در دنیای کنونی سیاست های خارجی کشورها بر ساز و کارهای دموکراتیک استوار شده است. اتخاذ این ساز و کارها ناظر به دو واقعیت است. نخست این که سیاست خارجی از مبنای محکم واستواری برخوردار باشد،عقلانیت جمعی در اتخاذ سیاست خارجی کشور لحاظ شده باشد. دوم آن که، اتخاذ سیاست خارجی، تنش های داخلی را به وجو نیاورد. اما بر رغم تجربه های گرانسنگی که کشورهای گوناگون از سر گذارانده اند و حکومت افغانستان هم به نحوی بر این گونه ساز و کارها وقوف داشته است؛ اما باز هم دیده می شود که تعیین سیاست های راهبردی کشور نه بر خرد جمعی استوار است و نه مصالح داخلی را مد نظر قرار می دهد.
تفاهم نامه ای که میان ریاست امنیت ملی کشور از یک سوی و سازمان استخبارات پاکستان(آی اس آی) امضا شده است یکی از این نوع سیاست های فرد محور بوده که صرف اتخاذ آن از سوی رئیس جمهور اشرف غنی و برخی نزدیکان او اتخاذ شده است. این تفاهم نامه که دارای پنج ماده است، دو نوع واکنش مختلف را بر انگیخته است . نخست واکنش های منفی از سوی سیاست مداران و نهاد های گوناگون سیاسی و مدنی کشور است که برخی با طعن به این تفاهم نامه نگریسته و برخی نیز با تلخی ازاین تفاهم نامه انتقاد کرده اند و سیاست های حکومت را مورد نکوهش قرار داده اند.
در روز های نخست امضای این تفاهم نامه، تنها واکنشی که نام برده می شد از سوی رئیس امنیت ملی کشور بود که حاضر نشد تفاهم نامه را امضا کند در نتیجه معاون او پای آن تفاهم نامه را امضا کرد.
رئیس امنیت تنها آن تفاهم نامه از این جهت امضا نکرده است که منافع افغانستان در آن مضمر نیست بلکه امضای آن را مایه ننگ ونفرت دانسته است.
گذشت زمان بر خیل منتقدان افزوده و صف طولانی از منتقدان علیه آن تفاهم نامه فراهم آورده است. رئیس پیشین امنیت ملی "اسدلله خالد" در یک اظهار نظر صریح تفاهم نامه با سازمان استخبارات پاکستان را مورد انتقاد قرار داده و آن را به نفع امنیت ملی کشور ندانسته است.
مجلس نمایندگان کشور قبلا موضع خود را در قبال امضای تفاهم نامه اعلام کرده بود، این بار سناتورها ی مجلس سنا با موضع گیری های صریح و قاطع، مخالفت اعضای مجلس سنا را با امضای تفاهم نامه اعلام داشته است. رئیس مجلس سنا گفته است که درسیزده سال گذشته سازمان استخبارات پاکستان مردم م ارا به انواع حیله به قتل رسانده است وامضای تفاهم نامه با سازمان استخبارات آن کشور به معنای تسلیم شدن به دشمن است .
بسیاری از نهادهای مدنی و افراد حقیقی و حقوقی به صف منتقدان تفاهم نامه پیوسته اند و آن را به نفع کشور ندانسته اند.این در حالی است در نظر گاه دیگر، هر کدام از مواد این تفاهم نامه مورد نقد کارشناسان قرار گرفته و آن را بر خلاف منافع کشور دانسته اند.
درماده سوم وچهارم آن تفاهم نامه چنین آمده است:
۳- دو سازمان استخباراتی توافق کردهاند که با جداییطلبی و گروههای جداییطلب مبارزه میکنند؛.
۴-هر دو سازمان استخباراتی، با سازمانهای استخباراتی دشمن مبارزه میکنند.
ماده سوم این تفاهم نامه آن چنانکه در بالا آمده است. هردو نهاد امنیتی را به مبارزه با جدایی طلبی فرا می خواند، در حالی که این مفهوم در افغانستان هیچ گاه مصداق روشن نداشته است. کار شناسان بدین نظر اند که درج این ماده از حکومتی که حداقل تاریخ سه دهه کشور را می داند بعید می نماید. اگر چنانچنه نمی دانسته بهتر بود به جای قبول و درج این ماده در تفاهم نامه ،حد اقل تورقی در تاریخ سیاسی کشور می نمود یا می پرسید و چنین مفهومی در افغانستان نمی تواند مصداق پیدا کند.
به نظر می رسد مقام های حکومت چشم بسته به امضای تفاهم نامه مبادرت ورزیده اند. نکته مهمی دیگری که در این ماده نهفته است این که سازمان استخبارات پاکستان عملا خواسته است ریاست امنیت ملی کشور را در مسایل داخلی پاکستان درگیر کند.
برخی از اقوام ساکن در پاکستان از بی عدالتی های مزمن حکومت در آن کشور رنج می برند. مدت ها دست به قیام زده اند؛ اما از سوی ارتش آن کشور سرکوب شده اند. حال سازمان استخبارات پاکستان می خواهد پای نهادی را در آن حوزه بکشاند که نه قبلا با چنین تهدیدی مواجه بوده و نه هم اکنون با آن مواجه است.
منظور از درج چنین ماده ای نیز آنست که بعد از این اگر فردی از دم تیغ خشونت ارتش پاکستان فرار کرد و به افغانستان پناه گرفت،حکومت افغانستان آن فرد را به حکومت پاکستان تحویل دهد.
ماده چهارم این تفاهم نامه نیز دارای ابهام فراوانست. این که هر دو نهاد علیه سازمان های استخباراتی دشمن مبارزه کند. گنجانیدن این ماده نیز از خبط های مبرهن و آشکار حکومت افغانستان است. آیا حکومت افغانستان نمی داند که دشمن پاکستان دوست دیرینه و سنتی افغانستان است، که اینک برای مبارزه با آن هر دو متحدانه عمل کند؟ آیا حکومت افغانستان نمی داند که غرض از گنجانیدن این ماده ایستادن دربرابر هندوستان است تا رابطه دیرینه میان دو کشور را به دشمنی تبدیل کند؟
حتا این ماده چنان موضع آشکاری دارد که گاه این پرسش پیش می آید که نکند سران حکومت افغانستان با این تفاهم نامه ،افغانستان را دربست در اختیار پاکستان قرار می دهد؟ نکته مهمی دیگری که پاره ای از کارشناسان بدان اشارت کرده اند انست که اگر منظور حکومت از امضای این تفاهم نامه ایجاد ثبات و امنیت در کشور باشد باید بداند که چیدمان مواد این تفاهم نامه چنانست که از آن بوی امنیت و ثبات به مشام نمی رسد.
لذا بهتربود حکومت افغانستان به جای شتاب در امضای این تفاهم نامه اندکی تامل می کرد و حداقل با برخی نهادهای قانونی کشور به مشورت می نشست و دید گاه آنها را می پرسید، بعد از یک جمع بندی تصمیم می گرفت. آنچه که حکومت انجام داده است در حد یک تفاهم روی کاغذ باقی خواهد ماند وهیچ گاه جنبه عملی به خود نخواهد گرفت؛زیرا این تفاهم نامه بر عقلانیت جمعی استوار نگشته و دارای بارمنطقی نیست.
مواد ۵ گانه تفانم نامه:
۱-سازمان استخبارات نظامی پاکستان یا «آیاسآی» تعهد کرده است که به ریاست عمومی امنیت ملی افغانستان کمک فنی کند؛
۲-سازمان امنیت ملی افغانستان و سازمان استخبارات نظامی پاکستان توافق کردهاند تا اطلاعاتشان را در مورد گروههای تروریستی مبادله کنند. (سخنگوی ریاست امنیت ملی کشور نیز به این بند یادداشت تفاهم دیروز در نشست خبریاش اشاره کرد و گفت که دو طرف اطلاعاتشان را در باره گروههای تروریستی داعش و القاعده مبادله میکنند.)
۳- دو سازمان استخباراتی توافق کردهاند که با جداییطلبی و گروههای جداییطلب مبارزه میکنند.
۴- هر دو سازمان استخباراتی، با سازمانهای استخباراتی دشمن مبارزه میکنند.
۵- افغانستان تعهد کرده است که به بازجویان پاکستانی زمینه بازجویی از زندانیهای پاکستانی را در زندانهای افغانستان فراهم کند.
تفاهم نامه ای که میان ریاست امنیت ملی کشور از یک سوی و سازمان استخبارات پاکستان(آی اس آی) امضا شده است یکی از این نوع سیاست های فرد محور بوده که صرف اتخاذ آن از سوی رئیس جمهور اشرف غنی و برخی نزدیکان او اتخاذ شده است. این تفاهم نامه که دارای پنج ماده است، دو نوع واکنش مختلف را بر انگیخته است . نخست واکنش های منفی از سوی سیاست مداران و نهاد های گوناگون سیاسی و مدنی کشور است که برخی با طعن به این تفاهم نامه نگریسته و برخی نیز با تلخی ازاین تفاهم نامه انتقاد کرده اند و سیاست های حکومت را مورد نکوهش قرار داده اند.
در روز های نخست امضای این تفاهم نامه، تنها واکنشی که نام برده می شد از سوی رئیس امنیت ملی کشور بود که حاضر نشد تفاهم نامه را امضا کند در نتیجه معاون او پای آن تفاهم نامه را امضا کرد.
رئیس امنیت تنها آن تفاهم نامه از این جهت امضا نکرده است که منافع افغانستان در آن مضمر نیست بلکه امضای آن را مایه ننگ ونفرت دانسته است.
گذشت زمان بر خیل منتقدان افزوده و صف طولانی از منتقدان علیه آن تفاهم نامه فراهم آورده است. رئیس پیشین امنیت ملی "اسدلله خالد" در یک اظهار نظر صریح تفاهم نامه با سازمان استخبارات پاکستان را مورد انتقاد قرار داده و آن را به نفع امنیت ملی کشور ندانسته است.
مجلس نمایندگان کشور قبلا موضع خود را در قبال امضای تفاهم نامه اعلام کرده بود، این بار سناتورها ی مجلس سنا با موضع گیری های صریح و قاطع، مخالفت اعضای مجلس سنا را با امضای تفاهم نامه اعلام داشته است. رئیس مجلس سنا گفته است که درسیزده سال گذشته سازمان استخبارات پاکستان مردم م ارا به انواع حیله به قتل رسانده است وامضای تفاهم نامه با سازمان استخبارات آن کشور به معنای تسلیم شدن به دشمن است .
بسیاری از نهادهای مدنی و افراد حقیقی و حقوقی به صف منتقدان تفاهم نامه پیوسته اند و آن را به نفع کشور ندانسته اند.این در حالی است در نظر گاه دیگر، هر کدام از مواد این تفاهم نامه مورد نقد کارشناسان قرار گرفته و آن را بر خلاف منافع کشور دانسته اند.
درماده سوم وچهارم آن تفاهم نامه چنین آمده است:
۳- دو سازمان استخباراتی توافق کردهاند که با جداییطلبی و گروههای جداییطلب مبارزه میکنند؛.
۴-هر دو سازمان استخباراتی، با سازمانهای استخباراتی دشمن مبارزه میکنند.
ماده سوم این تفاهم نامه آن چنانکه در بالا آمده است. هردو نهاد امنیتی را به مبارزه با جدایی طلبی فرا می خواند، در حالی که این مفهوم در افغانستان هیچ گاه مصداق روشن نداشته است. کار شناسان بدین نظر اند که درج این ماده از حکومتی که حداقل تاریخ سه دهه کشور را می داند بعید می نماید. اگر چنانچنه نمی دانسته بهتر بود به جای قبول و درج این ماده در تفاهم نامه ،حد اقل تورقی در تاریخ سیاسی کشور می نمود یا می پرسید و چنین مفهومی در افغانستان نمی تواند مصداق پیدا کند.
به نظر می رسد مقام های حکومت چشم بسته به امضای تفاهم نامه مبادرت ورزیده اند. نکته مهمی دیگری که در این ماده نهفته است این که سازمان استخبارات پاکستان عملا خواسته است ریاست امنیت ملی کشور را در مسایل داخلی پاکستان درگیر کند.
برخی از اقوام ساکن در پاکستان از بی عدالتی های مزمن حکومت در آن کشور رنج می برند. مدت ها دست به قیام زده اند؛ اما از سوی ارتش آن کشور سرکوب شده اند. حال سازمان استخبارات پاکستان می خواهد پای نهادی را در آن حوزه بکشاند که نه قبلا با چنین تهدیدی مواجه بوده و نه هم اکنون با آن مواجه است.
منظور از درج چنین ماده ای نیز آنست که بعد از این اگر فردی از دم تیغ خشونت ارتش پاکستان فرار کرد و به افغانستان پناه گرفت،حکومت افغانستان آن فرد را به حکومت پاکستان تحویل دهد.
ماده چهارم این تفاهم نامه نیز دارای ابهام فراوانست. این که هر دو نهاد علیه سازمان های استخباراتی دشمن مبارزه کند. گنجانیدن این ماده نیز از خبط های مبرهن و آشکار حکومت افغانستان است. آیا حکومت افغانستان نمی داند که دشمن پاکستان دوست دیرینه و سنتی افغانستان است، که اینک برای مبارزه با آن هر دو متحدانه عمل کند؟ آیا حکومت افغانستان نمی داند که غرض از گنجانیدن این ماده ایستادن دربرابر هندوستان است تا رابطه دیرینه میان دو کشور را به دشمنی تبدیل کند؟
حتا این ماده چنان موضع آشکاری دارد که گاه این پرسش پیش می آید که نکند سران حکومت افغانستان با این تفاهم نامه ،افغانستان را دربست در اختیار پاکستان قرار می دهد؟ نکته مهمی دیگری که پاره ای از کارشناسان بدان اشارت کرده اند انست که اگر منظور حکومت از امضای این تفاهم نامه ایجاد ثبات و امنیت در کشور باشد باید بداند که چیدمان مواد این تفاهم نامه چنانست که از آن بوی امنیت و ثبات به مشام نمی رسد.
لذا بهتربود حکومت افغانستان به جای شتاب در امضای این تفاهم نامه اندکی تامل می کرد و حداقل با برخی نهادهای قانونی کشور به مشورت می نشست و دید گاه آنها را می پرسید، بعد از یک جمع بندی تصمیم می گرفت. آنچه که حکومت انجام داده است در حد یک تفاهم روی کاغذ باقی خواهد ماند وهیچ گاه جنبه عملی به خود نخواهد گرفت؛زیرا این تفاهم نامه بر عقلانیت جمعی استوار نگشته و دارای بارمنطقی نیست.
مواد ۵ گانه تفانم نامه:
۱-سازمان استخبارات نظامی پاکستان یا «آیاسآی» تعهد کرده است که به ریاست عمومی امنیت ملی افغانستان کمک فنی کند؛
۲-سازمان امنیت ملی افغانستان و سازمان استخبارات نظامی پاکستان توافق کردهاند تا اطلاعاتشان را در مورد گروههای تروریستی مبادله کنند. (سخنگوی ریاست امنیت ملی کشور نیز به این بند یادداشت تفاهم دیروز در نشست خبریاش اشاره کرد و گفت که دو طرف اطلاعاتشان را در باره گروههای تروریستی داعش و القاعده مبادله میکنند.)
۳- دو سازمان استخباراتی توافق کردهاند که با جداییطلبی و گروههای جداییطلب مبارزه میکنند.
۴- هر دو سازمان استخباراتی، با سازمانهای استخباراتی دشمن مبارزه میکنند.
۵- افغانستان تعهد کرده است که به بازجویان پاکستانی زمینه بازجویی از زندانیهای پاکستانی را در زندانهای افغانستان فراهم کند.
مولف : سید مظفر دره صوفی