پاکستان در سیاست اخراج پناهجویان به دنبال همسو کردن ایران است/ جمهوری اسلامی به سیاست مستقل خود در قبال افغانستان ادامه دهد

خبرگزاری صدای افغان (آوا)-مشهد مقدس: حجت‌الاسلام والمسلمین حسینی مزاری با تاکید بر اینکه کار تنهایی از سوی یک نهاد و یک جریان اثرگذار نخواهد بود و می‌طلبد که شخصیت‌های مهاجر با هم هماهنگ باشند، گفت: اگر هر شخص و نهادی بتواند بر اساس رشته تخصصی که دارد عمل بکند و از کار موازی‌کاری اجتناب شود و در عین حال اشخاص و نهادها از همدیگر در راستای همان کار تخصصی که انجام می‌دهند حمایت بکنند، قطعا در بین جامعه مهاجر از توفیقات خیلی خوبی برخوردار خواهیم شد، ولی اگر تفرقه و نفاق وجود داشته باشد و یا اگر موازی‌کاری شود و حرکت‌ها به گونه‌ای باشد که با همدیگر تداخل داشته و کار‌های تکراری صورت بگیرد، طبعا از ظرفیت‌های مهم جامعه مهاجر بهره‌ برداری نخواهد شد.

رییس مرکز تبیان فراهم کردن زمینه‌‌ی فهم اهمیت افغانستان برای ایران و اهمیت ایران برای افغانستان در افکار عمومی را بسیار مهم دانست و افزود: مهاجرین ما باید بدانند که جمهوری اسلامی ایران چه اهمیتی برای آنان و افغانستان و منطقه و جهان دارد و طی بیش از چهل سال چه دستاورد‌هایی برای جهان اسلام و حتی بشریت آزادی‌خواه داشته است. اما متاسفانه در سطح جامعه ما چنین فهم جدی وجود ندارد. تا بحث ایران پیش می‌آید مهاجرین و شخصیت‌های ما به یک سری مسایل پیش پا افتاده می‌چسبند و انتقادات و حرف‌های آنچنانی می‌زنند که این نشان می‌دهد مهاجرین و شخصیت‌های ما فهم عمیقی از اهمیت نظام و انقلاب و جمهوری اسلامی ایران ندارند.

وی بر لزوم واقف بودن مسئولین و مردم ایران بر اهمیت مهاجرین و افغانستان نیز تاکید کرد و گفت: همچنین این خیلی مهم است که اهمیت مهاجرین برای افکار عمومی ایران فهمانده شود که مهاجرین و اصولا افغانستان چه اهمیتی برای ایرانی‌ها دارند. جامعه ایرانی از نظام و دولت و نخبگانش گرفته تا عموم مردم باید بفهمند که مهاجرین ما مهاجرین دربدر، مستأصل و بی‌خود نیستند که آمده‌ باشند اینجا چهار روز زندگانی را بگذرانند و خوشگذرانی بکنند و بعد بروند دنبال راهشان. نخیر! مهاجرین ما از اقشار مهم جامعه افغانستان هستند. اینها اگر اینجا پناه آورده‌اند به این خاطر است که قربانی مبارزات دوامدار در افغانستان هستند.

حسینی مزاری افزود: ایرانی‌ها باید بدانند که مردم افغانستان مردمی هستند که در دنیا برای اولین بار بساط استعمار انگلیس را جمع کردند. این از افتخارات مردم افغانستان و جامعه و کشور ما است که توانستند ضربه سنگین و هولناکی بر پیکره انگلیس و حاکمیت استعماری‌اش در منطقه وارد بکنند و گلیم‌اش را جمع بکنند. مردم افغانستان مردمی هستند که بزرگترین قدرت شرق یعنی ابرقدرت شوروی را شکست دادند. اگر مردم ما در برابر شوروی‌ها ایستادگی نمی‌کردند و زمینه شکست شوروی و زمینه فروپاشی مکتب کمونیسم را فراهم نمی‌کردند خب طبعا هدف بعدی جمهوری اسلامی ایران بود.
وی با بیان اینکه آمریکا به خاطر خود افغانستان و مردمش به کشور ما لشکرکشی نکرد و هدفش اشراف بر منطقه از جمله ایران بود، خاطرنشان کرد: اگر مردم افغانستان آمریکا را با شکست مواجه نمی‌کردند، هدف بعدی آمریکا جمهوری اسلامی ایران بود. آمریکا به خاطر هدفی بزرگتر و اشراف بر کشور‌های منطقه از جمله روسیه، چین، هند و جمهوری اسلامی ایران به افغانستان لشکرکشی کرد. بنابراین کشور‌های منطقه که مهاجر پذیرند باید بدانند که مهاجرینی که در کشورشان حضور دارند نتیجه یک‌چنین مبارزه‌ای بوده و قربانی مبارزات دوامدار با بزرگ‌ترین قدرت‌های جهانی هستند.

