یک سخنگوی داعش در اشاره ای مستقیم به گروه طالبان بدون نام بردن از این گروه گفته است که گروه طالبان عامل دستگاه اطلاعاتی پاکستان است.
این سخنان در حالی منتشر می شود که طالبان پیشتر در بیانیهای به داعش هشدار داده بود "به جبهه دیگری در افغانستان نیاز نیست."
طالبان با ارسال نامهای به ابوبکر بغدادی؛ رهبر داعش و سایر فرماندهان این گروه، آنان را "مجاهدین" خطاب کرده و تاکید کرده بودند که نیاز به ایجاد جبهه دیگری در افغانستان نیست.
گروه طالبان در بخشی از این نامه نوشت:"نه اینکه خدای ناکرده از جای دور، چنان تصامیمی اتخاذ کنید که در اینجا مایه ناراحتی و ناخشنودی بزرگان مجاهدین، علمای دین و هزاران تن مجاهدین مصلح گردیده و سبب از بین رفتن محبت و اخلاص آنان نسبت به شمایان شود و امارت اسلامی در اینجا برای دفاع از دستآوردهای خود دست به عکس العمل بزند."
همچنین گزارش هایی در رسانه ها به نقل از طالبان پاکستان در انتقاد از ولایت ابوبکر البغدادی منتشر شد.
کارشناسان می گویند که این پاسخ در عین حال که از سوی گروه داعش کاملا قابل انتظار و قابل پیش بینی بود، می تواند دامنه تنش ها میان این گروه و گروه های طالبان پاکستان و افغانستان را به شدت افزایش دهد.
به دنبال این پاسخ، احتمالا درگیری های وسیع تر و شدیدتری میان داعش و طالبان در بخش های مختلف افغانستان رخ خواهد داد و نبرد ترور علیه ترور وارد فاز و فضای تازه ای خواهد شد.
به عقیده کارشناسان، این موضع گیری سخنگوی داعش، مسایل، ابهامات و معماهای زیادی را آشکار می کند؛ از جمله اینکه داعش، گروه های تروریستی همطراز خود را تحمل نمی کند و به آنها نیز درست همان برخوردی را می کند که با دیگر موانع بر سر راه خود مانند دولت، مردم و نیروهای ضد تروریستی دیگر می کند.
نکته دیگری که در پی این موضع گیری داعش، روشن می شود این است که گروه های طالبان افغانستان و پاکستان با داعش، تضاد منافع شدیدی دارند و این تضاد منافع به احتمال زیاد، به ریشه ها و خاستگاه های اصلی این نیروها مربوط می شود.
گروه های طالبان افغان و پاکستانی، ریشه در حمایت های منطقه ای دارند؛ اما داعش یک پروژه تروریستی بزرگتر در ابعاد وسیع بین المللی است و چشم اندازی نیز که برای این گروه از سوی سازمان دهندگان و کارگزاران آن تعیین شده است بسیار فراتر از «عراق و شام» است.
قدرت این گروه در جلب نظر نیروهای تروریستی کوچک و محلی از افغانستان تا شاخ افریقا، نشان دهنده نیروی حمایت کننده بسیار قوی است که طالبان افغان و پاکستان از آن برخوردار نیستند.
مساله ای که در کنار این پاسخ داعش به نامه قبلی طالبان، می تواند به تشدید تنش ها و بروز درگیری های خونین و شدید میان این گروه و طالبان افغان و پاکستانی در افغانستان و پاکستان منجر شود، این است که داعش با ظهور و سربازگیری در افغانستان و پاکستان، عملا وارد حیطه و حریم امنیتی و تروریستی طالبان افغان و پاکستان شده است و به این ترتیب، به عنوان نیروی مهاجم و کنشگر، امارت ملاعمر را به چالش کشیده و زیر سؤال برده است و بدتر از آن اینکه این کار را با عضوگیری از میان نیروهای سابق و سرخورده خود این گروه ها انجام می دهد؛ بنابراین، احتمال اینکه به دنبال انتشار پاسخ داعش به نامه چندی پیش طالبان به ابوبکر بغدادی و سایر رهبران آن گروه تروریستی، درگیری میان داعش و طالبان در افغانستان و حتی در مناطقی از پاکستان، بیشتر از پیش تشدید شود، فراوان است.
اینکه در نهایت کدامیک از دوطرف نبرد ترور علیه ترور، خواهد توانست پیروز میدان شود، کاملا بستگی به این دارد که نیروهای تروریستی بومی مانند طالبان افغان و پاکستانی تا چه حد در حفظ قدرت و نفوذ اجتماعی و محلی خود و نیز وابستگی و اتکای شان به سازمان های جاسوسی منطقه ای مانند آی اس آی، موفق خواهند شد و نیز از جانب دیگر، داعش در افغانستان و پاکستان چقدر خواهد توانست بخشی از قدرت و نفوذی که در عراق و سوریه دارد را به افغانستان و پاکستان نیز منتقل کند، به نمایش بگذارد و مورد استفاده قرار دهد.
