نورالحق علومی؛ وزیر داخله به گروه داعش هشدار داده است که مردم و نیروهای امنیتی افغان مجال سربلند کردن به آنها را در افغانستان نمی‌دهند.
علومی گفت که گروه داعش در افغانستان جایی ندارد.
وزیر داخله که در میان ماموران قطعه خاص پولیس صحبت می‌کرد، گفت:"تروریستان در سال جاری اهدافی برای خود گماشته‌اند که جایگاهی در این کشور پیدا کنند، اینجا را سنگر قرار بدهند و نه تنها در برابر مردم؛ بلکه در برابر کشورهای منطقه و جهان نیز به هر نام و نشان از دهشت افکنی خود کار بگیرند".
علومی افزود که مردم افغانستان همراه با نیروهای امنیتی، به دشمنانی که عقاید، خواست‌ها و تمامیت ارضی‌شان را زیر سؤال می‌برند هیچگاه مجال سربلند کردن در این کشور را نداده و نمی‌دهند.
به گفته او، از نقطه نظرهای اعتقادات، عرف و عادات مردم، گروه‌هایی چون داعش در افغانستان جایگاه ندارند.
وزیر داخله در حالی گفته که به داعش مجال سربلند کردن در افغانستان را نمی دهد که دو روز پیش، مشاور امنیت ملی رئیس جمهور در اظهاراتش گفت که این گروه به افغانستان علاقه خاص دارد.
با این حال، کارشناسان ضمن تایید اظهارات وزیر امور داخله مبنی بر اینکه داعش در افغانستان جایگاهی ندارد و مردم افغانستان از نظر اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیک، هیچ پیوندی با داعش و تفکرات منحط و افراطی این گروه تروریستی ندارند، می گویند که این امر اما مانع از این حقیقت نمی شود که داعش در افغانستان، به یک تهدید جدی تبدیل شده و مقابله با این تهدید جدی، نیازمند تمهید و تدبیری جدی تر نیز است.
انتظار می رود سخنان قاطعانه آقای علومی در جمع افسران قطعه خاص پولیس، در عمل نیز ثابت کند که او فردی مصمم، با اراده و مهم تر از این دو با برنامه برای مبارزه با تروریزم و به ویژه داعش است.
با این حال، کارشناسان می گویند که برای مبارزه با داعش، قبل از هر چیزی می بایست منابع تامین مالی، تسلیحاتی و تغذیه ایدئولوژیک این گروه تروریستی را مورد شناسایی قرار داد و در مورد اهداف و برنامه های آینده آن در افغانستان، اطلاعات دقیق و قابل اتکایی را فراهم آورد.
وقتی وزیر امور داخله مدعی می شود که داعش در افغانستان، ریشه و جایگاهی ندارد، این البته افزون بر آنکه درست است، نیازمند تأمل بیشتر نیز هست؛ زیرا مفهوم این سخن آن است که داعش نیز مانند دیگر نسخه های تروریزم در افغانستان، یک عارضه زاید، تحمیلی و وارداتی از بیرون است.
با این حساب، یکی از اصلی ترین لوازم مبارزه ثمربخش و مؤثر با داعش، شناخت رژیم ها و قدرت هایی است که در عقب گروه تروریستی داعش قرار دارند و از آن حمایت می کنند.
باید دانست که آنها به چه منظوری داعش را به وجود آورده اند، چرا آن را فربه و تقویت می کنند و در نهایت به کدام سمت و سو و به چه هدفی هدایت و رهبری خواهند کرد و چرا افغانستان برای این منظور، انتخاب شده است.
وقتی مشاور امنیت ملی رییس جمهور می گوید داعش به افغانستان، علاقه ای ویژه دارد و از آنسو تاکید می کند که هدف این گروه، عبور از افغانستان به آسیای مرکزی، چین و روسیه است، پس این برنامه پیچیده، پیش از آنکه تابعی از رویدادهای امنیتی در عراق و سوریه به مثابه خاستگاه های اولیه داعش و همچنین داعیه بلندپروازانه جهانگیری داعش باشد، یک پروژه پیچیده و مدیریت شده است که از سوی قدرت های بزرگی که در عقب پروژه تروریستی داعش قرار دارند، طراحی و برنامه ریزی شده و افغانستان در این میان، متاسفانه بار دیگر به عنوان یک قربانی سهل الوصول و بی پشتوانه در نظر گرفته شده است.
به این ترتیب، انتظار می رود کارگزاران و مسؤولان دستگاه های امنیتی افغانستان، با دقت و ظرافت، عوامل پیچیده ای که در عقب این پروژه قرار دارند را شناسایی و افشا نمایند وانگهی اقدام به تدوین استراتژی برای مبارزه با آن کنند. البته در این میان، پیش شرط هر اقدامی در این خصوص، به وجود آمدن یک اراده راسخ و راستین سیاسی است.
علومی گفت که گروه داعش در افغانستان جایی ندارد.
وزیر داخله که در میان ماموران قطعه خاص پولیس صحبت می‌کرد، گفت:"تروریستان در سال جاری اهدافی برای خود گماشته‌اند که جایگاهی در این کشور پیدا کنند، اینجا را سنگر قرار بدهند و نه تنها در برابر مردم؛ بلکه در برابر کشورهای منطقه و جهان نیز به هر نام و نشان از دهشت افکنی خود کار بگیرند".
علومی افزود که مردم افغانستان همراه با نیروهای امنیتی، به دشمنانی که عقاید، خواست‌ها و تمامیت ارضی‌شان را زیر سؤال می‌برند هیچگاه مجال سربلند کردن در این کشور را نداده و نمی‌دهند.
به گفته او، از نقطه نظرهای اعتقادات، عرف و عادات مردم، گروه‌هایی چون داعش در افغانستان جایگاه ندارند.
وزیر داخله در حالی گفته که به داعش مجال سربلند کردن در افغانستان را نمی دهد که دو روز پیش، مشاور امنیت ملی رئیس جمهور در اظهاراتش گفت که این گروه به افغانستان علاقه خاص دارد.
با این حال، کارشناسان ضمن تایید اظهارات وزیر امور داخله مبنی بر اینکه داعش در افغانستان جایگاهی ندارد و مردم افغانستان از نظر اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیک، هیچ پیوندی با داعش و تفکرات منحط و افراطی این گروه تروریستی ندارند، می گویند که این امر اما مانع از این حقیقت نمی شود که داعش در افغانستان، به یک تهدید جدی تبدیل شده و مقابله با این تهدید جدی، نیازمند تمهید و تدبیری جدی تر نیز است.
انتظار می رود سخنان قاطعانه آقای علومی در جمع افسران قطعه خاص پولیس، در عمل نیز ثابت کند که او فردی مصمم، با اراده و مهم تر از این دو با برنامه برای مبارزه با تروریزم و به ویژه داعش است.
با این حال، کارشناسان می گویند که برای مبارزه با داعش، قبل از هر چیزی می بایست منابع تامین مالی، تسلیحاتی و تغذیه ایدئولوژیک این گروه تروریستی را مورد شناسایی قرار داد و در مورد اهداف و برنامه های آینده آن در افغانستان، اطلاعات دقیق و قابل اتکایی را فراهم آورد.
وقتی وزیر امور داخله مدعی می شود که داعش در افغانستان، ریشه و جایگاهی ندارد، این البته افزون بر آنکه درست است، نیازمند تأمل بیشتر نیز هست؛ زیرا مفهوم این سخن آن است که داعش نیز مانند دیگر نسخه های تروریزم در افغانستان، یک عارضه زاید، تحمیلی و وارداتی از بیرون است.
با این حساب، یکی از اصلی ترین لوازم مبارزه ثمربخش و مؤثر با داعش، شناخت رژیم ها و قدرت هایی است که در عقب گروه تروریستی داعش قرار دارند و از آن حمایت می کنند.
باید دانست که آنها به چه منظوری داعش را به وجود آورده اند، چرا آن را فربه و تقویت می کنند و در نهایت به کدام سمت و سو و به چه هدفی هدایت و رهبری خواهند کرد و چرا افغانستان برای این منظور، انتخاب شده است.
وقتی مشاور امنیت ملی رییس جمهور می گوید داعش به افغانستان، علاقه ای ویژه دارد و از آنسو تاکید می کند که هدف این گروه، عبور از افغانستان به آسیای مرکزی، چین و روسیه است، پس این برنامه پیچیده، پیش از آنکه تابعی از رویدادهای امنیتی در عراق و سوریه به مثابه خاستگاه های اولیه داعش و همچنین داعیه بلندپروازانه جهانگیری داعش باشد، یک پروژه پیچیده و مدیریت شده است که از سوی قدرت های بزرگی که در عقب پروژه تروریستی داعش قرار دارند، طراحی و برنامه ریزی شده و افغانستان در این میان، متاسفانه بار دیگر به عنوان یک قربانی سهل الوصول و بی پشتوانه در نظر گرفته شده است.
به این ترتیب، انتظار می رود کارگزاران و مسؤولان دستگاه های امنیتی افغانستان، با دقت و ظرافت، عوامل پیچیده ای که در عقب این پروژه قرار دارند را شناسایی و افشا نمایند وانگهی اقدام به تدوین استراتژی برای مبارزه با آن کنند. البته در این میان، پیش شرط هر اقدامی در این خصوص، به وجود آمدن یک اراده راسخ و راستین سیاسی است.