رییس مرکز تبیان با اشاره به اینکه اگر ایرانی‌ها حقیقتا به اهمیت افغانستان واقف بودند چنین برخوردهایی با مهاجرین صورت نمی‌گرفت، گفت: دوستان ایرانی ما باید این اهمیت‌ها را بدانند که متاسفانه نمی‌دانند، از دولت گرفته تا پایین‌ترین سطح ادارات و کلا مردم ایران از این اهمیت و از این شجاعت ما چیزی نمی‌دانند که اگر بدانند و اگر می‌دانستند، یک چنین بازی‌هایی که امروز از طرف دولت و نهادهای ایران نسبت به مهاجرین ما وجود دارد وجود نمی‌داشت و امروز مهاجرین ما گرفتار این وضعیت نمی‌شدند که هر روز در برابر یک قانون و یک مشکل قرار بگیرند.

حسینی مزاری انتقاداتش از برخورد دولت ایران با مهاجرین را دلسوزانه و اصلاح‌گرایانه دانست و خاطرنشان کرد: صحبتی که ما در بحث مهاجرین داریم و گپی که می‌زنیم حرف‌های دلسوزانه است. ما خودمان فرزند این انقلاب و فرزند این حرکت اسلامی هستیم. انتقاد ما نسبت به برخورد‌های دولت ایران با مهاجرین انتقادِ براندازانه و دشمنانه نیست بلکه انتقاد اصلاح‌گرایانه است. مهاجر ما یک ظرفیت بسیار عظیم است که اگر شما از این ظرفیت بهره‌برداری بکنید اول به نفع خود مهاجر و جامعه افغانستان است و بعد به نفع جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.

وی با بیان اینکه شرایطی در سطح مهاجر به وجود آمده که شیرازه زندگی آنها را از هم می‌پاشاند، گفت: امروز شرایط ناگواری در سطح مهاجرین جریان دارد. مهاجرین ما گاهی دستگیر می‌شوند، گاهی به آنان سیم‌کارت نمی‌دهند، گاهی مشکل عابر بانک ایجاد می‌شود، گاهی مشکلات نانوایی و گاهی هم بحث کار است؛ مثلاً یک حرکت کاملا ناراحت‌کننده‌ی اخیر این است که دستور آمده مهاجر اجازه ندارد که در شعاع سه کیلومتری حرم رضوی اسکان داشته باشد و کار کند! این خیلی حرکت خطرناک است و از آن ناراحت هستیم و چه در اینجا باشیم و یا کابل باشیم با این تصمیم مخالفت می‌کنیم.

این آگاه مسایل مهاجرین با طرح این سوال که آیا یک نظام با این اقتدار نمی‌تواند از نظر امنیتی مهاجرین را مدیریت کند، افزود: حالا مثلاً یک آدم منافقِ کذابِ کثیف در شاهچراغ آن حرکت تروریستی را انجام داد، شما به خاطر جنایت یک آدم بیایید همه‌ی مهاجرین را محاکمه بکنید؟! خوب در کشور خود شما یک روز یک بلوچ می‌آید یک مشکل ایجاد می‌کند، آیا شما باید همه‌ی بلوچ‌ها را بگیرید؟ یک روز مثلاً یک عرب در اهواز می‌آید یک عملیات انتحاری انجام می‌دهد و ده‌ها سرباز و افسر شما و مردم‌تان را به شهادت می‌رساند، آیا شما علیه همه‌ی اهوازی‌ها و عرب‌ها اقدام می‌کنید؟ این که نمی‌شود! این رویه در هیچ جای دنیا نیست که به خاطر جنایت یک تبعه خارجی کل اتباع خارجی با مشکل مواجه شوند.
رییس مرکز تبیان به این نکته اشاره کرد که پاکستان تلاش می‌کند با اخراج مهاجرین به حکومت امارت اسلامی فشار بیاورد، افزود: نکته‌ی بعدی که از طرف نخبگان و مهاجرین ما نیاز به تبیین دارد این است که برخی از کشورهای همسایه‌ی ما مثلا پاکستان فعلا به جدیت علیه امارت اسلامی موضع دارند. پاکستان تا هنوز متوجه نبود که با یک ساختار مدیر در افغانستان مواجه است و حالا متوجه شده که آهسته آهسته افغانستان صاحب یک اقتدار و عظمت می‌شود، لذا با تمام توان شروع به تخریب حاکمیت و مردم افغانستان کرده است. یکی از ابزار‌هایی که امروز در دست پاکستان است اخراج مهاجرین به صورت دسته‌جمعی و فله‌ای است تا بتواند علیه مردم و حاکمیت افغانستان فشار بیاورد.

