محمدکاظم کاظمی گفت: ما مردم افغانستان که صدایمان کمتر شنیده شده است، داغ و دردی زنده در دل داریم که آیا میشود روزگاری بیاید که مردم ایران نسبت به ما تصویر مثبتتری داشته باشند و ما نیز نسبت به آنها همینگونه باشیم؟
به گزارش آوا، هشتمین شب شاعر با موضوع پاسداشت شاعر افغانستان، محمدکاظم کاظمی، روز سهشنبه هفدهم جدی/ دی با حضور سعید جلیلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدرضا آغاسی، آیتالله حائری شیرازی، حجتالاسلام سیدعبدالله حسینی، قنبرعلی تابش، محمد نور (سفیر کشورمان در ایران) و شاعرانی چون علیرضا قزوه، علیمحمد مودب، رضا اسماعیلی، اسماعیل امینی، کمال شفیعی، میلاد عرفانپور و جمع دیگری از شاعران نامآشنا برگزار شد.
محمد کاظم کاظمی در ادامه گفت: یکی از برکاتی که ما را در شعر و ادبیات ثابتقدم کرد و انگیزه بخشید تا در این عرصه کار کنیم این بود که بسیاری از شاعران ما با شاعران کشور ایران چنان الفتی یافته بودند که شاید این انس و الفت در میان دیگر اقوام کمتر حس میشد. این روابط شروع کننده تعامل سالم فرهنگی، رسانهای و ادبی میان اهالی دو کشور بود. گروهی از شاعران افغان و شاعرانی از ایران زمین به یکدیگر نزدیک شده و روابط بسیار صمیمانهای با هم برقرار کردند. امروز میبینیم هر کدام از این شاعران که در نهادهای فرهنگی ایران متولی هستند نقش مثبتی برای تصویرگری چهره دیگری از افغانها دارند.
کاش روزی برسد که همدیگر را هموطنان فرهنگی یک میهن بدانیم
کاظمی افزود: وقتی یک شاعر افغان میخواهد از محیط مهاجرت خود به کشورش بازگردد، چند ارگان ایرانی برای او مراسم تودیع برگزار میکنند و این تصویر دیگری بود که به برکت اشتراکات و روابط میان دو ملت ایجاد شد. ای کاش بتوانیم به این افق نگاه کنیم که روزی برسد که دیگر برای هم اتباع بیگانه نباشیم و همدیگر را هموطنان فرهنگی یک میهن بدانیم؛ هموطنانی که شمشیر دشمن ما را از هم جدا کرده است.
این شاعر برجسته کشورمان عنوان کرد: ما دارای علقههای محکمی هستیم و اشتراکات دیرینه و ارزشمند بسیاری داریم و میتوانیم با نگاه مثبتتری از نسلهای قبل به روند پیشرفت خود در عرصه شعر ادامه دهیم و اگر توفیقی در این راستا حاصل میشود، آن را از ثمرات اشتراکات میان دو ملت بدانیم. جلسه امروز را باید به فال نیک گرفت و امیدوارم روز بهروز همدلیهای قدیم را بیشتر بیابیم و رنج دیرپایی که بسیار از مردم افغان حس کردند کاهش یابد.
به کارگر افغانستان نیز مانند شاعر افغانستان نگاه کنید
کاظمی بیان کرد: برخی میگویند باید به قنبرعلی تابش در این کشور نگاه ویژهای شود. من بر این عقیده نیستم که جمهوری اسلامی باید نسبت به اهالی ادب افغانستان نگاه ویژهای داشته باشد، بلکه معتقدم این نگاه باید در تمام سطوح تسری یابد. این نگاه که عدهای را گلچین کنیم و بگوییم تسهیلات ویژهای برای این گروه قائل باشیم، درست نیست.
وی در پایان سخنانش گفت: یک بار ما به گناباد رفته بودیم. قناتی در آنجا وجود داشت که آبش کم شده بود. هیچ یک از مقنیهای کارکشته ایرانی جرأت نمیکردند به عمق بسیار زیاد این قنات بروند، اما چاهکنان افغانی به داخل آن رفته و ۲۰ درصد به آب قنات افزودند. این مایه حیات به وسیله چاهکنان افغانستانی به مردم ایران هدیه شد. امیدوارم نگاهی که نسبت به شاعران افغان وجود دارد، در مورد کارگران این کشور نیز وجود داشته باشد.
روزی میرسد که ایرانیها و افغانستانیها، برای هم اتباع بیگانه نیستند
سعید جلیلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران در این مراسم ، طی سخنانی گفت: این اولین ملاقات من با محمدکاظم کاظمی است؛ اما طی این سالها در مراودات دیپلوماتیک و سیاسی با چهرههای مطرح افغانستان کمتر ملاقاتی پیش آمده است که یادی از این شاعر نکرده باشیم. در ملاقات رئیس جمهور کرزی نیز بخشی از صحبت ما مربوط به اشعار او بود و همینطور در صحبتهایی که با سایر افراد در افغانستان ملاقات میکردیم، مطرح میشد اما باید دید چرا در این گفتوگوها ضرورت ایجاب میکرد تا از محمدکاظم کاظمی یادی کنیم. چیزی که در مناسبات دو کشور میتواند موجب پیشرفت باشد، سرمایههای مشترک آن ملتهاست. میراث مشترک، منافع و دغدغههای مشترک خیری است که در روابط دو ملت تاثیر فراوانی دارد.
خاطرهای از جلیلی در کابل: چه وقت دردهای مشترک ما تمام میشود
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام کشور ایران ادامه داد: ما با کشور افغانستان اشتراکات و دغدغههای مشابهی داریم، چیزی که در این میان جایش خالی بود، بیان دردها و اشتراکات این دو ملت بود. سال ۷۰ وقتی به خاطر مناسبات سیاسی به کشور افغانستان رفته بودم، در یکی از سرک های کابل مشغول قدمزدن بودم. آن هنگام لباس رسمی بر تن داشتم، یک نفر از بازار کابل با همین احساسهای مشترک مرا به آغوش کشید و با گریه بسیار گفت: چه وقت دردهای مشترک ما تمام میشود.
وی تصریح کرد: میان این دو ملت آرمانهای مشترکی وجود دارد و در این حالت شاعری پیدا میشود که با زبان هنر این آرمان ها و دغدغهها را بیان میکند. «من از سکوت شب سردتان خبر دارم/ شهید دادهام از دردتان خبر دارم» حرفی که مدتها میخواستیم بیان شود، توسط زبان بلیغ یک شاعر بیان شد. تعابیر به کار رفته در اشعار کاظمی فقط یک احساس مشترک نیست، بلکه از آرمانها و نگاههای مشترک میان دو ملت سخن میگوید. یکی از بهترین شعرهایی که به دل من نشسته است شعری بود که در رحلت امام خمینی سروده بود: «امشب خبر کنید تمام قبیله را...». چنین تعابیر و اشعاری دیگر احساس جدایی میان دو ملت نمیگذارد و تعابیری مانند «زنجیرهای سینهزنی را بیاورید» این عرصه را ارزشمند میکند.
جلیلی در ادامه سخنانش افزود: ابیات و اشعار کاظمی فقط توصیف شاعرانه و احساس نیست و سخنی نیست که فقط صناعات شعری را آشکار و بخواهد با الفاظ بازی کند. نکتهای که در میان اشعار کاظمی ارزشمند است، دردمندی، هوشمندی و انذارهای به موقع در مورد دغدغههای مشترک در میان دو ملت است. او ابیاتی دارد که نگاه هوشمندانهاش به وقایع سیاسی یک امت را نشان میدهد. اینکه شاعر بتواند بیان واقعیتی را به موقع تشخیص دهد و آن را به بهترین زبان بیان کند، بسیار ارزشمند است.
وی اظهار داشت: سهم دقیق یک شاعر و اندیشمند از ظرایف راه و آسیبهایی که میتواند در مسیر وجود داشته باشد نکات قابل توجهی است که در کاظمی وجود دارد. مگر ما از شعر و ادب چه انتظاری داریم جز اینکه یک درد و یک آرمان به خوبی بیان شده و موجب بصیرت و آگاهی شود. در دوران جنگ تحمیلی ما شهدای بسیاری دادیم یکی از انتظاراتی که از هنر و ادبیات موجود است، این است که بتوانیم یاد آن شهدا را در مراسمهای بزرگداشتشان گرامی بداریم. سرودههای کاظمی یکی از بهترین سرودههایی است که میتواند بیانگر خاطرات جنگ و شهدا باشد. «در آتش چنان سوخت بال و پرت را/که حتی ندیدیم خاکسترت را» چنین تعابیر ارزشمندی در میان سرودههای کاظمی موجود است.
جلیلی ادامه داد: یکی از مواردی که همیشه در مورد محمدکاظم کاظمی برایم جالب بود، سن کم این شاعر موقع سرودن برخی اشعار ارزشمند بود. کاظمی از لطف الهی، بصیرت و استعدادی بهرهمند است که توانسته است آن را به بهترین شکل نشان دهد. من وظیفه خود دانستم تا با شرکت در این مراسم به قدر بضاعت خویش از او تشکر کنم. با این نگاه مشترک بین امت اسلام و دو ملت ایران و افغانستان میتوانیم به سوی تمدن اسلامی که برای همه ما ارزشمند است با شتاب بهتر و بیشتری گام برداریم.
حدادعادل:شعر کاظمی، شعر اعتراض است و بغض در گلو شکسته یک ملت
غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ایران دیگر سخنران این مراسم بود که طی سخنانی گفت: در چهار دهه اخیر در میان دو کشور همسایه و همکیش تاریخی یعنی ایران و افغانستان تحولات شگرفی روی داده که از نظر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قابل توجه است. ارکان بسیاری از امور در این دو کشور زیرورو شد، غمها و شادیهای فراوانی پدید آمد، شاید بعدها تاریخنگاران مناسبات میان دو ملت ایران و افغانستان را از بعد از کودتای افغانستان و انقلاب اسلامی بنویسند و ابعاد مختلف تاثیرگذاری این تحولات را تشریح کنند. یکی از اتفاقاتی که در این چهار دهه افتاده مهاجرت جمع کثیری از خواهران و برادران افغانستانی به ایران بوده که خود داستان طولانی دارد و با تلخیها و شیرینیهای فراوان این مهاجرت هم در داخل ایران و هم در افغانستان آثار گوناگونی داشته است.
وجود کاظمی در ایران، به خودی خود یک پیام است
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران ادامه داد: یکی از برشهایی که میتوان به این واقعیت زد، تاثیر در زبان و ادبیات فارسی بوده و از این حیث مهاجرت افغانها به ایران قابل تجزیه و تحلیل است. ظهور شاعران متعدد در ایران و انتشار آثار نویسندگان و محققان متعدد که جزیی از ادب فارسی و سرمایه زبان فارسی است، از نتایج مهاجرتها محسوب میشود. از جمله کسانی که به عنوان یک شاعر برجسته در فرآیند این مهاجرت در ایران شناخته شده محمدکاظم کاظمی است. وجود او در ایران، به خودی خود یک پیام است. او با شعر خود به ما ایرانیها اعلام میکند که قلمرو زبان فارسی محدود به ایران نمیشود و شعر و زبان فارسی قلمرویی پهناورتر از ایران امروز دارد.
وی افزود: حضور کاظمی در ایران و اقدامات ارزنده او برای ما بسیار خوشایند است و اعتماد به نفس بیشتری به ما میدهد وقتی ما حس میکنیم که شاعری از دوردست به ایران آمده و با زبان فاخر و سلیسی به زبان فارسی شعر میسراید. این قوت زبانی ما را نشان میدهد که ما و همسایگان افغانستانی به آن زبان سخن میگوییم. علاوه بر این اشتراکات در زبان و ادبیات معرف اشتراکات فرهنگی و تاریخ طولانی مشترکی است که با مردم افغانستان داشتهایم. کاظمی زبان فاخر و استواری دارد در حالی که بنمایههای شعر خراسان در شعر او دیده میشود. وقتی شعر کاظمی را از افغانستان میخوانیم و میشنویم به یاد بزرگانی میافتیم که سرحلقه شاعران فارسیزبان در طول تاریخ بودهاند.
شعرش بوی کهنگی نمیدهد
حدادعادل در ادامه سخنانش اظهار داشت: زبان فارسی که امروز موظف به پاسداری از آن هستیم، رودی است که سرچشمه اولیه آن در سرزمینی بوده که کاظمیها به آن تعلق دارند و اصالت را به خوبی در کلام، شعر و نثر کاظمی میبینیم. در عین حال زبان و بیان کاظمی، زبان و بیان شاعر امروز است. یعنی شعر او بوی کهنگی نمیدهد. شعر امروز است اما ستونهای اصلی شعر او استوار بوده و از سبک خراسانی است که با بهرههایی از سبک عراقی و هندی پایدار مانده ولی زبانی بسیار صمیمانه دارد.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی شعر محمدکاظم کاظمی را شعر اعتراض دانست و گفت: شعر او شعر درد و رنج سرزمینی است که حداقل نزدیک به ۴۰ سال است دوران پرآشوبی را سپری میکند و هنوز هم این دوران سخت برای این ملت ادامه دارد. شعر کاظمی بغض در گلو شکسته یک ملت است؛ ما در دهههای پیش شاعران بزرگی از افغانستان مانند خلیلالله خلیلی را میشناسیم. امروز خوشحال هستیم که شاعر دیگری از تبار افغانستان، ایران را به عنوان وطن دوم خود اختیار کرده و حلقه وصلی میان زبان و ادب فارسی در ایران و افغانستان شده است.
فرهنگستان ادب به وجود کاظمی افتخار میکند
وی در ادامه سخنانش بیان کرد: کاظمی فقط یک شاعر نیست او زبانشناس و پژوهشگری است که به سرنوشت و سرگذشت زبان فارسی و قلمروهای فارسیزبانان توجهی عالمانه دارد. تحلیلهای او از زبان دری در افغانستان و فرصتها و تهدیدهایی که در راه این زبان موجود بوده است میان آثارش به چشم میخورد. او در کتاب «نقد بیدل» یک پژوهشگر سختکوش و با انضباط که گویی کار دیگری جز پژوهش ندارد، در کتاب «زبان فارسی» یک منضبط فکری که روند تحولات، فرصتها و تهدیدها را تشریح میکند و در میان شعرش شاعری موفق و مسلط ظاهر شده است. این شاخصهها توانسته کاظمی را در میان هم ردیفان خود برجسته کند. شعر او شعری انسانی و والاقدر است و کلامش در خدمت ملت و امت اسلامی به کار گرفته شده است.
حدادعادل گفت: فرهنگستان زبان و ادب فارسی به شاعری مانند کاظمی که عضو وابسته به این فرهنگستان است افتخار میکند، او با فرهنگستان همکاریهایی دارد و در شورای برونمرزی ما که با افغانستان مرتبط است شرکت میکند. من اطمینان دارم در آینده فارسیزبانان و ادیبان ایران و افغانستان از وجود فکر و قلم او استفادههای بیشتری میکنند.
صالحی: کاظمی؛ شاعری بیحاشیه و آرام است
سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران در این مراسم گفت: ما با کشور افغانستان اشتراکات بسیاری داریم. در چهار دهه اخیر فرهنگ و ادبیات ایران با تلاش شاعران و ادیبان افغانستان بارورتر شده است. سهمی که شاعران و ادیبان کشور افغانستان در این ۳ دهه گذشته در تاریخ ایران داشتهاند، همواره به عنوان یک دوره طلایی از اشتراکات و ارتباطات در تاریخ دو ملت باقی میماند.
وی در توضیح روند آشنایی خود را با محمدکاظم کاظمی گفت: من در اواخر دهه ۷۰ با کاظمی در مشهد آشنا شدم. به اعتبار خراسانی بودن دوستان مشترک بسیاری داشتیم که حلقه ارتباطی ما بودند. این افراد تکاپوی حقیقی کاظمی را نشان میدادند. کاظمی شاعری بیحاشیه و آرام است و همیشه بیآنکه به حاشیه بپردازد، به فعالیت خود در متن ادامه میدهد. او هم خوب شعر میسراید و هم اینکه خود را محدود به افق شاعری کرده است.
نامش در تاریخ فرهنگ ایران باقی خواهد ماند
معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران در ادامه سخنانش اظهار داشت: ترکیب سهگانه آموزش نسل جوان، پژوهشگری و شاعری بهویژه در حوزههای مغفول، در ذهن ما خاطرات بسیار خوبی را از محمدکاظم کاظمی ثبت کرده است. او از کسانی است که در تاریخ فرهنگ ایران نامش باقی خواهد ماند. تلاش پیگیر کاظمی همیشه با همسر مهربانی همراه بوده که در کنار مرد موفق زندگیاش حضور داشته و دارد. من به هر دوی این شاعران تبریک گفته و به پاسداشت اقدامات و زحمات کاظمی در عرصه زبان فارسی از او تشکر میکنم.
علیرضا قزوه، مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری، از دیگر سخنرانان این مراسم بود که طی سخنانی گفت: قبل از هر سخنی سلام آقای جعفریان و نظری را به همه شما و آقای کاظمی میرسانم. ما امروز برای پاسداشت شاعری از سرزمین افغانستان در کنار هم گرد آمدهایم و باید گفت افغانستان کشوری متمایل به شعر و فرهنگ است و محمدکاظم کاظمی از کسانی است که بیشترین خدمات را به این عرصه کرده و بیشترین نقدها را در این حوزه نوشته است.
قزوه: در حق تابش ظلم شده است
به گزارش آوا به نقل از تسنیم، قزوه طی سخنانی از شیوه برخورد با اهالی کشور افغانستان در ایران انتقاد کرد و در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به وضعیت نامساعد قنبرعلی تابش، شاعر و فرهیخته افغان، عنوان کرد: قنبرعلی تابش به چهرهای مظلوم تبدیل شده است. مسئولان باید هرچه زودتر تکلیفش را روشن کنند. در حق او ظلم شده است، چراکه به او گفتهاند باید برود، در صورتی که او دانشجو و علاقهمند به تحصیل است. تابش استعداهای ویژهای دارد و شاید روزی بتواند یکی از چهرههای سیاسی برتر کشور باشد. دوستان ما نادانسته با ایشان به ناملایمتی رفتار کردند.
مؤدب: کاظمی برکتی برای شعر فارسی است
در ادامه این مراسم، علیمحمد مودب، شاعر، طی سخنان کوتاهی محمدکاظم کاظمی را برکتی برای شعر فارسی خواند و شعری را برای تقدیر و تشکر از اقدامات ارزنده او قرائت کرد.
سرودهای از تابش: تا که مولاناست آهنگ زبان فارسی...
همچنین قنبرعلی تابش طی سخنان کوتاهی گفت: ما کار سختی در پیش داشتیم و باید ثابت میکردیم زبان فارسی و دری یکی است. وی سخنان خود را با غزلی با نام «زبان فارسی» و برای تقدیر از محمدکاظم کاظمی ختم کرد:
تا که مولانا است آهنگ زبان فارسی
شمس قد افراشت خواهد، سرفشان فارسی
از حدود چین و ماچین تا بخارا و ختن
روم و ری جغرافیای باستان فارسی
قندهار تو سمرقند است در رقص و سماع
بلخ، لاهور است در رنگینکمان فارسی
شهر نیشابور و غزنیناند بخشی از بهشت
می رسد تا عرش اعلا دودمان فارسی
دشت لیلی بوی ابراهیم ادهم میدهد
شهر شیخ مهنه، عشقآباد جان فارسی
بحر هند از موجها، یک صبحدم بیدل شکفت
تا که لب تر کرد از شیرینبیان فارسی
تو برای فال حافظ می کشی خط ونشان؟
هفت خط "تاجمحل" خط و نشان فارسی
رودکی، فردوسی و سعدی، سنایی و شهید:
یک قلم خورشید از یک کهکشان فارسی
کاشکی رخش از سمنگان شیهه¬ی دیگر کشد
کاش سهرابی دگر زاید زنان فارسی
کابل و کشمیر و شیراز و خجند و چین و روم
کاشکی احیا شود باز این جهان فارسی
بیات همسر کاظمی: کاظمی بال پرواز من بود
بیات، شاعر افغان و همسر محمدکاظم کاظمی در بخشی از این مراسم گفت: همراهیهای همسرم مانند بالی برای پرواز من بود. تجربه زندگی مشترک ما پر از خاطرات است و من به جرأت داعیهدار این هستم که تمام زندگی ما به گذشت و مهربانی سپری شده است. در سالهای اول زندگی، همسرم شعری از سیدحسن حسینی برایم خواند که مضمونش سادگی بود. فهمیدم منش خود او نیز در زندگی به همین گونه است. همچنین خاطرات ایام جوانی او در تربیت فرزندان کمک بسیاری به من کرده است.
مانند همه مهاجران دیگر در صف تمدید مدارک اقامت خود میایستد
وی ادامه داد: افراد وقتی میان مردم و اهالی سیاست شناخته میشوند، از طریق این شهرت سودجویی کرده و امکانات و تسهیلاتی را برای خود جمع میکنند، اما محمدکاظم کاظمی هیچگاه این کار را نکرد و مانند همه مهاجران دیگر در صف تمدید مدارک اقامت خود میایستد.
بیات در پایان سخنانش به شاخصههای ارزنده شعر محمدکاظم کاظمی اشاره کرد و افزود: پرداختن به درد مردم و دغدغهای که در عصر زمانی موجود است ا زجمله شاخصههایی است که همیشه در شعر او موج میزند؛ حتی شعری را که به مناسبت تولد فرزندم سرود با همین مضمون همراه بود.
به گزارش آوا، هشتمین شب شاعر با موضوع پاسداشت شاعر افغانستان، محمدکاظم کاظمی، روز سهشنبه هفدهم جدی/ دی با حضور سعید جلیلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدرضا آغاسی، آیتالله حائری شیرازی، حجتالاسلام سیدعبدالله حسینی، قنبرعلی تابش، محمد نور (سفیر کشورمان در ایران) و شاعرانی چون علیرضا قزوه، علیمحمد مودب، رضا اسماعیلی، اسماعیل امینی، کمال شفیعی، میلاد عرفانپور و جمع دیگری از شاعران نامآشنا برگزار شد.
محمد کاظم کاظمی در ادامه گفت: یکی از برکاتی که ما را در شعر و ادبیات ثابتقدم کرد و انگیزه بخشید تا در این عرصه کار کنیم این بود که بسیاری از شاعران ما با شاعران کشور ایران چنان الفتی یافته بودند که شاید این انس و الفت در میان دیگر اقوام کمتر حس میشد. این روابط شروع کننده تعامل سالم فرهنگی، رسانهای و ادبی میان اهالی دو کشور بود. گروهی از شاعران افغان و شاعرانی از ایران زمین به یکدیگر نزدیک شده و روابط بسیار صمیمانهای با هم برقرار کردند. امروز میبینیم هر کدام از این شاعران که در نهادهای فرهنگی ایران متولی هستند نقش مثبتی برای تصویرگری چهره دیگری از افغانها دارند.
کاش روزی برسد که همدیگر را هموطنان فرهنگی یک میهن بدانیم
کاظمی افزود: وقتی یک شاعر افغان میخواهد از محیط مهاجرت خود به کشورش بازگردد، چند ارگان ایرانی برای او مراسم تودیع برگزار میکنند و این تصویر دیگری بود که به برکت اشتراکات و روابط میان دو ملت ایجاد شد. ای کاش بتوانیم به این افق نگاه کنیم که روزی برسد که دیگر برای هم اتباع بیگانه نباشیم و همدیگر را هموطنان فرهنگی یک میهن بدانیم؛ هموطنانی که شمشیر دشمن ما را از هم جدا کرده است.
این شاعر برجسته کشورمان عنوان کرد: ما دارای علقههای محکمی هستیم و اشتراکات دیرینه و ارزشمند بسیاری داریم و میتوانیم با نگاه مثبتتری از نسلهای قبل به روند پیشرفت خود در عرصه شعر ادامه دهیم و اگر توفیقی در این راستا حاصل میشود، آن را از ثمرات اشتراکات میان دو ملت بدانیم. جلسه امروز را باید به فال نیک گرفت و امیدوارم روز بهروز همدلیهای قدیم را بیشتر بیابیم و رنج دیرپایی که بسیار از مردم افغان حس کردند کاهش یابد.
به کارگر افغانستان نیز مانند شاعر افغانستان نگاه کنید
کاظمی بیان کرد: برخی میگویند باید به قنبرعلی تابش در این کشور نگاه ویژهای شود. من بر این عقیده نیستم که جمهوری اسلامی باید نسبت به اهالی ادب افغانستان نگاه ویژهای داشته باشد، بلکه معتقدم این نگاه باید در تمام سطوح تسری یابد. این نگاه که عدهای را گلچین کنیم و بگوییم تسهیلات ویژهای برای این گروه قائل باشیم، درست نیست.
وی در پایان سخنانش گفت: یک بار ما به گناباد رفته بودیم. قناتی در آنجا وجود داشت که آبش کم شده بود. هیچ یک از مقنیهای کارکشته ایرانی جرأت نمیکردند به عمق بسیار زیاد این قنات بروند، اما چاهکنان افغانی به داخل آن رفته و ۲۰ درصد به آب قنات افزودند. این مایه حیات به وسیله چاهکنان افغانستانی به مردم ایران هدیه شد. امیدوارم نگاهی که نسبت به شاعران افغان وجود دارد، در مورد کارگران این کشور نیز وجود داشته باشد.
روزی میرسد که ایرانیها و افغانستانیها، برای هم اتباع بیگانه نیستند
سعید جلیلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران در این مراسم ، طی سخنانی گفت: این اولین ملاقات من با محمدکاظم کاظمی است؛ اما طی این سالها در مراودات دیپلوماتیک و سیاسی با چهرههای مطرح افغانستان کمتر ملاقاتی پیش آمده است که یادی از این شاعر نکرده باشیم. در ملاقات رئیس جمهور کرزی نیز بخشی از صحبت ما مربوط به اشعار او بود و همینطور در صحبتهایی که با سایر افراد در افغانستان ملاقات میکردیم، مطرح میشد اما باید دید چرا در این گفتوگوها ضرورت ایجاب میکرد تا از محمدکاظم کاظمی یادی کنیم. چیزی که در مناسبات دو کشور میتواند موجب پیشرفت باشد، سرمایههای مشترک آن ملتهاست. میراث مشترک، منافع و دغدغههای مشترک خیری است که در روابط دو ملت تاثیر فراوانی دارد.
خاطرهای از جلیلی در کابل: چه وقت دردهای مشترک ما تمام میشود
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام کشور ایران ادامه داد: ما با کشور افغانستان اشتراکات و دغدغههای مشابهی داریم، چیزی که در این میان جایش خالی بود، بیان دردها و اشتراکات این دو ملت بود. سال ۷۰ وقتی به خاطر مناسبات سیاسی به کشور افغانستان رفته بودم، در یکی از سرک های کابل مشغول قدمزدن بودم. آن هنگام لباس رسمی بر تن داشتم، یک نفر از بازار کابل با همین احساسهای مشترک مرا به آغوش کشید و با گریه بسیار گفت: چه وقت دردهای مشترک ما تمام میشود.
وی تصریح کرد: میان این دو ملت آرمانهای مشترکی وجود دارد و در این حالت شاعری پیدا میشود که با زبان هنر این آرمان ها و دغدغهها را بیان میکند. «من از سکوت شب سردتان خبر دارم/ شهید دادهام از دردتان خبر دارم» حرفی که مدتها میخواستیم بیان شود، توسط زبان بلیغ یک شاعر بیان شد. تعابیر به کار رفته در اشعار کاظمی فقط یک احساس مشترک نیست، بلکه از آرمانها و نگاههای مشترک میان دو ملت سخن میگوید. یکی از بهترین شعرهایی که به دل من نشسته است شعری بود که در رحلت امام خمینی سروده بود: «امشب خبر کنید تمام قبیله را...». چنین تعابیر و اشعاری دیگر احساس جدایی میان دو ملت نمیگذارد و تعابیری مانند «زنجیرهای سینهزنی را بیاورید» این عرصه را ارزشمند میکند.
جلیلی در ادامه سخنانش افزود: ابیات و اشعار کاظمی فقط توصیف شاعرانه و احساس نیست و سخنی نیست که فقط صناعات شعری را آشکار و بخواهد با الفاظ بازی کند. نکتهای که در میان اشعار کاظمی ارزشمند است، دردمندی، هوشمندی و انذارهای به موقع در مورد دغدغههای مشترک در میان دو ملت است. او ابیاتی دارد که نگاه هوشمندانهاش به وقایع سیاسی یک امت را نشان میدهد. اینکه شاعر بتواند بیان واقعیتی را به موقع تشخیص دهد و آن را به بهترین زبان بیان کند، بسیار ارزشمند است.
وی اظهار داشت: سهم دقیق یک شاعر و اندیشمند از ظرایف راه و آسیبهایی که میتواند در مسیر وجود داشته باشد نکات قابل توجهی است که در کاظمی وجود دارد. مگر ما از شعر و ادب چه انتظاری داریم جز اینکه یک درد و یک آرمان به خوبی بیان شده و موجب بصیرت و آگاهی شود. در دوران جنگ تحمیلی ما شهدای بسیاری دادیم یکی از انتظاراتی که از هنر و ادبیات موجود است، این است که بتوانیم یاد آن شهدا را در مراسمهای بزرگداشتشان گرامی بداریم. سرودههای کاظمی یکی از بهترین سرودههایی است که میتواند بیانگر خاطرات جنگ و شهدا باشد. «در آتش چنان سوخت بال و پرت را/که حتی ندیدیم خاکسترت را» چنین تعابیر ارزشمندی در میان سرودههای کاظمی موجود است.
جلیلی ادامه داد: یکی از مواردی که همیشه در مورد محمدکاظم کاظمی برایم جالب بود، سن کم این شاعر موقع سرودن برخی اشعار ارزشمند بود. کاظمی از لطف الهی، بصیرت و استعدادی بهرهمند است که توانسته است آن را به بهترین شکل نشان دهد. من وظیفه خود دانستم تا با شرکت در این مراسم به قدر بضاعت خویش از او تشکر کنم. با این نگاه مشترک بین امت اسلام و دو ملت ایران و افغانستان میتوانیم به سوی تمدن اسلامی که برای همه ما ارزشمند است با شتاب بهتر و بیشتری گام برداریم.
حدادعادل:شعر کاظمی، شعر اعتراض است و بغض در گلو شکسته یک ملت
غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ایران دیگر سخنران این مراسم بود که طی سخنانی گفت: در چهار دهه اخیر در میان دو کشور همسایه و همکیش تاریخی یعنی ایران و افغانستان تحولات شگرفی روی داده که از نظر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قابل توجه است. ارکان بسیاری از امور در این دو کشور زیرورو شد، غمها و شادیهای فراوانی پدید آمد، شاید بعدها تاریخنگاران مناسبات میان دو ملت ایران و افغانستان را از بعد از کودتای افغانستان و انقلاب اسلامی بنویسند و ابعاد مختلف تاثیرگذاری این تحولات را تشریح کنند. یکی از اتفاقاتی که در این چهار دهه افتاده مهاجرت جمع کثیری از خواهران و برادران افغانستانی به ایران بوده که خود داستان طولانی دارد و با تلخیها و شیرینیهای فراوان این مهاجرت هم در داخل ایران و هم در افغانستان آثار گوناگونی داشته است.
وجود کاظمی در ایران، به خودی خود یک پیام است
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران ادامه داد: یکی از برشهایی که میتوان به این واقعیت زد، تاثیر در زبان و ادبیات فارسی بوده و از این حیث مهاجرت افغانها به ایران قابل تجزیه و تحلیل است. ظهور شاعران متعدد در ایران و انتشار آثار نویسندگان و محققان متعدد که جزیی از ادب فارسی و سرمایه زبان فارسی است، از نتایج مهاجرتها محسوب میشود. از جمله کسانی که به عنوان یک شاعر برجسته در فرآیند این مهاجرت در ایران شناخته شده محمدکاظم کاظمی است. وجود او در ایران، به خودی خود یک پیام است. او با شعر خود به ما ایرانیها اعلام میکند که قلمرو زبان فارسی محدود به ایران نمیشود و شعر و زبان فارسی قلمرویی پهناورتر از ایران امروز دارد.
وی افزود: حضور کاظمی در ایران و اقدامات ارزنده او برای ما بسیار خوشایند است و اعتماد به نفس بیشتری به ما میدهد وقتی ما حس میکنیم که شاعری از دوردست به ایران آمده و با زبان فاخر و سلیسی به زبان فارسی شعر میسراید. این قوت زبانی ما را نشان میدهد که ما و همسایگان افغانستانی به آن زبان سخن میگوییم. علاوه بر این اشتراکات در زبان و ادبیات معرف اشتراکات فرهنگی و تاریخ طولانی مشترکی است که با مردم افغانستان داشتهایم. کاظمی زبان فاخر و استواری دارد در حالی که بنمایههای شعر خراسان در شعر او دیده میشود. وقتی شعر کاظمی را از افغانستان میخوانیم و میشنویم به یاد بزرگانی میافتیم که سرحلقه شاعران فارسیزبان در طول تاریخ بودهاند.
شعرش بوی کهنگی نمیدهد
حدادعادل در ادامه سخنانش اظهار داشت: زبان فارسی که امروز موظف به پاسداری از آن هستیم، رودی است که سرچشمه اولیه آن در سرزمینی بوده که کاظمیها به آن تعلق دارند و اصالت را به خوبی در کلام، شعر و نثر کاظمی میبینیم. در عین حال زبان و بیان کاظمی، زبان و بیان شاعر امروز است. یعنی شعر او بوی کهنگی نمیدهد. شعر امروز است اما ستونهای اصلی شعر او استوار بوده و از سبک خراسانی است که با بهرههایی از سبک عراقی و هندی پایدار مانده ولی زبانی بسیار صمیمانه دارد.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی شعر محمدکاظم کاظمی را شعر اعتراض دانست و گفت: شعر او شعر درد و رنج سرزمینی است که حداقل نزدیک به ۴۰ سال است دوران پرآشوبی را سپری میکند و هنوز هم این دوران سخت برای این ملت ادامه دارد. شعر کاظمی بغض در گلو شکسته یک ملت است؛ ما در دهههای پیش شاعران بزرگی از افغانستان مانند خلیلالله خلیلی را میشناسیم. امروز خوشحال هستیم که شاعر دیگری از تبار افغانستان، ایران را به عنوان وطن دوم خود اختیار کرده و حلقه وصلی میان زبان و ادب فارسی در ایران و افغانستان شده است.
فرهنگستان ادب به وجود کاظمی افتخار میکند
وی در ادامه سخنانش بیان کرد: کاظمی فقط یک شاعر نیست او زبانشناس و پژوهشگری است که به سرنوشت و سرگذشت زبان فارسی و قلمروهای فارسیزبانان توجهی عالمانه دارد. تحلیلهای او از زبان دری در افغانستان و فرصتها و تهدیدهایی که در راه این زبان موجود بوده است میان آثارش به چشم میخورد. او در کتاب «نقد بیدل» یک پژوهشگر سختکوش و با انضباط که گویی کار دیگری جز پژوهش ندارد، در کتاب «زبان فارسی» یک منضبط فکری که روند تحولات، فرصتها و تهدیدها را تشریح میکند و در میان شعرش شاعری موفق و مسلط ظاهر شده است. این شاخصهها توانسته کاظمی را در میان هم ردیفان خود برجسته کند. شعر او شعری انسانی و والاقدر است و کلامش در خدمت ملت و امت اسلامی به کار گرفته شده است.
حدادعادل گفت: فرهنگستان زبان و ادب فارسی به شاعری مانند کاظمی که عضو وابسته به این فرهنگستان است افتخار میکند، او با فرهنگستان همکاریهایی دارد و در شورای برونمرزی ما که با افغانستان مرتبط است شرکت میکند. من اطمینان دارم در آینده فارسیزبانان و ادیبان ایران و افغانستان از وجود فکر و قلم او استفادههای بیشتری میکنند.
صالحی: کاظمی؛ شاعری بیحاشیه و آرام است
سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران در این مراسم گفت: ما با کشور افغانستان اشتراکات بسیاری داریم. در چهار دهه اخیر فرهنگ و ادبیات ایران با تلاش شاعران و ادیبان افغانستان بارورتر شده است. سهمی که شاعران و ادیبان کشور افغانستان در این ۳ دهه گذشته در تاریخ ایران داشتهاند، همواره به عنوان یک دوره طلایی از اشتراکات و ارتباطات در تاریخ دو ملت باقی میماند.
وی در توضیح روند آشنایی خود را با محمدکاظم کاظمی گفت: من در اواخر دهه ۷۰ با کاظمی در مشهد آشنا شدم. به اعتبار خراسانی بودن دوستان مشترک بسیاری داشتیم که حلقه ارتباطی ما بودند. این افراد تکاپوی حقیقی کاظمی را نشان میدادند. کاظمی شاعری بیحاشیه و آرام است و همیشه بیآنکه به حاشیه بپردازد، به فعالیت خود در متن ادامه میدهد. او هم خوب شعر میسراید و هم اینکه خود را محدود به افق شاعری کرده است.
نامش در تاریخ فرهنگ ایران باقی خواهد ماند
معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران در ادامه سخنانش اظهار داشت: ترکیب سهگانه آموزش نسل جوان، پژوهشگری و شاعری بهویژه در حوزههای مغفول، در ذهن ما خاطرات بسیار خوبی را از محمدکاظم کاظمی ثبت کرده است. او از کسانی است که در تاریخ فرهنگ ایران نامش باقی خواهد ماند. تلاش پیگیر کاظمی همیشه با همسر مهربانی همراه بوده که در کنار مرد موفق زندگیاش حضور داشته و دارد. من به هر دوی این شاعران تبریک گفته و به پاسداشت اقدامات و زحمات کاظمی در عرصه زبان فارسی از او تشکر میکنم.
علیرضا قزوه، مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری، از دیگر سخنرانان این مراسم بود که طی سخنانی گفت: قبل از هر سخنی سلام آقای جعفریان و نظری را به همه شما و آقای کاظمی میرسانم. ما امروز برای پاسداشت شاعری از سرزمین افغانستان در کنار هم گرد آمدهایم و باید گفت افغانستان کشوری متمایل به شعر و فرهنگ است و محمدکاظم کاظمی از کسانی است که بیشترین خدمات را به این عرصه کرده و بیشترین نقدها را در این حوزه نوشته است.
قزوه: در حق تابش ظلم شده است
به گزارش آوا به نقل از تسنیم، قزوه طی سخنانی از شیوه برخورد با اهالی کشور افغانستان در ایران انتقاد کرد و در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به وضعیت نامساعد قنبرعلی تابش، شاعر و فرهیخته افغان، عنوان کرد: قنبرعلی تابش به چهرهای مظلوم تبدیل شده است. مسئولان باید هرچه زودتر تکلیفش را روشن کنند. در حق او ظلم شده است، چراکه به او گفتهاند باید برود، در صورتی که او دانشجو و علاقهمند به تحصیل است. تابش استعداهای ویژهای دارد و شاید روزی بتواند یکی از چهرههای سیاسی برتر کشور باشد. دوستان ما نادانسته با ایشان به ناملایمتی رفتار کردند.
مؤدب: کاظمی برکتی برای شعر فارسی است
در ادامه این مراسم، علیمحمد مودب، شاعر، طی سخنان کوتاهی محمدکاظم کاظمی را برکتی برای شعر فارسی خواند و شعری را برای تقدیر و تشکر از اقدامات ارزنده او قرائت کرد.
سرودهای از تابش: تا که مولاناست آهنگ زبان فارسی...
همچنین قنبرعلی تابش طی سخنان کوتاهی گفت: ما کار سختی در پیش داشتیم و باید ثابت میکردیم زبان فارسی و دری یکی است. وی سخنان خود را با غزلی با نام «زبان فارسی» و برای تقدیر از محمدکاظم کاظمی ختم کرد:
تا که مولانا است آهنگ زبان فارسی
شمس قد افراشت خواهد، سرفشان فارسی
از حدود چین و ماچین تا بخارا و ختن
روم و ری جغرافیای باستان فارسی
قندهار تو سمرقند است در رقص و سماع
بلخ، لاهور است در رنگینکمان فارسی
شهر نیشابور و غزنیناند بخشی از بهشت
می رسد تا عرش اعلا دودمان فارسی
دشت لیلی بوی ابراهیم ادهم میدهد
شهر شیخ مهنه، عشقآباد جان فارسی
بحر هند از موجها، یک صبحدم بیدل شکفت
تا که لب تر کرد از شیرینبیان فارسی
تو برای فال حافظ می کشی خط ونشان؟
هفت خط "تاجمحل" خط و نشان فارسی
رودکی، فردوسی و سعدی، سنایی و شهید:
یک قلم خورشید از یک کهکشان فارسی
کاشکی رخش از سمنگان شیهه¬ی دیگر کشد
کاش سهرابی دگر زاید زنان فارسی
کابل و کشمیر و شیراز و خجند و چین و روم
کاشکی احیا شود باز این جهان فارسی
بیات همسر کاظمی: کاظمی بال پرواز من بود
بیات، شاعر افغان و همسر محمدکاظم کاظمی در بخشی از این مراسم گفت: همراهیهای همسرم مانند بالی برای پرواز من بود. تجربه زندگی مشترک ما پر از خاطرات است و من به جرأت داعیهدار این هستم که تمام زندگی ما به گذشت و مهربانی سپری شده است. در سالهای اول زندگی، همسرم شعری از سیدحسن حسینی برایم خواند که مضمونش سادگی بود. فهمیدم منش خود او نیز در زندگی به همین گونه است. همچنین خاطرات ایام جوانی او در تربیت فرزندان کمک بسیاری به من کرده است.
مانند همه مهاجران دیگر در صف تمدید مدارک اقامت خود میایستد
وی ادامه داد: افراد وقتی میان مردم و اهالی سیاست شناخته میشوند، از طریق این شهرت سودجویی کرده و امکانات و تسهیلاتی را برای خود جمع میکنند، اما محمدکاظم کاظمی هیچگاه این کار را نکرد و مانند همه مهاجران دیگر در صف تمدید مدارک اقامت خود میایستد.
بیات در پایان سخنانش به شاخصههای ارزنده شعر محمدکاظم کاظمی اشاره کرد و افزود: پرداختن به درد مردم و دغدغهای که در عصر زمانی موجود است ا زجمله شاخصههایی است که همیشه در شعر او موج میزند؛ حتی شعری را که به مناسبت تولد فرزندم سرود با همین مضمون همراه بود.