مولانا فضل الرحمان؛ رهبر جمعیت علمای اسلام پاکستان (شاخه فضل)، از یک بمبگذاری انتحاری جان سالم بدر برد.
بر اثر این حمله که در یک جلسه حامیان این حزب در کویته رخ داد دو نفر کشته شدند.
او قبلا نیز به دلیل حمایتش از قانون اساسی، دموکراسی و سیاست های انتخاباتی پاکستان هدف سوء قصد قرار گرفته بود.
او در اظهاراتی پس از این حمله گفت که ممکن است این عوامل در پس سوء قصد به او باشد؛ اما افزود که دلایل دیگری از جمله انتقاد از امریکا و یا تلاش او برای ایجاد قانون شریعت در کشور نیز شاید در این حمله دخیل باشد.
چندی پیش، یک مقام امنیتی افغانستان اعلام کرد که تحریک جمعیت علمای پاکستان، تلاش های گسترده ای را برای تجهیز طالبان افغانستان در ایالت بلوچستان پاکستان آغاز کرده است.
براساس این ادعا، مسئولان این حزب، حکومت جدید افغانستان را "دست نشانده امریکا" خطاب کرده و گفته اند که رئیس جمهور جدید، در نتیجه آرای مردم انتخاب نشده؛ بلکه اوباما «غلام» خود را بر افغانستان مسلط کرده است!
به این ترتیب، به باور کارشناسان، احتمالات زیادی در زمینه حمله اخیر به جان رهبر تحریک جمعیت علمای اسلام پاکستان شاخه فضل وجود دارد.
در این میان، مهم ترین احتمال می تواند این باشد که او به دلیل دوگانه رفتاری اش از سوی برخی جریان های تندرو تروریستی مورد حمله قرار گرفته باشد.
او به یک معنا پدر تروریزم پاکستانی محسوب می شود و عملا از تروریست های فعال در آن کشور به ویژه آن دسته از گروه های تروریستی که علیه مردم و دولت افغانستان می جنگند به صورت گسترده پشتیبانی و حمایت می کند.
یافته های سازمان های امنیتی افغانستان نیز این ادعا را تایید می کند و نشان می دهد که رهبر جمعیت علمای اسلام پاکستان، چگونه در تهییج و تحریک و بسیج نیروهای تروریستی بر ضد دولت افغانستان در کویته، شبکه ای از نشست ها، راه پیمایی ها، گردهمایی ها و کمپاین های تبلیغاتی را راه اندازی کرده است.
این گروه شبه سیاسی به ظاهر اسلامی در پاکستان که متاسفانه از احزاب مشروع و مورد تایید دولت آن کشور نیز محسوب می شود، در یک موضع دوگانه، از یکسو از دموکراسی و انتخابات و قانون اساسی در پاکستان اعلام حمایت می کند؛ تا به این ترتیب، بتواند همواره حمایت های سیاسی و مالی و مصونیت های امنیتی دولت، ارتش و سازمان جاسوسی پاکستان را با خود داشته باشد و از جانب دیگر، دقیقا علیه دموکراسی، انتخابات و قانون اساسی در افغانستان، اعلام جهاد می کند و تروریست ها را ترغیب به حمله علیه مردم و دولت افغانستان می نماید.
سیاست و پالیسی مولانا فضل الرحمان و حزبی که او رهبری آن را بر عهده دارد به یک معنا، بیانگر همان سیاست رسمی دولت اسلام آباد در برابر تروریزم پاکستانی و افغانستانی است.
مولانا فضل الرحمان از دموکراسی در پاکستان حمایت می کند و به این ترتیب می پذیرد که فساد و فحشا و بی حجابی در جامعه پاکستان، مشروعیت داشته باشد؛ اما دموکراسی در افغانستان را رهاورد غربی ها می داند و آن را محکوم به نابودی می داند؛ تا به جای آن، شریعت انحرافی و بنیادگرایانه طالبانی مستقر شود.
به این ترتیب، بعید نیست که او همان گونه که خود نیز اشاره کرده است، از سوی گروه های افراطی تر تروریست ها که همزمان طرفدار مبارزه مسلحانه علیه دولت های پاکستان و افغانستان هستند مورد حمله قرار گرفته باشد.
با این حال، این احتمال نیز نمی تواند دور از امکان باشد که حمایت او از یک جریان تروریستی و عدم حمایت اش از جریان های تروریستی دیگر، موجب شکل گیری نوعی رقابت و دشمنی درون سازمانی میان گروه های متعدد و مختلف تروریستی در پاکستان شده باشد و در نتیجه، مخالفان تروریست او تصمیم گرفته باشند او را مورد حمله قرار دهند.
نتیجه هرچه باشد، اهمیتی زیادی ندارد؛ بلکه آنچه در این میان مهم است این مساله است که او به عنوان یک عنصر حامی تروریزم، یکبار دیگر بر سر زبان ها می افتد و این امر، می بایست در دولت تازه افغانستان مورد توجه جدی قرار گیرد؛ تا در آینده در سفر سران دولت وحدت ملی به پاکستان، در مذاکره با مقام های اسلام آباد، به نقش این افراد و گروه ها در حمایت از تروریزم نیز اشاره شود.
بر اثر این حمله که در یک جلسه حامیان این حزب در کویته رخ داد دو نفر کشته شدند.
او قبلا نیز به دلیل حمایتش از قانون اساسی، دموکراسی و سیاست های انتخاباتی پاکستان هدف سوء قصد قرار گرفته بود.
او در اظهاراتی پس از این حمله گفت که ممکن است این عوامل در پس سوء قصد به او باشد؛ اما افزود که دلایل دیگری از جمله انتقاد از امریکا و یا تلاش او برای ایجاد قانون شریعت در کشور نیز شاید در این حمله دخیل باشد.
چندی پیش، یک مقام امنیتی افغانستان اعلام کرد که تحریک جمعیت علمای پاکستان، تلاش های گسترده ای را برای تجهیز طالبان افغانستان در ایالت بلوچستان پاکستان آغاز کرده است.
براساس این ادعا، مسئولان این حزب، حکومت جدید افغانستان را "دست نشانده امریکا" خطاب کرده و گفته اند که رئیس جمهور جدید، در نتیجه آرای مردم انتخاب نشده؛ بلکه اوباما «غلام» خود را بر افغانستان مسلط کرده است!
به این ترتیب، به باور کارشناسان، احتمالات زیادی در زمینه حمله اخیر به جان رهبر تحریک جمعیت علمای اسلام پاکستان شاخه فضل وجود دارد.
در این میان، مهم ترین احتمال می تواند این باشد که او به دلیل دوگانه رفتاری اش از سوی برخی جریان های تندرو تروریستی مورد حمله قرار گرفته باشد.
او به یک معنا پدر تروریزم پاکستانی محسوب می شود و عملا از تروریست های فعال در آن کشور به ویژه آن دسته از گروه های تروریستی که علیه مردم و دولت افغانستان می جنگند به صورت گسترده پشتیبانی و حمایت می کند.
یافته های سازمان های امنیتی افغانستان نیز این ادعا را تایید می کند و نشان می دهد که رهبر جمعیت علمای اسلام پاکستان، چگونه در تهییج و تحریک و بسیج نیروهای تروریستی بر ضد دولت افغانستان در کویته، شبکه ای از نشست ها، راه پیمایی ها، گردهمایی ها و کمپاین های تبلیغاتی را راه اندازی کرده است.
این گروه شبه سیاسی به ظاهر اسلامی در پاکستان که متاسفانه از احزاب مشروع و مورد تایید دولت آن کشور نیز محسوب می شود، در یک موضع دوگانه، از یکسو از دموکراسی و انتخابات و قانون اساسی در پاکستان اعلام حمایت می کند؛ تا به این ترتیب، بتواند همواره حمایت های سیاسی و مالی و مصونیت های امنیتی دولت، ارتش و سازمان جاسوسی پاکستان را با خود داشته باشد و از جانب دیگر، دقیقا علیه دموکراسی، انتخابات و قانون اساسی در افغانستان، اعلام جهاد می کند و تروریست ها را ترغیب به حمله علیه مردم و دولت افغانستان می نماید.
سیاست و پالیسی مولانا فضل الرحمان و حزبی که او رهبری آن را بر عهده دارد به یک معنا، بیانگر همان سیاست رسمی دولت اسلام آباد در برابر تروریزم پاکستانی و افغانستانی است.
مولانا فضل الرحمان از دموکراسی در پاکستان حمایت می کند و به این ترتیب می پذیرد که فساد و فحشا و بی حجابی در جامعه پاکستان، مشروعیت داشته باشد؛ اما دموکراسی در افغانستان را رهاورد غربی ها می داند و آن را محکوم به نابودی می داند؛ تا به جای آن، شریعت انحرافی و بنیادگرایانه طالبانی مستقر شود.
به این ترتیب، بعید نیست که او همان گونه که خود نیز اشاره کرده است، از سوی گروه های افراطی تر تروریست ها که همزمان طرفدار مبارزه مسلحانه علیه دولت های پاکستان و افغانستان هستند مورد حمله قرار گرفته باشد.
با این حال، این احتمال نیز نمی تواند دور از امکان باشد که حمایت او از یک جریان تروریستی و عدم حمایت اش از جریان های تروریستی دیگر، موجب شکل گیری نوعی رقابت و دشمنی درون سازمانی میان گروه های متعدد و مختلف تروریستی در پاکستان شده باشد و در نتیجه، مخالفان تروریست او تصمیم گرفته باشند او را مورد حمله قرار دهند.
نتیجه هرچه باشد، اهمیتی زیادی ندارد؛ بلکه آنچه در این میان مهم است این مساله است که او به عنوان یک عنصر حامی تروریزم، یکبار دیگر بر سر زبان ها می افتد و این امر، می بایست در دولت تازه افغانستان مورد توجه جدی قرار گیرد؛ تا در آینده در سفر سران دولت وحدت ملی به پاکستان، در مذاکره با مقام های اسلام آباد، به نقش این افراد و گروه ها در حمایت از تروریزم نیز اشاره شود.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - سرویس تحلیل و پژوهش اخبار
