تاریخ انتشار :سه شنبه ۲۳ سرطان ۱۳۹۴ ساعت ۱۸:۱۰
کد مطلب : 114409
یا مرگ یا ارگ!!
این روزها که التهاب جنگ کشور را در خود فرو برده و هر روز خبرهای ناگوار و ناخوش آیندی از گوشه و کنار کشور به گوش می رسد. سربازان ارتش ملی در راه دفاع از سرزمین و آبروی مردم مظلومانه کشته می شوند . در گوشه از این شهر و در نزدیک به ارگ ریاست جمهوری فردی جغد صفتانه در کمین نشسته است و به قول برخی رسانه های گروهی خارجی - مترصد فرصت است که بتواند حکومت کنونی را ساقط کند و خود به بهانه و شگردی باز هم بر اریکه قدرت سیاسی کشور تکیه زند. آن فرد کسی نیست جز رئیس جمهور سابق کشور که در بیش از یک دهه گذشته زمام امور کشور را بدست داشت. افغانستان در زیر سایه حاکمیت لوای و ولای حکومت او به اولین های جهان تبدیل گشت.

اولین کشور در تولید و قاچاق مواد مخدر، اولین کشور در فسادهای گسترده ی سیاسی و اداری، اولین کشور در فقر و تنگ دستی. حکومت او در سیزده سال گذشته هرگز نتوانست شکل و شمایل یک حکومت متوسط و معمول را به خود بگیرد ظرفیت و توان یک حکومت متعارف را احراز کند. این ریس جمهور ناکام اینک حکومت کنونی را نشانه گرفته تا ساقط کند و خود برجای او قرار گیرد.
این گفته ها تنها در میان شهروندان معمول کشور گفته نمی شود که حرکت خزنده آقای کرزی از مرزها گذشته در روز نامه های معتبر جهان نیز درز کرده است.

هر کدام به میزان اطلاع دریافتی خود به داوری حرکت مذبوحانه آقای کرزی پرداخته اند . «مذبوحانه » از این جهت فراخور حرکت آقای کرزی است که وی در دوران ریاست جمهوری خود هرگز راضی به تدویر انتخابات ریاست جمهوری در کشور نبود، تلاش فراوان کرد تا با ساز و کارهای غیر دموکراتیک، انتخابات را دور بزند و راه را برای ریاست تمام عمر خود فراهم آورد. اما مخالفت های گسترده نهادهای بین المللی، قدرت های خارجی- غربی بویژه ایالات متحده امریکا باعث شد که کرزی را در تنگنا قرار دهد و او را ملزم سازد که تن به تدویر انتخابات دهد.

او در زمان حکومت خود با قدرت های جهانی در افتاد، اعتماد همگانی را نسبت به حکومت خود سلب کرد. حال وقتی به تلاش های قدرت طلبانه او دیده می شود هیچ آشکار نیست که با همکاری چه بخشی از حکومت این پروژه را به انجام می رساند؟.

این تردید از اینجا ناشی می شود که او در زمان حکومت خود چنان منفی عمل کرده که نه در عرصه ملی، نام نیکی بر جای گذاشته و کار مثبت و نیکویی انجام داده و نه هم در عرصه بین المللی توانسته دوستانی برای خود پیدا کند که در روزهای سخت او را یاری کند. لذا باید کسانی در داخل یا خارج حکومت باشند که هماهنگ و همگام با تلاش های او کار کنند و او را به یک یا چند قدرت بیرونی تکیه دهند تا او در تلاش ها پیروز گردد. تلاش های آقای کرزی اینک از پرده بیرون افتاده و راز او بر سر هر کوی برزن بر زبان ها جاری گشته است.

در روزهای قبل داکترعبدالله رئیس اجرایی حکومت در سفری که به بدخشان داشت، در میان مردم بدخشان پرده از این نیات کرزی برداشت و کارکرد حکومت ناکام و ناکارآمد او را مورد نقد قرار داد. عبدالله گفت که بخشی از نواقص کنونی و ناکامی ها ریشه در حکومت فاسد کرزی دارد.

