تاریخ انتشار :جمعه ۳۰ اسد ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۰۲
کد مطلب : 115574
حکایت گرسنه خوابیده بر سر گنج
سازمان جهانی غذا (WFP) اعلام کرده است که بیشتر از ۷ میلیون نفر در سراسر افغانستان به کمک‌های غذایی نیاز دارند؛ ولی این سازمان با کمبود شدید بودجه روبروست و احتمالا نمی‌تواند پیش از فرارسیدن زمستان مواد امدادی را به همه نیازمندان برساند.
این سازمان تاکید می‌کند که حدود ۵۰ سال با تمام مشکلات به خانواده‌های فقیر مواد غذایی رسانده‌ و پس از این هم با وجود همه چالش‌ها به این کار ادامه خواهد داد.
ادامه خشکسالی‌ها در بخش‌های از افغانستان، حوادث طبیعی و ناامنی‌های گسترده سبب شده میلیون ها نفر از دسترسی به مواد غذایی محروم شوند.
وحیدالله امانی؛ سخنگوی برنامه جهانی غذا می‌گوید این افراد عمدتا در مناطق دوردست و دشوارگذار زندگی می‌کنند و بیشتر از دو میلیون هم در فقر شدید به سر می‌برند.
سازمان جهانی غذا می‌گوید در چند سال گذشته به دلیل افزایش جمعیت و هجوم روستاییان به شهرها برای پیدا کردن کار و زندگی بهتر، تهیه مواد غذایی در برخی از شهرهای بزرگ افغانستان هم دشوارتر شده است.
این گزارش یکبار دیگر پرده از وضعیت رقتبار میلیون ها نفر از شهروندان افغانستان برمی دارد؛ کسانی که شاید به تعبیری فراموش شده ترین اعضای خانواده بزرگی به نام افغانستان باشند.
به عقیده بسیاری از کارشناسان مسایل اجتماعی، یکی از تاثیرات منفی حمله امریکا به افغانستان و به دنبال آن، ایجاد دولت های موقت و انتقالی و دولت کنونی، این بود که جهان تصور کرد دیگر همه چیز در افغانستان تمام شده، مصایب مردم پایان یافته، گرسنگی، فقر، جنگ، نیازمندی، بیکاری و تنگدستی و مهاجرت از این خاک، رخت بربسته و بدتر از همه اینکه فکر کردند که یک دولت مستقر و متمرکز و قدرتمند ملی به وجود آمده که به جای سازمان های امدادی جهانی، خود رأسا می تواند به مشکلات و نیازمندی های شهروندانش توجه کند و به آن پاسخ بدهد.
اما به عقیده ناظران، هیچ تغییری در عمل به وجود نیامده است. این تغییر به ویژه برای میلیون نفر از اتباع آسیب پذیر و همیشه قربانی افغانستان، هیچگاه اتفاق نیفتاد.
اینکه در کابل پایتخت، عده ای به تاج و تخت رسیدند و شماری نیز به دلیل ربط و نسبت خونی و خانوادگی با ارباب قدرت و اصحاب تاج و تخت، به نان و نوایی دست یافتند، هرگز به معنای آن نیست که زندگی میلیون ها شهروند نیازمند این سرزمین نیز بهبود یافته است.
دولت در بسیاری از زمینه ها، حتی یک گام اساسی و امیدوارکننده برنداشته است. به عنوان مثال فاکتورهای مؤثری مانند ناامنی، تروریزم و جنگ، بیکاری، فقر، خشکسالی، شهرنشینی بی رویه، مهاجرت های سیل آسا و مسایل دیگر، هنوز هم در ابعاد گسترده وجود و استمرار دارند و زندگی مردمان این کشور را متاثر می سازند.
با این حساب، هیچ تعجبی ندارد که کشور ما به رغم داشتن یک دولت مستقر ملی و کاخ نشین هایی در کابل و قندهار و... هنوز از نظر آسیب های اجتماعی و ضربه پذیری جمعی در کنار کشورهای بحران زده ای مانند عراق و سوریه و سومالی، طبقه بندی می شود و در آمارهای جهانی، همچنان یکی از کشورهایی است که بالاترین آمار فقرا و نیازمندان به کمک های بین المللی را به خود اختصاص می دهد.
این برای دولتمردان دیروز و امروز ما مایه شرمساری است؛ زیرا مثال میلیون ها شهروند نیازمند کمک افغانستان، مثال گرسنگانی است که بر سر گنج خوابیده اند.
میلیاردها دالر کمک های جهانی به افغانستان طی ۱۵ سال گذشته، حیف و میل شد و یک میلیون دالر برای نجات بخشی از این ارتش عظیم نیازمندان و بیکاران و فقرا و بی خانمان ها اختصاص پیدا نکرد.
میلیاردها دالر بودجه توسعه ای دولت پیشین، به دلیل نارکارآمدی و تنبلی و بی برنامگی مدیران فاسد و بیسواد، بار دیگر به مراجع کمک کننده، بازگشت داده شد؛ اما برای کاهش فقر و فاصله طبقاتی و تبعیض و بی عدالتی و ایجاد کار و اشتغال و سرپناه و زمینه تحصیل برای هفت میلیون نیازمند کشور، هزینه نشد.
رهبران حکومت وحدت ملی نیز یا در بهشت های اتوپیایی موهوم خود سیر می کنند؛ ولی از حل مسایل و مصایب جاری در کشور، ناتوان اند و یا سرگرم رقابت های سخیف و حقیر و زنانه سیاسی برای کسب کرسی های بیشتر اند.
در این میان، ۷ میلیون نیازمند کشور، در حالی که به مرور به سمت فصل سرد و بی رحم زمستان می روند، در برزخ بیم و امید قطع یا استمرار کمک های ناچیز برنامه جهانی غذا به سر می برند.
https://avapress.net/vdca0mn6y49n6m1.k5k4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما