تاریخ انتشار :پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳ ساعت ۲۰:۱۱
کد مطلب : 289396
متن کامل سخنان حسینی مزاری در همایش ۸ ثور و نشست فیصله شکایت علیه وی

باید از همراهی حکومت و ظرفیت‌های مردمی برای رشد کشور استفاده کنیم

باید از همراهی حکومت و ظرفیت‌های مردمی برای رشد کشور استفاده کنیم
در این گزارش، مشروح سخنان مهم حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری رئیس مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان در همایش تجلیل از ۸ ثور و نشست فیصله شکایت علیه وی در کابل را از نظر می‌گذرانید. حسینی مزاری در بخش اول سخنان خود به پیروزی جهاد ۱۴ ساله مردم افغانستان و دلایل ناکامی‌های پس از پیروزی و سپس جهاد ۲۰ ساله علیه آمریکا پرداخته است. رئیس مرکز تبیان در بخش دوم به صورت مفصل به حواشی پیرامون سخنرانی‌ ۲۷ عقرب مشهد مقدس در سال ۱۴۰۲ شمسی اشاره کرده و از تمامی اهالی مومن و مومنه غرب کابل که در پی فرافکنی برخی افراد از سخنان وی متأثر گردیده و ناراحت شده‌اند عذرخواهی کرده است.
خبرگزاری صدای افغان(آوا)-کابل: دفتر مرکزی مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان، همایش تجلیل از ۸ ثور، سالروز پیروزی جهاد افغانستان و همچنین نشست فیصله شکایت جمعی از علما، وکلای گذر و نهادهای فرهنگی غرب کابل علیه حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری را روز (چهارشنبه، ۵ ثور) در بیت‌الشهدای این مرکز، با حضور جمعی از وکلای گذر، فرهنگیان و علما برگزار کرد.
پیش از این، سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین حسینی مزاری، ریاست مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعبدالله ذکی، عضو شورای علمای شیعه افغانستان و حجت‌الاسلام والمسلمین یارمحمد رحمتی، مسئول دفتر مرکزی مرکز تبیان در کابل در یک گزارش جداگانه ی خبری منتشر شده است که می‌توانید با مراجعه به این لینک مطالعه کنید.
در ادامه‌ی این مطلب، متن کامل بیانات ریاست مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان در این همایش را از نظر می‌گذرانید:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین. ثم الصلوة و السلام علی سیدنا محمد و آله الطاهرین. رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِی. اما بعد: «وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَي اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ »
جلسه مهمی است. هم از لحاظ مناسبت که به مناسبت تجلیل از سالروز پیروزی جهاد اسلامی مردم افغانستان است و هم از لحاظ حضور عزیزان و بزرگواران اعم از علما، اعضای شورای علمای شیعه، دانشگاهیان، متنفذین، وکلای گذر، معلمان و فعالان فرهنگی و رسانه‌ای.
با استفاده از فرصت تصمیم دارم حول دو مطلب و موضوع صحبت نمایم.خواسته مردم پس از جهاد ۱۴ ساله، تشکیل حکومت اسلامی بود
موضوع اول بحث ۸ ثور عنوان جلسه است که روی بنر اعلام شده است. پیروزی جهاد یکی از دستاوردهای خیلی بزرگ مردم افغانستان بود. مجاهدین بعد از ۱۴ سال جهاد پیروز می‌شوند و کابل را فتح می‌کنند و حکومت مجاهدین برقرار می‌شود. خب، نتیجه‌ی این پیروزی هم باید تحقق خواسته‌های آرمانی مردم افغانستان می‌بود. مهمترین خواسته آرمانی مردم افغانستان تشکیل حکومت اسلامی بود، اما متأسفانه به چند دلیل این خواسته تحقق پیدا نکرد.
ضعف مدیریت رهبران جهادی و دخالت عناصر بیگانه؛ دو عامل مهم عدم تحقق خواسته مردم پس از جهاد
دلیل و عامل اول، ضعف مدیریتِ رهبران و فرماندهان و پیشقراولان جهادی بود که در رأس حاکمیت بعد از پیروزی بعضاً قرار گرفته و بعضاً در بیرون از حاکمیت حضور داشتند. این ضعف منجر شد که اصطکاک‌ها بوجود بیاید، اختلافات اوج بگیرد، جنگ‌های داخلی شکل بگیرد و آسیب بسیار بسیار جدی بر پیکره جهاد و مردم مجاهد و حتی شهرها، بخصوص شهر کابل وارد شود. شهر کابل در طول حکومت کمونیستی خراب نشد بلکه بعد از تأسیس حکومت جهادی و اشراف مجاهدین بر افغانستان و بخصوص کابل تخریب گردید.
عامل دوم هم دخالت عناصر بیگانه بود. کشورهای خارجی از این ضعفِ مدیریت سوءاستفاده کردند و به آتش جنگ و نفاق دمیدند و وضع کشور و مردم را به بحران رساندند.
ضعف فرهنگ عمومی، بستر ضعف مدیدیت رهبران و دخالت بیگانگان
بستر هر دو عامل نیز -چه ضعف مدیریت رهبران و چه دخالت بیگانه‌ها- ضعف فرهنگ عمومی بود. یعنی فرهنگ عموم چه رهبران چه فرماندهان و چه قاعده مردم ضعیف بود. این ضعف باعث شد شرایط کشور بحرانی شود. چون اگر در سطح رهبران ضعف فرهنگی نمی‌بود و ضعف مدیریت نمی‌داشتند، می‌توانستند همدیگر را تحمل کنند و می‌توانستند بعد از پیروزی به این نتیجه برسند که زمان جنگ با تفنگ و تقابل با اسلحه گذشته است، لذا اسلحه‌ها را کنار می‌گذاشتند و به فکر رفاه و آسایش و آب و نان و غذای مردم و سایر ملزومات زندگی در کشور می‌بودند. اما اینها به جای این مباحث سعی کردند با زور اسلحه در برابر هم قرار بگیرند و فکر می‌کردند که اگر طرف مقابلِ خود را تضعیف و حذف کنند، به پادشاهی و ریاست و حاکمیت کشور می‌رسند؛ در حالی که زهی ‌خیال باطل. این تصادم‌ها و اصطکاک‌ها و اختلافات باعث شد که همه طرف‌ها زمین‌گیر شوند و زمین بازی را به دشمنان کشور واگذار کنند.
ضعف فرهنگی مردم باعث شد که آنان از رهبران و فرماندهان انحصارطلب دنباله‌روی کنند
اگر ضعف فرهنگ عمومی نمی‌بود، خیلی خوب، حالا چهار نفر رهبر، چهار نفر فرمانده، چهار نفر کسانی که در زمان جهاد نام و نشان داشتند اشتباه کردند، مردم چرا دنبال‌سرِ کسانی حرکت کردند که انحصارطلب‌اند؟ چرا دنبال کسانی بودند که آنها فقط منافع خود و گروه خود را می‌خواستند و از هر شعار و از هر ابزار غیر مشروع برای هست و بود خود استفاده می‌کردند؟ چرا به دنبال رهبران خونخوار حرکت می‌کردند؟ چرا به دنبال فرماندهانی رفتند که می‌دانستند این آقا بیشتر از موی ‌سر خود آدم کشته است؟ اگر فرهنگ عمومی و معارف دینی مردم بالا باشد متوجهند که طبق آیات و روایات، در دنیا با هر کسی نشست و برخاست داشته باشند در آخرت با همان کس محشور می‌شوند. اگر با یک قاتل جانی یا یک آدم انحصارطلب و آدمی که تمام هست و بود کشور را فدای منافع خود و گروه خود می‌کند باشید شما با همان آدم محشور می‌شوید. اگر با یک چنین آدمی محشور شوید شریک جرم‌ او هم هستید.
همراهی و تبعیت مردم باعث تشویق رهبران و فرماندهان جنگ‌سالار می‌شد
اگر این فهم و درک چه در گذشته و چه حالا در سطح عموم مردم و جامعه وجود می‌داشت، از حرف قوماندان‌ها و فرماندهان جهادی و غیرجهادیِ جنگ‌سالار تبعیت نمی‌کردند، دورش را خالی می‌کردند و وقتی به محل‌شان می‌آمدند به‌به و چه‌چه نمی‌کردند و در مسیر راه‌شان گاو و گوسفند نمی‌کشتند و این آدم‌ها را با انحراف مواجه نمی‌ساختند. چون اینها فکر می‌کردند بلی بلاخره ما از چه جایگاه و پایگاهی برخورداریم و چه مردمی دنبال ما هستند و ما هر غلطی که می‌کنیم باز مردم هورا می‌کشند، ما هر اشتباهی که می‌کنیم باز مردم زیر اثر ما هستند، ما هر قتل و غارتی که می‌کنیم باز مردم دعاگوی ما هستند! لذا این‌ها به خاطر همراهی مردم، به ادامه اشتباهات و جنایات خود تشویق می‌شدند. لذا این همراهی مردم با آدم‌های اشتباه‌کار، با آدم‌های قاتل و با آدم‌های جنگ‌سالار باعث شد که این تصادم و نبرد ادامه پیدا کند.
رهبران خطاکار و دشمنان بیرونی از ضعف فرهنگی مردم سوءاستفاده می‌کردند
بنابراین فهم رهبران و فرماندهان و عموم مردم از نظر فرهنگ عمومی پایین بود. اگر فرهنگ عمومی پایین نمی‌بود دشمن نمی‌توانست دخالت بکند. دشمن نمی‌توانست از احساسات و ظرفیت‌ها و بستر‌های مردمی سوءاستفاده نماید. لذا در سطح جامعه ضعف فرهنگی وجود داشت و هم رهبران خطاکار از وجود و اعتبار مردم و از توانمندی‌های فکری فرهنگی و مادی و معنوی مردم در راستای منویات خود سوء‌استفاده می‌کردند و‌ هم دشمنان سوءاستفاده می‌کردند. اینجا بود که فرصت ظهور طالبان فراهم گردید. مردم هم از وضعیت نامناسب و بحران به شدت خسته بودند، لذا خیلی استقبال کردند.
شعار طالبان این بود که ما امنیت و شریعت برقرار می‌کنیم. مردم ما هم که شدیدا مسلمان سنتی بوده و هم به دنبال امنیت بودند استقبال کردند. شما دیدید که طالبان از اسپین بولدک وقتی وارد شدند بلافاصله قندهار را به راحتی گرفتند و بعد سمت هرات رفتند و آنجا را هم گرفتند و بعد از آن ولایات یکی یکی و به راحتی سقوط کرد. چرا؟ بخاطر اینکه مردم به کلی از جهاد و مجاهدین و رهبران جهادی خسته بودند و آمدند از طالبان استقبال کردند تا شاید با حاکم شدن این جریان در کشور امنیت حاکم شود و حکومت اسلامی و شریعت دینی و اسلامی برقرار گردد.آسیب‌های بیست سال حاکمیت جمهوریت آمریکایی بسیار گسترده است
وقتی که طالبان کابل را گرفتند و پایتخت سقوط کرد من اینجا بودم. طالبان با موانع متعددی، هم از داخل کشور و هم از بیرون مواجه شدند. عزم بیرونی‌ها این بود که این جریان در افغانستان پا نگیرد. در داخل کشور هم جریان‌هایی در شمال و مرکز و برخی نقاط دیگر وجود داشتند و مقاومت می‌کردند تا اینکه بحث یازدهم سپتامبر پیش آمد و کشور اشغال شد و بیش از چهل کشور وارد افغانستان شدند و حاکمیت آمریکایی مستقر شد. در طول بیست سال حاکمیت جمهوریت آمریکایی، باز هم با توجه به همین ضعف مدیریتِ شخصیت‌های داخلی و همچنان حضور غرب به رهبری آمریکا بلایا و مصایب زیادی در ابعاد مختلف بر سر این کشور آمد که اکنون فرصتش نیست که بررسی شود.
البته بنده بارها در جلسات مختلف پیامدهای حضور غربی‌ها را در افغانستان بررسی کرده‌ام و کسان دیگری هم در ابعاد مختلف بررسی کرده‌اند. به هر حال آسیب‌های ناشی از حضور غرب و ضعف رهبران و مدیران مدعی رهبری جامعه در دوران جمهوریت آنقدر وسیع و گسترده است که ما اگر تا ده‌ها سال دیگر منسجم و متشکل و شبانه‌روزی کار کنیم این آسیب‌ها جبران نمی‌شود.
حاکمیت امارت اسلامی ثمره ۱۴ سال جهاد و مبارزات ۲۰ ساله علیه آمریکاست
تا اینکه خدای متعال کمک کرد و مبارزه علیه آمریکایی‌ها هم صورت گرفت و آنان بعد از بیست سال در افغانستان شکست خوردند و حاکمیت امارت اسلامی برقرار شد. اکنون ما چنین حاکمیتی را در افغانستان داریم که به هر نحوی و به هر شکلی از اشکال ثمره جهاد چهارده ساله افغانستان و ثمره جهاد و مبارزات بیست ساله ضد اشغال است. هم طالب و هم غیر طالب، هم در کوه‌ها و بیابان‌ها و هم در سطح شهرها، هم در سنگر گرم و هم در سنگر سرد، هم در سنگر سخت و هم در سنگر نرم علیه آمریکا مبارزات جدی کردند. همه مساجد ما، همه مراکز فرهنگی ما، همه علمای ما و تمام مردم افغانستان در همه نقاط مخالف حضور آمریکایی‌ها بودند و این باعث شد که آمریکایی‌ها شکست بخورند و حکومت جمهوریت آمریکایی فرو بپاشد و امارت اسلامی برپا شود.
اکنون فرصت فعالیت فراهم است/ شعار جنگ و مقاومت شعار توخالی و پوشالی است
حالا ما هستیم و شرایط موجود و فرصت‌های بسیار ناب و طلایی کنونی و حاکمیت امارت اسلامی. من نمی‌خواهم در این رابطه زیاد صحبت کنم. اما مختصراً در شرایط موجود ما دو تا اولویت داریم که باید روی آنها تمرکز نموده و کار کنیم و فرصت را هم به هیچ وجه از دست ندهیم. هیچ کسی نباید دیگر به فکر جنگ باشد. هیچ کسی نباید به فکر تنش و بحران باشد. هر فرد و هر جریان و هر حاکمیتی که امروز شعار جنگ در افغانستان سر می‌دهد شعارش کاملا پوشالی و توخالی است. هیچ یک از اشخاص و جریان‌های مدعیِ جنگ توان حضور در داخل افغانستان را ندارند و نمی‌توانند حتی با یک کلاشینکف یا اسلحه دیگر در برابر حاکمیت بجنگند. من چنین فرد یا جریانی را چه در داخل افغانستان و چه خارج از کشور نمی‌بینم. اراده مردم هم چنین اراده‌ای نیست. مردم افغانستان از جنگ خسته شده‌اند و دیگر به دنبال جنگ نیستند. آنان به دنبال امنیت‌ و آسایش‌ و رشد و ارتقا و اقتدار کشورند.
اولویت اول: کار فرهنگی/ ما ضربات عدم کار فرهنگی را می‌خوریم
بنابراین ما بایستی در کنار امارت اسلامی باشیم و با همکاری این ساختار دو تا کار انجام بدهیم.
یک کار فرهنگی: برادران! ما باید در جهت بالا بردن فهم و آگاهی و دانش مردم کار جدی و شبانه‌روزی بکنیم. کاری که در گذشته نکردیم و تاهنوز ضرباتش را می‌خوریم. شما امروز هر معضل فرهنگی و سیاسی و نظامی و امنیتی و اقتصادی و مشکلات اخلاقی که در جامعه می‌بینید ناشی از این است که ما در عرصه کار فرهنگی غفلت کرده‌ایم، شخصیت‌های جهادی غفلت کرده‌اند، رهبران جهادی غفلت کرده‌اند، حکومت‌های گذشته که ادعای دلسوزی به مردم و کشور را داشتند غفلت کرده‌اند و امروز هم ما داریم غفلت می‌کنیم. ما در سطح جامعه خود، چه در سطح شیعه و چه در سطح سنی، چه در سطح حکومت و چه در سطح غیر حکومت، به کار فرهنگی بسیار بسیار کم توجه می‌کنیم و در خیلی از عرصه‌ها اصلا کار فرهنگی نمی‌شود. ما امروز به شدت به کار فرهنگی نیاز داریم.کار فرهنگی پنج مولفه مهم دارد
کار فرهنگی هم چند تا مولفه دارد. مولفه اول اینکه همه مردم ما با سواد شوند. مولفه دوم باید همه بچه‌های ما و شما چه دختران و چه پسران تا سطح عالی درس بخوانند. پدران و مادران نباید بگذارند که بچه‌هایشان از صنف شش و هفت و نه و ده و یازده که شد درس را رها بکنند و بروند دنبال کار. نه! بچه‌های شما باید تا لیسانس و فوق لیسانس و دکتری و فوق دکترا و به اصطلاح پروفیسوری درس بخوانند. جامعه ما تا زمانی که دارای افراد و اتباع باسواد نباشد، برای رشد و ارتقا و اقتدار آماده نخواهد بود.
مولفه سوم بهره‌برداری از مساجد و حسینیه‌ها و تمامی سخنگاه‌ها برای بروز کردن اطلاعات و معلومات مردم است. علما و فرهنگیان و دانشگاهیان و اساتید و معلمان ما باید در تمامی عرصه‌های سیاسی و فرهنگی و دینی و عرصه‌های دیگر مورد نیاز جهت بیدارسازی مردم کار بکنند. مولفه چهارم بحث رسانه است. ما باید در عرصه کار رسانه‌ای نیز به خوبی بهره‌برداری کنیم. باید تلویزیون‌ها و خبرگزاری‌های متعدد داشته باشیم، باید پایگاه‌های خبری و فرهنگی و معرفتی متعددی در سطح جامعه داشته باشیم و از این فضا و فرصت برای هدایت و مدیریت جامعه استفاده کنیم. مولفه پنجم هم بحث فضای مجازی است که در جهت هدایت و راهنمایی آحاد جامعه به شدت موثر است.
افراد سالم باید عرصه فضای مجازی را برای عناصر بی‌دین و مرتد و دشمنان تنگ کنند
اما متاسفانه فضای مجازی امروز به شدت مسموم است. امروز در شبکه‌های اجتماعی آنقدر بداخلاقی است، آنقدر بی‌عزتی است، آنقدر حرکات منفی و سخیف صورت می‌گیرد که آدم گاهی حقیقتا دلش بد می‌شود که دیگر اصلا وارد فضای مجازی نشود. ما باید این فضا را به دست بگیریم. عناصر سالم، علما، دانشگاهیان، دانشمندان و همه آدم‌های سالم بایستی نحوه استفاده از فضای مجازی را یاد بگیرند و ورود پیدا بکنند و این فضا را برای عناصر مخرب بی‌دین، عناصر مرتد و برنامه‌های دشمن تنگ نمایند. این برای کار فرهنگی بشدت مهم و موثر است.
