رییس جمهوری روسیه گفته که امریکا با گروه های تروریستی در افغانستان همکاری می کند.
پوتین روز یکشنبه به مناسبت سالروز خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان در دیدار با گروهی از کهنه سربازان شرکت کننده در اشغال افغانستان توسط شوروی گفت: در آن زمان سازمان های افراط گرا تازه شکل گرفته بودند و این سازمان ها از برخی کشورها حمایت مالی می شدند.
وی افزود: سپس کشورهایی که از این گروه ها حمایت کردند خود از آن آسیب دیدند.
پوتین، امریکا را از جمله کشورهای کمک کننده به گروه های تروریستی و افراط گرا نام برد و گفت:"شاهد حادثه بسیار سخت تروریستی (۱۱ سپتامبر) بودیم و در بسیاری از کشورهای دیگر هم حوادث تروریستی تکرار شد".
پوتین در مورد لشکرکشی شوروی به افغانستان نیز گفت: البته که اشتباهات زیادی در این اقدام رخ داده است؛ اما باید واقعیت را بپذیریم که خطراتی وجود داشت و دستگاه رهبری شوروی در آن زمان می خواست با اعزام نیروی نظامی به افغانستان با آن مقابله کند.
به باور کارشناسان، بدون هیچ تردیدی، پوتین تنها کسی نیست که معتقد است گروه های تندرو تروریستی که امروزه به نحو گسترده ای در افغانستان و پاکستان فعالیت دارند اولین بار زمانی شکل گرفتند که نیروهای اشغالگر شوروی به خاک افغانستان، تجاوز نظامی کردند و امریکا نیز به کمک دیگر متحدان بین المللی و منطقه ای اش به ویژه اعراب و پاکستان، به منظور تجهیز گروه های جهادی مخالف شوروی در افغانستان وارد عمل شد.
هسته گذاری اولیه تروریزم و افراط گرایی از همان زمان در مناطق قبایلی پاکستان انجام شد و این منطقه از همان زمان تاکنون، کانون اصلی تولید و صدور تروریزم به افغانستان، پاکستان و سایر کشورهای منطقه بوده است.
امریکا در صدد گرفتن انتقام شکست خونین و فضیحت بار جنگ ویتنام از ارتش سرخ شوروی در افغانستان بود و کشور ما حتی در همان زمان نیز قربانی جنگ نیابتی شرق و غرب و قدرت های رقیب منطقه ای بود.
سرانجام شوروی شکست خورد و مجاهدین پیروز شدند؛ اما این پیروزی هرگز تا آنجا استمرار نیافت؛ تا یک دولت مستقل متشکل از احزاب و نیروهای مردمی و مجاهد شکل بگیرد، بلافاصله قدرت های منطقه ای وارد عمل شدند و آتش جنگ های درازدامن داخلی را شعله ور کردند.
در سایه این جنگ ها، اما در مناطق قبایلی پاکستان، پروژه دیگری در جریان بود؛ پروژه ای که از زمان اشغال افغانستان توسط شوروی استارت خورده بود و همچنان برای آینده برنامه داشت.
القاعده که در آن زمان اعضای آن در قالب جنگجویان داوطلب «جهادی» از خاور میانه و کشورهای عربی وارد پاکستان می شدند، شکل گرفت، اینک دیرزمانی است که در مناطق خارج از دسترس و پررمز و راز وزیرستان شمالی و ایالت سرحد پاکستان، ریشه دوانده و در حال ترمیم و خودآرایی است.
با این حساب، ادعای پوتین به عقیده کارشناسان، زیاد هم بی حساب و کتاب نیست.
پوتین که خود در زمان جنگ جهانی دوم، جاسوس کا. گ. ب. بود بدون شک، بیشتر از همه ما نسبت به پیچ و خم این مسایل آگاه است.
با این حال، دفاع ضمنی رییس جمهوری روسیه از حمله شوروی پیشین به افغانستان به اندازه حمله صریح او به امریکا، منصفانه و مبتنی بر واقعیت های موجود نیست.
از فحوای سخنان پوتین چنین استنباط می شود که او هنوز حاضر نیست بپذیرد که افغانستان، واقعا مورد «اشغال» و «تجاوز» نظامی شوروی پیشین قرار گرفت و قربانی توسعه طلبی رهبران خودکامه و جهان خوار کرملین شد.
البته چنین موضعی از جانب آقای پوتین نباید عجیب به نظر برسد؛ زیرا او همچنان که خود وانمود می کند، آمده است؛ تا اقتدار از دست شده روسیه شوروی را به آنچه خود «روسیه نو» می خواند بازگرداند.
پوتین در این راستا حتی از تصرف دگرباره مستعمرات پیشین شوروی در اروپای شرقی، آسیای میانه و... نیز دریغ نمی کند.
حمله های صریح او علیه امریکا و غرب نیز از همین نگاه او ناشی می شود.
پوتین آشکارا در پی بازتعریف قطب شرقی جهان در برابر قطب غربی آن است و در این راستا، تاکنون هزینه های سنگینی نیز داده است.
این بار اما با این اظهار نظر، بیم آن می رود که افغانستان یکبار دیگر به عرصه جنگ نیابتی و رقابت های استراتژيک قدرت های شرق و غرب تبدیل شود و در این میان، بار دیگر قربانی بزرگ این بازی قدیمی، همچنان مردم بی دفاع افغانستان باشند.
پوتین روز یکشنبه به مناسبت سالروز خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان در دیدار با گروهی از کهنه سربازان شرکت کننده در اشغال افغانستان توسط شوروی گفت: در آن زمان سازمان های افراط گرا تازه شکل گرفته بودند و این سازمان ها از برخی کشورها حمایت مالی می شدند.
وی افزود: سپس کشورهایی که از این گروه ها حمایت کردند خود از آن آسیب دیدند.
پوتین، امریکا را از جمله کشورهای کمک کننده به گروه های تروریستی و افراط گرا نام برد و گفت:"شاهد حادثه بسیار سخت تروریستی (۱۱ سپتامبر) بودیم و در بسیاری از کشورهای دیگر هم حوادث تروریستی تکرار شد".
پوتین در مورد لشکرکشی شوروی به افغانستان نیز گفت: البته که اشتباهات زیادی در این اقدام رخ داده است؛ اما باید واقعیت را بپذیریم که خطراتی وجود داشت و دستگاه رهبری شوروی در آن زمان می خواست با اعزام نیروی نظامی به افغانستان با آن مقابله کند.
به باور کارشناسان، بدون هیچ تردیدی، پوتین تنها کسی نیست که معتقد است گروه های تندرو تروریستی که امروزه به نحو گسترده ای در افغانستان و پاکستان فعالیت دارند اولین بار زمانی شکل گرفتند که نیروهای اشغالگر شوروی به خاک افغانستان، تجاوز نظامی کردند و امریکا نیز به کمک دیگر متحدان بین المللی و منطقه ای اش به ویژه اعراب و پاکستان، به منظور تجهیز گروه های جهادی مخالف شوروی در افغانستان وارد عمل شد.
هسته گذاری اولیه تروریزم و افراط گرایی از همان زمان در مناطق قبایلی پاکستان انجام شد و این منطقه از همان زمان تاکنون، کانون اصلی تولید و صدور تروریزم به افغانستان، پاکستان و سایر کشورهای منطقه بوده است.
امریکا در صدد گرفتن انتقام شکست خونین و فضیحت بار جنگ ویتنام از ارتش سرخ شوروی در افغانستان بود و کشور ما حتی در همان زمان نیز قربانی جنگ نیابتی شرق و غرب و قدرت های رقیب منطقه ای بود.
سرانجام شوروی شکست خورد و مجاهدین پیروز شدند؛ اما این پیروزی هرگز تا آنجا استمرار نیافت؛ تا یک دولت مستقل متشکل از احزاب و نیروهای مردمی و مجاهد شکل بگیرد، بلافاصله قدرت های منطقه ای وارد عمل شدند و آتش جنگ های درازدامن داخلی را شعله ور کردند.
در سایه این جنگ ها، اما در مناطق قبایلی پاکستان، پروژه دیگری در جریان بود؛ پروژه ای که از زمان اشغال افغانستان توسط شوروی استارت خورده بود و همچنان برای آینده برنامه داشت.
القاعده که در آن زمان اعضای آن در قالب جنگجویان داوطلب «جهادی» از خاور میانه و کشورهای عربی وارد پاکستان می شدند، شکل گرفت، اینک دیرزمانی است که در مناطق خارج از دسترس و پررمز و راز وزیرستان شمالی و ایالت سرحد پاکستان، ریشه دوانده و در حال ترمیم و خودآرایی است.
با این حساب، ادعای پوتین به عقیده کارشناسان، زیاد هم بی حساب و کتاب نیست.
پوتین که خود در زمان جنگ جهانی دوم، جاسوس کا. گ. ب. بود بدون شک، بیشتر از همه ما نسبت به پیچ و خم این مسایل آگاه است.
با این حال، دفاع ضمنی رییس جمهوری روسیه از حمله شوروی پیشین به افغانستان به اندازه حمله صریح او به امریکا، منصفانه و مبتنی بر واقعیت های موجود نیست.
از فحوای سخنان پوتین چنین استنباط می شود که او هنوز حاضر نیست بپذیرد که افغانستان، واقعا مورد «اشغال» و «تجاوز» نظامی شوروی پیشین قرار گرفت و قربانی توسعه طلبی رهبران خودکامه و جهان خوار کرملین شد.
البته چنین موضعی از جانب آقای پوتین نباید عجیب به نظر برسد؛ زیرا او همچنان که خود وانمود می کند، آمده است؛ تا اقتدار از دست شده روسیه شوروی را به آنچه خود «روسیه نو» می خواند بازگرداند.
پوتین در این راستا حتی از تصرف دگرباره مستعمرات پیشین شوروی در اروپای شرقی، آسیای میانه و... نیز دریغ نمی کند.
حمله های صریح او علیه امریکا و غرب نیز از همین نگاه او ناشی می شود.
پوتین آشکارا در پی بازتعریف قطب شرقی جهان در برابر قطب غربی آن است و در این راستا، تاکنون هزینه های سنگینی نیز داده است.
این بار اما با این اظهار نظر، بیم آن می رود که افغانستان یکبار دیگر به عرصه جنگ نیابتی و رقابت های استراتژيک قدرت های شرق و غرب تبدیل شود و در این میان، بار دیگر قربانی بزرگ این بازی قدیمی، همچنان مردم بی دفاع افغانستان باشند.