تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۴ ثور ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۳۳
کد مطلب : 111047
عبدالباری جهانی، وزیر اطلاعات و فرهنگ
عبدالباری جهانی، وزیر اطلاعات و فرهنگ
نمایشگاه کتاب تهران به زودی در تهران گشایش خواهد یافت. آنگونه که مسؤولان آن نمایشگاه گفته اند، نمایشگاه با اهداف بزرگ فرهنگی تدویر می باید. علاوه برآن که مبادله فرهنگی میان کشورهای شرکت جسته در نمایشگاه ایجاد می گردد، زمینه های تبادل اطلاعات فرهنگی میان کشورها نیز به وجود می آید.

می توان چنین بیان داشت که نمایشگاه کتاب یکی از زمره بسترهای مناسبی برای معرفی فرهنگ کشورها به یک دیگراست. هم چنان شرکت جستن در نمایشگاه روزنه ای است به جهان فراخ علم دانش و فرهنگ کشورهای گونا گون.

نمایشگاه کتاب یک واقعیت دیگر را نیز آشکار می کند، آن دغدغه های گوناگون ناشران و محققان در کشورهای گونا گون است. زیرا هیچ تحقیقی در خلأ و بدون پیش زمینه های فکری و اجتماعی و سیاسی به وجود نمی آید. بنابراین یکی از راه های شناخت و دغدغه های فکری را می توان در میان آثار منتشر شده از سوی ناشران و محققان کشورها یافت.

نمایشگاه های کتاب در دنیا این امکان را فراهم می آورد که فرهنگیان کشورها از وضعیت فرهنگی کشور خود و سایر کشورها آگاهی بهتر پیدا کند و با شناختی که حاصل می شود به گفت و گو و تبادل اطلاعات و یا رفع برخی کوتاهی ها و کاستی ها بپردازند.

وزارت فرهنگی افغانستان گویا از فرهنگ تعریف ویژه خود را دارد وزیر فرهنگ در زمانی که هنوز بر مسند وزارت ننشسته بود، در مجلس نمایندگان گفته بود، اگر وی به عنوان وزیر فرهنگ کشور انتخاب شود، می کوشد که منابع فرهنگی زبان فارسی را به دری برگرداند! در واکنش به گفته های او موجی از هجوها به راه افتاد و اصحاب رسانه های کشور، سخنان او را سخیف تر و بی مایه تر و کم رمق تراز آن دانستند که بر آن تامل جدی کنند و یا مورد نقد قرار دهند.

این سخن یک تحلیل فرهنگی نبود بلکه بلاهت فرهنگی بود که در زبان یک نامزد وزیر جاری گشت. به هر حال از آنجایی که بنای حکومت بر تخلف و تقلب استوار شده است نامزد وزارت فرهنگ نیز بنابر قاعده بر مسند وزارت جلیله اطلاعات فرهنگ (کلتور) نشست.

در روزهای اخیر و هم زمان با نزدیک شدن گشایش نمایشگاه کتاب تهران، قرار بر این بوده که ناشران افغانستان با کتاب هایی که چاپ کرده اند نیز در آن نمایشگاه شرکت جویند و گوشه هایی از پیشرفت نشر کتاب را به دنیا و به ویژه به شرکت کنندگان نمایشگاه کتاب نشان دهند. اما گویا کتاب های نشر یافته به مذاق وزیر فرهنگ افغانستان ناخوشایند آمده دستور داده است که از فرستادن برخی عناوین خودداری شود. آنچه به عنوان دلیل از سوی وزارت فرهنگ گفته شده آنست که در برخی کتاب ها اختلافات مذهبی و یا لسانی به چشم می خورد که وحدت ملی را خدشه دارد می سازد!

این گفته ها از چند منظر و دیدگاه قابل تحلیل است. یکی از این دیدگاه که حکومت افغانستان و شخص رئیس جمهور، معرفی وزیر فرهنگ با معیارهای فرهنگ ملی در نظر نگرفته است، لازم بود مسایل قومی و لسانی و نژادی را در معرفی وزیر لحاظ نمی کرد.

هر قدر وزارت فرهنگ یک کشور از صلابت و صلاحیت فرهنگی بیشتر برخوردار باشد به همان میزان تولیدات فرهنگی کشور با رونق و با رمق تر و پربارتر خواهد بود و این پرباری رنگ و تاثیرخود را در جامعه خواهد زد، تحول مثبتی به وجود خواهد آورد. از جمله معیارهایی که می تواند برای معرفی وزیر در نظر گرفت آنست که وزیر قبل از آن که بر مسند وزارت تکیه زند باید دانسته می شد که مشغول چه شغلی و مصروف چه کاری بوده است.

اگر وزیر فرهنگی در سطوح گوناگون مصروفیت های فرهنگی داشته باشد هم به ارزش و جایگاه فرهنگ در کشور وقوف می باید همچنان اهداف یک وزارت فرهنگ را می داند. اما اگر وزیر از شغل ظرف شویی یک هوتل غربی در مسند وزارت فرهنگ تکیه زند، سالها با فرهنگ و کار فرهنگی بیگانه باشد نه از فرهنگ چیزی می داند و نه فعالیت های فرهنگی او پربار خواهد بود.

حکومت کرزی در یک مقطع کوتاه، وزیری را بر مسند وزارت فرهنگ کشور نشاند که وی به جای خدمت فرهنگی نشر کتاب و حمایت از ناشران، به نشر فرهنگ قبیلوی پرداخت. با رسانه ها مخالفت کرد، آزادی را حرف مفت گفت. تمام هم او آن بود که زبان فاخر فارسی را به زبان دیگر تبدیل کند و به جای تابلوی فارسی، انگلیسی بنویسد. برگردان زبان ملی به زبان های خارجی واکنش منفی در سطوح گوناگون را به وجود آورد و در نتیجه بدون دست آورد ی از سمت خود کنار گذاشته شد.

منظر دوم آنست که وزیر فرهنگ جایگاه خود را در یک حکومت به اصطلاح دموکراتیک درک کند. بدین معنا که وزارت فرهنگ در یک کشور دموکراتیک و کثیر الفرهنگی با یک کشور استبدادی تفاوت دارد. در یک کشور دموکراتیک ادارات حکومتی ناظراند تا مولد. یعنی نمی توانند و نباید نشر و پخش آثار فرهنگی را همراه سلیقه خود بسازند و یا دستور دهند که فلان کتاب نشر شود و فلان کتاب نشر نشود. معنای دیگر این سخن آنست که وزارت فرهنگ به عنوان نماینده حکومت در بخش فرهنگی حق سمت گیری له یا علیه کسی را ندارد، نمی تواند و نباید از جایگاه یک اداره حکومت اظهار نظر ارزشی کند. یکی را بر دیگری لزوما ترجیح دهد.

وزارت فرهنگ به معنای کامل سخن در این وادی ها باید بی طرف بماند و هیچ موضع گیری به نفع و ضرر هیچ کس انجام ندهد. ورود وزارت فرهنگ در این عرصه صحنه را به یک تمامیت خواهی فرهنگی تبدیل خواهد کرد و در نتیجه فضای جامعه را مغشوش خواهد ساخت.

منظر دیگر آنست که وزارت فرهنگی مولد فرهنگ در یک جامعه و کشور نیست، اگر تولید فرهنگی به یک اداره حکومتی محول شود چون با سیاست و حکومت ارتباط دارد لاجرم و ناگزیر سمت و سوی خاصی خواهد یافت و به تنوع و تکثر فرهنگی لطمه خواهد زد. لذا در هر صورت و از هر منظری که نگریسته شود وزارت فرهنگ حق دخالت در امور فرهنگی کشور را ندارد. آنچه مربوط وزارت فرهنگ می شود تسهیل و تسجیل ایده های فرهنگی استادان، دانشگاهیان و رسانه های آزاد به کتاب و مواد فرهنگی قابل دسترس است. بنابراین جلوگیری از ورود برخی کتاب ها به نمایشگاه کتاب تهران، نه در صلاحیت وزارت فرهنگ کشور و نه در خور مقام آن وزارت است.

بنابراین مخالفت عمومی با این تفکر انحصار گرایانه و دخالت ورزانه باید چشم وزارت فرهنگ کشور را به این واقعیت گشوده باشد که حد قانونی خود را بشناسد، بیش از این خود را مسخره اهل مطبوعات و رسانه ها نکند. آنچه وی در ذهن خود دارد احتمالا به دو سه قرن قبل از این امروز بر می گردد و لازم است که( به قول امروزی ها) ذهن خود را روز آمد(آپدیت) کند، تا هم فرهنگ آسیب دیده کشور را بیش از این آسیب نرساند و هم سبب تمسخر خود و وزارت تحت امر خود را فراهم نکند.
مولف : سید مظفر دره صوفی
https://avapress.net/vdcba8b8zrhb8gp.uiur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

دیدگاه ها و نظرات شما بیستر به ایران شبیه هست تا افغانستان. به نظرم برای شما منافع ایران ارجحیت دارد بر منافع افغانستان.