شماری از بزرگان و فعالان مدنی ولایت بدخشان، حکومت مرکزی را به بی توجهی در ناامنی های بدخشان متهم می کنند و می گویند که در حال حاضر ۹ ولسوالی این ولایت، زیر تصرف گروه های تروریستی قرار دارد.
بزرگان این ولایت طی نشستی در کابل هشدار دادند که اگر حکومت مرکزی، بیش از این در امر پاکسازی بدخشان از تروریزم غفلت کند، ولسوالی های بیشتر این ولایت از کنترل دولت خارج خواهد شد و در پی آن ولایت های دیگر شمال نیز سقوط خواهند کرد.
آنان افزودند:"اسناد و شواهد موثق نشان می دهند که حکومت در امر سرکوب گروه های تروریستی در ولایت بدخشان اراده قوی نداشته و سرکوب کردن گروه های تروریستی در این ولایت، سطحی و مقطعی بوده است".
آنان شماری از بزرگان و زورمندان مافیای منابع طبیعی و مسؤولان محلی را به ناامن سازی بدخشان متهم کردند.
به گفته آنها در حال حاضر ۳۶ خانواده خارجی تاجیک، ازبک، چچن، قزاق و پنجابی ها در روستای خستک ولسوالی جرم بدخشان مستقر شده اند که بیشتر آنان در عملیات های تروریستی بدخشان دست دارند.
اوضاع در بدخشان به صورت غیر معمولی، ناامن شده است. کارشناسان باور دارند که امسال ناامنی ها در بدخشان به صورت بی سابقه ای، افزایش پیدا کرده است و این شدیدا جای نگرانی دارد.
رییس جمهور اشرف غنی، در یکی از سفرهای ولایتی، پس از کشتار فجیع نیروهای امنیتی به وسیله تروریست ها، چندی پیش، به بدخشان رفت.
این اقدام بنفسه، قابل تمجید و ستایش است؛ اما بدون تردید کافی نیست.
بدخشان نیاز به یک برنامه ریزی امنیتی راهبردی دارد؛ برنامه ریزی ای که بتواند امنیت و ثبات را به این ولایت بازگرداند و هسته های تروریستی مستقر در آن را نابود کند.
پس از کشتارهای خونین و فاجعه بار نیروهای امنیتی به دست طالبان، طی دو رویداد جداگانه در یکماه اخیر، انتظار می رفت بدخشان نیز مانند قندوز شاهد آغاز یک عملیات وسیع نظامی باشد؛ اما نه تنها این اتفاق نیفتاد؛ بلکه به رغم آنکه اشرف غنی؛ رییس جمهور به آن ولایت سفر کرد و گزارش هایی نیز از سوی منابع امنیتی مبنی بر استقرار ستیزه جویان و تروریست های خارجی و بین المللی در بخش هایی از بدخشان منتشر شد، وضعیت در این ولایت، همچنان به حال خود، رها شد و هیچ توجهی به آن صورت نگرفت.
رییس جمهور غنی، اخیرا در واکنش به آزادی ۱۹ گروگان از ۳۱ گروگان ربوده شده در زابل که گفته می شود در بدل آزادی اعضای خانواده تروریست های ازبک تبار رها شده اند گفت که هیچ معامله ای در جریان آزادی این افراد صورت نگرفته است و آنها در بدل تحویل شماری از کودکان تروریست های ازبک رها شده اند که پدران شان زمستان گذشته در جریان امدادرسانی نیروهای امنیتی به آسیب دیدگان برفکوچ، در کوهستان های آن ولایت، دست به انفجار خود زده بودند و کودکان شان تحت سرپرستی نیروهای امنیتی قرار داشتند.
اگر این روایت درست باشد، نشان می دهد که کوهستان ها و روستاهای دوردست بدخشان، کنام تروریست های خارجی و زنان و کودکان آنهاست و این، به خوبی توضیح می دهد که خطر در بدخشان، تا چه حد بزرگ است و هشدارهای تازه سران قومی این ولایت، چقدر جدی است.
در همین حال، به باور تحلیلگران، وضعیت ناامن و بی ثبات بدخشان، حتی محدود به جابجایی ده ها خانواده از تروریست های خارجی هم نیست؛ بلکه در پشت این وضعیت، یک شبکه همبسته و قدرتمند از مافیای منابع طبیعی، زورمندان محلی و مقام های فاسد دولتی قرار دارند.
اگر این ادعا مبتنی بر واقعیت باشد، نشان می دهد که راه حل بحران امنیتی در بدخشان، فقط در راه اندازی عملیات های بزرگ نظامی مانند قندوز نیست؛ بلکه بهبود اوضاع در این ولایت، نیازمند پیشبرد همزمان برنامه های امنیتی و نظامی و اصلاحات سیاسی و اداری و افزایش نظارت مقتدرانه حکومت مرکزی بر دولت محلی است.
به تعبیر دیگر، دولت مرکزی اگر به بدخشان اهمیت و اولویت می دهد و حمایت از خون پاسداران فداکار این آب و خاک در کوهستان های ناامن بدخشان، برای دولتمردان موضوعیت دارد، همزمان با تقویت توانمندی نظامی نیروهای امنیتی، اصلاحات اقتصادی و سیاسی گسترده ای نیز باید در ساختار حکومت محلی بدخشان اعمال شود و منابع طبیعی سرشار آن از دستبرد تروریست های خارجی و فسادگران محلی خارج شود.