اولویت دوم: کار اقتصادی/ دشمنان از ضعف اقتصاد مردم ما سوءاستفاده می‌کنند
اولویت دوم اقتصاد است. علمای محترم، بزرگان، دانشگاهیان و دانشمندان! ما تا زمانی که به فکر شکم مردم نباشیم حرف ما به مغز آن فرو نخواهد رفت و بحث دین و مذهب ترویج نخواهد شد و دشمنان از گرسنگی مردم و ضعف اقتصادی آنان سوءاستفاده می‌کنند. امروز اگر مفاسد اخلاقی هست، امروز اگر دشمن استراتژی ترویج فحشا و فساد را دارد، بهترین فرصت و بهترین بستر شکل‌گیری آن ضعف اقتصادی مردم است. دشمن از این ضعف سوءاستفاده می‌کند و مردم ما را به گنداب و منجلاب می‌کشاند و ضربه می‌زند. اینجاست که این دو اولویت فرهنگی و اقتصادی اگر توسط بزرگان ما مورد توجه قرار بگیرد و حول این دو تا اولویت کار بکنیم دیری نخواهد گذشت که ما از یک جامعه‌ای سرشار از آرامی، امنیت، اقتدار، آرامش و رفاه عمومی برخوردار خواهیم شد. ما با توجه به فرصتی که فعلا وجود دارد و با توجه به عزم دولت که در این راستا توجه جدی دارد و با توجه به ظرفیت‌های اقتصادی که کشورمان چه در زیر زمین و چه در سطح زمین دارد، ما می‌توانیم خیلی کارهای مثبت و مفید انجام بدهیم. صحبت در این بخش به نظرم کافی باشد.
سخنرانی بنده در مشهد و حواشی پیرامون آن
موضوع دومی که در این جلسه تصمیم دارم در مورد آن صحبت بکنم بحث سخنرانی اینجانب در ۲۷ عقرب سال ۱۴۰۲ در مشهد مقدس است. آنجا بحث مهاجرین مطرح بود. من در حدود ۳۷ دقیقه سخنرانی کردم و دو دقیقه و ۲۳ ثانیه‌ی آن در رابطه با افغانستان و بحث استراتژی غرب در راستای ترویج فحشا و فساد و ایجاد کلیساهای خانگی در افغانستان و بخصوص کابل بود. حتما شما در جریان هستید که آن سخنرانی با واکنش خیلی وسیع و گسترده‌ چه در داخل و چه خارج از کشور مواجه شد. مطالب مختلفی هم علیه ما عنوان شد که البته ما ساکت بودیم و اصلا کاری در این عرصه نکردیم. وقتی که آمدم کابل در همین مکان حدود ۱ ساعت و ۱۲ دقیقه یعنی ۷۲ دقیقه در رابطه با انگیزه‌های این جنجال و عوامل و انگیزه‌های این جنجال صحبت کردم. شاید خیلی از کسانی که اینجا هستند در آن سخنرانی هم حضور داشتند.
هدف من بیان استراتژی غرب بود
فیلم آن سخنرانی در فضای مجازی و فیسبوک و کانال تلگرام بنده است، هم فیلم‌اش است، هم صوت‌اش است و هم متن آن موجود است. من توصیه می‌کنم به دوستان که حتما آن را دقیق ببینند و یا مطالعه بکنند چون کاملا تبیین‌کننده است که هدف من از سخنرانی مشهد مقدس چه بوده است. هدف من بیان استراتژی غرب در افغانستان بود. در طول بیست سال گذشته غربی‌ها برنامه آندلس‌سازی افغانستان را در دست داشتند. این سیاست غرب در همه جای دنیا است. فعلا در جمهوری اسلامی ایران که یک حکومت مقتدر و توانمند حضور دارد باز هم شما می‌بینید که در این عرصه با جدیت کار می‌شود و هزینه‌های بسیار سنگینی روی دست جمهوری اسلامی گذاشته است.حکومت آمریکاییِ جمهوریت از دو حربه فساد و ضربه زدن به عقاید مردم استفاده می‌کردند
حکومت آمریکایی جمهوریت و تمام غربی‌ها از دو حربه علیه مردم ما به شدت داشتند استفاده می‌کردند؛ یکی بحث فساد در عرصه‌های مختلف اخلاقی، مالی و اداری بود و دوم ضربه زدن به عقاید مردم. آنها تلاش داشتند تا مردم ما را بی‌اعتقاد و لااوبالی بسازند به گونه‌ای که اصلا از دین خبری نباشد. آن کسانی که متدین بودند و می‌خواستند که بی‌دین نباشند و یک ارتباطی با خدا وجود داشته باشد بحث مسیحیت را جایگزین و جاسازی می‌کردند. تمام نظامی‌های آمریکا و نیز ایساف (ISAF)  و تمام نیروی‌های خارجی در بحث مسیحی‌سازی کار می‌کردند. برای ما به عنوان یک نیروی رسانه‌ای که طی بیست سال گذشته در افغانستان حضور جدی داشته‌ و ده‌ها کارمند در ولایات مختلف و کابل داشتیم بحث به فساد کشاندن مردم و مسیحی‌سازی جامعه از سوی غربی‌ها کاملا مسجل و کاملا مستند است که قرار بود غربی‌ها از این طریق جامعه ما را به کلی فرو بپاشانند و به چنگ خود بگیرند.
من نه صحبتم عمومیت داشت و نه قوم خاصی را متهم کردم؛ هدف بیان هشدار بود
اما خوب به اصطلاح سر و صدا و هیاهو شد که حسینی مزاری به مردم دشت برچی توهین کرده است و آنان را متهم به فحشا و بی‌دینی کرده است. در حالی که شما سخنرانی مشهد را گوش بکنید من نه به صورت عموم حرف زده‌ام و نه هم قوم خاصی را متهم کرده‌ام و صرفا هدفم بیان استراتژی غرب بوده و هشدار به جامعه افغانستان و مسئولین که آقا در زمان جمهوریت یک چنین چیزی بود، آقای امارت اسلامی حواس‌ات باشد که در زمان شما این اتفاق نیفتد، مردم عزیز متوجه باشید که چنین شرایطی بوجود نیاید که در این صورت ما نمی‌توانیم با وجود چنین حربه‌هایی در افغانستان کار بکنیم و اقتدار و عظمت پیدا بکنیم.
بهانه‌های واهی دشمن و عوامل آن باعث شد عده‌ای از مردم مومن غرب کابل از بنده ناراحت شوند
با این وجود باز هم در بحث توهینی که ادعا شد و بهانه‌های مختلفی که اول از سوی دشمن و عواملش و بعد یک عده آدم‌های منحرف و ضعیف‌الایمان و یا سطحی‌نگر علیه ما روی دست گرفته شد و باعث شد که یک عده از مردم مومن و یک عده از مومنات متاثر و ناراحت شوند که‌ آقای مزاری با این ریش و پشم و با این هیکل آمده است در برابر مردم غرب کابل و دشت برچی و آنها را متهم کرده است. خوب این‌ها از این بحث متاثر شدند و برخی به اصطلاح شروع کردند به نوشتن عریضه و شکایت و بحث ریاست تحقیقات جنایی و محکمه و امثال آن.
من در سخنرانی ۱۳ رجب بالاتر از عذرخواهی را مطرح کردم که مخاطب حرف من اصلا مردم نبودند
که اتفاقا در همان جلسه سخنرانی که در ۱۳ رجب و ششم دلو بود، من در همان‌جا بالاتر از عذرخواهی برای این مردم متدین مطرح کردم که آقا حرف من اصلا متوجه شما مردم نیست. اگر من می‌گفتم خود مردم کابل این ظرفیت و خاصیت و شاخص‌ها را داشتند و خودشان فاحشه بودند، بله این توهین به مردم بود. اما من سیاست‌های آمریکا و غرب و سازماندهی غربی‌ها بخصوص آمریکایی‌ها را در این عرصه مطرح کردم که عناصر مزدور خود را در مناطق مختلف کابل و در مناطق مختلف افغانستان موظف به این کار می‌کردند. برادران! شما یک بار ورود پیدا بکنید و دقیق شوید ببینید که فاجعه در زمان جمهوریت چقدر وسیع و چقدر فجیع بوده است و غربی‌ها و عوامل آنها چه برنامه‌هایی را پیاده می‌کردند.من وظیفه دارم استراتژی غرب را مطرح کنم
به هر حال من در بیان استراتژی غرب بودم و حالا هم هستم و همیشه تا زمانی که به عنوان یک مبلغ و یک فرد ملبس به لباس روحانیت باشم وظیفه دارم آسیب‌های اجتماعی را مطرح بکنم. من وظیفه دارم که ضعف‌های درونی و عوامل بیرونی که از این ضعف‌ها سوءاستفاده می‌کنند را مطرح بکنم، هیچ چاره‌ای نیست، ولو اینکه مردم ناراحت شوند و ولو اینکه دشمن از حرف‌ها و مواضع من سوءاستفاده نماید. من آماده هستم در این عرصه باز هم کار شود و باز هم صحبت شود؛ اما قطعا و قطعا بحث توهین به مردم نیست.
