کاربران هوادار شبکه القاعده در توییتر یک پیام صوتی منتسب به حمزه بن لادن؛ پسر اسامه بن لادن، رهبر پیشین القاعده را منتشر کرده اند.
به نظر می‌رسد این اولین باری باشد که پسر اسامه بن لادن به عنوان یکی از اعضای القاعده معرفی می‌شود.
او در پیام منتشرشده از هواداران القاعده می‌خواهد که به امریکا و متحدانش حمله کنند. حمزه بن لادن به هواداران القاعده می‌گوید که در کابل، بغداد و غزه دست به "جهاد" بزنند و به واشنگتن، لندن، پاریس و تل‌آویو حمله کنند.
تصور می‌شود که حمزه بن لادن بیست و چند ساله باشد. مشخص نیست که او در چه محلی به سر می‌برد.
پیام او درست همان چیزی را بیان می کند که پیش از این نیز از زبان دیگر رهبران القاعده از جمله پدر او اسامه بن لادن بارها شنیده شده است. بنابراین، این پیام حاوی تغییر مهمی در رویکرد القاعده نیست؛ اما آنچه اهمیت این پیام را افزایش می دهد این است که طرح دوباره نام یکی دیگر از اعضای خاندان بن لادن از آدرس القاعده در ترغیب مردم به کشتار و خشونت و ترور یا آنچه آنها به زعم خود «جهاد» می خوانند، می تواند نقش این گروه را تقویت و آن را احیا نماید.
کارشناسان می گویند که هدف کارگزاران و متولیان پروژه بزرگ القاعده و تروریزم از استفاده آنها از نام بن لادن احتمالا این است که آنان دوباره سعی می کنند گروه تروریستی القاعده را «احیا» کنند.
اسامه بن لادن؛ پدر حمزه بن لادن و رهبر و پایه گذار شبکه تروریستی القاعده، براساس سناریویی که تعریف شد در سال ۲۰۱۱ میلادی در حمله کماندوهای امریکایی به خانه‌اش در پاکستان کشته شد.
از آن زمان به بعد ایمن الظواهری، رهبری القاعده را بر عهده داشته است.
از آن تاریخ به بعد اما به عقیده ناظران، عملکرد القاعده به عنوان یک شبکه نیرومند تروریستی، به شکل ملموسی رو به افول رفت و با مرگ رهبر این گروه، مرگ این گروه نیز شروع شد.
ایمن الظواهری نیز نتوانست به این شبکه تروریستی، جانی دوباره ببخشد؛ زیرا او اول اینکه معلوم نیست زنده است یا مرده و ثانیا حتی اگر زنده باشد، از قدرت تاثیرگذاری و نفوذ بالای بنیانگذار القاعده برخوردار نبود و نیست.
از سوی دیگر، بسیاری از ناظران معتقدند که پیدایش و گسترش گروه داعش به تضعیف جایگاه القاعده در میان گروه‌های افراطی منجر شده است.
هرچند داعش نیز از دل القاعده، سر برآورد؛ اما آشکارا با این گروه وارد جنگ شد و جنگ های داعش با جبهه نصرت که زیرمجموعه القاعده در سوریه محسوب می شود، خونین ترین جنگ ها میان دو گروه تروریستی در نوع خود بوده است؛ جنگی که هنوز هم به نحوی ادامه دارد.
با این حساب، متولیان پروژه بزرگ القاعده با توسل به حمزه بن لادن، احتمالا سعی کرده اند این گروه مرده را دوباره به حرکت درآورند؛ به ویژه در زمانی که میان داعش و القاعده در قلمروهای سابقا تحت نفوذ این شبکه مانند افغانستان و پاکستان، جنگ شدید قدرت در جریان است.
در رویدادی دیگر، ایمن ظواهری؛ رهبر القاعده، در یک نوار صوتی، حمایت و بیعت خود را با ملااختر منصور؛ رهبر تازه طالبان اعلام کرد.
ظواهری در این نوار صوتی خود را "امیر جهادی القاعده" نام نهاده و می گوید:«... بدین وسیله من بیعت خود را به شما ارسال می کنم؛ به همان شکلی که شیخ اسامه و سایر شهدا با امیرالمؤمنین ملاعمر مجاهد بیعت کردند".
پس از نزدیک به شش ماه، این اولین پیام ظواهری است که در اینترنت منتشر می شود.
رهبر این گروه در حالی این پیام را ارسال می کند که روابطش با گروه تروریستی داعش، در بدترین شرایط ممکن قرار دارد.
از سوی دیگر، ظواهری درست در زمانی حمایت خود را از ملامنصور اعلام می کند که طالبان، در دو دستگی بی سابقه ای قرار گرفته اند.
بخش بزرگی از طالبان با رهبری ملاحسن و ملاعبدالمنان نیازی، به رهبری ملااختر اعتراض کرده و خواهان انتخاب رهبر طالبان از خانواده ملاعمر شده اند.
ملا منان و ملایعقوب که پسران ملاعمر خوانده می شوند، از کاندیداهای رهبری طالبان از سوی گروه مخالف هستند.
در پی شکاف بین طالبان، گزارش هایی منتشر شده که چهره های با نفوذی از این گروه، با داعش اعلام بیعت کرده اند.
با این حساب، کارشناسان مسایل استراتژيک می گویند بیانیه تازه رهبر القاعده که پس از ماه ها سکوت وی منتشر می شود، دو هدف عمده را دنبال می کند: یکی آرایش و انسجام مجدد صفوف القاعده در برابر قدرت رو به گسترش داعش در افغانستان و پاکستان که پیش نیاز آن، ظهور القاعده به مثابه یک جریان فعال، پرقدرت و اثرگذار تروریستی است و دوم، تامین مشروعیت ملااخترمحمد منصور؛ رهبر جدید گروه طالبان و به این ترتیب، تقویت اردوگاه ملا منصور در برابر دیگر مدعیان قدرت و رهبری و جانشینی ملاعمر در درون گروه طالبان.
برای تامین هدف اول، القاعده نیاز به یک تولد دوباره دارد. این شبکه همانگونه که در بالا نیز به آن اشاره شد، پس از مرگ رهبرش، دچار افول و مرگ تدریجی شد و انتصاب ایمن الظواهری کسی که غالبا غایب از نظر و غیر فعال است، نه تنها هیچ کمکی به نجات این شبکه تروریستی نکرد؛ بلکه وضعیت آن را بدتر هم کرد.
با این حساب، تولد دوباره القاعده و احیای آن در مقابل داعش در افغانستان و پاکستان از دو مسیر امکان پذیر است: یکی مطرح کردن اسم دیگری از خاندان «بن لادن» در متن و محور تصمیم گیری این گروه برای راضی کردن جنگجویان وفادار به اسامه بن لادن و بازگرداندن قدرت کاریزماتیک او به این شبکه تروریستی و دوم، باززنده کردن اتحاد مرده و بی اثر این گروه با طالبان با توجه به وضعیتی که رهبری طالبان پس از مرگ ملاعمر پیدا کرده است.
مسیر دوم، دارای نفع دوگانه هم برای طالبان و هم برای القاعده است. این مسیر به رهبر جدید طالبان هم برای غلبه بر مدعیان تصاحب قدرت در درون و هم در جنگ خونین و شدیدی که میان طالبان و داعش در افغانستان جریان دارد، کمک قابل توجهی می کند. ضمن آنکه بیعت رهبر القاعده با ملامنصور، آن گروه از تروریست های عضو طالبان را که در انتخاب میان داعش و القاعده مردد هستند به سمت طالبان، متمایل خواهد کرد.
به نظر می‌رسد این اولین باری باشد که پسر اسامه بن لادن به عنوان یکی از اعضای القاعده معرفی می‌شود.
او در پیام منتشرشده از هواداران القاعده می‌خواهد که به امریکا و متحدانش حمله کنند. حمزه بن لادن به هواداران القاعده می‌گوید که در کابل، بغداد و غزه دست به "جهاد" بزنند و به واشنگتن، لندن، پاریس و تل‌آویو حمله کنند.
تصور می‌شود که حمزه بن لادن بیست و چند ساله باشد. مشخص نیست که او در چه محلی به سر می‌برد.
پیام او درست همان چیزی را بیان می کند که پیش از این نیز از زبان دیگر رهبران القاعده از جمله پدر او اسامه بن لادن بارها شنیده شده است. بنابراین، این پیام حاوی تغییر مهمی در رویکرد القاعده نیست؛ اما آنچه اهمیت این پیام را افزایش می دهد این است که طرح دوباره نام یکی دیگر از اعضای خاندان بن لادن از آدرس القاعده در ترغیب مردم به کشتار و خشونت و ترور یا آنچه آنها به زعم خود «جهاد» می خوانند، می تواند نقش این گروه را تقویت و آن را احیا نماید.
کارشناسان می گویند که هدف کارگزاران و متولیان پروژه بزرگ القاعده و تروریزم از استفاده آنها از نام بن لادن احتمالا این است که آنان دوباره سعی می کنند گروه تروریستی القاعده را «احیا» کنند.
اسامه بن لادن؛ پدر حمزه بن لادن و رهبر و پایه گذار شبکه تروریستی القاعده، براساس سناریویی که تعریف شد در سال ۲۰۱۱ میلادی در حمله کماندوهای امریکایی به خانه‌اش در پاکستان کشته شد.
از آن زمان به بعد ایمن الظواهری، رهبری القاعده را بر عهده داشته است.
از آن تاریخ به بعد اما به عقیده ناظران، عملکرد القاعده به عنوان یک شبکه نیرومند تروریستی، به شکل ملموسی رو به افول رفت و با مرگ رهبر این گروه، مرگ این گروه نیز شروع شد.
ایمن الظواهری نیز نتوانست به این شبکه تروریستی، جانی دوباره ببخشد؛ زیرا او اول اینکه معلوم نیست زنده است یا مرده و ثانیا حتی اگر زنده باشد، از قدرت تاثیرگذاری و نفوذ بالای بنیانگذار القاعده برخوردار نبود و نیست.
از سوی دیگر، بسیاری از ناظران معتقدند که پیدایش و گسترش گروه داعش به تضعیف جایگاه القاعده در میان گروه‌های افراطی منجر شده است.
هرچند داعش نیز از دل القاعده، سر برآورد؛ اما آشکارا با این گروه وارد جنگ شد و جنگ های داعش با جبهه نصرت که زیرمجموعه القاعده در سوریه محسوب می شود، خونین ترین جنگ ها میان دو گروه تروریستی در نوع خود بوده است؛ جنگی که هنوز هم به نحوی ادامه دارد.
با این حساب، متولیان پروژه بزرگ القاعده با توسل به حمزه بن لادن، احتمالا سعی کرده اند این گروه مرده را دوباره به حرکت درآورند؛ به ویژه در زمانی که میان داعش و القاعده در قلمروهای سابقا تحت نفوذ این شبکه مانند افغانستان و پاکستان، جنگ شدید قدرت در جریان است.
در رویدادی دیگر، ایمن ظواهری؛ رهبر القاعده، در یک نوار صوتی، حمایت و بیعت خود را با ملااختر منصور؛ رهبر تازه طالبان اعلام کرد.
ظواهری در این نوار صوتی خود را "امیر جهادی القاعده" نام نهاده و می گوید:«... بدین وسیله من بیعت خود را به شما ارسال می کنم؛ به همان شکلی که شیخ اسامه و سایر شهدا با امیرالمؤمنین ملاعمر مجاهد بیعت کردند".
پس از نزدیک به شش ماه، این اولین پیام ظواهری است که در اینترنت منتشر می شود.
رهبر این گروه در حالی این پیام را ارسال می کند که روابطش با گروه تروریستی داعش، در بدترین شرایط ممکن قرار دارد.
از سوی دیگر، ظواهری درست در زمانی حمایت خود را از ملامنصور اعلام می کند که طالبان، در دو دستگی بی سابقه ای قرار گرفته اند.
بخش بزرگی از طالبان با رهبری ملاحسن و ملاعبدالمنان نیازی، به رهبری ملااختر اعتراض کرده و خواهان انتخاب رهبر طالبان از خانواده ملاعمر شده اند.
ملا منان و ملایعقوب که پسران ملاعمر خوانده می شوند، از کاندیداهای رهبری طالبان از سوی گروه مخالف هستند.
در پی شکاف بین طالبان، گزارش هایی منتشر شده که چهره های با نفوذی از این گروه، با داعش اعلام بیعت کرده اند.
با این حساب، کارشناسان مسایل استراتژيک می گویند بیانیه تازه رهبر القاعده که پس از ماه ها سکوت وی منتشر می شود، دو هدف عمده را دنبال می کند: یکی آرایش و انسجام مجدد صفوف القاعده در برابر قدرت رو به گسترش داعش در افغانستان و پاکستان که پیش نیاز آن، ظهور القاعده به مثابه یک جریان فعال، پرقدرت و اثرگذار تروریستی است و دوم، تامین مشروعیت ملااخترمحمد منصور؛ رهبر جدید گروه طالبان و به این ترتیب، تقویت اردوگاه ملا منصور در برابر دیگر مدعیان قدرت و رهبری و جانشینی ملاعمر در درون گروه طالبان.
برای تامین هدف اول، القاعده نیاز به یک تولد دوباره دارد. این شبکه همانگونه که در بالا نیز به آن اشاره شد، پس از مرگ رهبرش، دچار افول و مرگ تدریجی شد و انتصاب ایمن الظواهری کسی که غالبا غایب از نظر و غیر فعال است، نه تنها هیچ کمکی به نجات این شبکه تروریستی نکرد؛ بلکه وضعیت آن را بدتر هم کرد.
با این حساب، تولد دوباره القاعده و احیای آن در مقابل داعش در افغانستان و پاکستان از دو مسیر امکان پذیر است: یکی مطرح کردن اسم دیگری از خاندان «بن لادن» در متن و محور تصمیم گیری این گروه برای راضی کردن جنگجویان وفادار به اسامه بن لادن و بازگرداندن قدرت کاریزماتیک او به این شبکه تروریستی و دوم، باززنده کردن اتحاد مرده و بی اثر این گروه با طالبان با توجه به وضعیتی که رهبری طالبان پس از مرگ ملاعمر پیدا کرده است.
مسیر دوم، دارای نفع دوگانه هم برای طالبان و هم برای القاعده است. این مسیر به رهبر جدید طالبان هم برای غلبه بر مدعیان تصاحب قدرت در درون و هم در جنگ خونین و شدیدی که میان طالبان و داعش در افغانستان جریان دارد، کمک قابل توجهی می کند. ضمن آنکه بیعت رهبر القاعده با ملامنصور، آن گروه از تروریست های عضو طالبان را که در انتخاب میان داعش و القاعده مردد هستند به سمت طالبان، متمایل خواهد کرد.
