غلامعلی حدادعادل، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در نشست «محفل فرهنگ تاریخی و توریستی غزنی» گفت: غزنی زادگاه افرادی است که تاثیر بسیاری بر فرهنگ و تاریخ زبان و ادب پارسی گذاشتند. غزنویان نیز که در تاریخ بر فرهنگ این مرزوبوم اثرگذار بودند به این شهر نسبت داده شدهاند. شعر شاهنامه و تاریخ بیهقی به این دوران از تاریخ تعلق دارند.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) نشست «محفل فرهنگ تاریخی و توریستی غزنی»، پایتخت فرهنگی جهان اسلام با سید مخدوم رهین؛ وزیر فرهنگ و اطلاعات افغانستان، سیدمحمد حسینی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، غلامعلی حدادعادل، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران، نصیر احمد نور، سفیر کشورمان در ایران و جمعی از مقامات و هنرمندان افغانستان، پنجشنبه (۱۹ ثور) در سالن سرای اهل قلم بینالملل بیستوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
سید مخدوم رهین وزیر اطلاعات و فرهنگ کشور در این نشست با بیان اینکه نمایشگاه کتاب برای اهل مطالعه دلپذیرترین نقطه در شهر است، گفت: غزنی برخلاف دیگر شهرها مانند سمرقند، بغداد یا دمشق که بهعنوان پایتخت انتخاب شدهاند، شهری است که کامل تخریب شده و در طول تاریخ بسیار قتلعام و خونریزی بهخود دیده است. غزنی هر چه داشت در این جنگها از دست داد. پرستشگاه شاهبهار که از پیش از اسلام بهجای مانده بود ویران شده و بسیاری دیگر از آثار این شهر با خاک یکسان شدهاند. محمدظاهرشاه تلاش کرد با استخدام باستانشناسان، برخی از آثار تمدن بودایی را از دل خاک بیرون آورد که بعد از وی به دست طالبان ویران شدند.
وی ادامه داد: هجوم مغول ها و پس از آن انگلیس در قرن ۱۹، باعث خرابی و تفرقه بسیاری میان مردم افغانستان شد. بههر حال برای گرامیداشت این شهر، ماه قوس در غزنی مراسمی برپا خواهد شد. دیدار از غزنی هم غمانگیز و هم عبرتآمیز است و حکایتهای بسیاری دارد.
غلامعلی حدادعادل عضو مجلس شورای اسلامی ایران نیز که یکی از مهمان های ویژه ی این نشست بود، بیان کرد: در تاریخ ایران و ادبیات و زبان فارسی چند شهر از اهمیت بسیاری برخوردارند و هنگامی که تاریخ و ادبیات فارسی را مینویسیم غزنی را نمیتوان فراموش کرد. غزنی آنقدر بزرگ است که سلسله غزنویان منسوب به این شهر است و سلاطین این دوره تاثیر بسیاری بر زبان و ادبیات پارسی گذاشتند. شعر شاهنامه و تاریخ بیهقی متعلق به این دوران از تاریخند. شخصیت بزرگی مانند سنایی در این شهر زاده شده و مولانا خود را وامدار وی میداند.
رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران با خواندن بیتی از مولانا گفت: (عطار روح بود و سنایی دو چشم او / ما از پی سنایی و عطار آمدیم) هنگامیکه آثار مولانا را میخوانیم، هیچ شاعری گرانقدرتر از سنایی نمیبینیم. مولانا در بلخ و قونیه بر سر سفره اندیشههای سنایی غزنوی نشسته بود.
حدادعادل اظهار کرد: انتخاب غزنی بهعنوان پایتخت جهان اسلام کاری شایسته بود و ایران نیز تلاش کرده تا به وظیفه فرهنگی نسبت به این شهر عمل کند. بههمین منظور همایشی بینالمللی در ماه میزان/مهرماه با نام «غزنی و زبان و ادب پارسی» با همکاری استادانی مانند محمد سرور مولایی، محمدکاظم کاظمی از اعضای وابسته فرهنگستان از افغانستان و تاجیکستان، با مسوولیت سیدمحمد دبیرمقدم برگزار میشود.
وی ادامه داد: شهرهای بزرگ، مانند آدمهای بزرگ، همیشه در خطرند. هنگام هجوم دشمن به یک کشور همیشه افراد بزرگ تهدید میشوند و در معرض خطر قرار میگیرند. همین امر را میتوان دلیلی بر عظمت غزنی دانست و علت ویرانی آن را در هجوم غارتگران تاریخی عنوان کرد.
حدادعادل افزود: براساس اشارههای وزیر اطلاعات و فرهنگ افغانستان ویرانگریها و بیفرهنگیهایی از سوی طالبان رخ داده و مجسمهای مانند بامیان یا مجسمه شاهبهار در غزنی تخریب شده است و امروزه همچنان این اتفاقات رخ میدهد. در روزهای اخیر در سوریه، القاعده دست به تخریب مقبره تاریخی «هجر بن عدی» زده که ۱۴۰۰ سال قدمت دارد و از صحابی بزرگ پیامبر بهشمار میرود و این عمل با پشتیبانی امریکاییها اتفاق افتاده است.
رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در پایان سخنانش گفت: تکیه بر فرهنگ مشترک تنها راه برای حفظ و نگهداری فرهنگ و تمدن اسلامی است. ایران، افغانستان و تاجیکستان باید غمخوار یکدیگر باشند و برای حیات فرهنگ مشترک در بستر اعتقاد اسلامی تلاش کنند.
در این نشست نصیر احمد نور سفیر کشورمان در ایران گفت: گرامیداشت غزنی، گرامیداشت علم و دانش و نقش پرافتخار این شهر در تمدن اسلامی، گرامیداشت سامانیان، بخارا و سمرقند است. افرادی که با ساختن فرهنگ و زنده نگه داشتن فرهنگ غزنی آن را به نسلهای بعدی، سلجوقیان، تیموریان و بابریان سپردند. غزنی در قلب افغانستان قرار دارد و افغانستان در قلب آسیا واقع شده و بیش از سه دهه مورد هجوم قرار گرفته است. در دو دهه اخیر اتهامهایی مبنیبر تمدنستیزی، فرهنگستیزی و تحجرگرایی به مردمان این شهر وارد میکنند که ثمره تفکری اشتباه درباره این منطقه است.
سفیرکشورمان در ایران افزود: برای شناخت افغانستان اصیل باید به تاریخ غزنی و غزنویان نگاه کرد. غزنی به شهر هزار مدرسه مشهور بود و مرکز علم و دانش و پژوهش بهشمار میرفت. هنگامی که سلطان محمود به شاهی رسید بتهای بسیاری را شکست اما به مجسمههای بامیان آسیبی نرساند که نشان از اهمیت آنها داشت و تخریب مجسمه بامیان بهدست طالبان در آن دوران ارتباطی به فرهنگ و اصالت مردم افغانستان ندارد.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) نشست «محفل فرهنگ تاریخی و توریستی غزنی»، پایتخت فرهنگی جهان اسلام با سید مخدوم رهین؛ وزیر فرهنگ و اطلاعات افغانستان، سیدمحمد حسینی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، غلامعلی حدادعادل، رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران، نصیر احمد نور، سفیر کشورمان در ایران و جمعی از مقامات و هنرمندان افغانستان، پنجشنبه (۱۹ ثور) در سالن سرای اهل قلم بینالملل بیستوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
سید مخدوم رهین وزیر اطلاعات و فرهنگ کشور در این نشست با بیان اینکه نمایشگاه کتاب برای اهل مطالعه دلپذیرترین نقطه در شهر است، گفت: غزنی برخلاف دیگر شهرها مانند سمرقند، بغداد یا دمشق که بهعنوان پایتخت انتخاب شدهاند، شهری است که کامل تخریب شده و در طول تاریخ بسیار قتلعام و خونریزی بهخود دیده است. غزنی هر چه داشت در این جنگها از دست داد. پرستشگاه شاهبهار که از پیش از اسلام بهجای مانده بود ویران شده و بسیاری دیگر از آثار این شهر با خاک یکسان شدهاند. محمدظاهرشاه تلاش کرد با استخدام باستانشناسان، برخی از آثار تمدن بودایی را از دل خاک بیرون آورد که بعد از وی به دست طالبان ویران شدند.
وی ادامه داد: هجوم مغول ها و پس از آن انگلیس در قرن ۱۹، باعث خرابی و تفرقه بسیاری میان مردم افغانستان شد. بههر حال برای گرامیداشت این شهر، ماه قوس در غزنی مراسمی برپا خواهد شد. دیدار از غزنی هم غمانگیز و هم عبرتآمیز است و حکایتهای بسیاری دارد.
غلامعلی حدادعادل عضو مجلس شورای اسلامی ایران نیز که یکی از مهمان های ویژه ی این نشست بود، بیان کرد: در تاریخ ایران و ادبیات و زبان فارسی چند شهر از اهمیت بسیاری برخوردارند و هنگامی که تاریخ و ادبیات فارسی را مینویسیم غزنی را نمیتوان فراموش کرد. غزنی آنقدر بزرگ است که سلسله غزنویان منسوب به این شهر است و سلاطین این دوره تاثیر بسیاری بر زبان و ادبیات پارسی گذاشتند. شعر شاهنامه و تاریخ بیهقی متعلق به این دوران از تاریخند. شخصیت بزرگی مانند سنایی در این شهر زاده شده و مولانا خود را وامدار وی میداند.
رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران با خواندن بیتی از مولانا گفت: (عطار روح بود و سنایی دو چشم او / ما از پی سنایی و عطار آمدیم) هنگامیکه آثار مولانا را میخوانیم، هیچ شاعری گرانقدرتر از سنایی نمیبینیم. مولانا در بلخ و قونیه بر سر سفره اندیشههای سنایی غزنوی نشسته بود.
حدادعادل اظهار کرد: انتخاب غزنی بهعنوان پایتخت جهان اسلام کاری شایسته بود و ایران نیز تلاش کرده تا به وظیفه فرهنگی نسبت به این شهر عمل کند. بههمین منظور همایشی بینالمللی در ماه میزان/مهرماه با نام «غزنی و زبان و ادب پارسی» با همکاری استادانی مانند محمد سرور مولایی، محمدکاظم کاظمی از اعضای وابسته فرهنگستان از افغانستان و تاجیکستان، با مسوولیت سیدمحمد دبیرمقدم برگزار میشود.
وی ادامه داد: شهرهای بزرگ، مانند آدمهای بزرگ، همیشه در خطرند. هنگام هجوم دشمن به یک کشور همیشه افراد بزرگ تهدید میشوند و در معرض خطر قرار میگیرند. همین امر را میتوان دلیلی بر عظمت غزنی دانست و علت ویرانی آن را در هجوم غارتگران تاریخی عنوان کرد.
حدادعادل افزود: براساس اشارههای وزیر اطلاعات و فرهنگ افغانستان ویرانگریها و بیفرهنگیهایی از سوی طالبان رخ داده و مجسمهای مانند بامیان یا مجسمه شاهبهار در غزنی تخریب شده است و امروزه همچنان این اتفاقات رخ میدهد. در روزهای اخیر در سوریه، القاعده دست به تخریب مقبره تاریخی «هجر بن عدی» زده که ۱۴۰۰ سال قدمت دارد و از صحابی بزرگ پیامبر بهشمار میرود و این عمل با پشتیبانی امریکاییها اتفاق افتاده است.
رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در پایان سخنانش گفت: تکیه بر فرهنگ مشترک تنها راه برای حفظ و نگهداری فرهنگ و تمدن اسلامی است. ایران، افغانستان و تاجیکستان باید غمخوار یکدیگر باشند و برای حیات فرهنگ مشترک در بستر اعتقاد اسلامی تلاش کنند.
در این نشست نصیر احمد نور سفیر کشورمان در ایران گفت: گرامیداشت غزنی، گرامیداشت علم و دانش و نقش پرافتخار این شهر در تمدن اسلامی، گرامیداشت سامانیان، بخارا و سمرقند است. افرادی که با ساختن فرهنگ و زنده نگه داشتن فرهنگ غزنی آن را به نسلهای بعدی، سلجوقیان، تیموریان و بابریان سپردند. غزنی در قلب افغانستان قرار دارد و افغانستان در قلب آسیا واقع شده و بیش از سه دهه مورد هجوم قرار گرفته است. در دو دهه اخیر اتهامهایی مبنیبر تمدنستیزی، فرهنگستیزی و تحجرگرایی به مردمان این شهر وارد میکنند که ثمره تفکری اشتباه درباره این منطقه است.
سفیرکشورمان در ایران افزود: برای شناخت افغانستان اصیل باید به تاریخ غزنی و غزنویان نگاه کرد. غزنی به شهر هزار مدرسه مشهور بود و مرکز علم و دانش و پژوهش بهشمار میرفت. هنگامی که سلطان محمود به شاهی رسید بتهای بسیاری را شکست اما به مجسمههای بامیان آسیبی نرساند که نشان از اهمیت آنها داشت و تخریب مجسمه بامیان بهدست طالبان در آن دوران ارتباطی به فرهنگ و اصالت مردم افغانستان ندارد.