من از مردم و مردم از من هستند، چرا باید به آنان توهین کنم؟!
آقا من خودم از این مردم هستم و این مردم از من هستند. من به عنوان یک مبارز بخاطر همین مردم جانم در معرض خطر است. من در بین همین مردم برای روشنگری و بالا بردن فکر و اندیشه و فرهنگ و اقتصاد جامعه کار می‌کنم. در قالب همین مرکز تبیان حداقل ۳۲ سال است که من دارم کار و تلاش می‌کنم و سخت‌ترین و بدترین تهدیدات و مشکلات را تاکنون به خاطر مردم تحمل کرده‌ام. بعد من بیایم به عنوان کسی که برای این مردم کار می‌کند به این مردم توهین بکنم؟! اصلا و ابدا چنین چیزی مطرح نبوده است.
اگر به مردم احساس توهین دست داده باشد، هر تعداد بار نیاز باشد عذرخواهی می‌کنم
با این هم بالاتر از عذرخواهی در همان جلسه گفتم اگر احساس شود که مردم احساس توهین کرده باشند من این پاراگراف را آنجا گفتم و عنوان کردم باز هم تکرار می‌کنم که زبانم بریده باد، قلمم شکسته باد، گام‌هایم سست و بی‌بنیه باد و اراده‌ام ضعیف و بی‌قوت باد اگر علیه مردم متدین و بیدار و مجاهد و مبارز کل افغانستان بخصوص کل کابل و اخصاً مردم غرب کابل و بویژه دشت برچی توهین و بی‌حرمتی روا داشته باشم. آیا بالاتر از این ادبیات وجود دارد که آدم از یک مردمی که احساس بکنم ناراحت باشند با این زبان رسا و با این ادبیات سنگین عذرخواهی کردم و فیلم‌اش حالا هم وجود دارد. باز هم هر زمانی لازم باشد از مردم متدین، از علما و از همه شخصیت‌ها صددرصد نه که هزاردرصد عذرخواهی خواهم کرد چون طرف من مردم نیست چون اگر طرف من مردم باشند به دفاع از این مردم مبارزه و مجاهده می‌کنم و سعی می‌کنم که کار به نفع مردم و جامعه باشد.
بار دیگر از همه مومنین و مومنات که بر اثر توطئه دشمن از من ناراحت شدند عذرخواهی کرده و امیدوارم فضای اصطکاک به‌وجودآمده از این ناحیه برطرف شود
حالا باز هم فرصت را مغتنم می‌شمارم و در این جلسه یک بار دیگر تکرار می‌کنم؛
از تمام مومنین و مومنات در داخل و خارج کشور، اعم از علمای حوزات علمیه و دانشگاه ها، اساتید، معلمان، فرهنگیان، اهالی رسانه و عموم مردم که( در اثر توطئه دشمن و عوامل آن و فرافکنی عناصر منحرف و مرتد و سوء استفاده رقبای بی دین و یا ضعیف الایمان از فضای به وجود آمده و یا تحلیل و تفسیر سطحی نگران)، پیرامون سخنرانی اینجانب در ۲۷ عقرب سال ۱۴۰۲ شمسی در مشهد مقدس، گرفتار سوء برداشت شده و متاثر گردیدند و احساس ناراحتی کردند و فکر نمودند که خدا ناخواسته از ناحیه من به مردم دشت برچی و یا اهالی غرب کابل و حتی تمام ساکنان شهر کابل، توهین صورت گرفته، جدا عذر خواهی می کنم و از خدای متعال برای خود و همگان رحمت و مغفرت الهی خواستارم تا باشد بدین‌ترتیب اگر کمترین فضای متشنج و بدبینی و اختلاف و اصطکاک از این ناحیه به وجود آمده، بیش از بیش از صفوف مختلف مردم رخت بربندد و زمینه های وحدت و همگرایی مطلوب بین اقشار ملی رونما شود و همگان بتوانیم از فرصت پیش آمده در کشور در عرصه های مختلف فکری فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی برای ساختن افغانستان و رشد و پیشرفت در حوزه رفاه و آسایش مردم، بهره برده و در کنار حاکمیت کنونی برای اقتدار داخلی، منطقه ای و بین المللی افغانستان به طور موثر و همه جانبه عمل قابل توجه داشته باشیم.قطعا عوامل دشمن و ناآگاهان باز هم بهانه می‌آورند/ آنان همواره به دنبال دستاویزند
این مؤکد بر تأکید قبلی که البته ادبیات سال ۱۴۰۲ خیلی سنگین‌تر، رساتر و قوی‌تر از متن حالا بود که مطالعه کردم. اما خب چون به اصطلاح کسانی که دشمن هستند، کسانی که عوامل دشمن هستند، کسانی که منحرف هستند، کسانی که مرتد هستند و یا کسانی که سطحی‌نگر هستند، قطعا باز هم خواهند گفت که نه! این صحیح نیست و آقای مزاری فلان و بهمان کرده است. بلی بالاخره در راستای ایجاد تفرقه از کمترین ضعف‌ها سوءاستفاده‌های کلان می‌شود و اگر ضعف هم نباشد ضعف می‌سازند. شما مطمئن باشید که این اولین هجمه نیست و آخرین‌اش هم نخواهد بود. این هجمه بگذرد دشمن باز به دنبال گپ‌ها و دستاویز‌های دیگر است.
دشمن قطعا در برابر جریان‌های اسلامی و انقلابی عمل خواهد کرد
دشمن نمی‌گذارد و حاضر نیست که عناصر متدینِ انقلابیِ جهادی با افکار سالمِ ارزشی در جامعه رشد و نمو کنند و افکارشان ترویج شود و در خدمت جامعه باشند. لذا مردم باید هوشیار باشند و ما باید تبین داشته باشیم و روشنگری کنیم و در برابر عناصر دشمن و لاابالی جدّی بإیستیم و از کیان امت و از کیان مکتب و مذهب با جدیت دفاع کنیم و از هیچ چیزی هم نترسیم و به فکر مطامع و مقام و پول جاه و جایگاه هم نباشیم. ما باید فقط به فکر خدا و دین و مذهب باشیم.
فرافکنان دیر یا زود ضربه خواهند خورد و نیت سوءشان به خودشان باز می‌گردد
برادران! اگر ما و شما با جدیت در مسیر خواست خدا باشیم و اگر با جدیت از دین و مکتب و مذهب دفاع نماییم مطمئن باشید که دنیا و آخرت ما هم درست خواهد شد و به شما اطمینان می‌دهم که دشمنان هر مقدار علیه ما فرافکنی کنند به حول و قوه الهی خودشان به نیات سوء و زشت‌شان گرفتار خواهند شد و دیر یا زود ضربه خواهند دید و به زمين خواهند خورد. اما این حرکت و این مسیر و این روند فکری در افغانستان رو به رشد و گسترش خواهد بود. بنابراین همه ما و شما بایستی از این فرصت بهره‌برداری کنیم و در کنار امارت اسلامی و با استفاده از حمایت‌های امارت اسلامی و با استفاده از ظرفیت‌های ملی در خدمت مردم باشیم و در جهت رشد و بالندگی جامعه فعالیت کنیم تا ان‌شاءالله خداوند متعال از ما راضی و خوشنود باشد.
قدردانی از میانجی‌گران و کسانی که شکایت خود را پس گرفتند
من از همه حضراتی که در این جلسه حضور دارند تشکر می‌کنم. از همه وکلای گذر و علما و کسانی که قبلا در محکمه شکایت کرده بودند و در این جلسه حضور دارند، از همه‌شان تشکر و از همه دوستانی که پیش‌قدم شدند در قسمت میانجیگری بین ما و اهالی غرب کابلی که علیه اینجانب در محکمه شکایت کرده بودند و دست از این روند کشیدند و عقب نشستند و قرار بر این شد که همه با هم ان‌شاءالله در آینده کار بکنیم و در کنار هم متحد و منسجم باشیم و در راستای ساختن کشور و اقتدار ملت عمل کنیم، تشکر می‌کنم.
قدردانی از اعضای مرکز تبیان که طی شش ماه در برابر تمام فرافکنی‌ها ایستادند
از همه همکاران خود در مرکز تبیان که طی این شش ‌ماه در برابر این فضا و در برابر این فرافکنی‌ها ایستاد بودند و از جناب آقای مجاهدزاده خیلی تشکر که در رأس پیگیری مباحث محکمه و ریاست تحقیقات جنایی و حوزه و فلان و بهمان بودند. از جناب آقای رحمتی به عنوان رئیس کل تشکیلات ما در حوزه کابل خیلی تشکر و سپاس‌گزاری می‌کنم که خیلی جدی و قاطع و با سینه ‌ستبر ایستادند و حضور داشتند و همکاری کردند. از جناب آقای لقمانی، از جناب آقای سروش، از جناب آقای قاسمی و از همه عزیزانی که اینجا تشریف دارند، از آقای سیدمسلم، آقای سیدضیا ضیا، جناب آقای سید عبدالله ذکی که من‌حیث عضو شورای علما تشریف آوردند، از جناب آقای جنتی، جناب آقای محسنی و از همه علمایی که در جلسه حضور دارند، از همه‌شان تشکر و سپاس‌گزاری می‌کنم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته!

برای مشاهده تصاویر این همایش اینجا کلیک کنید.
https://avapress.net/vdceoo8wpjh8vxi.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما