خبرگزاری صدای افغان (آوا) –مشهد مقدس: نشستی با عنوان «مراسم عزای حسینی، بستر مناسب برای تربیت نیروی انسانی» از سوی دفتر مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در مشهد مقدس با حضور جمعی از مسئولین، کادرها و اعضای فعال این مرکز در حسینیه شهید مصباح (ره) برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری طی سخنانی در این مراسم، افراد و جریانهایی که در خط امام حسین(ع) بودهاند را همواره ماندگار توصیف کرد و گفت: اگر مسلمانان به درستی امام حسین(ع) و اهداف ایشان را بشناسند و جریان فکری حسینی را در لابلای زندگی اجتماعی خود اِعمال و اجرا بکنند، رو به ترقی و اقتدار خواهند رفت.
وی با بیان اینکه دشمنان اسلام از گذشته تاکنون پولهای هنگفتی را برای به انحراف کشاندن مجالس حسینی مصرف کرده و میکنند خاطرنشان کرد: این انحراف نیز عموما توسط آدمهای ریشتراشیده ی نیکتاییدارِ منحرفِ سکولار صورت نمیگیرد چون همه آنها را میشناسد و اگر حرکتی از سوی آنها صورت بگیرد طبعا مومنین زودتر حساس میشوند و حساب کار خودشان را با آنها مشخص میکنند؛ بلکه این انحراف بوسیله افراد و جریانهایی صورت میگیرد که عمامه و ریش و تسبیح و پیشانی پینهبسته دارند و برای دوستی با امام حسین (ع) و خط آن حضرت در ظاهر خیلی مقیدند اما عملکردشان عملکردی ضد اهداف حسینی و برنامههایشان نیز در مسیر به انحراف کشاندن مجالس عزای امام حسین (ع) است.
حسینی مزاری ضمن تاکید بر اینکه دشمنان تلاش دارند جمعیت مومنین را حداقل نسبت به اهداف حسینی بیتفاوت بسازند تا بعنوان عناصری بدردنخور در یک گوشه و در انزوا حرکتی بیتاثیر داشته باشند، گفت: ما در شرایط موجود وظیفه داریم که از یک طرف کاری بکنیم که از نکات تربیتیِ مجالس حسینی و نهضت عاشورا به درستی بهرهبرداری بکنیم و از طرفی در جهت تبیین توطئههای دشمن فعالیت کنیم و این خط و مسیر را از تاثیرگذاریِ توطئههای آنان مصون بسازیم.
رئیس مرکز تبیان، ایجاد همسویی و هماهنگی میان نیروها، شخصیتها و جریانات را از برکات برگزار شدن باشکوه مجالس عزاداری عنوان کرد و گفت: برای جلوگیری از کاهش یافتن جمعیت جلسات پرشکوه باید جلسات متفرقه کوچک را برگزار نکنیم. متاسفانه یکی از آسیبهای محرم در سالهای اخیر این است که هر فرد سعی میکند در خانه خود مراسم بگیرد و یا چهار تا فامیل دور هم جمع میشوند و میگویند ما مجلس فامیلی داریم. و یا هم از یک ولایت ممکن است مثلا بیست، سی و صد خانواده دور هم جمع شوند. باید از این حالتی که حسینیه فلانجای و مسجد فلانجای که برگرفته از نام ولایات و اقوام باشد جدّا پرهیز شود. ما تا زمانی که از این آسیبها و تفرقهها فاصله نگیریم و با یکدیگر همسو نشویم مشکلات ما در افغانستان بیشتر و بیشتر خواهد شد.
وی با اشاره به برگزاری جلسات عزاداری باشکوه و پرجمعیت در ایران و کشورهای دیگر به غیر از افغانستان و توصیه به مهاجرین مبنی بر برگزاری جلسات عزای باشکوه با حضور همه اقوام از ولایات مختلف خاطرنشان کرد: ما مردمان خیلی معتقد و مذهبی و دلسوختهای داریم که میتوانستند و میتوانند مجالس ده هزاری، بیست هزاری، سی هزاری و حتی صد هزار نفری برگزار بکنند تا هم شکوه مجلس بازتاب پیدا بکند و اقتدار و عظمت مردم ما به تصویر کشیده شود و هم از نظر روانی تاثیر شگرفی برروحیه جامعه بگذارد.
رییس مرکز تبیان با تاکید بر تمرکز عزاداریها در دهه اول محرم و پرهیز از دههسازیها و خسته کردن مردم از عزاداری گفت: مجالسی که در راستای تربیت نیرو با اطلاعات و مسائل روز نباشد، تخدیرکننده و ضد اسلام است. بنابراین باید کوشش کنیم تا سخنرانها و شخصیتهای مومنِ متقیِ مبارز را وارد مجالس نموده و از سخنرانیهایشان استفاده بکنیم تا اینگونه برای ما جهتدهنده، رهبریکننده و هدایتکننده باشد و ما را با مسائل روز و توطئهها و دسایس دشمنان و نیز راهکارهای دینی در راستای فراهمسازی زمینههای ظهور امام زمان (عج) آماده کند که وارد عرصه و میدان شویم.
حسینی مزاری عمدهترین نکته تربیتی مراسم ماه محرم را پرداختن سخنرانان به هدف امام حسین (ع) از قیام ایشان دانست و تشریح کرد: برخیها میگفتند امام حسین (ع) برای به دست آوردن حکومت حرکت کرد و به سمت مردم کوفه رفت و فریب خورد و در نهایت کشته شد ولی هدفش حکومت بود. برخی دیگر نیز که شاید مردمان مومن و مسلمانی باشند ولی برداشتشان دقیق نیست میگفتند که امام حسین (ع) از روز اول برای شهید شدن رفت تا اینکه با شهادت خودش شفیع خوب و قوی برای مومنان خطاکار باشد! در حالی که هدف امام حسین (ع) نه حکومت بود و نه هم شهادت، هدف ایشان اقامه وجیبه الهی امر به معروف و نهی از منکر بود و اگر در این مسیر موفق میشد قطعا حکومت تشکیل میداد، حالا هم که به هر حال موفق نشد اما به شهادت رسید.
این آگاه مسایل سیاسی با بیان اینکه خورده معروفها و خورده منکرها مسئلهی امام حسین (ع) نبود و برای آن حضرت اصل طاغوت در رأس منکرات بود، گفت: رأس منکر عبارت است از طاغوت. نظر امام حسین (ع) این بود که باید طاغوت در جامعه ریشهکن شود. وقتی که طاغوت در جامعه ریشهکن شود، سایر خورده منکرات هم از جامعه جمع میشود اما وقتی طاغوت در اجتماع وجود داشته باشد همان طاغوت خوردهمنکرات را ترویج میکند. اگر بتوانیم در برابر اساس منکرات قیام کنیم و آن اساس و محور را زمین بزنیم، آنگاه جامعهای عاری از گناه خواهیم داشت.
حسینی مزاری، اساس و محور معروفها را نیز حکومت اسلامی دانست و خاطرنشان کرد: اگر ما بتوانیم در کشورمان حکومت اسلامی برقرار کنیم، در آن صورت سایر معروفها خود به خود ترویج و برقرار میشود اما اگر در کشور حکومت اسلامی نباشد هر چقدر در امر ترویج سایر معروفات کار کنیم آب در هاون کوبیدن است.
رییس مرکز تبیان با اشاره به اینکه امریکا، انگلیس، فرانسه و اسرائیل طواغیت حقیقی جهان امروزند و عناصر و طاغوتچههای آنان در جوامع مختلف فعالیت میکنند، گفت: به خاطر فجایع فرهنگی و فسق و فجور و فحشای موجود در همهی عرصههای کشور که ناشی از فعالیت طاغوت و طاغوتچهها طی دو دهه گذشته در کشور بود هیچگاه یک ساختار و روایت یکدست اسلامی در افغانستان شکل نگرفت و هرچند که نامش جمهوری اسلامی بود ولی اسلامیت در آنجا به صورت سیستماتیک و ساختاری وجود نداشت و درست است که مردم مسلمان بودند و نهادهای مذهبی مانند حوزات علمیه و مراکز آموزشی و فرهنگی و دانشگاهها فعالیت داشتند اما مسایل کفر و نفاق خیلی بیشتر مطرح بود تا مذاهب اسلامی.
علاوه بر بروز انواع و اقسام فساد در لایههای مختلف جامعه و کشور، حسینی مزاری، استحاله رهبران، شخصیتها و مسئولین احزاب افغانستان را سیاست مهم امریکا طی دو دهه گذشته عنوان کرد و گفت: در طول این بیست سال گذشته سیاست طاغوت این بود که در سطح شخصیتهای رهبری و کادرهای میانی احزاب و شخصیتهای افغانستان استحاله ایجاد کند، لذا تمام شخصیتها با زندگیهای مجلل و سفرهای تفریحی خارجی بدون استثناء استحاله شدند و دیگر حال و روز جهاد و مبارزه و در سنگر ماندن و سختی کشیدن وجود نداشت.
وی با هشدار خطاب به مسئولین امارت اسلامی نیز اظهار داشت: مسئولین امارت اسلامی هم مواظب باشند آلودهی دنیا نشوند. سیاست غرب در مواجهه با حکومت فعلی هم استحاله است و من از همینجا این هشدار را به امارتیها و سران و مسئولان امارت اسلامی میدهم که حواستان جمع باشد به دنیا آلوده نشوید. اینکه توانستید بیست سال مقاومت و نبرد کنید به خاطر سلامت نفس شما بوده است چون گرفتار این آلودگیها نبودید. اما حالا که وارد قدرت و ثروت شدهاید و امکانات دور و بر شما ریخته و صلاحیتهای سازمانی و اداری هم دارید و گناه کردن خیلی راحت شده باید متوجه این رویکرد باشید.
رییس مرکز تبیان خاطرنشان کرد: اکنون مسئولین امارت اسلامی در همه چیز صلاحیت دارند لذا متوجه باشند که امریکاییها به عنوان طاغوتی که به افغانستان آمده بودند و در ولایات مختلف مستقر شده بودند، همان استحاله فکری و فرهنگی و دینی که در مجاهدین ما ایجاد کردند و از آن طریق حاکمیت ما را شکستند و زمینگیر کردند، همان سیاست را در برابر امارت اسلامی در نظر دارند. غربیها تلاش دارند شخصیتها و مسئولین امارت اسلامی را استحاله کنند، سپس پس از مدتی، گروههای جنگی دیگر را در برابر اینها قرار بدهند و بعد چون اینها به دلیل استحالهای که میشوند حال مقابله و مبارزه ندارند مجبوراند مثل حکومت قبلی با یک تق و توقی و یا با یک معامله دیگری میدان را رها نموده و فرار بکنند و به یک سمت و سوی دیگر بروند.
متن کامل سخنان حجتالاسلام والمسلمین سید عیسی حسینی مزاری در این مراسم به شرح ذیل است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قال امام حسین (ع): «إِنّی لَمْ أَخرُجْ أَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسِداً و لا ظالِماً، إِنَّما خَرجْتُ لِطَلَبِ إلاصلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی، أُریدُ أنْ آَمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرُ بِسیرَةِ جَدّی و أبی»
رفتار و گفتار ائمه معصومین (ع) ضرورت برپایی مجلس عزای حسینی را میرساند
نشست امشب به خاطر اتخاذ آمادگی جهت برگزاری مجالس محرمالحرام دایر شده است. من هم دقایقی به این مناسبت مطالبی را عنوان میکنم. برگزاری مجالس محرم از نظر ضرورت چیزی نیست که من مطالبی را در آن مورد عنوان بکنم، بخصوص از دو جهت لازم و ضروری است که ما در ایام محرم بخصوص مجالس عزای حسینی را برگزار بکنیم: علت اول سنت حسنهای است که ائمه معصومین (ع) از خود بجا گذاشتند، چه از نظر رفتار و چه از نظر گفتار. اولین کسی که برای عزای حسینی مجلس برگزار کرد حضرت امام سجاد (ع) بود بعد از او سایر ائمه معصومین عملا در برگزاری مجالس اهتمام داشتند. از نظر گفتار هم احادیث متعددی داریم در راستای برگزاری این مجالس تاکید موکد صورت گرفته است که حتما مجالس عزای حسینی برگزار شود. ما و شما هم که شیعه و پیرو ائمه معصومین (ع) هستیم لازم است که به تبعیت از آنها تعبدا در برگزاری مجالس اهتمام داشته باشیم و هر سال هم بیشتر از سال قبل توجه جدی داشته باشیم، از نظر معنوی از نظر مادی هر مقداری که در توان و حتی بالاتر از توان است در این جهت توجه و تمرکز کنیم و قطعا خدای متعال هم به کسانی عنایت ویژه خواهد داشت که نام و کارشان با نام امام حسین (ع) گره بخورد.
افراد و جریانهای حسینی همواره ماندگارند
تبعا هر فرد مومن مسلمان اگر بتواند زندگی خود را با نام امام حسین (ع) و شهدای کربلا عجین بکند، همانگونه که نام امام حسین(ع) روز به روز فراگیر میشود و همچنان ماندگار است، این فرد و یا جریانی که در این مسیر حرکت بکند نیز قطعا هم فراگیر میشود و هم ماندگار. در طول تاریخ نیز شما حتما مطالعه دارید افراد و جریانهایی که حسینی بودند تا هنوز ماندگار هستند و نامشان گسترده مطرح و مورد توجه خاص و عام است و در شرایط موجود هم شما در دنیا میبینید کسانی که با امام حسیناند، جریانهایی که حسینی هستند، چه در ایران، چه در عراق و سوریه و یمن و لبنان و چه افغانستان و در همه جای از دنیا شما اگر میبینید یک چنین افراد و جریانهایی در صحنه میباشند و روز به روز فراگیر میشوند دلیلش این است که اینها حسینی هستند و با نام و یاد امام حسین (ع) عجین هستند و قطعا اگر مسلمانان به درستی امام حسین (ع) و اهداف امام حسین (ع) را بشناسند و جریان فکری حسینی را در لابلای زندگی اجتماعی خود اعمال و اجرا بکنند، رو به ترقی و رو به اقتدار خواهند رفت.
پولهای هنگفتی برای منحرف کردن مسیر امام حسین (ع) هزینه میشود
به همین لحاظ دشمن تاثیرگذاری این روند را از گذشته احساس کرد از همان زمانی که حرکت حسینی بساط یزید را برچید و دشمنان با وصف اعمال فشارهای متعدد و جدی باز هم متوجه شدند که نام و یاد حسین (ع) مدام گسترده میشود و پیروان و یاران حسینی در سرتاسر دنیا ظهور و بروز پیدا میکنند، برای به انحراف کشاندن یاد و مرام امام حسین (ع) دست به کار شدند و توطئههای گوناگونی روی دست گرفتند. بخصوص در شرایط موجود شما میبینید که در جهت به انحراف کشاندن مجالس و مراسم حسینی چه کارهایی صورت میگیرد و چه پولهای هنگفتی مصرف میشود و چه سرمایههای عجیبی به کار انداخته میشود تا مسیر اهداف حسینی به انحراف کشانده شود.
افراد ظاهرالصلاح عاملان اصلیِ به انحراف کشاندن مجالس حسینی هستند
جالب توجه است که به انحراف کشاندن نام و یاد و برنامههای امام حسین (ع) توسط آدمهای ریشتراشیده نیکتاییدار منحرف سکولار صورت نمیگیرد چون همه آنها را میشناسد و اگر حرکتی از سوی آنها صورت بگیرد خوب طبعا مومنین زودتر حساس میشوند و موضع میگیرند و حساب کار خودشان را با آنها مشخص میکنند؛ بلکه این انحراف بوسیله افراد و جریانهایی صورت میگیرد که مثل ما عمامه و ریش و پشم و تسبیح و پیشانی پینهبسته دارند و برای دوستی با امام حسین (ع) و خط آن حضرت در ظاهر خیلی مقید هستند اما عملکردشان عملکردی ضد اهداف حسینی و برنامههایشان نیز در مسیر به انحراف کشاندن مجالس عزای امام حسین (ع) است.
اگر فرصت داشتید در این زمینه مطالعه دقیق بکنید مطالب خیلی زیادی دستگیرتان میشود، اینجا هم خیلی فرصت نیست که من به این مورد بپردازم. ما در افغانستان و در نشستهایی که با علما و ائمه مساجد داشتیم و یا در کارگاههای آموزشی و تدوینی و تفسیری به صورت فیلم و مستند نشان میدادیم کسانی را که با لباس علما و عناوین آیتاللهی و مرجعیت چه خباثتی در مسیر ضد اهداف حسینی انجام میدهند و چقدر سعی دارند که مجالس حسینی از تاثیرگذاری تربیتی بیفتد و در مسیر انحراف قرار بگیرد. مطالب زیادی مطرح است که من امیدوار هستم انشاءالله اگر در ایام محرم در اینجا بودیم روی آنها بپردازیم و اگر ما نبودیم بقیه علما و شخصیتها تبیین کنند که چه کارهایی در مسیر به انحراف کشاندن راه و اهداف و نکات تربیتی امام حسین (ع) صورت میگیرد.
لزوم بهرهبرداری از نکات تربیتی مجالس حسینی و تبیین توطئههای دشمن
خوب ما در شرایط موجود این وظیفه را داریم که از یک طرف کاری بکنیم که از نکات تربیتیِ مجالس حسینی و نهضت عاشورا به درستی بهرهبرداری بکنیم و از طرفی در جهت تبیین توطئههای دشمن فعالیت کنیم و این خط و مسیر را از تاثیرگذاریِ کارهای دشمنان مصون بسازیم، دشمنانی که تلاش دارند جمعیت مومنین را حداقل نسبت به اهداف حسینی بیتفاوت بسازند تا بعنوان عناصری بدردنخور در یک گوشه و در انزوا حرکتی بیتاثیر داشته باشند. خوب برای اینکه ما بتوانیم در این مسیر کار نموده و به اهداف درست خود برسیم بایستی به چند نکته توجه بکنیم:
مجالس محرم باید باشکوه برگزار شود؛ همسویی و هماهنگی شخصیتها و جریانات از برکات مجالس باشکوه
نکته اول اینکه سعی کنیم مراسم محرم خیلی باشکوه برگزار شود. باشکوه برگزار کردن ایام محرم آثار و برکاتی دارد. از جمله آثار و برکاتش ایجاد هماهنگی و همسویی میان نیروها و شخصیتها و ایجاد هممسیری بین جریانها و تشکلات اسلامی و در نهایت ایجاد محوریت وحدت برای جامعه اسلامی است. این یکی از آثار و برکات جلسات پرشکوه و پرجمعیت است. برای اینکه ما از کاهش یافتن جمعیت جلسات پرشکوه اجتناب بکنیم باید جلسات متفرقه کوچک را برگزار نکنیم. متاسفانه یکی از آسیبهای محرم در سالهای اخیر این است که هر فرد سعی میکند در خانه خود مراسم بگیرد، حالا نذر دارد و یا یک نیتی در دلش است به دنبال آن است تا در خانه خود مراسم بگیرد. و یا چهار تا فامیل و خانواده دور هم جمع میشوند و میگویند ما مجلس فامیلی داریم. و یا هم از یک ولایت ممکن است مثلا بیست، سی و صد خانواده که حسینیه ندارند دور هم جمع شوند و یگان خرابه را سیاهپوش کنند و مراسم بگیرند.
از ایجاد مجالس عزای کوچک و متفرقه پرهیز شود
اینها حقیقتا حرکتهای نادرستی است اگر از روی جهل و ناآگاهی باشد باید دست از این کارها برداریم چرا که چنین مجالسی نه تنها ثوابی ندارد بلکه عقاب دارد چون در راستای تضعیف مجالس باشکوه و ایجاد تفرقه و نفاق در بین امت اسلامی برگزار میشود. ما جدّا باید با برگزاری چنین مجالسی مخالفت بکنیم و دوستانی را که وارد این مسیر و این بازیها میشوند روشنشان نمائیم که حرکت شما نادرست است. آقا نذر داری؟ خیلی خب، چقدر نذر داری و چند لک پول میخواهی مصرف بکنی؟ وارد یک اجتماع بزرگ شود و بخشی از مصارف را به عهده بگیر! اشکال ندارد.
مجالس حسینی در ایران و کشورهای دیگر باشکوه ولی مجالس عزا در افغانستان کوچک و پراکنده است
شما در ایران ببینید که چه مجالس باشکوه و بزرگی دایر میشود که وقتی در تلویزیونها تصاویرش را میبینید حظ میکنید. یا در عراق و یا مثلا در لبنان، لبنانی که ممکن است نهایت شیعهای که از همه احزاب و گروهها در آنجا وجود داشته باشد بیش از دو میلیون نفر نباشد، چند سال پیش یک میلیون و هفتصد هزار بود و اکنون شاید دو میلیون نفر شده باشد. اما ما در جامعهمان بیش از ده میلیون شیعه داریم! در مجالس محرم نیز که تنها بحث شیعه نیست، سنی و شیعه شرکت میکنند، بخصوص در افعانستان. ما در ایران هم بیش از شش میلیون مهاجر داریم که حدودا نود درصد آن شیعه است و اگر این تعداد هم نباشد بلاخره شیعه و سنی در این مجالس شرکت میکنند! آیا شما در سطح مهاجرین یک مجلس پرشکوه و باعظمتی مثل مجالس ایرانیها میبینید؟ نخیر نمیبینید! در داخل افغانستان چه؟ در داخل افغانستان بهجز روزهای عاشورا که در گذشته در روضه سخی مزار برگزار میشد، در جای دیگری سابقه ندارد که در طول محرم در طول شبها مجالس باشکوهی برگزار شده باشد و دومین مجلسی هم که خیلی باشکوه برگزار میشد در روز عاشورا در زیارتگاه سلطانآقای هرات بود. این در حالی است که ما مردمان خیلی معتقد و مذهبی و دلسوختهای داریم که میتوانستند و میتوانند مجالس ده هزاری، بیست هزاری، سی هزاری و حتی صد هزار نفری برگزار بکنند که هم شکوه مجلس بازتاب پیدا بکند و اقتدار و عظمت مردم ما به تصویر کشیده شود و هم از نظر روانی تاثیر شگرفی در روحیه جامعه بگذارد.
مهاجرین در ایران مجالس عزا با حضور همه اقوام از ولایات مختلف برگزار کنند
وقتی جلسه پرشکوه باشد و در آن جلسه سخنرانیها و مطالب مفیدی مطرح شود، قطعا نسبت به یک مجلس کوچک و کمجمعیت تاثیرگذاری بیشتری دارد، مجالس کمجمعیتی که وقتی وارد آن مجلس میشوید افسرده میشوید و شما را خواب میگیرد و روحیهتان خراب میشود. لذا باید در همین ملک مهاجرت -البته این سیاست باید در سطح کشور روی دست گرفته شود- ولی دوستان ما که اینجا هستند کوشش بکنند که در میان مهاجرین جلسات پرشکوهی متشکل از همه اقوام از همه ولایات برگزار نمایند تا مهاجرین به صورت گسترده در آن شرکت بکنند و بهره بگیرند. باید از این حالتی که حسینیه فلانجای و مسجد فلانجای که برگرفته از نام ولایات و اقوام باشد جدّا پرهیز شود. ما تا زمانی که از این آسیبها فاصله نگیریم جامعهمان خوشبخت نخواهد بود و تا زمانی که از تفرقهها و نفاقها و جنجالها فاصله نگیریم و با یکدیگر همسو و همدست نشویم مشکلات ما در افغانستان بیشتر و بیشتر خواهد شد و آسیبهای خیلی جدی در مسیر ما بوجود خواهد آمد.
تشریح علت قیام امام حسین (ع) عمدهترین نکته تربیتی مجالس حسینی است؛ هدف از قیام عاشورا امر به معروف و نهی از منکر بود
نکته دومی که ما در مجالس باید به آنها توجه کنیم این است که سخنرانها به نکات حساس و مهم تربیتی بپردازند. عمدهترین نکته تربیتی هم همین بحثی است که هدف امام حسین (ع) از قیام را تشکیل میدهد. هدف امام حسین (ع) از قیام نیز بر خلاف گفته برخیها بحث امر به معروف و نهی از منکر است. حالا شاید هم برخی از رقبا گفتند که خب امام حسین (ع) برای به دست آوردن حکومت حرکت کرد و به سمت مردم کوفه رفت و فریب خورد و در نهایت کشته شد ولی هدفش حکومت بود و میخواست اقتدار به دست بیاورد. بعضیهای دیگر که شاید بالاخره مردمان مومن و مسلمانی باشند ولی برداشتشان دقیق نیست. آنان میگفتند که امام حسین (ع) از روز اول میدانست که شهید میشود برای شهید شدن رفت تا اینکه با شهادت خودش شفیع خوب و قوی برای مومنانی باشد که گنهکار هستند و فلان و از این حرفها! در حالی که هدف امام حسین (ع) نه حکومت بود و نه هم شهادت، هدف امام حسین (ع) امر به معروف و نهی از منکر بود و میخواست که این وجیبه الهی را اقامه بکند؛ حالا اگر در این مسیر موفق میشد قطعا حکومت تشکیل میداد، حالا هم که به هر حال موفق نشد اما به شهادت رسید. پیامد اقدام به بحث اقامه امر به معروف و نهی از منکر این دو تا پیامد بود که خدمت شما عرض کردم.
خورده معروفها و خورده منکرها مسئلهی امام حسین (ع) نبود؛ برای او طاغوت رأس منکرات بود
بحث امر به معروف و نهی از منکر هم برای امام حسین (ع) بحث خورده معروفها و یا خورده منکرها نبود. مثلا بحث امام حسین (ع) این نبود که آقا در جامعه موی خانمها دیده میشود باید برای اینکه حجاب برقرار شود قیام بکنیم یا مثلا در جامعه دروغ و تهمت و یا فلان و بهمان است، اینها خورده منکرات است. اصل هدف از امر به معروف و نهی از منکر نه خورده معروفها بود و نه خورده منکرها، بلکه رأس منکر عبارت است از طاغوت. اساس و محور منکرات بحث طاغوت است که نظر امام حسین (ع) این بود که باید طاغوت در جامعه ریشهکن شود. وقتی که طاغوت در جامعه ریشهکن شود، سایر خورده منکرات هم قصهاش حل است و به اصطلاح جمع میشود. اما وقتی در جامعه طاغوت وجود داشته باشد همان طاغوت منکرات را ترویج میکند، بیحجابی را ترویج میکند، خوردن شراب را ترویج میکند، نماز نخواندن و روزه نگرفتن و صدها و بلکه بیشتر از این گناهان و مفاسد را در جامعه ترویج میکند. نفس وجود طاغوت در جامعه منکرات را ترویج میکند. پس بنابراین اگر ما توانستیم در برابر محور و اصل و اساس منکرات قیام کنیم و آن اساس و محور را زمین بزنیم، آنگاه جامعهای عاری از گناه خواهیم داشت.
حکومت اسلامی اساس و محور معروفها است
همچنین اساس و محور معروفها هم حکومت اسلامی است. اگر ما بتوانیم در کشورمان حکومت اسلامی برقرار کنیم، در آن صورت سایر معروفها خود به خود ترویج و برقرار میشود. اما اگر در کشور حکومت اسلامی نباشد هر چقدر در مورد سایر معروفات کار کنیم آب در هاون کوبیدن است. در شرایط موجود سخنرانان و دوستان ما باید روی این بخش توجه کنند و جوان مومن و مسلمان را با این رویکرد جهت بدهند و رهبری و تربیت کنند. محور تربیت اسلامی که بایستی از مجالس محرم استخراج شود باید به این سمتوسو و جهت باشد که جوان ما را در راستای اقامه امر به معروف و نهی از منکر حساس کند و به دنبال وظیفهاش باشد. اصولا بحث اقامه معروفها باید به سمت برقراری حکومت اسلامی حرکت بکند. برای برقراری حکومت اسلامی نیز ما باید ابتدا در برابر منکرات عمل کنیم و محور منکرات هم طاغوت است. حالا ممکن است که در کشورها طاغوتچهها وجود داشته باشند ولی طاغوت اصلی در دنیا امریکا و انگلیس و فرانسه و اسراییل هستند. اینها طاغوتهای اصلیاند و عناصر اصلی طاغوتی که امروز در کل دنیا در ترویج فحشا کار میکنند.
امریکا، انگلیس، فرانسه و اسرائیل طاغوت حقیقی جهان امروزند؛ در دو دهه گذشته ساختار و روایت یکدستِ اسلامی در کشور وجود نداشت
شما در طول بیست سال گذشته در افغانستان دیدید که غربیها چه فجایعی را به بار آوردند. کسانی که در افغانستان بودند و اطلاعات کاملی از شهرها داشتند خوب میدانند که غربیها چه فجایع فرهنگی و فسق و فجور و فحشا و فسادی را در عرصههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی یعنی در همه عرصهها ایجاد کردند. شما وقتی وارد افغانستان میشدید تمام فجایع و فسق و فجور و فحشایی که تصور کنید مشاهده میکردید و باور نمیکردید که افغانستان یک کشور اسلامی باشد. درست است که نامش جمهوری اسلامی افغانستان بود ولی اسلامیت در آنجا به صورت سیستماتیک و ساختاری وجود نداشت. درست است که مردم مسلمان بودند و نهادهای مذهبی مانند حوزات علمیه و مراکز آموزشی و فرهنگی و دانشگاهها وجود داشت اما به صورت ساختاری یک حاکمیت اسلامی برقرار نبود و یک روایت یکدست اسلامی در سطح جامعه وجود نداشت. مسایل کفر و نفاق خیلی بیشتر مطرح بود تا مذاهب اسلامی. خوب این کار طاغوت است.
طاغوت برای انحراف کشاندن جامعه اسلامی تلاش و برنامه دارد
وقتی که طاغوت وجود داشته باشد بیکار نمینشیند و تلاشش بر همین رویکرد استوار است. ما فکر میکردیم که فلان موسسه خارجی به فلان مسجد کمک میکند که البته پول هم میداد، اما هیات امنای آن مسجد خبر نداشتند که زیر کاسه این پول دادن چه چیزی نهفته است! خانم رولا غنی آخرین وظیفهای که داشت و آخرین پولی که گرفت بیش از صد و هفتاد میلیون دالر بود. این خانم وظیفه داشت تا این مبلغ را در پوشش توانمندسازی خانمها ولی در واقع برای بیعزت کردن و بیعفت کردن و تهی کردن خانمهای ما از دین و مذهب و اسلام و از انجام وظایف زنانگیشان به مصرف برساند و این تنها یک مورد بود.
نیروهای نظامی امریکایی و غربی در افغانستان کار فرهنگی میکردند
من سال ۱۳۸۶ شمسی به یکاولنگ رفتم. از دور یک خاک و چنگ معلوم شد. بعد از کسی که میزبان ما بود سوال کردم که چه بود و چه خبر است؟ گفت نیروهای امریکاییاند که از یکاولنگ طرف بامیان میروند. گفتم اینجا که امن و امان است و نه جنگ است و نه تروریستی وجود دارد. گفت نه اینها همگیشان کار فرهنگی میکنند. یعنی نیروهایهای امریکایی در جایی مثل بامیان کار فرهنگی میکردند. بامیانی که مرکز تدیّن و اخلاص و مرکز مکتب شیعه در یک زمان بود و به گفته مردم مزارشریف شنگ چادر زن بامیانی را کسی نمیدید، ولی در مرکز همین شهر بامیان که از این طرف شهر تا آن طرف شهر ده دقیقه راه بود و جاده هم آسفالت نبود، دختر با یک وضعیتی راه میرفت که شما فکر میکردید جردن تهران است، دختر به اصطلاح شیعه که یک زمانی کسی شنگ چادرش را نمیدید!
در همان سال دوصد موسسه خارجی در بامیان مستقر بودند و تمام فعالیتشان فرهنگی و در راستای به انحراف کشاندن جامعه افغانستانی بود. در آخر در یک شهری مثل بامیان که یک ولایت مذهبی است کار را به آنجا رساندند که با دایر کردن یک جشن در نزدیک بت های بودا بیش از بیست هزار پسر و دختر بامیانی را به آنجا می کشاندند و به صورت مختلط به رقص و پایکوبی مشغول می کردند. شما داستان را توجه بکنید که دیگر چه اتفاقاتی با این حرکت مختلط در آنجا میافتاد. اگر در بامیان یک مجلس دینی یا مذهبی برگزار میکردید حتی با صد خرج و مصرف باز هم نمیتوانستید نیرو جمع کنید، ولی آنجا با یک سوت بیست هزار نفر جمع میشدند. اینها نشاندهنده این است که طاغوت در افغانستان کار سنگین فرهنگی کرده بودند. در دایکندی هم هذالقیاس. همچنین ولسوالی مثل جاغوری خاستگاه مسیحیت افغانستان شده بود. جاغوری که بالای ۹۵ درصد آن به اصطلاح شیعه است. آنجا شده بود خاستگاه مسیحیت در افغانستان.
علما و شخصیتهای ما به جای رودررویی با طاغوت، در کنار آن ایستادند
اما چرا اینگونه شد؟ علمای ما طی این مدت در کجا خواب بودند؟ بزرگان ما چکار میکردند و چطور راحت نشستند و دست روی دست گذاشتند تا به جای اینکه در برابر طاغوت مبارزه بکنند، در کنار طاغوت قرار گرفته بودند. آنان العطش بدنبال مراکز طاغوت میدویدند تا بلکه آنان را قبول بکنند و راحت بشوند. اگر یک وقت احساس میکردند که مراکز طاغوت مثل سفارت امریکا نسبت به اینها بیمهر است اینها خود را گم میکردند که اوضاع خراب است و لذا تلاش میکردند که غربیها آنان را قبول بکنند. هر فرد در مجالس و محافل و نمازهای جمعه و جماعات و مراسم حسینی و ماه محرم و صفر بگونهای حرف نمیزدند که یک وقت به شاخ و پشم امریکا بر بخورد و بعد به ضرر به اصطلاح مقام و پول و امکانات و زندگی این افراد تمام شود. به همین خاطر بود که شما در طول بیست سال گذشته حرکت مبارزاتی فرهنگی و فکری را در سطح جامعه به صورت جدی و فراگیر مشاهده نمیکردید.
صدر تا ذیل علما و شخصیتهای افغانستان محافظهکار بودند
علما و شخصیتهای سیاسی و فرهنگی ما همگی محافظهکار بودند و حتی گاهی امثال من که یک مقدار رک حرف میزدیم و موضع داشتیم، حاضر نبودند حتی یک زنگ به بنده بزنند! میگفتند اگر به آقای مزاری زنگ بزنیم همین زنگ هم خطرناک خواهد بود چرا که تلفونهای ما تحت کنترول است و لذا اگر به مزاری رنگ بزنیم فردا امنیت ملی پدر ما را در میآورد! گاهی هم که در مجالسشان شرکت میکردیم احساس خطر میکردند که این آقا را چه کسی خبر و دعوت کرد که به جلسه ما آمده است! آنها نفس حضور یک طلبه فرهنگی را که علیه طاغوت مواضعی شاخص داشت خوش نداشتند. این وضعیتی بود که طاغوت در افغانستان به وجود آورده بود. امریکاییها روی روحیه و فرهنگ و عنعنات مردم و در لابلای زندگی فردی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی جامعه نفوذ کرده بود و این روحیه را سازمان داده بود.
آقا در کنار خانه فلان آیتالله بلبورد با تصویر نیمهبرهنه خانم نصب است، آن برای جامعه شیعه ایجاد ناامنی نمیکند اما وقتی مرکز تبیان برای شخصیتی مثل شهید نمر برنامه میگیرد فلان نهاد جلسه تشکیل میدهد و با هم مشورت میکنند که باید علیه مرکز تبیان که امنیت شیعه را به خطر میاندازد بیانیه صادر کنیم! عجیب است! امنیت شیعه را فسق و فجوری که دامن خودتان را گرفته به خطر نیانداخته ولی من که برای شخصیت بزرگی همچون شهید نمر مراسم گرفتم به خطر میاندازد؟! متاسفانه بر اثر کار دشمن و استکبار چنین حالتی به وجود آمده بود و شخصیتهای ما از بس که عمیق نبودند در رابطه با مسایل در قصهاش نبودند. حالا اینکه در برابر اس و اساس طاغوت قرار نداشتند بماند، به فکر بیحجابی و فلان و بهمان هم نبودند، سر سفره شراب مینشستند، با زنها دست میدادند و با آنان مختلط راه میرفتند. شما تصاویر دست دادن برخی از شخصیتها با زنان نامحرم را در فضای مجازی و فیسبوک دیدهاید. آقا دست دادن با زنان نامحرم مطلقا حرام است، مطلق زن نامحرم یعنی چه جوان باشد و چه پیر. حتی اگر زن در حال نزع و جان دادن هم باشد دست زدن به بدنش حرام است.
در سال ۸۱ در یک مجلسی متوجه شدم که مثلاً بیست نفر از شخصیتهای جهادی نشستهاند و یک خانم خارجی وارد میشود همه بلند میشوند و با او دست میدهند! بعد من سوال کردم که حاجآقا چطور حاضر شدید با این خانم دست بدهید که گفتند اگر ما دست ندهیم توهین به فرهنگ این خانم میشود و این نادرست است لذا از نظر اسلام اشکالی ندارد! گفتم عجب شما بیست نفر به فرهنگ یک خانم توهین نمیکنید اما یک خانم میآید به فرهنگ همهی شما توهین میکند، آیا این بنظر شما مجاز است؟ بلافاصله آمدم جستجو کردم و فتوای هفت نفر از مراجع و آیات عظام را در آوردم که همهشان متحدالقول گفته بودند که تماس با بدن زن نامحرم مطلقا گناه است و این مطلب را جهت اطلاع دیگران در خبرگزاری منعکس کردیم.
علما و شخصیتها گرفتار خورده منکرات و آلوده به فسق و فجور بودند
شرایطی در کشور بوجود آمده بود که شخصیتها و علمای ما نه تنها در فکر منکرات نبودند که به خرده منکرات هم گرفتار بودند. تمام زندگیها با فسق و فجور و رشوههای آنچنانی آلوده شده بود. احزابی که در دولت سهم داشتند و افراد را به دولت معرفی میکردند، آن فرد موظف بود ماهانه مبلغی به رهبر حزب بدهد. یکی از آن آدمها از اقوام اینجانب بود که آقای احمدی شاهد روزگار است. آن فرد رئیس یکی از بخشها در کابل بود. تنها وی ماهی صد هزار دالر میبرد به یکی از رهبران شیعه میداد که او را معرفی کرده بود. خودش هم بیش از یک میلیون دالر ماهانه درآمد داشت و تمام یک میلیون دالر نیز از راه دزدی و رشوه و پدرلعنتی به دست میآمد. خوب این پول میآمد و به رهبر حزب داده میشد و رهبر حزب هم مصرف میکرد و وارد جریان خون مسئولین و کادرها و اعضای حزب میشد! وقتی که احزاب اینگونه از راه حرام تغذیه بکنند، آیا میتوانند در برابر طالب ایستاد شوند؟ خیر حتی در برابر صدای پای طالب (تپ تپ پای) هم ایستاد شده نمیتوانستند! چه رسد به اینکه به اصطلاح بیایند و جنگ و درگیری و نبرد کنند، نه آقا، در مقاومت اول که مقاومت کردند، چون روحیه سالم جهادی و اسلامی داشتند و چهار پنج سال در چند نقطه معدود در برابر طالب مقاومت کردند.
استحاله رهبران، شخصیتها و مسئولین احزاب افغانستان سیاست امریکا بود
اما در طول این بیست سال سیاست طاغوت این بود که در سطح شخصیتهای رهبری و کادرهای میانی احزاب و شخصیتها استحاله ایجاد کند، لذا تمام شخصیتها بدون استثناء استحاله شدند و دیگر حال و روز جهاد و مبارزه و در سنگر ماندن و سختی کشیدن وجود نداشت. آنها به سفرهای دبی، انتالیای ترکیه و اروپا و خانههای هفت و هشت طبقه و موترهای لنتدکروز و ضدگلوله و فلان و بهمان آموخته شده بودند، طبیعی است که چنین آدمهایی روحیه مبارزه و جهاد در برابر طاغوت ندارد و در برابر طاغوت و خرده منکرات نمیتوانند استقامت کنند. کسانی میتوانند در برابر طاغوت بإیستند که از درون پاک باشند و وجودشان آلوده به فسق و فجور و خیانت و رشوه و دربهدری نشده باشد.
مسئولین امارت اسلامی مواظب باشند آلودهی دنیا نشوند
در حال حاضر هم سیاست غرب در مواجهه با حکومت فعلی همین است و من از همینجا این هشدار را به امارتیها و سران و مسئولان امارت اسلامی میدهم که حواستان جمع باشد به دنیا آلوده نشوید. اینکه توانستید بیست سال مقاومت و نبرد کنید به خاطر سلامت نفس شما بوده است چون گرفتار این آلودگیها نبودید. اما حالا که وارد قدرت و ثروت شدهاید و امکانات دور و بر شما ریخته و صلاحیتهای سازمانی و اداری هم دارید، گناه کردن خیلی راحت شده است. کسی که صلاحیت داشته باشد گناه کردن برایش خیلی راحت میشود، چون آدمِ باصلاحیت دستش هم از نظر پول و امکانات و هم از نظر محیط و مکان باز است. اگر یک آدم باصلاحیت در یک محیطی زمینه گناهان و معاصی را فراهم بکند فرد زیردستش دیگر جرات ندارد که بگوید آنجا چه خبر است.
امریکا سیاست استحاله را در مورد مسئولین امارت اسلامی هم روی دست دارد
به هر حال اکنون مسئولین امارت اسلامی در همه چیز صلاحیت دارند لذا متوجه باشند که امریکاییها به عنوان طاغوتی که به افغانستان آمده بودند و در ولایات مختلف مستقر شده بودند، همان استحاله فکری و فرهنگی و دینی که در مجاهدین ما ایجاد کردند و با آن استحاله فکری و فرهنگی و دینی حاکمیت آنها را شکستند و زمینگیر کردند، همان سیاست را در برابر امارت اسلامی در نظر دارند. غربیها تلاش دارند شخصیتها و مسئولین امارت اسلامی را استحاله کنند، آنگاه پس از مدتی، گروههای جنگی دیگر را در برابر اینها قرار بدهند و بعد چون اینها به دلیل استحالهای که میشوند حال مقابله و مبارزه ندارند مجبوراند مثل حکومت قبلی با یک تق و توقی و یا با یک معامله دیگری میدان را رها نموده و فرار بکنند و به یک سمت و سوی دیگر بروند.
مجلس محرم باید نیروی ولایی و سرباز اسلام تربیت کند
اینجاست که مجالس محرم فرصت خیلی خوبی برای آگاهسازی جامعه و اطلاعرسانی در رابطه با نکات تربیتی است. اگر مراسم و مجالس محرم زمینه تربیت نیروی انسانی را فراهم نکند و اگر نیروی ولایی و سرباز برای اسلام تربیت نکند، آن مجالس را به دیوار بزنید، نام امام حسین (ع) باشد، نام خدا باشد و هر چیزی که باشد بدرد نمیخورد. یکچنین مجالسی که در راستای تربیت نیرو با اطلاعات و مسائل روز نباشد، تخدیرکننده و ضد اسلام است. بنابراین ما باید از برگزاری چنین مجالسی اجتناب بکنیم و کوشش نماییم تا سخنرانها و شخصیتهای مومن متقیِ مبارز را وارد مجالس نموده و از سخنرانیهایشان استفاده بکنیم تا اینگونه برای ما جهتدهنده، رهبریکننده و هدایتکننده باشد و ما را با مسائل روز و توطئهها و دسایس دشمنان و نیز راهکارهای دینی در راستای فراهمسازی زمینههای ظهور امام زمان (عج) آماده کند که وارد عرصه و میدان شویم. اگر اینگونه شد این مجالس مجالس پُرثوابی خواهد بود.
هر کسی هم که در راستای برگزاری چنین مجالسی گام بگذارد دقیقا سرباز خوب خدا خواهد بود. حرکت در چنین مجالسی ثواب دارد و از نماز شب مهمتر است و از نافله صبح که باز از نماز شب مهمتر است ثواب بیشتری دارد و باعث میشود هم دنیای ما دنیای با عزتی شود و هم در آخرت با سعادت باشیم و وقتی در روز قیامت محشور شدیم در کنار پیامبر و حضرت امام حسین (ع) رنگسرخ باشیم. اگر در این دنیا در راه معصومین (ع) و در راستای ترویج نظرات آنها حرکت و کار نکنیم، در قیامت قصه ما مفت است. ما اینجا نگوییم که حالا دنیای ما چیزی نشد انشاءالله که در آخرت توکل ما بر خدا باشد. آقا شما در قیامت میبینید یک کسی دیگر که شما در این دنیا از او بدت میآمد و ناسزا و بدیهایش را میگفتی در کنار پیامبر (ص) نشسته و تو از دور به سر سر خود میزنی که این چه وضع است! ماهایی که اینقدر غر و پوف میکردیم در دنیا، ما دور! فلان آقا رفته در کنار پیامبر (ص)؟! پیامبر خدا (ع) میگوید تو چه وقت در دنیا در مسیر ما بودی که حالا بیایی در اینجا در کنار ما باشی!
ایام محرم بهترین فرصت برای قرار گرفتن در مسیر خدا و معصومین (ع) است
بنابراین ما کوشش بکنیم که در همین دنیا از هر وسیله و از هر امکانی برای قرار گرفتن در مسیر خدا و ائمه معصومین(ع) بهرهبرداری بکنیم. ایام محرم بهترین فرصت است، ایام محرم بهترین شرایطی است که پیران و میانسالان و جوانان ما میتوانند در این راستا عمل بکنند و کار اثرگذار انجام بدهند. لذا از شما دوستان خواهش جدی داریم با برنامهریزی که مرکز تبیان دارد و امشب هم آقای هاشمی خدمت شما است انشاءالله کوشش شود که امسال در خارج از محیط دفتر در بیرون یک مجلس باعظمت بزرگ و اثرگذار دایر شود تا ما به اهداف و نیات انقلابی و اسلامیمان برسیم.
از دههسازیها و خسته کردن مردم از عزاداری اجتناب شود
یک نکتهای که من باید زودتر عنوان میکردم و باز اینجا لازم است که یادآوری کنم این است که از دههسازیها اجتناب شود. ما باید تمام تمرکز خود را حقیقتا برای دهه اول محرم بگذاریم. از مردم خواهش میکنیم که اینقدر به اصطلاح بعد از دهه محرم سه شب یک نفر، چهار شب یک نفر، دهه دوم یک نفر، دهه سوم یک نفر، و باز اینبار صفر که شد از اول تا آخر صفر مراسم نگیرند و پدر مردم را در نیاورند. ممکن است برخی حضرات در چنین مجالسی دعوتمان کنند، نرویم شاید ناراحت شوند برویم حقیقتا سودی ندارد! لذا باید تنها بحث محرم پررنگ شود و باید هر چه میتوانیم بها بگذاریم و همچنان بحث اربعین است. اربعین هم بلاخره یک فرصت بسیار محدود و خاصی است، اما دیگر از برگزاری مجالس متعدد و دههسازیها باید اجتناب بکنیم و مردم را از عزاداری خسته و زده نکنیم که کلا از امام حسین و معصومین (ع) ببُرند. دیروز یکی از شخصیتهای خیلی ولایی را دیدم صحبت میکرد و میگفت که آقا چه خبر است شیعه همهاش گریه! آیا ما شیعه شدیم تا هر روز در هر مجلس رفتیم گریه بکنیم؟ چه خبره اینقدر گریه کردن؟ حقیقتش همینطوری است و قطعا روی اجتماع و روی نیروی جوان تاثیر میگذارد. لذا ما سعی بکنیم که جلسات معدود ولی با کیفیت برگزار بکنیم و همین دهه محرم را به گونهای تجلیل بکنیم که به اندازه یک سال عزاداری تاثیرگذار و جهتدهنده کل جامعه در طول سال باشد. بیش از این وقت عزیزان را نمیگیرم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته!
تصاویر این نشست را در این لینک مشاهده کنید:
https://www.avapress.net/fa/gallery/269409/2/