به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا)، بر اساس هدف تحقیق بر مبنای بازتاب صدا، نگرانی ها، تقاضاها و خواستهای اقلیتهای آسیب پذیر در حاشیهی افغانستان واینکهافغانستان سرزمین اقلیتها است که برخی آنان مسلط و برخی دیگر در حاشیه اند بر آن شدیم تا با کمک ترکیبی از شیوه های کمی وکیفی این موضوع را پیگیری کنیم .
برای تعریف اقلیتها سه شاخص زبان، دین/مذهب، و قومیت را در نظر گرفته ایم ، تحقیق کیفی ما شامل 18 مصاحبه با متخصصان و 50 مصاحبه گروپی با اقلیتها می باشد. در بخش کمی نیز ما یک سروی را با 595 نفر از اقلیت ها که بطور تصادفی مشخص شده بودند انجام داده ایم که در سروی مذکور حدود 48 فیصد زنان و 52 فیصد مردان شرکت کرده بودند.
ولایات بامیان، بدخشان، بلخ، غور، کابل، ننگرهار، نورستان، نیمروز و جوزجان از جمله ولایاتی بودند که این تحقیق در آن جا انجام شده به همین ترتیب اقلیتهای ایماق، قزلباش، پشهیی، ترکمن، بلوچ، عرب، سادات، نورستانی، واخی، گوجر، براهوی، اسماعیلیه، و سیکها و هندوهای افغانستان به عنوان واحدهای تحلیل در تحقیق در نظر گرفته شده اند.
متخصصانی که همرای شان مصاحبه صورت گرفته از اقوام مختلف بوده اند، اما شرکت کنندگان سروی و مصاحبههای گروپی همه از میان اقلیت های آسیب پذیر انتخاب شده است .
بخش اول یافته های تحقیق: معلومات، آگاهی ودیدگاه کلی اقلیتها در باره پروسه صلحبه صورت کلی میان اقلیت های آسیب پذیر بالا بوده است. بطور مثال، اقلیت های شرکت کننده در این تحقیق از توافق نامه امریکا با طالبان، آزادی زندانیان طالبان، دفتر سیاسی طالبان در قطر، مذاکرات طالبان با حکومت افغانستان و محل مذاکرات به صورت نسبی آگاه بوده اند.
اما قریب به اتفاق آنان در هیچ برنامه مرتبط به صلح اشتراک نکرده اند. 68 درصد آنان به نتایج مذاکرات جاری صلح خوشبین هستند، 60 درصد آنان گفته اند که در روند صلح دخیل نیستند، میزان بالای آنها بیان داشته اند که در روند صلح از آنان نمایندگی نمی شود.
80 درصد نیز گفته اند که موافقتنامه صلح باید تقسیم عادلانه قدرت براساس قومیت را حمایت نماید، 78 درصد گفته اند که موافقتنامه صلح باید زبان هایی را که در کشور به آن تکلم می شود به عنوان زبان های ملی به رسمیت بشناسند.
98 درصد عنوان کرده اند که توافقنامه صلح، باید حفاظت از فرهنگ و زبان همه ی اقلیت های قومی و مذهبی را ضمانت نماید، 98 درصد نیزضمانت دسترسی به خدمات تعلمی وصحی را در توافقنامه خواستار شده اند
همچنین حدود 95 فیصد هم ابراز داشته اند مهم است در حکومت بعد از صلح، شهروندان حق داشته باشند که مقامات محلی مانند والی، ولسوال و شاروال را انتخاب کنند و نیز حدود 90 درصد از پاسخ دهندگان گفته اند که مهم است حکومت بعد از صلح، تعلیم و تربیه به زبان مادری را برای همه تضمین نماید.
در بخش دوم این تحقیق موضوع خواستها/ اولویتهای اقلیتها برای اقلیتها در پروسه صلح مطرح شده که در این راستا 5 گزینه از جمله 1. افغانستان کشور اقلیتها است و تنوع ما قدرت ما است. ما میخواهیم تنوع فرهنگی، قومی و مذهبی ما به رسمیت شناخته شده و احترام شود و نیز همهی اقلیت ها از آزادی سیاسی، مدنی و مذهبی بهره مند باشند، موضوع اقلیت ها باید درجاهای مختلف گفته شده و به یک گفتمان غالب تبدیل شود، افغانها به عنوان یک ملت و در کنار آن جامعه جهانی باید بدانند که افغانستان کشور اقلیت ها است.
2. برای شمولیت اقلیت های آسیب پذیر در ساحات مختلف باید سیاستِ «تبعیض مثبت» برای آنها اعمال شود، موضوع شمولیت آنان باید در یک زمینه بزرگتر دیده شود نه فقط در پروسه صلح و نیز تمام نهادهای مرتبط با صلح باید نماینده ای از اقلیت ها در ساختار خود داشته باشند، به همین منظور، یک ائتلاف ملی متشکل از اقلیت های آسیب پذیر تأسیس شود تا از صدا، نگرانی ها، و منافع آنان در روند صلح و ساختار حکومت پس از صلح، نمایندگی بتواند.
3. صلح باید بیشتر از زمین گذاشتن تفنگ باشد، توافق صلح مبتنی بر عدالت باشد و بستر سیاسی بوجود آمده بعد از مذاکرات صلح، برچسب قومی و مذهبی نگیرد. عوامل منازعه و جنگ باید شناسایی، مرفوع و یک حکومت ملی پاسخگو پس از صلح ایجاد شود که در آن فرصت ها در ادارات کشور و نهادهای ملی یا باید بر اساس شایستگی و شهروند محوری باشد یا باید بر اساس سهم، اگر بر اساس سهم است در آنصورت باید سهم اقلیتهای آسیب پذیر نیز مشخص باشد.
4. اقلیتها و موضوعات مرتبط با آنها باید هم در نهادهای مرتبط با صلح و هم در موافقت نامه صلح شامل ساخته شود و نیز تعدیل احتمالی قانون اساسی باید همه شمول باشد. مثلا نام تمامی اقلیتهای کوچک باید در آن ذکر گردد.
5. نهادهای مستقل از جمله کمیسیون مستقل حقوق بشر باید یک واحد خاص، مخصوص حقوق اقلیت های آسیب پذیر داشته باشد تا بتواند به لحاظ اداری و تخنیکی برای شمولت اقلیتها در ساختار حکومت و نهادهای دیگر به صورت مستمر کار نماید مورد توجه و بحث قرار گرفته است.
بخش سوم تحقیق افغانستان سرزمین اقلیت ها نیز به گزینه تقاضا می پردازد که اولویتهای اقلیت های آسیب پذیر را به صورت کلی را بررسی می کند که در ادامه به آن پرداخته شده است.
1. به صورت کلی اقلیت های آسیب پذیر مانند دیگر شهروندان کشور می خواهند که در موافقتنامه صلح، دست آورد های افغانستان پس از سال 2001 مثل حق تعلیم و تربیه زنان در مکتب، تحصیلات عالی و کار، آزادی بیان، حقوق بشر، قانون اساسی، حقوق کودک و سایر ارزش ها حفظ گردد.
2. صلح باید با مالکیت افغانها و توسط افغانها پیش برود اما همکاری بین المللی و اجماع منطقهی برای موفق سازی روند و تداوم آن ضروری می باشد، آتش بس گام نخست باید باشد و اگر توافق صلح ایجاب تشکیل حکومت جدید را کرد؛ همه شمول بودن روند صلح و تشکیل حکومت فراگیر باید در اولویت هردو جانب بوده و تضمین گردد.
3. نظام توافقی احتمالی پس از صلح باید نهادها و ساختارهای دولتی از قبیل نیروهای امنیتی افغانستان، ادارات تأسیس یافته و برحال دولتی را تقویت نماید و از آسیب رسیدن به آنها جلوگیری شود، در مبارزه با فساد جدی عمل نماید و نیز روی جامعه بدون تعصب و تبعیض جنسیتی کار شود.
4. زعامت حکومت پس از توافق صلح باید انتخابی باشد تا یک حکومت پاسخگو ایجاد گردیده و نهادهای مرتبط به صلح باید حمایت گسترده شودکه در این صورت عناصر ضد دولت به صورت خودکار در انزوا قرار میگیرد.
بخش چهارم یا پایانی این تحقیق مالکیت نداشتن افغانها بر جنگ و صلح، تداوم جنگ پس از صلح توسط شاخه های دیگر و تندروان طالب، علاقه طالبان به تصاحب قدرت و به حاشیه راندن اقشار و گروهای دیگر بویژه اقلیت های آسیب پذیر، از دست رفتن دست آوردهای گذشته، تفاوت عمیق دیدگاه میان طالبان و حکومت، معامله بر سر هزینه های جانی و مالی سالهای گذشته، نداشتن تضمین بین المللی از موافقتنامه صلح و احتمال تکرار جنگ های داخلی، قربانی شدن زنان و آزادی تحصیل، کار، و تصمیم گیری آنان با توجه به ایدئولوژی گروه طالبان، عدم تغییر دیدگاه طالبان؛ پندار سخت گیرانه طالبان از شریعت و تحمیل آن بر همه، تمرکز قدرت در دست یک فرد و دادن جنبه تقدس بر مشروعیت فرد و پاسخگو نبودن به مردم توسط طالبان؛ نداشتن مواضع واحد میان هیئت مذاکره کننده حکومت، انعطاف پذیری بیش از حد حکومت و انعطاف ناپذیری طالبان، عدم تعهد و پابندی بر پیمان های شان؛ عدم حضور نماینده اقلیت های آسیب پذیر در روند صلح، عدم اطلاع رسانی در مورد پروسه صلح، امکان ظهور حکومت فرقهای، فراموشی و نادیده گیری حقوق قربانیان جنگ، احتمال عدم اتحاد گروههای مختلف طالبان با همدیگر و امکان ادامه جنگ؛ حضور کمرنگ زنان در نهادهای مرتبط به صلح، و شکننده بودن روند صلح در صورت ختم حمایت جامعه جهانی؛ که از مهم ترین نگرانی های اقلیت های آسیب پذیر در روند صلح بوده را بررسی و گردآوری نموده است.