با وقوع حمله انتحاری اخیر در سمنگان و کشته شدن احمدخان سمنگانی؛ نماینده مجلس، عضو ارشد ائتلاف ملی و معاون جنبش ملی اسلامی افغانستان به شمول رییس امنیت سمنگان و تعدادی دیگر از مهمانان عروسی دختر آقای سمنگانی، نگرانی ها از احتمال کشیده شدن دامنه ناامنی ها به شمال کشور بار دیگر افزایش یافته است.
اگرچه این نخستین بار نیست که در شمال کشور، حملات خونبار انتحاری به وقوع می پیوندد و از میان چهره های سرشناس قومی و ملی، قربانی می گیرد؛ اما با ترور احمد خان سمنگانی، اما و اگرها در خصوص احتمال کشیده شدن موج ناامنی ها به حوزه شمال کشور، افزایش یافت و حلقات گوناگون سیاسی و امنیتی در خصوص این امر، ابراز نگرانی کردند.
به دنبال ترور نماینده مجلس و شماری دیگر از چهره های امنیتی و جهادی در سمنگان، نیروهای امنیتی یک عملیات تصفیهای را در آن ولایت راه اندازی کردند؛ اما این، درست به معنای علاج واقعه بعد از وقوع بود و عملا نمی تواند به معنای برخورد به موقع با تهدیدهای بالفعل تلقی شود.
از سوی دیگر راه اندازی این عملیات نشان می دهد که در شمال کشور نیز پتانسیل ها و زمینه هایی برای فعالیت های تروریستی و شورشگرانه وجود داشته؛ اما بنا به هر دلیلی، از دید دستگاه های امنیتی کشور پوشیده مانده است و این امر، به جای آنکه از حجم و میزان نگرانی های موجود در این زمینه بکاهد، آن را تشدید و تقویت می کند.
همچنین راه اندازی عملیات بعد از وقوع حمله انتحاری اخیر در سمنگان، به معنای آن است که با وجود وقوع چندین رویداد خونین دیگر از این دست در این حوزه، تاکنون نفوذ مخالفان به شمال، هرگز از سوی نیروهای امنیتی جدی گرفته نشده است.
این در حالی است که رییس جمهور کرزی، مدت ها قبل از وقوع چنین وقایعی، از فراز و فرود هلیکوپترهای ناشناسی سخن رانده بود که به گفته وی، شب هنگام در مناطق شمالی کشور نیرو و مهمات جنگی منتقل می کنند.
این هشدار رییس جمهور اگر با دقت بیشتری مورد ارزیابی قرار گیرد نشان می دهد که شمال برخلاف آنچه به نظر می آید هرگز نمی تواند از تیررس فعالیت های تروریستی دور و در امان بماند.
شواهد و قراین دیگری غیر از حملات هدفمند انتحاری نظیر آنچه در سمنگان اتفاق افتاد نیز نشان می دهد که شورشیان تلاش های گسترده ای به خرج می دهند؛ تا حوزه و دایره عمل خویش را به نقاط امن تر کشور نیز گسترش دهند و این امر به لحاظ روانی هم که شده این شایبه را ایجاد می کند که گویا نیروهای تروریستی و شورشی فعال در کشور از قدرت بالایی در ابتکار و توسعه حوزه نفوذ شان برخوردار هستند.
در هر حال، واقع قضیه این است که دولت و نهادهای امنیتی با همکاری مردم و نیروهای سیاسی-نظامی باقی مانده از دوره های گذشته که در مناطق شمالی کشور از نفوذ و اعتبار قابل ملاحظه ای برخوردار هستند باید با این پدیده با مسئولیت پذیری و جدیت برخورد کنند؛ در غیر آن، آنچه رقم خواهد خورد بیشتر به سود نیروهای مسلح مخالف دولت و به زیان دولت، نیروهای فعال سیاسی در حوزه شمال و مردم این مناطق تمام خواهد شد.
شمال کشور برای شورشیان از اهمیت تعیین کننده و حیاتی برخوردار است؛ زیرا این حوزه در زمان جنگ میان طالبان و گروه های مقاومت جهادی، محور جنگ های چندین ساله بود و شورشیان از آن جنگ ها خاطرات تلخ و سنگینی به خاطر دارند.
از جانب دیگر، مناطق شمالی کشور به لحاظ ساخت و بافت اجتماعی نیز از ترکیب نسبتا یکدست و همرنگ قومی و اتنیکی برخوردار است و این امر نیز عرصه را برای فعالیت های تروریسی تنگ و دشوار می سازد.
اما با وجود این ویژگی ها چنانچه وضعیت به همین منوال ادامه یابد و دامنه ناامنی ها همچنان در شمال کشور گسترش یابد، بدون تردید این امر، یک پیروزی برای تروریزم خواهد بود؛ موضوعی که مسلما هیچیک از طرف های مخالف شورشیان از آن سود نخواهند برد.
اگرچه این نخستین بار نیست که در شمال کشور، حملات خونبار انتحاری به وقوع می پیوندد و از میان چهره های سرشناس قومی و ملی، قربانی می گیرد؛ اما با ترور احمد خان سمنگانی، اما و اگرها در خصوص احتمال کشیده شدن موج ناامنی ها به حوزه شمال کشور، افزایش یافت و حلقات گوناگون سیاسی و امنیتی در خصوص این امر، ابراز نگرانی کردند.
به دنبال ترور نماینده مجلس و شماری دیگر از چهره های امنیتی و جهادی در سمنگان، نیروهای امنیتی یک عملیات تصفیهای را در آن ولایت راه اندازی کردند؛ اما این، درست به معنای علاج واقعه بعد از وقوع بود و عملا نمی تواند به معنای برخورد به موقع با تهدیدهای بالفعل تلقی شود.
از سوی دیگر راه اندازی این عملیات نشان می دهد که در شمال کشور نیز پتانسیل ها و زمینه هایی برای فعالیت های تروریستی و شورشگرانه وجود داشته؛ اما بنا به هر دلیلی، از دید دستگاه های امنیتی کشور پوشیده مانده است و این امر، به جای آنکه از حجم و میزان نگرانی های موجود در این زمینه بکاهد، آن را تشدید و تقویت می کند.
همچنین راه اندازی عملیات بعد از وقوع حمله انتحاری اخیر در سمنگان، به معنای آن است که با وجود وقوع چندین رویداد خونین دیگر از این دست در این حوزه، تاکنون نفوذ مخالفان به شمال، هرگز از سوی نیروهای امنیتی جدی گرفته نشده است.
این در حالی است که رییس جمهور کرزی، مدت ها قبل از وقوع چنین وقایعی، از فراز و فرود هلیکوپترهای ناشناسی سخن رانده بود که به گفته وی، شب هنگام در مناطق شمالی کشور نیرو و مهمات جنگی منتقل می کنند.
این هشدار رییس جمهور اگر با دقت بیشتری مورد ارزیابی قرار گیرد نشان می دهد که شمال برخلاف آنچه به نظر می آید هرگز نمی تواند از تیررس فعالیت های تروریستی دور و در امان بماند.
شواهد و قراین دیگری غیر از حملات هدفمند انتحاری نظیر آنچه در سمنگان اتفاق افتاد نیز نشان می دهد که شورشیان تلاش های گسترده ای به خرج می دهند؛ تا حوزه و دایره عمل خویش را به نقاط امن تر کشور نیز گسترش دهند و این امر به لحاظ روانی هم که شده این شایبه را ایجاد می کند که گویا نیروهای تروریستی و شورشی فعال در کشور از قدرت بالایی در ابتکار و توسعه حوزه نفوذ شان برخوردار هستند.
در هر حال، واقع قضیه این است که دولت و نهادهای امنیتی با همکاری مردم و نیروهای سیاسی-نظامی باقی مانده از دوره های گذشته که در مناطق شمالی کشور از نفوذ و اعتبار قابل ملاحظه ای برخوردار هستند باید با این پدیده با مسئولیت پذیری و جدیت برخورد کنند؛ در غیر آن، آنچه رقم خواهد خورد بیشتر به سود نیروهای مسلح مخالف دولت و به زیان دولت، نیروهای فعال سیاسی در حوزه شمال و مردم این مناطق تمام خواهد شد.
شمال کشور برای شورشیان از اهمیت تعیین کننده و حیاتی برخوردار است؛ زیرا این حوزه در زمان جنگ میان طالبان و گروه های مقاومت جهادی، محور جنگ های چندین ساله بود و شورشیان از آن جنگ ها خاطرات تلخ و سنگینی به خاطر دارند.
از جانب دیگر، مناطق شمالی کشور به لحاظ ساخت و بافت اجتماعی نیز از ترکیب نسبتا یکدست و همرنگ قومی و اتنیکی برخوردار است و این امر نیز عرصه را برای فعالیت های تروریسی تنگ و دشوار می سازد.
اما با وجود این ویژگی ها چنانچه وضعیت به همین منوال ادامه یابد و دامنه ناامنی ها همچنان در شمال کشور گسترش یابد، بدون تردید این امر، یک پیروزی برای تروریزم خواهد بود؛ موضوعی که مسلما هیچیک از طرف های مخالف شورشیان از آن سود نخواهند برد.
منبع : خبرگزاری آوا- کابل- سرویس تحلیل و پژوهش اخبار