در پی حملات اخیر هلی کوپترهای ناتو به خاک پاکستان که منجر به کشته شدن 20 تن از ماموران امنیتی آن کشور شد، دولت پاکستان، ضمن بستن مسیرتدارکاتی نیروهای ناتو، تهدید به تحریم کنفرانس دوم بن در آلمان کرد.
کمسیون دفاعی دولت پاکستان به ریاست نخست وزیر آن کشور، در اعتراض به حملات اخیر چرخبال های ناتو در خاک آن کشور، از امریکا خواست تا در طی یک مهلت پانزده روزه، پایگاه هوایی "شمس" در ایالت بلوچستان را تخلیه کند.
برخورد قاطع و تندی که تاکنون از مقامات دولتی این کشور در برابر حملات هوایی ناتو در داخل خاک پاکستان، دیده و شنیده نشده بود. اگر به این برخورد وعکس العمل مورد انتظار دولت پاکستان ، اظهارات اخیر جنرال کیانی و وزیر امور خارجه پاکستان را نیز علاوه کنیم، ظاهر قضیه تصویر یک جنگ تمام عیار میان پاکستان و دولت امریکا را به نمایش می گذارد. اما با نگاهی به پیشینه تاریخی یک چنین وقایعی به روشنی در خواهیم یافت که عکس العمل پاکستان، در آن حد، جدی و قابل توجه نخواهد بود تا بتواند بر روابط دوستانه و راهبردی دو کشور در دراز مدت و برای همیشه، لطمه وارد کند.
اگر به پرونده قهر و آشتی مقامات پاکستانی با دولتمردان امریکایی و غربی، نیم نگاهی انداخته شود، به روشنی در خواهیم یافت که حوادثی از نوع حادثه اخیر، بصورت مداوم و چندین بار در خاک پاکستان اتفاق افتاده که پس از هر بار، مقامات دولتی و نظامی پاکستان، با اعتراضات به ظاهر تند و خشن، نسبت به تکرار یک چنین وقایعی به دولت امریکا و ناتو هشدار هایی داده اند و بدین طریق، خواسته اند تا در سطح پاکستان و جهان، از خود، چهره یک دولت مستقل و حمایتگر از ملت و کشورش را به نمایش بگذارد! اما پس از مدتی در فاصله نه چندان طولانی، لحن های مقامات پاکستانی و امریکایی نسبت به یکدیگر تغییر کرده و هر کدام دیگری را دوست استراتژیک و دایمی خوانده اند!
سطور بالا دیدگاهی است که در میان برخی از صاحبنظران مسائل پاکستان و منطقه وجود دارد. در مقابل برخی از آگاهان بدین باورند که معادلات در خاورمیانه و به تبع آن در جهان، در حال تغییر است. از دیدگاه این تعداد، پاکستان، دیگرآن شریک راهبردی ایالات متحده و غرب به حساب نمی آید. امضاء احتمالی پیمان راهبردی حکومت افغانستان با امریکا، صف بندی های جدیدی را در خاورمیانه باعث خواهد شد و این صف بندی، از همین حالا در حال شکل گیری و بوجود آمدن است. صف بندی هایی که امریکا، غرب و تعدادی از دولت های عربی و برخی از دولتهای آسیای میانه و اسرائیل را در یک طرف و دولت هایی چون چین، روسیه، هند،ایران، سوریه و… را در سوی دیگر معادله قرار داده است.
از میان دولت های موجود در دولیست بالا، دولت پاکستان و افغانستان، تقریبا وضعیت ناروشن و مذبذبی را در حال تجربه کردن است. حکومت افغانستان، ظاهرا دل به بستن پیمان راهبردی با امریکا خوش کرده و دولت پاکستان نیز ترجیح می دهد تا بجای ادامه همکاری با ایالات متحده و غرب، در کنار رقیب تاریخی اش هند، به ائتلاف چین و روسیه بپیوندد.
به هر حال، آنچه از ظاهر اوضاع خاورمیانه، استشمام می شود، اوضاع و احوال سیاسی و امنیتی خوبی در انتظار این منطقه از جهان نمی باشد و حتی برخی از آگاهان احتمال شعله ور شدن جنگی بزرگ در خاورمیانه را دور از ذهن نمی دانند؛ جنگی که استارت آن با تجاور نیروهای ناتو بخاک سوریه، زده خواهد شد.
به هر حال، امید آن می رود که دولتمردان امریکایی و غربی، بیشتر از این رویای شرارت و تخریب را در سر نپرورانند و با شعله ور کردن آتش جنگ در خاورمیانه و شاید هم در جهان، با جان و مال هزاران انسان بی گناه بازی نکنند. چرا که در صورت براه افتادن یک چنین جنگی عظیم و پردامنه ای ، بدون هیچ گونه شک و شبهه ای با زنده اصلی آن، تجاوزگران و سلطه جویان امریکایی و اروپایی خواهند بود و طرفداران منطقه ای آنان؛ چرا که یقیناً دولت ها و ملت های قدرتمند و بیدار، دستهای شان به پشت بسته نشده و منتظر ننشسته اند تا امریکا و غرب آمده و با سرنوشت دین، ملت و کشورهای آنان ، بازی کنند.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)-کابل