تاریخ انتشار :پنجشنبه ۷ حوت ۱۳۹۳ ساعت ۲۱:۲۶
کد مطلب : 107619
شهید استاد عبدالعلی مزاری چگونه از جایگاه بالا و برتر برخوردار گردید
حجت الاسلام والمسلمین سید عیسی حسینی مزاری به بهانه فرا رسیدن سالروز شهادت استاد عبدالعلی مزاری در صفحه فیسبوک خود به نقد و بررسی منتقدان و موافقان شخصیت شهید مزاری پرداخته و در انتها نظر خویش را در خصوص شخصیت و جایگاه شهید مزاری عنوان داشته است.

متن کامل نوشته آقای حسینی مزاری را در زیر مطالعه می کنید:
شهید مزاری منتقدان سرسختی دارد، برخی ممکن است گمان کنند که میزان و گستردگی منتقدان سر سخت بستگی به اشتباهات شهید مزاری داشته چه اینکه این اذعان در میان دسته ای از نخبگان و محافل گوناگون سیاسی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که آقای مزاری در طول دوران مبارزه، اشتباهات فاحشی داشته و بر همین مبنا آسیب های بسیار جدی ی را بر جامعه شیعه کشور تحمیل کرده است، چه در آن زمان که در رأس تشکیلاتی به نام سازمان نصر ایفای مسؤلیت داشت و تمام نیروها و امکانات این سازمان را در جهت شعله ور نمودن جنگ های داخلی سوق داد، از شمال گرفته تا مناطق مرکزی و برخی این شهید را در قسمت فروپاشی اولین شبه حاکمیت اسلامی شورای اتفاق اسلامی بر سطح وسیعی از مناطق مرکزی مؤثر می دانند و چه آنگاه که برای تاسیس حزب وحدت آن هم به صورت عجولانه و ناقص اقدام کرد و خود نیز در راس شورای مرکزی آن اجرای کار می کرد و تا ادامه روند پیوستن سایر مجموعه ها و مجددا بیرون شدن حرکت اسلامی و شاخه های دیگر از این حزب تا آغاز جنگ های حزب وحدت علیه حکومت مجاهدین با ریاست استاد شهید ربانی آن هم با هم پیالگی جنرال دوستم و انجنیر حکمتیار تا شکست حزب وحدت و رو گرداندن شهید مزاری از مذاکره با احمدشاه مسعود و دست دادن با استاد اکبری و رفتن به سوی چهارآسیاب و اسیر شدن به دست مزدوران گروه طالبان، همه و همه ناشی از اشتباهات فاحش شهید مزاری است و آنگونه که امروزه سعی می گردد از شهید مزاری استوره ساخته و به عنوان یکی از رهبران بزرگ جهاد و مبارزه جا انداخته شود، کاری بس اشتباه و نامعقول به نظر می رسد.

این دسته، نظر بر آن دارند که قبل از اینکه زبان به ستایش شهید مزاری گشوده شود، بایستی اقدام به برشمردن اشتباهات عمیق مزاری کرد تا نسل حاضر بدانند که شهید مزاری اشتباهاتی را مرتکب گردیده است که ضررها و زیان های آن بر جامعه به خصوص شیعی جبران ناپذیر است و جوانان امروزی با نگاه منتقدانه به گذشته، راه درست و مناسبی را برای انسجام و اقتدار مردم شیعه و در نهایت کل کشور در پیش بگیرند.

یکی از انتقاداتی که این دسته از منتقدین بر شهید مزاری وارد می دانند این است که پرونده آقای مزاری پر است از درگیر بودن در جنگ های داخلی و قتل و کشتار وسیع گروه ها و دسته های متعدد شیعی و علاوه بر اقدام به جنگ های جبهه ای علیه گروه های شیعی به خصوص شورای اتفاق اسلامی و حرکت اسلامی و حتی پاسداران جهاد، در ترور برخی نیروهای مجاهد، فرماندهان و رهبران جهادی دست جدی دارد.

اینان می گویند اصلا در طول ۱۴ سال جهاد ضد روسی، شما حتی یک جنگ رو در رو با کمونیستها و نیروهای وابسته و یا حامیان روسی آن در پرونده مبارزاتی سازمان نصر و شخص شهید مزاری مشاهده نمی کنید جز درگیر بودن به جنگ های بی حاصل و البته خانمان برانداز داخلی.

در برابر این منتقدان، حامیان شهید مزاری او را یکی از شخصیت های برجسته و اثر گذار در عرصه های چهارده سال جهاد مقدس و نیز در میادین مبارزات بعد از پیروزی می دانند. آنها معتقد اند که مانند شهید مزاری حداقل در سطح شیعیان رهبری دیگری به این میزان محبوب و اثر گذار نبوده به همین لحاظ همواره از شخصیت آن شهید به صورت گسترده و وسیع تجلیل می کنند و سمینارها و کنگره های متعدد علمی و پژوهشی جهت بررسی خصوصیت های شخصیتی شهید مزاری در داخل و خارج برگزار می کنند.

البته هواداران شهید مزاری اغلبا با شدت و عصبانیت نسبت به مخالفان شهید مزاری برخورد کرده آنان را با اتهامات گوناگون مواجه نموده از اتهام هیچ تهمتی علیه آنان ابا نمی کنند. البته هواداران شهید مزاری همه در یک جهت و دایره قرار ندارند و دسته ای واقعا و از ته دل از شهید مزاری تجلیل به عمل می آورند و تلاش دارند تا این مرحوم به عنوان یک شهید ملی مطرح گردد اما برخی دیگر اینگونه نمی اندیشند بلکه علاقه دارند این شهید را در انحصار خود داشته تا در بسا مواقعی از وجود و شخصیت شهید مزاری به نفع شخصی و گروهی خود استفاده کنند و این عده ملی شدن شخصیت شهید مزاری را به نفع گروه و دسته خود نمی بینند از همین رو حتی برخی از تجار و کسبه با استفاده از نام شهید مزاری به فکر در آمد سرشار اقتصادی می باشند.

اما اعتقاد من غیر از اذعان دوطیف فوق است. چه اینکه نه آن نگاه بدبینانه را نسبت به شهید مزاری دارم چه اینکه به هیچ وجه نمی توان نسبت به شهید مزاری آنگونه، یک جانبه قضاوت کرد و همواره جانب نواقص و ضعف های ایشان را دید و به وی انتقادات مختلف را متوجه ساخت. چه اینکه همیشه نباید نصفه خالی گیلاس(لیوان) را ملاحظه کرد بلکه آنچه انسان را به نگاه مثبت به شخصیتها و واقعیت های موجود وادار می کند دیدن نیمه پر گیلاس( لیوان) است. شهید مزاری دارای نقاط بس برجسته و نیکویی بوده است که هم اکنون کمتر می توان در وجود مدعیان رهبری پیدا کرد. شهید مزاری یک روحانی مبارز و انقلابی بود و اتفاقا خالص ترین خط و جهت را می پیمود و یکی از رهبران پیرو ولایت فقیه و اندیشه ولایت و رهبری بود. شاید آن زمان که شهید مزاری در خط امام خمینی(ره) و در کنار حضرت امام خامنه ای مبارزه می کرد کمتر افراد و اشخاص دیگری وجود داشتند که در این وادی گام گذاشته باشند و علاوه بر آن، شهید مزاری خصوصیت ها و امتیازات بسیار زیادی داشت که پرداختن به هرکدام، این وجیزه را بسیار طولانی خواهد ساخت و لاجرم، از اطاله نوشتار جلوگیری می کنم و نگاه دقیقتر به شاخصه های شخصیتی ایشان را می گذارم در یک فرصت دیگر.

و نه آن نگاه مطلق را به شهید مزاری دارم، آنگونه که طرفداران فکری و هواداران ایشان نسبت به آن شهید دارند. چه اینکه نمیتوان حقایق تاریخی را پنهان کرد و برخی حوادث و اتفاقات پیش آمده را به تاق نسیان سپرد. شهید مزاری با وصف اینکه اشتباهاتی داشته اما یک شخصیت بزرگ و ملی مردم افغانستان است و نه آن انحصار نسبت به آن مرحوم رواداشته شود و نه آن تقدیس های افراط گرایانه به شخصیت شهید مزاری چسپانده شود، بل بایستی تلاش صورت بگیرد که با استفاده از نام و یاد شهید مزاری و برجسته کردن افکار و نگاه های قابل توجه ایشان، به خصوص در جهت احقاق حق شیعیان و هموارکردن راه برای حضور قابل توجه آنان در میادین سرنوشت ساز کشور داری و ایجاد وحدت در صفوف شیعیان، در جهت مقتدر نمودن آنان و در نهایت ایجاد وحدت میان شیعه وسنی، گامهای اساسی و محکم را برداشت.

نه مخالفین شهید مزاری مجازند که با استفاده از عقده های شخصی تمام خدمات و زحمات شهید مزاری را نادیده بگیرند و نه به ظاهر حامیان مزاری تلاش کنند تا با انحصار نام ویاد شهید مزاری، مخالفان را مرتد، بی دین و وطن فروش بنامند. نه دیدگاه اول نسبت به مزاری مطلقا درست است و نه نگاه دوم، و نگاه میانه و شایسته شأن مزاری، همانی است که عنوان کردم و اما آنچه شهید مزاری را بیش از پیش موقعیت بالا و برتر داد و خود من نسبت به آن بیش از حد متأثر شدم و آن شهید را از نگاه من به مراتب بالا و جایگاه عالی قرارداد مظلومیت آن پس از دستگیری و شهادت آن توسط شقی ترین انسانهای دوران است.

زمانی که من عکسی را دیدم که هر دوپای آن شهید و دو دستش از پش سر بسته و یک طالب نابکار از گوش آن شهید گرفته، مغزم سوت کشید و چشمانم سیاهی رفت و به شدت تکان خوردم و ناراحت شدم و همواره بر قاتلین کثیف و پست و پلشت آن شهید ننگ و نفرین می فرستم و امیدوارم که خدای متعال این قدرت و توان را عنایت کند تا به هر نحو ممکن انتقام خون آن شهید و یارانش وهزاران شهید دیگر را توسط طالبان و غیر آن بگیریم.
https://avapress.net/vdcb8zb89rhbg0p.uiur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

استفاده کردیم. والحق که تحلیل جالبی بود. عده ای از نام شهید مزاری سوء استفاده می کنند و برای جایگاه و مقام خویش سالروز شهید مزاری را گرامی می دارند.
در همه موارد این قبیل مسایل هست ولی ذره ای از عظمن شهید نمی کاهد ، مگر در محرم و مابقی مراسمات عده ای برای نام خود فریبکاری نمی کنند ؟؟؟؟؟
واقعا نبشته زیرکانه ای نوشته ای آقای مزاری. خوب شخصیت مزاری را نقد کردی. خوب نظر مخالفان را تشریح کردی. فکر کنم شما هم دل خوشی از آقای مزاری نداری که در ابتدای مطلب، نظر مخالفان را نبشته ای. به هر حال خود را مبرا کردی. کسی نمی تواند به شما ایرادی بگیرد چون در آخر نظر خویش را اظهار داشتی.
شیوه نگارش بی طرفانه نیست و سراسر حقد است ، نه قضاوت بی طرفانه
ههههههه تو نوشتی و ما باور کردیم. کور خواندی
من فکرمیکنم بایدواقع بینانه ترازین درباره شهید مزاری نظرارائه شود،بایک بخش صحبت های سید عیسی مزاری موافقم که بعضی هاازنام شهیدمزاری سوءاستفاده مینمایداما اکثریت هواداران شهیدمزاری حتی نتوانستنددین شان را درراه شناخت مزاری شهیدکه ایشان به یک قوم وگروه خواص تعلق نداشت وهمیشه ملی می اندیشیدوازظلم وانحصارطلبی ونفی دیگران شکایت داشت دشمنی بین اقوام واحزاب را یک فاجعه میدانست ادانمایند،احترام به مزاری نبایدتقدیس قلم داد شودبلکه ملت مامدیون زحمات شهیدمزاری است مزاری نه تنها به هزاره هاهویت بخشیدوتاکیدش بربه رسمیت بخشیدن مذهب شیعه تاکیدجدی داشت بلکه مدافع تمام اقلیت های قومی درافغانستان وخواستاراعده حقوق شان ازطرف حکومت وقت بودضمنانیروهای شهیدمزاری یاحزب وحدت اسلامی افغانستان درطول جنگهای داخلی که برایشان تحمیل شده بودندجبهه دفاعی داشت نه تهاجمی،دفاع حق مسلم همه است ،به عنوان مثال اگریک دزددرخانه آدم به قصدغارت اموال وگرفتن جان آدم بیایدوشخص ازخودجانانه دفاع نموده ودزدراتردودفع نمایدجنگ سالاراست یاقهرمان ومدافع ،بدون شک که دفاع واجب است اگردرست تفسیرشود،دیدگاه مردم درقبال عملکرتمامی شخصیت های مان باید واقع بینانه باشد اخصادرباره شهیدمزاری (ره)وقتی که تنهای تنهادرمیدان گذاشتندوهمه ترسیده بودندکه ماتوان دفاع رانداریم باید به ظالمین تسلیم شویم تافرداآبروداشته باشیم ،مزاری رزمیددفاع کردوتن به ذلت نداد(وقتی افتادفتنه اندرشام--هرکسی به گوشه فرارفتند)
جناب آقای عبدالله نوری شما باید بدانید که هوا داران شهید مزاری هیجوقت نمی توانند دین خود را نسبت به رهبر شان ادا نمایند، چرا که اصولا دینی وجود ندارد، تا اینکه یک عده آن را ادا نمایند، دیدگاه واقع بینانه را افرادی مانند جناب عالی نمی توانند تعیین کنند، بلکه با مراجعۀ به وجدان(وجدان بیدار وسالم) ، تاریخ و واقعیتهای عینی که عقل هم آنر تأیید میکند، می شود اظها نظر کرد، واقعیت های عینی گواه این حقیقت تلخ است که شهید مزاری دقیقا به یک قوم و یگ گروه خاص تعلق داشت، و نه تنها به فکر منافع ملی نبود بلکه بر پیکر شیعیان افغانستان صدمات شدیدی را وارد کرده است، گروها و احزاب داخلی که باید متحد می شدند، و لا اقل منافع شیعیان تامین می شد، شهید مزاری با اینکه می توانیست چنین کاری را انجام دهد و از قتل و کشتار بیشماری جلو گیری نماید، ولی نه تنها حاضر به صلح نشد بلکه انشعابات را درگروها و احزاب داخلی بنیان گذاری کرد، ایشان آنقدر مدریت ضعیف داشت که حتی نتوانیست یک نفر را پرورش بدهد تا بعد از خود جا گذاری کند، با این حال نیاز به اطاله گپ نیست، پر واضع است که شهید مزاری حتی در بین کل مردم هزاره مشروعیت و مقبولیت نداشت و ندارد چه رسد اینکه به قول آقای عبدالله نوری ایشان ملی بیاندیشد.
بنده که سید عیسی مزاری را در یک سخنرانی اش دیدم از دشمنان سر سخت مزاری وهمپیمانانش است در این نوشته نیز می بینید که منفی بافی اش بر جسته تر از مثبت نگری اش می باشد
من فکر میکنم محترم مهاجر دور از انصاف است چون اولا اینکه ایشان دچار تناقص است، از یک طرف آقای سید عیسی مزاری را متهم به منفی بافی می کند در حالیکه خودش شدیدا منفی باف بوده و مدعی است که سید عیسی دشمن سر سخت مزاری است ولی حقیقت چنین نیست بلکه حقیقت اینه که سید عیسی دقیقا نکات را گفته که باعث روشن بخشی جامعه میشود چه اشکالی داره اشتباهیات شهید مزاری را همه مردم بدانند. دوما اینکه همگان می دانند دشمن شهد مزاری وهابیت و طالبان خبیث بود که سر انجام به هدف خود رسیدند. بنا بر این انسانهای مانند مهاجر که هویت شان هم معلوم نیست هیج وقت نمی توانند حقیقت را درک کنند.
واقعاً در مورد آقای مزاری واقعیت همین است که شما نوشته‌اید؟!
خودتان هم واقفید که مزاری چه خسارت‌های سنگینی که به کشور و ملت وارد نکرده است و باز هم از این تحلیل‌های آبکی می‌نویسید.
لااقل در این مورد از زبان همسنگران خودش بنویسید که چه آدم لجبازی بوده است. به قول آقای زاهدی که وقتی برهان الدین ربانی حاضر شده بود به درخواستهای حزب وحدت پاسخ مثبت بدهد مزاری گفته بود: حقی که از نول تفنگ گرفته نشه، مزه نمیده!
عده‌ای به قول شما از کنار مزاری نان میخورند و نامی برای خود دست و پا می‌کنند؛ اما شما چرا؟!
جناب آقای حسینی مزاری، شما هم به نعل میزنید و هم به میخ، بیایید تکلیفتان را با خودتان لااقل روشن کنید.
اینکه زمانی یک نفر کنار رهبری بوده که دلیل نمی‌شود برای همیشه مورد احترام باشد؛ در صدر اسلام هم کسان زیادی بودند که کنار پیامبر(ص) بودند و حتی سابقه جهاد مسلحانه در رکاب ایشان را هم داشتند اما در جمل و صفین و نهروان در مقابل امام معصوم(ع) شمشیر کشیدند؛ چه کسی است که از مواضع ضد دینی اطرافیان مزاری در زمان حیات او و سکوت وی در برابر آنها خبر نداشته باشد؟
چه کسی است که از وندی‌های مزاری و از چرسی‌های مزاری خبر نداشته باشد؟
چه کسی است که از مستی‌های امثال شفیع دیوانه و سکوت مزاری خبر نداشته باشد؟
چه کسی است که نداند بعد مزاری، شفیع دیوانه به خاطر همین گستاخی‌ها و سرمستی‌هایش توسط آقای خ کشته نشد؟
چه کسی است که از سهمیه چرس نیروهای حزب وحدت در زمان مزاری خبر نداشته باشد؟
چه کسی است که نداند تخم نفاق بین هزاره و پشتون و تاجیک را همین وندی‌های مزاری نکاشته‌اند؟
و آیا شما نمی‌دانید که منشأ تفرقه بین سید و هزاره، همین آقایان اطراف مزاری هستند!
چشم را نمی‌شود یر روی واقعیت‌ها بست؛ این‌ها همه دستاورد آقای مزاری و حزب وحدت با محوریت سازمان به تمام معنا فاشیست سازمان نصر است.
باز هم بیایید در وصف مزاری بنویسید. راستی چه ابایی از گفتن حق و حقیقت دارید؛ در پایان یک نکته را یادآور می‌شوم:
امیرالمومنین(ع) می‌توانست در سقیفه یک جمله بگوید و یک شرط را به ظاهر بپذیرد تا خلافت ظاهری را به دست آورد اما آن شرط را به ظاهر هم نپذیرفت تا نشان دهد هدف وسیله را توجیه نمی‌کند؛ آقای مزاری که شما سرباز ولایت و همراه رهبری می‌خوانید چطور حاضر شد به مشتی چرسی آبروی شیعه را به بازی بگیرد؟
به راستی چه خصلت اسلامی در آقای مزاری برای رهبری جامعه شیعه شما می‌بینید که از آن می‌نویسید؟
آری، یک واقعیت تلخ وجود دارد و آن هم اینکه امروز بخش زیادی از جامعه شیعه به اسم قومیت دم از ایشان میزنند و به معیارهای اسلامی هم کاری ندارند ...
استاد شهید مزاری افتخار هزاره بود وحتی هویئت هزاره هاست هرکسی بی خبر ازمزار ری شهیدسخن بد بگوید نفرین خدا برآن باد ودشمن سرسخت ماست
بسید آقا!
ه نظر من تمام گفته هایت تحلیل مناسب نبود وبوی عقده دارد.
بله جناب استاد حسینی مزاری آنچه حقیقت بوده است منصفانه بیان نموده اید، حقیقت مطلب همان است که حضرت عالی برشمرده اید.
سخن حق این است نه افراط ونه تفریط بل امربین الامرین قریب به صواب است.
آقای مزاری در نوشته اش مقداری به واقعیت ها اشاره کرده است زیرا شهید مزاری معصوم نبود نه خودش و نه هواداران چند آتشه اش هیج کدام چنین ادعایی ندارند اما هر واقعه ای را باید در ظرف زمانی ومکانی خودش بررسی کرد در زمان جنگ های داخلی اگر اشتباهی صورت گرفته است تنها شهید مزاری در آن نقش نداشت همه رهبران شیعه مقصر بودند واشتباه کردند وعلت آن نیاز به تحلیل جدا گانه دارد اما از قدیم گفته اند که جلو ضرر را از هر جای که بگیریم به نفع است استاد مزاری این درایت را داشت که وقتی متوجه شد که اشتباه می کند آن را رها کرد اما دیگران متأسفانه هیج وقت متوجه این اشتباه شان نشدند وتا آخر ادامه دادند در جنگها غرب کابل اشتباهاتی را مرتکب شدند که اشتباهات شهید مزاری به یک هزارم آن هم نمی رسد کدام عقل سلیم می پذیرد کسی که ادعای رهبری مذهبی مردم را دارد به جای اینکه بیاید کسانی را محکوم کند که وحشی ترین وغیر انسانی ترین عمل را علیه مردم بی دفاع ومظلوم افشار انجام داده میاید مظلوم را محکوم می کند آن را فاسق ومفسد فی الارض می خواند برای حقانیت شهید مزاری تنها واقعه افشار کفایت می کند قضیه افشار نشان داد که مخالفین شهید مزاری کثیف ترین وپسترین انسان ها هستند که به هیچ منطقی پا بند نیستند تحلیل آقای حسینی مزاری به نظر من به هیج وجه منصفانه وصادقانه نیست ایشان در تحلیل خود اول آمده خصوصیات منفی را به شهید مزاری نسبت داده وآن را برجسته کرده است بعد هم چند تا تمجید کرده فکر کرده که این تحلیل میانه است به نظر من ایشان نیز از جمله کسانی است که به خاطر عرض های قومی و قبیله نتوانیسته است انصاف را رعایت کند شهید مزاری در تاریخ جهاد افغانستان یک اسطوره است شهید مزاری مانند سایر رهبران نه شهوت ران بود نه دنبال مال ومقام بود، زندگی ساده وخاکی مزاری غیرت و عزت نفس شهید مزاری عدالت خواهی شهید مزاری هر کدام خصوصیاتی اند که باید کتابها در باره آن نوشته شود که جوانان ما از آن الگو بگیرند وباید برجسته شوند مزاری مانند سایر رهبران نبود که به دنبال جیفه پشت در وازه های ارگ ریاست جمهوری یا در کشورهای دیگر برای گدایی صف بگشند. نکته دیگر در باره یاران شهید مزاری گفته بودند که از شفیع وامثال ایشان استفاده می کرد، که اهل نماز ومسایل دینی نبودند اولاً باید دید که طرف مقابل از چه کسانی استفاده می کرد قوماندانان شورای نظار وقوماندانان سیاف مگر انسان های خوشنام بودند؟ این ها کسانی بودند که وقتی به دیوانه خانه کابل مسلط شدند حتی به دیوانه هم تجاوز کردن تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ثانیاً کدام آدم های مومن وحزب الهی ومجاهد حاضر بودند بیایند از مردم خود دفاع کنند هر کدام به دنبال چوکی آمده بودند وقتی جنگ را سیاف شروع کرد همه از در آمده بودند از پنجره فرار کردند حالا که وقتی تفسیم مال ومقام رسیده همه صاحب نظر شده اند که شهید مزاری چنین کرد وچنان کرد امروز اگر نامی از هزاره ها برده می شود به خاطر همان مقاومت های غرب کابل است که شهید مزاری و سربازان غیور ش انجام داد والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته غفور ناصری قم
احسن آفرین حق گفتی .
شهید مزاری را مگر نه اینکه از قهرمانان ملی است .شیعیان تنگ نظر پیش پا بین .آیا در میان اقوام اختلافات حزبی وجود ندارد آیا ورود کردند مثل شما آبروی از همدیگر بردند گذشته گذشت فکر به آینده کنید آیا بحث واختلاف بین شیعه واهل سنت حل شد یا اصلا حل شدنی است ؟هر کسی در این شکل موارد استدلال کنند در صدد اثبات یا نفی از مذهب یا اثبات یا نفی حزب گروه یا کسی را به معصومیت برساند یا تکفیر یا دانسته ندانسته شخصی را جانی جنایت کار معرفی کنند یا حافظه خودرا بکار بندد چیزی را بکسی به شخصی ببندد تا عقده خود را خالی کنند در همه این موارد اشتباه کرده وگناه کار محسوب می گردد بزودی مرگ فرا می رسد در آن عالم می بیند هیچ فریاد رس وکمک گری جز اعمال نیکش نیست کمی بفکر آنجا باشید . در مورد سخنان استاد حسنی مزاری ایشان خوب نظر داده ولی تمام زوایای شهید مزاری را که بهش واقف نیست بعضی از نکاتی را که راجع به پاکی مال اندوزی نکرد وپر تلاش بود تمام عمرش صرف جنگ وجهاد بود صحیح اینکه یک دنده لج باز کله شق بود آنچه مشکلات که آن شرایط جنگی اقتضا می کرد ایشان در آن شرایط نبود تا نظر کار شناسانه بدهد اما آنچه نا صواب بود اشکال داشت اینکه دور بری شهید مزاری را عده از شعله ی های نسل نو هزاره پاکستانی گرفته بود آنها با نظرات افراطی خویش که هم جزو زات آنها وهم از جانب آ اس آی پاکستان هدف مند شخصیت فردی واجتماعی مزاری را هدف گرفته بود بر شهید مزاری تحمیل می کرد افکارش را چون آنها خوب میدانستند که مزاری اهل سازش با مزدوران اجانب بیگانه نستند میدانستند که شهید مزاری در آینده افغانستان حق وحقوق اقلیت قومی که در طول تاریخ افغانستان بیش از همه اقوام مورد ستم ظلم حاکمان بودند خواهی گرفت در نتیجه افغانستان را یک ملت روشن بیدار قوی یک دست متحدخواهی دید به زودی افغانستان به انکشافات واختراعات وپشرفت های در سطح ملی بین الملبی دست پیدا می کند این بود که از رنجهای که مردم هزاره پاکستان از دست حکومت بی نام ونشان نظامی پاکستان دیده بودند به میان آورده با اینکه شعله های پاکستان اصولا هیچ غمی از ستم جور که هزاره های کویته وسایر شهر های که آنها در آنجا است ندارند وحتی مردم مظلوم هزاره مادام العمر تحت کشت کشتار بی رحمانه گروهک های تروریستی دست پروده حکومت پاکستان قرار می گیرد باز خواست نمی شود چرا پی گیر نمی شوند آنها از حقوق اولیه انسانی خویش نه خبر دارند نه برای شان قایلند وتمام این مصیبتهای وارده را به افغانستان تعمیم دادند مورد تمثیل قرار دادند با اینکه مظلویت و ستمهای که بر مردم تشیع افغانستان از جانب حاکمان گذشته رسیده حد وحدود ندارد اما سران ورهبران مردم شیعه هیچ وقت فرصتی پیدا نکرند تا از حقوق مردمش دفاع کنند. تا رهبران شان سر بلند کردند زندانی یا شهید شان کردند این اولین بار است از برکت انقلاب اسلامی افغانستان فرصت نفس کشیدن وابراز دادخواهی وحق خواهی پیداشد کسانی رهبری جامعه تشیع را بعهده داشتند که از میان آنها قاطع ترین شان وغیر سازشترین در برابر دشمنان اسلام وکشور واجانب مزور بیگانه (شهید مزاری) بود شعله ی های پاکستان تحت عنوان نسل نو هزاره با هم دست شدن نظامیان پاکسان با یک طرح برنامه حساب شده نسبت به همه هبران تشیع افغانستان بخصوص شهید مزاری وارد کار شدند تا میان مردم وشخصیت های ملی مذهبی جدای عمیق بیندازد که همین هم شد حالا نگاه کنید همه به سر کله هم میزنند کوچکترین اشتباهات همدیگر را بدون زحمت آ اس آی پاکستان بدون زحمت شعله ی های عقده ای می کشند بیرون وبر ملا می کنند بعنوان یاد آوری ،آیا اشتباهات فرماندهان ایران در جنگ تحمیلی نداشتند آیا اشتباهاتی در میان فرماندهان جبهات احزاب دیگر از اهل سنت نبودند آیا اشتباهاتی در میان فرماندهان اسلامی در عصر پغمبر نبودند ؟ بغیر از معصومین همه در اشتباه وخطا هستند آیا کسی را در جهان فعلی است که اشتباهاتی نداشته باشند .پس کمی انصاف بخرج دهید به آسانی عزت سر بلندی وافتخارات خود تان را بر باد ندهید
آفرین بر سید شفیع حسینی سمنگانی، واقعاً حسینی مزاری را پیدا بود که عقده هایش را پشت اظهار نظری در ظاهر میانه در باره شهید مزاری مخفی داشته و با این ترفند می کوشد خودش را انسان بسیار آگاه و متدیین نشان دهد، اما آقای شفیع حسینی واقعا خالی از عقد و کینه است. درست است هیچ کسی خالی از اشتباهات نیست خصوصاً در شرائطی زمان جهاد افغانستان که مادری با فرزندش آشنا نبود شهید مزاری حقیقتاً شخصیت بی نظیر و دلسوز برای شیعیان افغانستان بود و در حد توان خودش از هیچ تلاش و کششی در زمینه احیای هویت شیعه و هزاره در افغانستان دریغ نکرد ولی در سنگرهای جنگ یقیناً بعضی از اشتباهات نه از شخص ایشان بلکه از طرف حزب و شخصیت های اطراف او سرزد که در هر جامعه ای طبیعی است.
خیلی خوب بیان کرده این عزیز
با سلام ،آقایان انسان های مومن دو دسته اند مومنینی که دین دارند ولی شعور سیاسی ندارند (مثل عبدالعلی مزاری) مومنینی که هردو را داریند(مثل خمینی و خامنه ای) این آقای عبدالعلی مزاری یا منافق هستش یا احمق چرا که ایشان سعی کردند که با طالبان مذاکره بکنند مذاکره کردن با وهابیون به طور کامل غلط است چرا که آنان مارا کافر میدانند واینکه ایشان سعی کردند با طالبان مذاکره کنند نشان دهنده ی این است که این آقا یا احمق است یا منافق بار دگر تأکیید می کنم که مذاکره با طالبان به طور کامل غلط وبه ضرر شیعیان است.والسلام
ما حالا میدانیم طالبان وهابی اند آنزمان هیچ تصوری از هیچ کس در مورد این گروه وجود نداشت.