هنوز در این زمینه ها، قطعیت و اطمینان کافی وجود ندارد.
این سخنان در حالی منتشر می شود که طالبان پیشتر در بیانیهای به داعش هشدار داده بود "به جبهه دیگری در افغانستان نیاز نیست."
طالبان با ارسال نامهای به ابوبکر بغدادی؛ رهبر داعش و سایر فرماندهان این گروه، آنان را "مجاهدین" خطاب کرده و تاکید کرده بودند که نیاز به ایجاد جبهه دیگری در افغانستان نیست.
گروه طالبان در بخشی از این نامه نوشت:"نه اینکه خدای ناکرده از جای دور، چنان تصامیمی اتخاذ کنید که در اینجا مایه ناراحتی و ناخشنودی بزرگان مجاهدین، علمای دین و هزاران تن مجاهدین مصلح گردیده و سبب از بین رفتن محبت و اخلاص آنان نسبت به شمایان شود و امارت اسلامی در اینجا برای دفاع از دستآوردهای خود دست به عکس العمل بزند."
همچنین گزارش هایی در رسانه ها به نقل از طالبان پاکستان در انتقاد از ولایت ابوبکر البغدادی منتشر شد.
کارشناسان می گویند که این پاسخ در عین حال که از سوی گروه داعش کاملا قابل انتظار و قابل پیش بینی بود، می تواند دامنه تنش ها میان این گروه و گروه های طالبان پاکستان و افغانستان را به شدت افزایش دهد.
به دنبال این پاسخ، احتمالا درگیری های وسیع تر و شدیدتری میان داعش و طالبان در بخش های مختلف افغانستان رخ خواهد داد و نبرد ترور علیه ترور وارد فاز و فضای تازه ای خواهد شد.
به عقیده کارشناسان، این موضع گیری سخنگوی داعش، مسایل، ابهامات و معماهای زیادی را آشکار می کند؛ از جمله اینکه داعش، گروه های تروریستی همطراز خود را تحمل نمی کند و به آنها نیز درست همان برخوردی را می کند که با دیگر موانع بر سر راه خود مانند دولت، مردم و نیروهای ضد تروریستی دیگر می کند.
نکته دیگری که در پی این موضع گیری داعش، روشن می شود این است که گروه های طالبان افغانستان و پاکستان با داعش، تضاد منافع شدیدی دارند و این تضاد منافع به احتمال زیاد، به ریشه ها و خاستگاه های اصلی این نیروها مربوط می شود.
گروه های طالبان افغان و پاکستانی، ریشه در حمایت های منطقه ای دارند؛ اما داعش یک پروژه تروریستی بزرگتر در ابعاد وسیع بین المللی است و چشم اندازی نیز که برای این گروه از سوی سازمان دهندگان و کارگزاران آن تعیین شده است بسیار فراتر از «عراق و شام» است.
قدرت این گروه در جلب نظر نیروهای تروریستی کوچک و محلی از افغانستان تا شاخ افریقا، نشان دهنده نیروی حمایت کننده بسیار قوی است که طالبان افغان و پاکستان از آن برخوردار نیستند.
مساله ای که در کنار این پاسخ داعش به نامه قبلی طالبان، می تواند به تشدید تنش ها و بروز درگیری های خونین و شدید میان این گروه و طالبان افغان و پاکستانی در افغانستان و پاکستان منجر شود، این است که داعش با ظهور و سربازگیری در افغانستان و پاکستان، عملا وارد حیطه و حریم امنیتی و تروریستی طالبان افغان و پاکستان شده است و به این ترتیب، به عنوان نیروی مهاجم و کنشگر، امارت ملاعمر را به چالش کشیده و زیر سؤال برده است و بدتر از آن اینکه این کار را با عضوگیری از میان نیروهای سابق و سرخورده خود این گروه ها انجام می دهد؛ بنابراین، احتمال اینکه به دنبال انتشار پاسخ داعش به نامه چندی پیش طالبان به ابوبکر بغدادی و سایر رهبران آن گروه تروریستی، درگیری میان داعش و طالبان در افغانستان و حتی در مناطقی از پاکستان، بیشتر از پیش تشدید شود، فراوان است.
اینکه در نهایت کدامیک از دوطرف نبرد ترور علیه ترور، خواهد توانست پیروز میدان شود، کاملا بستگی به این دارد که نیروهای تروریستی بومی مانند طالبان افغان و پاکستانی تا چه حد در حفظ قدرت و نفوذ اجتماعی و محلی خود و نیز وابستگی و اتکای شان به سازمان های جاسوسی منطقه ای مانند آی اس آی، موفق خواهند شد و نیز از جانب دیگر، داعش در افغانستان و پاکستان چقدر خواهد توانست بخشی از قدرت و نفوذی که در عراق و سوریه دارد را به افغانستان و پاکستان نیز منتقل کند، به نمایش بگذارد و مورد استفاده قرار دهد.
هنوز در این زمینه ها، قطعیت و اطمینان کافی وجود ندارد.