وی گفت که فرماندهانی که تلاش کردند امنیت را به مناطق شمال آورند طالبان را از این منطقه برچینند از سوی حکومت متهم به نسل کشی شدند. منظور داکتر عبدالله از این گفته، تصمیم جنرال داود داود بود که او مشخصا فرماندهی عملیات ضد طالبان در شمال را به عهده گرفت تا طالبان را از مناطق شمال کشور برچیند اما در نهایت به نسل کشی متهم شد هم خود کشته شد هم جمعی از یاران و همراهان او به طرز مرموزی کشته شدند. آقای کرزی نه تنها کشتن مرموزانه برخی جنرال های وابسته به دوران جهاد را در کار نامه حکومت خود دارد که کشته شدن جمعی از نمایندگان مردم در بغلان نیز در کارنامه حکومت آقای کرزی درج است. هم چنان آقای ربانی رئیس شورای عالی صلح در زمان حکومت او شهید شد که هنوز مشخص نشده است که چه دستان مرموزی پشت سر آن قتل ها وجود داشته است. روزنامه گاردین چاپ انگلیس نیز گزارشی از تلاش مذبوحانه کرزی به چاب رسانده و گفته است که: "با آن ‌که از نه ماه بدین سو حامد کرزی دیگر رییس جمهور افغانستان نیست، اما هم‌چنان در تلاش حفظ حضور پررنگ خویش در صحنۀ سیاسی این کشور است."

این روزنامه، دست‌وپازدن‌های سیاسی آقای کرزی را «تلاشی برای بی‌ثباتی سیاسی افغانستان» خوانده است."
گاردین هم چنان می‌افزاید که مزاج تند آقای کرزی در ایام زمامداری‌اش، سبب شده بود تا افغانستان شماری از همکاران بین‌المللی خویش را از دست بدهد و اکنون کرزی با استفاده از فراغت به دست آمده، در پی آنست تا دوباره بر اوضاع سیاسی مسلط شود.

در این گزارش گاردین گفته شده است که کاهش روزافزون محبوبیت محمد اشرف‌غنی رییس جمهور کنونی افغانستان، به دلیل تحقق‌ نیافتن وعده‌های دورۀ کارزارهای انتخاباتی‌اش و نیز راه‌اندازی سیاست گفت‌وگو با پاکستان، فرصتی شده که حامد کرزی از آن به نفع خود استفاده کند.

گاردین به نقل از یک دیپلمات‌ ارشد غربی گفته که حامد کرزی از ماه‌ها بدین‌سو در تضعیف حکومت وحدت ملی و به قصد سقوط آن می‌کوشد.

مجموع گفته ها و شنیده ها حکایت از آن دارد که حامد کرزی بدون آن که به سابقه حکومت خود توجه کند و عرق خجالت بر پیشانی او بنشیند از این که در سیزده سال گذشته نتواست اندک کار مثبتی برای مردم انجام دهد، اینک تصمیم می گیرد که بار دیگر به قدرت بر گردد. برگشت به قدرت به معنای آنست که آنچه کرزی در زمان حکومت خود کاشته بود حالا می خواهد درو کند. کاشت او تضعیف احزاب سیاسی و نهادهای مدنی بود.

در کشوری که احزاب سیاسی قدرتمند وجود نداشته باشد، قدرت سیاسی بدون هیچ ضابطه و معیاری دست بدست می شود. کرزی می دانست که قدرتمند بودن احزاب سیاسی و نهادهای مدنی دست او را در این کار می بندد، نمی گذارد که وی این گونه بی لجام دست به مانور بزند از این جهت بود که او تلاش کرد که قدرت و سیاست را رنگ قومی دهد و در سیزده سال گذشته به تضعیف نهادهای دموکراتیک بپردازد. اگر چنانچه این نیت او جامه عمل بپوشد و او دوباره بتواند بر قدرت تکیه زند بدین معنا خواهد بود که افغانستان سیر قهقرایی را در پیش گرفته است و نباید انتظار برد که راهی بسوی نیک بختی مردم گشوده گردد.

این گونه اخبار و گزارش ها با آن که بسیار ناخوش آیند است اما یک بار مثبت هم دارد این که تمام نهادهای مدنی و گروه های سیاسی نگذارند که این اتفاق نامیمون تکرار شود؛ کسی دوباره بر مسند قدرت حکومت قرار گیرد که حکومت او با فسا و خشونت و طالب سالاری شناخته شده است.
مولف : م. سمنگانی
https://avapress.net/vdcgzt9qyak9qt4.rpra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما