ذبیح الله مجاهد؛ سخنگوی حکومت «امارت اسلامی» می گوید که امریکا نمی خواهد دولت افغانستان به رسمیت شناخته شود.
آقای مجاهد در مصاحبه با یک رسانه ترکی گفته که امریکا از به رسمیت شناختن افغانستان جلوگیری می کند و نمی خواهد دولت کنونی به رسمیت شناخته شود.
به گفته او، برخی از کشورهای اسلامی هم به دلیل نزاکت و مشکلاتی که با امریکا دارند، تمایل ندارند «امارت اسلامی افغانستان» را به رسمیت بشناسند.
با این وجود، آقای مجاهد تاکید کرده که کابل به دنبال روابط نیک با تمامی کشورهای جهان از جمله کشورهای اروپایی و امریکا است.
او از کشورهای اروپایی و امریکا خواسته که در افغانستان سرمایه گذاری کنند.
ذبیح الله مجاهد درست می گوید. امریکا نمی گذارد دولت «امارت اسلامی» به رسمیت شناخته شود. امریکا پول های مردم افغانستان را منجمد کرده است. این همان امریکایی است که ۲۰ سال کشور ما را اشغال کرد، هزاران نفر را کشت و در نهایت، با خروج غیرمسئولانه خود موجب آوارگی صدها هزار نفر شد و کشور را به فقر و فلاکت کشاند.
در این میان، از آنجایی که امریکا سرکرده و نماد نظام سلطه است، اجازه نمی دهد که کشورهای دیگر نیز با «امارت اسلامی» روابط رسمی برقرار کنند، آن را به رسمیت بشناسند و بدون ترس از تحریم یا تنبیه امریکا سیاست خارجی مستقل خود را در قبال افغانستان براساس منافع، علایق و اهداف مشترک، سامان دهند.
این به ویژه برای کشورهای اسلامی مایه شرمساری است که با وجود در اختیار داشتن موقعیت ژئوپلیتیک راهبردی، تسلط بر منابع انرژی جهان و امکان تعیین وضعیت اقتصادی، سیاسی و امنیتی امروز و آینده دنیا، هنوز نمی توانند از سلطه امریکا رهایی یابند و یک کشور اسلامی را به رسمیت بشناسند و مستقل از امریکا برای پایان درد و رنج یک ملت مسلمان، اقدام کنند.
انتظار دوستی با امریکا بیهوده و بی ثمر است؛ زیرا امریکا هرگز معتقد به برقراری یک رابطه مبتنی بر احترام متقابل و منافع مشترک نیست. امریکا تنها در پی تسلط بر سرنوشت کشورهای دیگر است و کشورهایی که امروزه بدون امریکا حتی قادر به شناسایی رسمی «امارت اسلامی» نیستند، نه تنها مستقل نیستند؛ بلکه پیشتر سیطره استراتژیک و استعماری امریکا را پذیرفته و در برابر قدرت امریکا، خاشعانه زانو زده اند.
بنابراین، «امارت اسلامی» هرگز نمی تواند سنگ بنای یک رابطه صلح آمیز مبتنی بر استقلال را با امریکا بگذارد. چنین چیزی در وضعیت نابرابر کنونی اساسا امکان پذیر نیست. امریکا دشمن دولت و ملت افغانستان است و هیچ تفاوتی در ماهیت آن، قبل و بعد از اشغال به وجود نیامده است.
«امارت اسلامی» اگر در صدد وادار کردن امریکا به تمکین و کرنش است باید اقتدار ملی خود را تقویت کند و از حمایت حداکثری مردم برخوردار شود؛ زیرا تنها در این صورت است که امریکا مجبور می شود «امارت اسلامی» را به رسمیت بشناسد و می داند که توان تقابل با مردم افغانستان را ندارد؛ بنابراین مجبور است برای تامین منافع حیاتی خود در افغانستان در زمانی که ابرقدرت های رقیب امریکا در صدد تقویت نقش و نفوذ خود هستند، با «امارت اسلامی» دست دوستی بدهد و از گذشته خصمانه خود فاصله بگیرد.
در این میان «امارت اسلامی» نباید از اصول ایدئولوژيک خود در زمینه نفی سلطه استعمار و مبارزه همیشگی با قدرت های استعماری که در حال حاضر، امریکا نماد و نماینده تام آن به حساب می آید، دست بردارد؛ چون همین اصول بود که امریکا را شکست داد و مجبور به فرار تحقیرآمیز از افغانستان کرد و در آینده نیز همین اصول می تواند غرور و اقتدار ملی بیافریند و خصومت دیرپا و بنیادین امریکا با دولت و ملت افغانستان را به دوستی مصلحت آمیز و مبتنی بر احترام، تغییر دهد.
در این شکی نیست که «امارت اسلامی» در شرایط کنونی بربنیاد یک نگرش معقول و حساب شده، نیازمند برقراری روابط نزدیک و دوستانه با همه کشورهای جهان از جمله اروپا و امریکا است؛ زیرا با سرمایه گذاری این کشورهای صنعتی و غول های اقتصادی، آینده درخشان و امیدبخشی در انتظار اقتصاد نابسامان کشور خواهد بود و این می تواند به تامین ثبات، کاهش تنش و تقویت صلح منجر شود. با این حال، نباید فراموش کرد که امریکا هنوز به افغانستان و طالبان، نگاه خصمانه دارد و این خصومت را می توان در سیاست های استکباری جاری آن در قبال «امارت اسلامی» شاهد بود که در آن، مانع از شناسایی رسمی دولت شده و به دیگر کشورها نیز اجازه چنین اقدامی را نمی دهد.
بنابراین «امارت اسلامی» باید با تامین اقتدار ملی، کسب مشروعیت داخلی و جلب حمایت حداکثری همه اقشار و اقوام و مذاهب کشور، روابط دوستانه را بر امریکا تحمیل کند که بربنیاد آن، امریکایی ها برای حفاظت از منافع حیاتی خود راهی جز برقراری روابط دوستانه با افغانستان نداشته باشند.