این آگاه مسایل سیاسی با بیان اینکه پاکستان می‌داند که به تنهایی نمی‌تواند بر علیه مردم و حاکمیت کنونی افغانستان کاری کند لذا به دنبال هم‌سو کردن همسایگان بویژه ایران است، گفت: یکی از کشورهایی که پاکستانی‌ها می‌دانند اگر در کنار پاکستان باشد قطعا بیخ امارت اسلامی را خواهد کَند و آن را با فروپاشی مواجه خواهد نمود جمهوری اسلامی ایران است. پاکستانی‌ها تلاش دارند تا در ایران حرکت‌هایی روی دست گرفته شود تا در افکار عمومی افغانستان این احساس به وجود بیاید که ایرانی‌ها نیز در کنار پاکستانی‌ها می‌خواهند حاکمیت افغانستان را تحت فشار قرار بدهند.

وی افزود: اخراج مهاجرین یکی از اقداماتی است که ذهنیت فوق را در افغانستان به وجود می‌آورد. چه خبر است آقای دولت ایران؟ چرا شما کاری می‌کنید که هماهنگ با پاکستانی‌ها معلوم شوید؟ پاکستان اهداف شومی در مورد افغانستان دارد که صدها هزار مهاجر ما را در این سردی زمستان اخراج و بیرون می‌کند، آن‌وقت شما هم همزمان در کنار پاکستان روزانه هزاران نفر را اخراج می‌کنید؟! قطعا این سیاست سیاست اشتباهی است و نخبگان ما باید در عرصه‌های مختلف اشتباه بودن این سیاست را تبیین بکنند.

حسینی مزاری با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی باید به سیاست مستقل خود که بدون تاثیرپذیری از کشورهای دیگر در قبال افغانستان بوده ادامه دهد، گفت: جمهوری اسلامی یک کشور مستقل در منطقه بوده و از همان ابتدا هم در مورد افغانستان خودش سیاست داشته و بدون تاثیرپذیری از کشورهای منطقه و دنیا و آمریکا و غرب تصمیم گرفته است. حالا هم باید همین کار را بکند. نباید این ذهنیت ایجاد شود که گویا سیاست پاکستان در سطح ایران تاثیرگذار بوده و جمهوری اسلامی آهسته آهسته به سمت پاکستان کشانده می‌شود تا در کنار و همدست با این کشور بر علیه حاکمیت افغانستان کار می‌کند.

رییس مرکز تبیان در پایان گفت که امروز حمایت از ساختار فعلی افغانستان از سوی همه‌ی نخبگان و همه‌ی شخصیت‌ها لازم است. برادران جنگ در افغانستان بس است. در حال حاضر یک مدیریت خوب در سطح جامعه وجود دارد و تنها مشکلی که دنیا و غرب روی آن تمرکز کرده بحث زن و حقوق زن و بحث مدارس است. اما باید گفت که دل غربی‌ها هیچگاه برای زنان ما نمی‌سوزد. آنها همواره به فکر فروپاشاندن خانواده‌های ما و ترویج فساد اخلاقی و بی‌ اعتقاد ساختن جامعه و دور کردن مردم افغانستان از عبادت خداوند بوده‌اند.

در این جلسه آقای سلطانی میزبان اصلی جلسه در مورد هدف برگزاری آن صحبت کرده و از حاضرین بابت حضور خوب‌شان تشکر و تقدیر کرد. در ادامه نیز تعداد دیگری از حاضران به ایراد سخن پرداختند.

متن کامل سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین حسینی مزاری در این جلسه به شرح ذیل است:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و به نستعین. و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد.
ابتدا تشکر می‌کنم از جناب آقای سلطانی که بانی این مجلس شد و شخصیت‌های نخبه هم‌وطن را دعوت کرد و گرد هم آورد. آقای سلطانی یکی از عناصر مهم و ارزشی جامعه ما است و مجوعه‌ای به نام منادیان صلح دارد و این جلسه هم تقریبا از طرف همین تشکیلات برگزار شده است. این جلسه بیشتر یک ضیافت نان چاشت است تا مجموعه شخصیت‌های نخبه دور هم جمع شوند و با هم دیدار داشته باشند و صحبت بکنند و در قسمت هماهنگی و همسویی و حرکت وحدت‌گرایانه روند رو به پیش را در مسیر مقابل خود قرار بدهند.

کار تنهایی اثرگذار نیست؛ شخصیت‌های مهاجر هماهنگ باشند
طبیعی است که هماهنگی شخصیت‌های مهاجر در ایران از اهمیت جدی برخوردار است. امروز کار‌های مختلفی نیاز است که به خصوص در سطح مهاجرین صورت بگیرد اما طبعا امکان ندارد که توسط یک فرد و یک شخص و یک نهاد به تنهایی کارِ اثرگذار و مهمی انجام شود. همه باید دست به دست هم بدهیم و در کنار همدیگر به شکل ید واحد برای ارتقای فرهنگ و بینش جامعه افغانستانی کار بکنیم. باید در عرصه اجتماعی، اقتصادی، اخلاقی، اعتقادی و همچنین بالا بردن شعور سیاسی مردم جامعه خود تلاش جدی بکنیم.

از موازی‌کاری و تفرقه و نفاق اجتناب شود
طبعا هر شخص و هر نهادی اگر بتواند بر اساس رشته تخصصی که دارد عمل بکند و از کار موازی‌کاری اجتناب شود و در عین حال اشخاص و نهادها از همدیگر در راستای همان کار تخصصی که انجام می‌دهند و پیش می‌برند حمایت بکنند، قطعا ما در بین جامعه مهاجر از توفیقات خیلی خوبی برخوردار خواهیم شد، ولی اگر تفرقه و نفاق وجود داشته باشد و یا اگر موازی‌کاری شود و حرکت‌ها به گونه‌ای باشد که با همدیگر تداخل داشته و کار‌های تکراری صورت بگیرد، طبعا از ظرفیت‌های مهم جامعه مهاجر بهره‌برداری نخواهد شد.

مهاجرین ما باید اهمیت نظام جمهوری اسلامی ایران را درک کنند
آنچه که در سطح افکار عمومی خیلی مهم است این است که ما باید زمینه‌ فهم این موضوع که افغانستان چه اهمیتی دارد و ایران چه اهمیتی دارد را در افکار عمومی فراهم بکنیم. خیلی مهم است که مهاجرین ما بدانند که جمهوری اسلامی ایران چه اهمیتی برای آنان و افغانستان و منطقه و جهان دارد و طی بیش از چهل سال چه دستاورد‌هایی برای جهان اسلام و جامعه مردمی آزادی‌خواه داشته است. خب طبعا انقلاب اسلامی که به رهبری امام خمینی (ره) پیروز شد و تا حالا هم با قدرت و عظمت تداوم دارد دستاورد‌های خیلی زیادی داشته است. اما متاسفانه در سطح جامعه ما یک چنین فهم جدی وجود ندارد. تا بحث ایران پیش می‌آید مهاجرین و شخصیت‌های ما به یک سری مسایل پیش پا افتاده می‌چسبند و انتقادات و حرف‌های آنچنانی می‌زنند که این نشان می‌دهد مهاجرین و شخصیت‌های ما فهم عمیقی از اهمیت نظام و انقلاب و جمهوری اسلامی ایران ندارند. لذا باید شخصیت‌های نخبه مهاجرین در این رابطه کار بکنند.

مسئولین و مردم ایران نیز باید اهمیت مهاجرین و افغانستان را بدانند
همچنین این خیلی مهم است که اهمیت مهاجرین برای افکار عمومی ایران فهمانده شود که مهاجرین و اصولا افغانستان چه اهمیتی برای ایرانی‌ها دارد. جامعه ایرانی از نظام و دولت و نخبگانش گرفته تا عموم مردم باید بفهمند که مهاجرین ما مهاجرین دربه‌در و مستأصلِ بی‌خود نیستند که آمده‌ باشند اینجا چهار روز زندگانی را بگذرانند و خوشگذرانی بکنند و بعد بروند دنبال راهشان. نخیر! مهاجرین ما از اقشار مهم جامعه افغانستان هستند. اینها اگر اینجا پناه آورده‌اند به این خاطر است که قربانی مبارزات دوامدار در افغانستان هستند.

مردم افغانستان استعمار انگلیس و شوروی را شکست دادند؛ هدف بعدی کمونیسم ایران بود
ایرانی‌ها باید بدانند که مردم افغانستان مردمی هستند که در دنیا برای اولین بار بساط استعمار انگلیس را جمع کردند. این از افتخارات مردم افغانستان و جامعه و کشور ما است که توانستند ضربه سنگین و هولناکی بر پیکره انگلیس و حاکمیت استعماری‌اش در منطقه وارد بکنند و گلیم‌اش را جمع بکنند. مردم افغانستان مردمی هستند که بزرگترین قدرت شرق یعنی ابرقدرت شوروی را شکست دادند. اگر مردم ما در برابر شوروی‌ها ایستادگی نمی‌کردند و زمینه شکست شوروی و زمینه فروپاشی مکتب کمونیسم را فراهم نمی‌کردند خب طبعا هدف بعدی جمهوری اسلامی ایران بود. اینطور نبود که شوروی‌ها فقط آمده باشند برای افغانستان و به خاطر مردم افغانستان، نخیر! شوروی هدف بزرگِ استیلا و سیطره بر منطقه و کشور‌های پیرامونی را داشت و شاید هم اصولا هدف اصلی تجاوز شوروی به افغانستان جلوگیری از نفوذ انقلاب و یا جلوگیری از پیشرفت و پیروزی انقلاب بیش از آنچه که آن روز اتفاق افتاده بود باشد. این جای شکی نیست. پژوهشگران ما در این رابطه باید تحقیق بکنند و حتما به این نتیجه خواهند رسید. ایرانی‌ها باید بدانند که ما در برابر شوروی بیش از یک میلیون شهید و زخمی و معلول و جانباز داده و بیش از پنج میلیون مهاجر تقدیم کردیم.

آمریکا به خاطر خود افغانستان و مردمش به کشور ما لشکرکشی نکرد، هدفش اشراف بر منطقه از جمله ایران بود
یا مثلا در برابر آمریکایی‌ها؛ من اوایل دهه نود در چندین سخنرانی در کابل گفتم اینکه آمریکایی‌ها وارد افغانستان شده‌اند به خاطر خود افغانستان و مردم افغانستان نیست و آمریکا به خاطر هدفی بزرگتر و اشراف بر کشور‌های منطقه از جمله روسیه، چین، هند و جمهوری اسلامی ایران به افغانستان آمده‌ است. بنابراین کشور‌های منطقه که مهاجر پذیرند باید بدانند که مهاجرینی که اینجا حضور دارند نتیجه یک‌چنین مبارزه‌ای بوده و قربانی مبارزات دوامدار با بزرگ‌ترین قدرت‌های جهانی هستند. اگر مردم افغانستان آمریکا را با شکست مواجه نمی‌کردند، هدف بعدی آمریکا جمهوری اسلامی ایران بود. چنانچه آمریکایی‌ها طی بیست سال گذشته کار‌های خیلی جدی علیه ایران انجام دادند. اما این مردم ما بودند که در آنجا گوشت دم توپ آمریکایی‌ها بودند. ما ده‌ها هزار شهید در مبارزه با آمریکایی‌ها تقدیم کردیم. چه آن‌ هایی که در سنگر سخت بودند و چه امثال ما که در سنگر نرم بودیم. دفتر ما در کابل در سال ۱۳۹۶ با عملیات انتحاری سازمان‌یافته از طرف آمریکایی‌ها منفجر شد و ۵۲ نفر از همکاران ما شهید شدند و بیش از ۱۴۰ نفر زخمی دادیم.
اگر ایرانی‌ها حقیقتا به اهمیت افغانستان واقف بودند چنین برخوردهایی با مهاجرین صورت نمی‌گرفت
دوستان ایرانی ما باید این اهمیت‌ها را بدانند که متاسفانه نمی‌دانند، از دولت گرفته تا پایین‌ترین سطح ادارات و کلا مردم ایران از این اهمیت و از این شجاعت ما چیزی نمی‌دانند که اگر بدانند و اگر می‌دانستند، یک چنین بازی‌ هایی که امروز از طرف دولت و نهادهای ایران نسبت به مهاجرین ما وجود دارد وجود نمی‌داشت و امروز مهاجرین ما گرفتار این وضعیت نمی‌شدند که هر روز در برابر یک قانون و یک مشکل قرار بگیرند. ما متاسفانه هر از چند گاهی می‌بینیم که یک معضل جدید بر پا می‌شود از جمله این دستگیری‌های بی‌مورد و با مدرک و بی مدرکی که در روزهای اخیر صورت گرفت. دوستان گفتند که آقای شرافتی در اینجا تشریف می‌آورد، گفتم خیلی خوب است که در محضر ایشان این صحبت‌ها را بکنم که تا حالا هنوز فکر می‌کنم تشریف نیاورده‌اند و خدا کند که تشریف بیاورند و بیشتر با ایشان صحبت بکنیم.

انتقاد ما از برخورد دولت ایران با مهاجرین انتقاد دلسوزانه و اصلاح‌گرایانه است
صحبتی که ما در بحث مهاجرین داریم و گپی که می‌زنیم حرف‌های دلسوزانه است. ما خودمان فرزند این انقلاب و فرزند این حرکت اسلامی هستیم. انتقاد ما نسبت به برخورد‌های دولت ایران با مهاجرین انتقادِ براندازانه و دشمنانه نیست بلکه انتقاد اصلاح‌گرایانه است. برادر من خود‌تان را اصلاح بکنید! مهاجر ما یک ظرفیت بسیار عظیم است که اگر شما از این ظرفیت بهره‌برداری بکنید اول به نفع خود مهاجر و جامعه افغانستان است و بعد به نفع جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. شما یک شرایطی را در سطح مهاجر به وجود می‌آورید که شیرازه زندگی آنها از هم می‌پاشد.

پریروز یکی از همکاران دفتر ما آمد گفت حاج‌آقا شما گفتید که مدرک‌دار و بی‌مدرک را می‌گیرند اما کاش این‌ها مدرک‌دارها را یک دفعه دستگیر بکنند، پسر من را پنج بار طی همین چند روز دستگیر کردند، باز دفعه ششم که دستگیر کردند رفتم با عذر و زاری از دست اینها خلاص کردم که نکنید به لحاظ خدا ما را از زندگی انداختید! وقتی پسرم را دستگیر می‌کنید یک روز که فقط اردوگاه می‌رویم و تا آزاد می‌کنیم، پسر من از کار می‌ماند و ۴۰۰ یا ۵۰۰ هزار تومان ضرر می‌کند و بعد ۲۰۰ هزار هم من که پدرش هستم ضرر می‌کنم. از طرف دیگر وضعیت روحی و روانی در سطح خانواده چه می‌شود؟

اگر دولت جمهوری اسلامی و نهادهای مرتبط اهمیت مهاجرین و افغانستان را بدانند قطعا برنامه‌های بهتری روی دست می‌گیرند
وقتی من با خیلی از شخصیت‌های ایرانی صحبت می‌کنم آنها خیلی دلسوزانه حرف می‌زنند و حرف‌های ما را نیز تأیید و حمایت می‌کنند. من از روز شنبه به این طرف مرتب با بعضی از شخصیت‌ها صحبت کردم و تماس گرفتم و گپ زدم و موضوعات را مطرح‌ کردم اما تا به حال هیچ شخصیت ایرانی را ندیدم که موضع بگیرد. مثلاً روز شنبه من یک سخنرانی خیلی جدی و معقول و منطقی درباره مشکلات مهاجرین داشتم که اینها خیلی پسندیدند و خیلی هم حمایت کرده و خوشحال شدند که اگر گپی دارید به ما برسانید تا ما بفهمیم اوضاع از چه قرار است.

آیا به خاطر جرم یک تبعه خارجی باید همه اتباع را با مشکل مواجه کرد؟!
امروز شرایط ناگواری در سطح مهاجرین جریان دارد. مهاجرین ما گاهی دستگیر می‌شوند، گاهی به آنان سیمکارت نمی‌دهند، گاهی مشکل عابر بانک ایجاد می‌شود، گاهی مشکلات نانوایی و گاهی هم بحث کار است؛ مثلاً یک حرکت کاملا ناراحت‌کننده‌ی اخیر این است که دستور آمده مهاجر اجازه ندارد که در شعاع سه کیلومتری حرم رضوی اسکان داشته باشد و کار کند! این خیلی حرکت خطرناک است و از این حرکت ناراحت هستیم و چه در اینجا باشیم و یا کابل باشیم با این تصمیم مخالفت می‌کنیم. یعنی چه؟ آیا یک نظام با این اقتدار نمی‌تواند از نظر امنیتی مدیریت داشته باشد؟ حالا مثلاً یک آدم منافقِ کذابِ کثیف در شاهچراغ آن حرکت تروریستی را انجام داد، شما به خاطر جنایت یک آدم بیایید همه‌ی مهاجرین را محاکمه بکنید؟! خوب در کشور خود شما یک روز یک بلوچ می‌آید یک مشکل ایجاد می‌کند، آیا شما باید همه‌ی بلوچ‌ها را بگیرید؟ یک روز مثلاً یک عرب در اهواز می‌آید یک عملیات انتحاری انجام می‌دهد و ده‌ها سرباز و افسر شما و مردم‌تان را به شهادت می‌رساند، آیا شما علیه همه‌ی اهوازی‌ها و عرب‌ها اقدام می‌کنید؟ این که نمی‌شود! این رویه در کجای دنیاست؟ شما به غیر از جمهوری اسلامی یک کشور دیگر نشان بدهید که به خاطر جنایت یک تبعه خارجی کل اتباع خارجی با مشکل مواجه شده‌ باشند، ما چنین چیزی را نه در امریکا و اروپا و نه در کشورهای آسیایی پیرامون خود مشاهده نکردیم.

مردم و حاکمیت کنونی افغانستان در خط مقدم مبارزه با تروریسم هستند
گذشته از آن، توقعی که ما از این نظام و از این مردم و حکومت داریم خیلی بالاست. ما این نظام و انقلاب و اسلام را از خود می‌دانیم. ما برای پیروزی این حرکت و این جهاد و این انقلاب در صحنه بودیم و کار کردیم. همین حالا مردم ما در خط مقدم مبارزه علیه تروریسم هستند. فعلا مردم ما در افغانستان با تروریسمی مقابله می‌کنند که شما در سوریه و عراق و در خیلی جاهای دیگر هزینه‌های گزافی را پرداخت نمودید و با آنها مبارزه کردید. امروز حکومت افغانستان با جدیت در برابر داعش ایستاده است و مبارزه می‌کند و آن را از بین می‌برد و در برابر وهابیت و هر گروه تروریستی دیگر هم به شدت فعال است.

پاکستان تلاش می‌کند با اخراج مهاجرین به حکومت امارت اسلامی فشار بیاورد
نکته‌ی بعدی که از طرف نخبگان و مهاجرین ما نیاز به تبیین دارد این است که برخی از کشورهای همسایه‌ی ما مثلا پاکستان فعلا به جدیت علیه امارت اسلامی موضع دارند. پاکستان تا هنوز متوجه نبود که با یک ساختار مدیر در افغانستان مواجه است و حالا متوجه شده که آهسته آهسته افغانستان صاحب یک اقتدار و عظمت می‌شود، لذا با تمام توان شروع به تخریب حاکمیت و مردم افغانستان کرده است. یکی از ابزار‌هایی که امروز در دست پاکستان است اخراج مهاجرین به صورت دسته‌جمعی و فله‌ای است تا بتواند علیه مردم و حاکمیت افغانستان فشار بیاورد.
پاکستان به تنهایی نمی‌تواند کاری کند لذا به دنبال همسو کردن همسایگان به ویژه ایران است
مطلب مهم دیگر این است که پاکستانی‌ها می‌دانند که به تنهایی نمی‌توانند در برابر مردم و حاکمیت افغانستان هیچ غلطی بکنند و لذا به دنبال یارگیری هستند و به دنبال این هستند که کشورهای همسایه‌ی افغانستان همسو با پاکستان عمل نمایند. یکی از کشورهایی که پاکستانی‌ها فکر می کنند اگر در کنار آنان باشد، بیخ امارت اسلامی را خواهد کَند و آن را با فروپاشی مواجه خواهد نمود جمهوری اسلامی ایران است. پاکستانی‌ها تلاش دارند تا در ایران حرکت‌ هایی روی دست گرفته شود تا در افکار عمومی افغانستان این احساس به وجود بیاید که ایرانی‌ها هم در کنار پاکستانی‌ها دارند علیه امارت کار می‌کنند و حاکمیت افغانستان را تحت فشار قرار می‌دهند.

چرا ایران کاری می‌کند که به نظر برسد با پاکستان هماهنگ است؟!
اخراج مهاجرین یکی از اقداماتی است که ذهنیت فوق را در افغانستان به وجود می‌آورد. چه خبر است آقای دولت ایران؟ چرا شما کاری می‌کنید که هماهنگ با پاکستانی‌ها معلوم شوید؟ پاکستان اهداف شومی در مورد افغانستان دارد که صدها هزار مهاجر ما را در این سردی زمستان اخراج و بیرون می‌کند، آن‌ وقت شما هم همزمان در کنار پاکستان روزانه هزاران نفر را اخراج می‌کنید؟! نکنید! ملا برادر در سفر خود به تهران از دولت ایران خواهش کرد که شما طی این زمستان به ما فرصت بدهید ان‌شاءالله از اوایل بهار ما آمادگی می‌گیریم که اگر فاقدین مدرک را بیرون کردید در خدمت‌شان باشیم، در حالی که این هیئت در ایران حضور دارد شما شروع می‌کنید به فشار وارد کردن و اخراج فله‌ای مهاجرین! چه خبر است؟ من حتی معتقد هستم که شما باید در بحث اخراج مهاجرینِ فاقد مدرک هم ملاحظه بکنید.

سیاست اخراج گروهی مهاجرین از ایران اشتباه است
آقایان کاری نکنید که دستاوردهای زحمات تیمی که در افغانستان حضور دارند و کار می‌کنند تا رابطه‌ی امارت با جمهوری اسلامی خوب شود را خراب بکنید. از یک طرف هیئت امارت اسلامی را می‌آورید و بی نهایت تحویل می‌گیرید، که حقیقتا دولت جمهوری اسلامی هیئت امارت اسلامی را به خوبی تحویل گرفت، بعد از آن سو شما در حالی که این هئیت در ایران است فشار را روی مهاجر ایجاد می‌کنید! معنای این کار چیست؟ معنایش این است که ما به دنبال این دستاوردها نبوده و به دنبال ایجاد فشار علیه امارت هستیم. اما این سیاست سیاست اشتباهی است و نخبگان ما باید در عرصه‌های مختلف اشتباه بودن این سیاست را تبیین بکنند.

جمهوری اسلامی به سیاست مستقل خود که بدون تاثیرپذیری از کشورهای دیگر در قبال افغانستان بوده ادامه دهد
جمهوری اسلامی یک کشور مستقل در منطقه بوده و از همان ابتدا هم در مورد افغانستان خودش سیاست داشته و بدون تاثیر پذیری از کشورهای منطقه و دنیا و آمریکا و غرب و فلان و بهمان تصمیم گرفته است. حالا هم باید همین کار را بکند. نباید این ذهنیت ایجاد شود که گویا سیاست پاکستان در سطح ایران تاثیرگذار بوده و جمهوری اسلامی آهسته آهسته به سمت پاکستان کشانده می‌شود تا در کنار و همدست با این کشور بر علیه حکومت امارت اسلامی کار می‌کند. امروز حمایت از ساختار فعلی افغانستان از سوی همه‌ی نخبگان و همه‌ی شخصیت‌ها لازم است. برادران جنگ در افغانستان بس است. اگر طرح و انتقاد و پیشنهاد و هر چه دارید بیاییم داخل افغانستان که فرصت و زمینه فراهم است از داخل کشور انتقاد بکنیم. از بیرون هیاهو و صحبت و تخریب کردن فایده‌ای ندارد. امروز یک مدیریت خوب در سطح جامعه وجود دارد و تنها مشکلی که دنیا و غرب روی آن تمرکز کرده بحث زن و حقوق زن و بحث مدارس است.

غربی‌ها دلسوز زنان ما نبودند و نیستند، آنان به دنبال فروپاشی خانواده‌های افغانستان بودند
اما به غربی‌ها باید گفت که دل شما به زنان ما نمی‌سوزد. ما در طول دو دهه گذشته دیدیم که چگونه طرفدار حقوق زنان ما بودید. شما به فکر فروپاشاندن خانواده‌های ما بودید. شما به دنبال بزک و برهنه کردن زنان ما بودید. شما به دنبال ترویج فساد اخلاقی و به دنبال بی‌اعتقادی و جهت دادن مردم ما به سمت مسیحیت بودید به گونه‌ای که حتی نظامیان آمریکایی تحت عناوین مختلف در راستای ترویج مسیحیت کار می‌کردند. خود من در جریان هستم که این‌ها چه غلطی‌هایی حتی در مناطق امنی که هیچ مشکلی وجود نداشت می‌کردند، نظامی‌های غربی به یکاولنگ می‌رفتند و در قسمت بی‌ اعتقاد ساختن جامعه و دور کردن مردم از عبادت خدا کار فرهنگی می‌کردند. خب وقت نگذرد صحبت را همین‌جا خاتمه می‌دهم و خواهش مجدد من از شخصیت ‌ها و نخبگان این است که هماهنگ و در کنار هم و با توجه به موضوعات مهمی که در سطح جامعه مهاجر و منطقه و دنیا وجود دارد و مسایل افغانستان حساس و هماهنگ باشند.

باز هم از آقای سلطانی و منادیان صلح تشکر و تقدیر می‌کنیم که این جلسه را تشکیل دادند. ان‌شاءالله امیدواریم که این جلسات به صورت دورانی از طرف مجموعه‌ها و موسسات و شخصیت‌ها هر دو هفته یا هر یک ماه برگزار شود و ما حاضریم از آن حمایت و همکاری نماییم. من که اکثرا کابل هستم اما جناب آقای هاشمی شخصیت اندیشمند که در رأس دفتر هستند و آقای سیدوحیدالله حبیبی و سایر دوستان در خدمت شما خواهند بود.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

برای مشاهده تصاویر این جلسه به این لینک مراجعه کنید.