تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۹ جوزا ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۱۷
کد مطلب : 93821
امام قلب عالم است و بدون قلب، زندگی ممکن نیست
اندیشه های انحرافی حتی در زمان معصومین به خصوص امام صادق و امام باقر(ع) که اوج ظهور اندیشه های مختلف بود وجود داشت و اذهان مردم را نسبت به حقانیت وصایت و اصل امامت مغشوش می کرد.
مطلب فوق توسط آیت الله مجاهد در مراسمی که در دفتر نمایندگی حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی در کابل برگزار شده بود، بیان گردید.
وی افزود که زمانی گفتگو بین هشام بن حکم از شاگردان امام صادق(ع) و عمر بن عبید در زمینه امامت صورت گرفت که البته هشام به دستور امام صادق(ع) این بحث را با وی در میان گذاشت.
عمر بن عبید در جهت رد اصل امامت با هشام استدلال کرد و گفت که خداوند دستورالعملی به نام قرآن را فرستاده است که همه احکام حتی نیازمندی های زندگی فردی و اجتماعی در آن بیان شده است و علاوه بر آن خداوند به ما عقل داده است؛ تا خوب را از بد و صواب را از ناصواب تمیز بدهیم، پس نیازی به وجود امام به عنوان راهنما نیست!
هشام می گوید: من پیش رفتم گفتم من از شما سؤال دارم.
عمر گفت: بپرس.
هشام گفت: آیا چشم داری؟
عمر گفت: این چه سؤال احقمانه ای است؟
گفت: سؤال من همه از این قبیل است.
عمر گفت: بپرس اگرچه همه نامعقول است.
هشام تکرار کرد و گفت: چشم داری؟
گفت: آری.
گفت: این چشم چه به دردت می خورد؟
عمر: گفت حداقل راه را می بینم.
به همین ترتیب هشام از تمام اعضای او همراه با خصوصیات شان سؤال کرد؛ تا بالاخره پرسید: قلب داری؟
گفت: آری.
گفت: قلب چه وظیفه دارد؟
عمر گفت: برای این است که شک و تردید را از سایر اعضا برطرف کند. مثلاً چشم یک شخصی را می بیند؛ اما اینکه تشخیص بدهد که دوست است یا دشمن، وظیفه قلب است. همچنین سایر اعضا و جوارح تحت کنترل و دستور قلب قرار دارند.
به گفته مجاهد زمانی که سخنان عمر بن عبید به اینجا رسید، هشام گفت: تو خیلی مرد احمقی هستی؛ زیرا خداوند حتی در اعضای تو قلب قرار داده است؛ تا بر کشور وجودت حکومت داشته باشد، چگونه ممکن است که عالمی با این بزرگی قلب نداشته باشد؟ اگر کمی دقت داشته باشی می‌دانی که امام قلب عالم است و بدون قلب زندگی غیر ممکن است.
آقای مجاهد افزود: هر کسی هر کاری می کند باید از امام یعنی قلب عالم دستور بگیرد. تمام اقشار جامعه از کسبه‌کار تا تاجر و برزه‌گر همه باید از محور وجود عالم دستور بگیرند.
زمانی که عمر بن عبید این سخنان را از هشام شنید گفت: گمان می کنم که تو هشام هستی. گفت: من از رفقایش هستم؛ اما عمر دانست که وی از شا گردان امام صادق(ع) بوده است.
مجاهد در ادامه گفت که بدون وجود امام زندگی ممکن نیست؛ زیرا تا حجت خدا در روی زمین نباشد زمین اهلش را فرومی برد. امروز که جهان استوار باقی مانده و حیات در عالم ادامه دارد از برکت وجود امام زمان(عج) است.
به گفته این عالم دینی او در پشت پرده غیب مانند سایر منتظران لحظه شماری می کند؛ تا خداوند زمینه ظهورش را فراهم کند و زمین را پر از عدل و داد کند.
او گفت که خیلی از اولیاء الله امام زمان را می بیندن و دیده اند و به نحوی شنیده اند که امام گفته است برای فرج من دعا کنید. چنانکه سید حیدر شاعر چند قطعه شعر در وصف امام زمان نوشته بود و بعد می خواست آن اشعار را در نجف اشرف به زیارت امام علی(ع) بخواند. در بین راه با یک عرب نورانی برخورد مرد عرب گفت: از آن شعر که سروده ای بخوان. گفت: عهد کردم که اول در بارگاه مولایم علی آن را بخوانم بعد برای دیگران،مرد عرب تاکید کرد که بخوان آنگاه سید حیدر بی اختیار شعر خواند، زمانی که به مصرع آخر رسید مرد عربی گفت: آمدن در اختیار ما نیست و برای ظهورم دعا کنید، سید حیدر فهمید که وی امام زمان بوده است.
https://avapress.com/vdccs4qo.2bq1i8laa2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما