از سال ۱۹۷۹ تا کنون بر این کشور حکومت میکند و حکومت نظامیان و مدیریت دولت این کشور را نیز بر عهده دارد و به نوعی همه قوای کشور را اداره میکند. حکومت آنگولا در دوران جنگ سرد گرایش مارکسیستی داشت ولی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا توانسته است با این حکومت به توافقاتی برسد و روابط دیپلماتیک متقابل در عالی ترین سطح میان آنها برقرار است. به عبارت دیگر این نیز یکی از حکومتهای شبیه به حزب بعث صدام در
عراق است که سالها مورد حمایت و توافق آمریکا قرار داشت.
با مقدمه بالا بر می گردیم به اصل موضوع و پاسخ به این پرسش که اصل ماجرا چه بوده و دولت آنگولا به چه دلیل دست به چنین اقدام غیر مسئولانه در برابر اسلام و مسلمانان می زند.
بنا بر نظر برخی از آگاهان، "اصل خبر وزیر فرهنگ آنگولا علی الظاهر خبری درست بوده است و این وزیر از سیاست رسمی این دولت در مبارزه با اسلام و تخریب مساجد این کشور خبر داده است و در عمل نیز در آنگولا اقداماتی علیه مبارزه با مسلمین در دست اجراست.
اما وقتی خبر تخریب و تعطیلی مساجد آنگولا منتشر شد و مورد توجه افکار عمومی مسلمین قرار گرفت مسوولان این کشور مجبور به عقب نشینی شدند و سفارت این کشور در آمریکا مدعی شد که آنگولا طرح مبارزه با هیچ دینی را در دست اجرا ندارد و این خبر را تکذیب میکند.
اما بررسی اخبار و گزارشهای موجود حاکی از آن است که در کشور آنگولا حکومتی به سبک حکومتهای لائیک اروپایی بر سر کار است که به بهانه اقلیت بودن مسلمین انواعی از سختگیری را علیه مسلمانان به کار میگیرد. از جمله این که مسلمانان به این بهانه که تعداد آنها زیر ۱۰۰ هزار نفر است و بخش اندکی از جمعیت کشور بالای ۲۰ میلیونی این کشور را تشکیل میدهند تحت انواعی از فشارها قرار دارند و حکومت آنگولا در عمل حتی به تخریب مساجد و دستگیری علمای اسلامی اندک این کشور نیز دست میزند.
گزارشهای موجود حاکی از آن است که حکومت آنگولا حتی در برابر ساخت مساجدی که همه مراحل کسب مجوز آن طی شده است نیز مخالفت میکند و به بهانه بلند بودن یا دیگر ادعاهای مهندسی و ... به تخریب مساجد دست میزند. به عبارت دیگر سیاست عملی این کشور که این بار از زبان وزیر فرهنگ آن رسما بیان شده است مبارزه جدی و پی گیر با رایج شدن اسلام و گسترش پیروان آن در آنگولاست".
به نظر می رسد خبر اولیه به دو دلیل دقیق و درست باشد؛ دلیل نخست ماهیت رژیمی است که از سالها بدین سوی در کشور آنگولا حاکم بوده و آن رژیم شبیه دیکتاتوری ای است که از دوران تسلط مارکسیزم در این کشور باقی مانده و هنوز هم و البته با کمک امریکایی ها بر مردمان این سرزمین حکومت می کند.
طبیعی است که یک چنین رژیم هایی که اساس و فلسفه آنها بر مبارزه همیشگی با دین و به خصوص آئین اسلام گذاشته شده است، هیچگاهی نتوانند با نظامهای الهی و ارزشی و پیروان آنان سر سازش و نرمش داشته باشند؛ و اما اشکال عمده در شیوه مبارزه این نگرشهای تاریخ گذشته با آئین پویا و انسانی اسلام است.
نگرشهای مادی و الحادی در عرض و طول زمانها و مکانها نشان داده اند که در حیطه مباحث عقلی و منطقی با اسلام و آموزه های آن، همواره کم آورده اند و همیشه نیز سعی کرده اند تا این کاستی و کمبود را با استفاده از سلاح بی اثر زور و استبداد جبران کنند.
گواه و دلیل دوم بر حقانیت خبر اولیه و مبارزه غیر معقول سران آنگولا با اسلام و گسترش روز افزون آن در آن کشور و نیز سایر کشورهای جهان، قرار گرفتن مقامات کاخ سفید در کنار آنان است.
در شرایط کنونی و با توجه به خصومتهای پیدا و پنهان سران امریکایی نسبت به اسلام و امت اسلامی، جای تردید باقی نمی ماند که هر جایی پای امریکا و منافع نامشروع آن در میان باشد، باید توطئه و دسیسه علیه اسلام و مسلمانان را در آن جاها جست و جو کرد.
و نکته پایانی اینکه در عصری که گفتمان و دیالوگ حرف اول را می زند و زور و استبداد پاسخ مطلوب را نداده است، سران آنگولا و حامیان امریکایی- اروپایی آنان نیز باید بدانند و یاد گرفته باشند که اگر با منطق و استدلال به جنگ با فرهنگها به خصوص فرهنگ اسلام بروند، به نتیجه مطلوب تری خواهند رسید تا دیکتاتوری و استبداد و تجربه روشهای خشن و غیر انسانی ای که لااقل تا کنون سودی برای شان نداشته است.