وزارت معارف اعلام کرده که با یک نهاد خیریه کشور ترکیه، تفاهمنامه ساخت پنج مدرسه دینی در پنج ولایت کشور را امضا کرده است.
وزارت معارف گفته: قرار است نهاد خیریه «ایدیف» ترکیه در پنج ولایت افغانستان پنج مدرسه دینی بسازد.
تفاهمنامه ساخت این مدارس میان مولوی حبیبالله آقا؛ سرپرست وزارت معارف طالبان و شیخ محمد توران؛ مسئول نهاد «ایدیف» امضا شده است.
سرپرست این وزارت حین امضای این تفاهمنامه، ساخت پنج مدرسه از سوی بنیاد خیریه «ایدیف» را یک «اقدام بزرگ» خوانده و از نهاد یادشده سپاسگزاری کرده است.
هزینه این مدارس ۲۵ هزار دالر امریکایی تخمین زده شده که از طرف بنیاد ایدیف تمویل میشود.
بدیهی است که ساخت مدرسه های مذهبی در یک کشور اسلامی از سوی هر کشوری که صورت بگیرد به خودی خود، امری شایسته و قابل تحسین و استقبال است و هیچ مخالفتی با آن وجود ندارد. به همین دلیل، استقبال وزارت معارف از این اقدام ترکیه قابل درک است.
با این حال، برای درک دقیق اهداف پشت پرده ترکیه از این تصمیم باید نگاهی به سیاست های سابق و رویکردهای دیروز و امروز و آینده رهبران فعلی ترکیه در قبال جهان اسلام و به طور خاص افغانستان بیاندازیم.
نکته مهم این است که ترکیه تا پیش از سقوط کشور به دست «امارت اسلامی» در چارچوب ناتو و به منظور مشارکت در مأموریت «مبارزه» با تروریزم این سازمان، به افغانستان نیروی نظامی فرستاده بود.
به این ترتیب، دولت آنکارا در آن زمان بخشی از محور تجاوز و اشغال محسوب می شود و در کنار ناتو علیه طالبان می جنگید.
به لحاظ فرهنگی و تبلیغاتی نیز سیاست ترکیه در قبال افغانستان در آن زمان، ساختن مدارس مذهبی نبود؛ بلکه پخش و نشر گسترده سریال های مستهجن و مبتذل ترکی از رسانه های تصویری بود که طی آن، چندهمسری زنان، روابط خارج از ازدواج، روابط پیش از ازدواج، خیانت در روابط زناشویی، ارتباط جنسی با محارم و... تبلیغ و ترویج می شد.
سریال ترکی به اندازه ای در رسانه های تصویری افغانستان، پخش و نشر می شد که بارها اعتراضات صریح اهالی فرهنگ و رسانه، علما، کارشناسان مسایل فرهنگی و مدافعان سلامت اعتقادی و اجتماعی در کشور را برانگیخت؛ اما از آنجا که دولت وقت، دست نشانده و امریکایی بود و از سوی دیگر، ترکیه بخشی از نیروهای اشغالگر به حساب می آمد، هیچ قدرتی نمی توانست مانع از پخش و نشر سریال های مبتذل ترکی شود.
بنابراین، ترکیه در آن زمان از نظر سخت افزاری با اعزام نیروی نظامی در قالب ناتو و به لحاظ فرهنگی و تبلیغاتی با ارائه سریال های مبتذل و ضد ارزشی به رسانه های وابسته به غرب، جریان «نفوذ» خود در افغانستان را دنبال می کرد.
پس از تسلط «امارت اسلامی» اما به نظر می رسد که این تاکتیک، تغییر کرده است. اکنون ترکیه می داند که سریال های مبتذل خارجی در رسانه های داخلی کشور ممنوع شده و نظامی به قدرت رسیده که می گوید «شریعت» را اجرا می کند؛ بنابراین، آنکارا برای حفظ و گسترش «نفوذ» خود باید راه های دیگری را امتحان کند که یکی از این راه ها ساختن مدارس مذهبی است.
این مدارس اما تنها ساختمان و زیرساخت های رفاهی خدماتی برای طلاب علوم دینی نیست؛ بلکه بخشی از پروژه نفوذ است که هدف از آن، استمرار تهاجم فرهنگی و تسلط سیاسی ترکیه بر کشور ماست؛ همان چیزی که پیش از تحولات بیش از یکسال اخیر در قالب ناتو و سریال های ترکی و... دنبال می شد.
بنابراین، سیاست اصولی ترکیه یعنی سلطه و «نفوذ» در افغانستان، تغییری نکرده؛ تنها ابزارهای تحقق و اجرای آن، تغییر کرده است.
در گذشته اما مردم افغانستان می دانستند که ترکیه در چارچوب ناتو و نیز با ارائه سریال های ضد دینی چه می خواهد و چگونه باید با آن مقابله کرد؛ اما ساختن مدرسه مذهبی، چیزی نیست که کسی مخالف آن باشد؛ زیرا تصور می شود که این اقدام خیرخواهانه برای کمک به یک کشور مسلمان است.
واقعیت اما این نیست؛ زیرا سیاست ترکیه در برابر افغانستان، تغییر نکرده و سیاستی که دیروز سریال های مستهجن و امروز مدارس دینی به تحقق آن کمک می کند، خطرناک و چالش آفرین است و باید مهار شود.
از سوی دیگر، این مدارس دینی در حالی ساخته می شود که اکثر مسلمانان، خوانش اردوغان و دولت او از اسلام را قبول ندارند. اسلامی که در ترکیه، سکولار است، در سوریه در قالب داعش و تکفیری گری تبلیغ می شود، در لیبی هم از سوی گروه های افراط گرا یا جنرال های جنایتکار عرضه می شود، در آذربایجان در قالب پان ترکیسم ظهور می کند و در افغانستان، دیروز سریال مبتذل ارائه می کرد و امروز مدرسه دینی می سازد.
این نوع اسلام، انحرافی، خطرناک و غیرقابل پذیرش است؛ زیرا صرفا در خدمت رویاپردازی یک رهبر اقتدارگرا به نام رجب طیب اردوغان قرار دارد که سودای تبدیل شدن به قدرت برتر منطقه و جهان اسلام را در سر می پروراند و برای این هدف از شیطان و خدا تا تروریزم و ضد تروریزم و سریال و مدرسه استفاده ابزاری می کند.