تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲ قوس ۱۳۹۰ ساعت ۰۹:۲۳
کد مطلب : 33018
پایان عملیات شبانه، از حرف تا عمل
در گذشته بارها حامد کرزی، خواهان پایان فوری عملیات های هوایی شبانه شده و آن را به زیان مردم افغانستان توصیف کرده بود؛‌ اما با وجود این موضوع، نیروهای خارجی با بی اعتنایی از کنار خواست های کرزی گذشتند.
دولت افغانستان، سال هاست که یا به صورت صوری و سمبولیک و یا به دلیل حس وطن دوستی و میهن پرستی و احساس مسئولیت ملی و مردمی، اصرار دارد که نیروهای خارجی باید عملیات های هوایی و شبانه خویش را در هماهنگی با نیروهای داخلی افغانستان انجام دهند.
اخیرا نیز با بالا گرفتن بحث ها بر سر ایجاد و امضای پیمان استراتژیک با آمریکا، یکی از بندهای قطعنامه پایانی لویه جرگه سنتی و فرمایشی حامد کرزی، به همین امر اختصاص داشت.
در ماده ششم این قطعنامه چنین آمده است:"عملیات های شب هنگام که از سوی نیروهای آمریکایی صورت می گیرد، باید به اسرع وقت افغانی شود."
در همین حال، مقام های آمریکایی در همان روزهای نخست برگزاری جرگه از ادامه عملیات های هوایی نیروهای خارجی دفاع کرده و آن را بخشی از استراتژی نظامی خود دانستند.
در گذشته نیز بارها حامد کرزی، خواهان پایان فوری عملیات های هوایی شبانه شده و آن را به زیان مردم افغانستان توصیف کرده بود؛‌ اما با وجود این موضوع، نیروهای خارجی با بی اعتنایی از کنار خواست های کرزی گذشتند.
حال با توجه به این مساله، پرسش این است که مادامی که نیروهای خارجی به خواست های رییس جمهور افغانستان که در هر حال به لحاظ حقوقی و سیاسی، شخص اول مملکت محسوب شده و گویا از طریق انتخابات به این سمت رسیده و از مردم افغانستان نمایندگی می کند، اعتنایی نمی کنند، لویه جرگه سنتی آیا قادر خواهد شد تا به این مامول جامه عمل بپوشد؟
پاسخ این پرسش را از دو منظر می توان مورد واکاوی و ارزیابی قرار داد:
نخست از طریق بررسی کارکردهای ده ساله نیروهای خارجی و نقش عملیات های هوایی شبانه در چیرگی آنها در جنگ و یا در بدترین وضعیت، دفاع مطلوب از خود در برابر دشمن.
نیروهای خارجی حاضر در افغانستان، متشکل از نیروهای منظمی هستند که در جنگ های متعارف و منظم مورد استفاده قرار می گیرند و بر اساس همین تز نظامی نیز آموزش های لازم را فراگرفته اند. این در حالی است که افغانستان از یکسو کشوری کوهستانی و بسیار پیچیده است و از سوی دیگر، نیروهایی که به عنوان دشمن در برابر خارجی ها در حال جنگ قرار دارند، نیروهای بومی آماتور و‌ آموزش ندیده ای هستند که اغلب به صورت چریکی و پارتیزانی، عمل می کنند و کمتر به جنگ های منظم می پردازند؛ با توجه به این دو امر، بازوی دفاعی و جنگی نیروهای خارجی در افغانستان، عملیات های شبانه و هوایی است؛ زیرا از یکسو دشمن از پدافند هوایی مطلوب و موثر برخوردار نیست و از سوی دیگر، توان دقت و هدفگیری جنگنده های نیروهای خارجی، بسیار بالاست؛ اما مساله این است که با این حساب، چه چیزی وجود دارد که موجبات نارضایی دولت و مردم افغانستان را از ادامه عملیات های شبانه و هوایی فراهم می کند؟ کارکرد ده ساله خارجی ها، پاسخ روشنی به این مساله می دهد. نگاه آنها به مردم افغانستان، به عنوان دشمنانی وحشی و بی پشتوانه است. براین اساس، آنها با انجام عملیات هوایی و شبانه، کمتر به دنبال تفکیک صفوف دشمن از مردم غیرنظامی و عادی اند و بدینترتیب، هر اجتماع انبوه مردمی اعم از عروسی و مراسم سنتی دیگر را هدف حملات خود قرار می دهند و در مقیاس گسترده موجب قتل عام غیرنظامیان بی دفاع می شوند. دولت افغانستان نیز توانایی و ظرفیت مستقلانه برای پیگیری حقوقی و جلوگیری از این عملیات های وحشیانه را ندارد. براین اساس،‌ این عملیات تا مدت های طولانی، همچنان به اجرا درخواهد آمد و همانگونه که رییس جمهور افغانستان در گذشته قادر به کنترل و یا دست کم هدفمند ساختن آن نشده است، لویه جرگه نیز این توان را نخواهد داشت.
موضوع دوم، اظهارات روز گذشته سخنگوی ناتو است؛‌ مبنی بر اینکه توقف عملیات های شبانه، مستلزم آموزش های بیشتر نیروهای افغان است. این چیزی است که در گذشته نیز بارها مطرح شده و همه از ضرورت آن آگاه اند؛‌ اما هیچ تعهدی در قبال آن از سوی خارجی ها وجود ندارد.
این اظهارات سخنگوی ناتو این خواست دولت و مردم افغانستان را مشروط به یک شرط غیرعملی و دور از دسترس می کند.
بنابراین، می توان نتیجه گرفت این خواست لویه جرگه کرزی نیز همانند بسیاری از خواست های دیگر آن، همچنان به عنوان یک خواست و یک خواب باقی خواهد ماند و مردم افغانستان کماکان، شاهد تداوم وضعیت گذشته خواهند بود.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)- کابل-سرویس تحلیل و پژوهش اخبار
https://avapress.net/vdcev78x.jh8xzi9bbj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما