تاریخ انتشار :جمعه ۲۶ جدی ۱۳۹۳ ساعت ۲۳:۵۶
کد مطلب : 105526
رخدادی که از دیدها پنهان ماند
هم زمان با اعلام اسامی اعضای کابینه حکومت، رخدادهای ریز و درشتی دیگری نیز به وقوع پیوست که چندان مورد توجه واقع نشد. سفر ناگهانی رئیس جمهور اشرف غنی به امارات متحده ی عربی و امضای پیمان راهبردی با آن کشور کوچک خلیج فارس، از رخدادهای مهم هفته ی گذشته افغانستان بود. اولین و مهم ترین پرسشی که در ذهن متبادر می شود آنست که اهمیت کشوری چون امارات متحده عربی در تحولات داخلی افغانستان چیست که رئیس جمهور اشرف غنی، بعد از اعلام اسم های وزرای کابینه به آن کشور بار سفر بست و به امضای پیمان راهبردی مبادرت ورزید؟

پاسخ این پرسش وقتی به دست می آید که تحولات گذشته افغانستان مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. اکثر مردم افغانستان رخداد به قدرت رسیدن طالبان و به رسمیت شناختن حکومت آن گروه از سوی کشور امارات متحده عربی را از یاد نبرده اند و می دانند از میان چند کشور محدودی که به حکومت نامشروع طالبان مشروعیت بخشید و سفیر طالبان را در کشور خود پذیرفت؛ حاکمان این کشور کوچک خلیج فارس بود.

بنابراین اشرف غنی به این امر وقوف دارد که نباید با سهل انگاری زمینه های یارگیری طالبان را از میان کشورهای عربی از جمله امارات فراهم کرد. با توجه به این که ماشین طالبان به سوی سیاسی شدن به پیش می رود و آن گروه برای آن که جایی پایی برای خود کسب کند، نیازمند کسب وجهه در میان کشورهای نفت خیز خاورمیانه از جمله امارات متحده عرب است. نکته دیگری که نمی توان از آن چشم پوشید، بلند پروازی های این پشه های پیل نمای است. کشورهایی که جرم و جثه پشه را دارند، اما ژست پیل می گیرند و می کوشند در معادلات بین المللی دارای سهم و نقشی باشند.

این بلند پروازی ها با پول های هنگفت نفت ممکن است، شیوخ امارات را بار دیگر به طمع اندازد که در افغانستان ستم کشید و درد دیده با دیگر به ایفای نقش بپردازند و به کمک طالبان بشتابند و جای پایی در خاک تاریخ از خود برجای بگذارند. سفر اشرف غنی می تواند جلوگیری از نقش نامشروع آنها در امور داخلی افغانستان باشد و سمت و سوی دادن به فعالییت های آن کشور در چهارچوب ارتباط دو طرفه حکومت با آن کشور.

به هرحال سفر رئیس جمهور اشرف غنی می تواند پیش گیری از همراهی آن کشور با طالبان باشد و با این سفر به سران امارات القا کند که افغانستان حاضر است در یک رابطه دو جانبه و مطلوب به خواسته های آن کشور جامه عمل بپوشاند و نیازی احساس نکند که از راه غیرمستقیم و با وسیله قرار دادن طالبان به ایفای نقش دست ببرد.

نکته دیگری که در سفر اشرف غنی برجسته بود، دعوت او از سرمایه داران آن کشور کوچک خلیج فارس بود. رئیس جمهور غنی می داند که خروج نیروهای غربی ازافغانستان ممکن است خلای بزرگی در اقتصاد افغانستان ایجاد کند و نظم اقتصادی را که با حضور نیروهای غربی سامان گرفته بود، برهم زند و بحرانی دیگری بر بحران های گذشته بیفزاید. بنابراین او برای آن که ازاین بحران جلوگیری کرده باشد از سرمایه داران کشور امارات درخواست کرد که در بخش های مهمی چون صنعت استخراج معادن افغانستان سرمایه گذاری کنند. وی هم چنان از سرمایه داران افغانستان که ناامنی‌ها سبب بیرون رفتن آنها از افغانستان شده بود، درخواست کرد که باردیگر به افغانستان برگردند.

نکته دیگری که در سفر اشرف غنی برجسته بود و بذر امیدی در دل کارگران بی کار افغان پاشید، سفر کارگران افغان با پاسپورت افغانستان به آن کشور بود. امری که در گذشته کمتر مورد توجه قرار گرفته بود و کارگران افغان با پاسپورت کشورهای دیگر سفر می کردند و دارای حامی و پشتیبانی سیاسی نبودند و اکثرا نتایج کار و تلاش شان بی موجب تلف می شد و هیچ دست آویزی برای به دست آوردن آن نداشتند.

اشرف غنی وقوف دارد که توسعه افغانستان بدون فراهم آوردن زمینه های کار برای اتباع کشور ناممکن است از این جهت وی کوشید با این زمینه سازی ها، حداقل برای کارگران افغانستان نان فراهم آورد. البته این کار نیازمند مدیریت صحیح نیز است که رئیس جمهور غنی به وجود فساد در دستگاههای اداری کشور وقوف دارد و می داند که اگر چنانچه این روند درست مدیریت نشود، ممکن است خویش خواری های کلانی در این زمینه به وجود آید و آدم های شدیدا نیازمند هرگز نتوانند به آن کشور بروند و با عرضه ی کار خود نیم نانی فراهم آورند و برعکس برای افراد سود جوی؛ متملق و باند باز زمینه های بیشتری فر اهم آید تا به کسب و تجارت بپردازند.

نکته قابل توجهی دیگری که اشرف غنی را به امارات متحده برد، نقش آن کشور در روند صلح افغانستان است. آقای غنی با توجه به اهمیت گذشته امارات متحده عربی در ایجاد و تقویت طالبان، می داند که کم توجهی به آن کشور و در نظر نگرفتن آن کشور، روند صلح را با دشواری های زیادی مواجه کند در شرایطی که صلح اصلی ترین و مهم ترین اولویت حکومت افغانستان است، باید شیوه ها و ساز و کارهایی روی دست گرفته شود تا طالبان را وادار سازد تا پشت میز مذاکره حاضر شوند.

در میان این همه تلاش ها و تکاپوهای ممدوح از این نکته نمی توان چشم بست و در نظر نگرفت، این که همه تلاش های بیرونی وقتی می تواند ثمر بخش و قابل اعتنا و اعتماد باشد که کابینه حکومت از انسجام نسبی برخوردار باشد و تعیین کابینه بتواند حداقل خواسته های مردم را برآورده سازد.

اگر چنانچه اعلام کابینه حداقل عدالت را برآورده نسازد و اسمای اعضای کابینه، آئینه تمام نمای مردم افغانستان نباشد، نباید پنداشت که تلاش های بیرونی او به ثمر بنشیند. لذا تلاش های بیرونی وقتی ثمر بخش است که هماهنگ و همگن با وضعیت داخلی باشد.
مولف : سید مظفر دره صوفی
https://avapress.net/vdcgxn9q3ak9zn4.rpra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما