علی اصغر رضایی دستجردی؛ کارشناس فرهنگی مسائل افغانستان
مردم دین مدار و مسلمان افغانستان مانند دیگر ملل اسلامی این ماه مبارک را با دیدن هلال ماه رمضان آغاز کرده و به آئینهای آن به ویژه روزهداری پایبند بوده و بعد از ۳۰ روز با دیدن هلال ماه شوال و اعلان عید فطر، ماه رمضان را به پایان میرسانند.
از ماه مبارک رمضان در افغانستان و به ویژه ولایت هرات مانند سایر کشورهای اسلامی، به گرمی استقبال میشود. روزه داران در این ماه بیشتر به خواندن قرآن، عبادت در مسجد و شب زنده داری بویژه شب های قدر میپردازند.
تواشیح خوانی برای پیامبر گرامی اسلام (ص)، اهل بیت «ع» و مسابقات قرائت قرآن کریم در شماری از مساجد شهرها و روستاها از جمله فرهنگ رمضانی این شهر است.
۷۵ درصد مردم افغانستان حنفی مذهب و ۲۵ درصد شیعه هستند که عبادت و مراسم مذهبی، دینی و رمضانی آنها نیز تفاوت هایی دارد.
پیروان امام «ابوحنیفه» پس از افطاری، نماز تراویح و قرائـت قرآن کریم برپا میکنند و در هر مسجد تا پایان این ماه یک قرآن کامل ختم می کنند.
شیعیان هم بعد از ادای نماز و افطار به تلاوت قرآن کریم و دعاهای ماه مبارک رمضان مشغول میشوند. شبهای قدر در شهرها و روستاهای افغانستان دیدنی است.
پیروان مذهب تشیع در این شبها آنچه در توان دارند خیرات کرده، عبادت و شب زنده داری میکنند.
اما پیروان مذهب تسنن نیز با تفاوت زمانی، شب های ۲۷ و ۲۹ رمضان را به نام شب های قدر احیا و قرآن تلاوت میکنند.
جستجوی هلال ماه نو در افق
همان گونه که اشاره شد شروع و پایان ماه روزه در این کشور همچون بسیاری از کشورهای اسلامی با رؤیت ماه نو رمضان و رفتن آن میباشد که با رؤیت ماه نوی شوال همراه است. یکی از سنت های دیرینه مردم افغانستان قبل از آغاز این ماه مبارک این است که جهت استهلال ماه رمضان عدهای برای این مهم آماده میشوند.
در زمان سلطنت "حبیب الله خان" که همزمان با اواخر دوره سلطنت قاجاریه در ایران بود، مردم این کشور در شبی که بنا بود ماه رؤیت شود، به تپه های مرتفع و پشت بامها رفته هنگام غروب آفتاب افقهای روشن نمای مغرب را برای یافتن ماه نو رمضان جستجو میکردند.
اگر یکی از شهروندان به دیدن ماه نو موفق میشد، با شور و هلهله و شادمانی ماه نو را به همراهان خود با انگشت نشان میداد؛ همین که دیدن ماه تحقق می یافت، شخصی را بر اسبی تیزپا و چابک سوار میکردند تا رؤیت هلال را برای سایر روستاهای همجوار مژده دهد. آنهایی که موفق به دیدن ماه شده بودند، هر کدام به نوبت دستها را بالا کرده برای سلامتی، صلح و امنیت و آرامی، سرسبزی و شادابی وطن، فراوانی روزی، رفع مشکلات و نیازمندی نیازمندان و برخی دیگر از آروزهای اجتماعی دعا می کردند.
حضور بزرگان و اشراف جهت استهلال
جستجو و یافتن ماه شب اول رمضان، از روزگاران قدیم (اوایل اسلام) در تمام جوامع اسلامی مرسوم بوده و تاکنون نیز ادامه داشته و در اکثر کشورهای مسلمان، به اصالت اولیه خود باقی مانده است.
میگویند که در زمان "شاه جهان" در یکی از شبها که وی جهت رؤیت هلال ماه نو بیرون آمده بود و اولین نفری بوده که موفق به دیدن ماه شده بود به مجرد دیدن هلال فوراً این مصرع شعر را به زبان آورده است؛ (هلال عید بر اوج فلک هویدا شد).
در این هنگام همسر شاه، "نورجهان بیگم" که در آن محل حاضر بود در جواب این مصرع بداهتاً گفت، (کلید میکده گم گشته بود، پیدا شد). از این مثال پیداست که در مورد دیدن رؤیت هلال رمضان و عید فطر، نه فقط نمایندگان مردم عوام، بلکه اشخاص عالی مقامی از طبقه بالای جامعه نیز شرکت میکردند.
شیوه اطلاع رسانی ماه مبارک رمضان در زمانهای گذشته
طبق آداب و رسوم نقل شده در خصوص آگاه سازی مردم در گذشته در افغانستان، در بعضی مواقع جهت آگاه کردن مردم برای آغاز ماه مبارک رمضان از توپ های بزرگ استفاده میکردند. در ابتدای رمضان و پس از رؤیت ماه، با شلیک توپ اعلان رمضان صورت میگرفت و مردم پس از آن جهت اقامه نماز مغرب در مساجد حاضر میشدند.
این کار را در زمان های دیگر نیز انجام میدادند بخصوص در سحرهای ماه مبارک رمضان نیز برای بیدار کردن مردم از همین روش استفاده میکردند.
پس از خوردن سحری و اقامه نماز در وقت آن، بعضی به خواندن قرآن و ادعیه تا طلوع آفتاب مشغول میشدند و بعضی هم پس از نماز صبح استراحت میکردند؛ کهنسالان و خردسالان که مشغولیت کاری دیگری نداشتند، استراحت شان در صبحگاهان بیشتر از دیگران بوده است.
از این توپها همچنین در زمانهای دیگری نیز استفاده میکردند از جمله ظهرها، جهت اعلام وقت تعطیلی ظهر جهت اقامه نماز و صرف نهار و همچنین پس از غروب آفتاب که در افغانستان معروف است به "توپ چاشت" و "توپ شام".
روش بیدار کردن مردم در سحر
در این کشور همواره رسم بود که قبل از سحر برای بیدار کردن مردم در شبهای ماه رمضان نقاره میزدند. نقاره از دهل مسی ساخته شده بود که روی آن با پوست بز پوشیده میشد و تقریبا یک متر و ۲۰ سانتیمتر قطر داشت؛ شخص نقاره چی حدود ساعت دو بامداد برخواسته و با دو عدد چوب مخصوص، نقاره را به صدا درمی آورد. همچنین سحرگاهان اشخاص دیگری نیز جداگانه بر بالای بام ها میرفتند و نقاره و دهل شخصی خود را به صدا در میآوردند.
در بعضی روستاها افرادی بودند که بامداد برمی خاستند و برای اینکه مردم را به سحری خوردن بیدار کنند، کوچه به کوچه صدا می زدند: ((سحرخیز، سحرخیز)). با این صدا مردم بیدار میشدند و غذای سحری میخوردند.
سفره داری شاه "سراج الملت" در ماه رمضان
مردم مسلمان افغانستان در ماه ضیافت الهی ضمن عبادات معنوی، با آداب و رسوم مختلفی چون تهیه شیرینیهای متنوع، ترشی (چتنی) و نانهای ویژه افغانی از میهمانان در ماه رمضان پذیرایی میکنند.
در شهر کابل پایتخت افغانستان سنت بر این بوده که شاه سراج الملت از ابتدا تا پایان ماه مبارک رمضان سفرهای را پهن میکرد که از آن به نام (سفره شاهی) یاد میشده است؛ این سفره در نزدیکی قصر شاه پهن شده و نزدیک غروب آفتاب همه مهمانان شاه گرد آن حاضر میشدند.
نقل است که علاوه بر مهمانان شاه، مردم عادی که جمعیت بالایی داشتند در این مراسم که معروف به "جشن حضوری" بوده شرکت کرده و با شنیدن صدای توپ همه افطار میکردند و پس از آن جهت اقامه نماز جماعت در همان مکان حاضر میشدند و پس از اقامه نماز نیز همگی بر خان گسترده شاه مینشستند و از غذاهای گوناگونی که آشپزهای شاه ترتیب داده بودند تناول میکردند.
در اکثر شب های ماه مبارک رمضان شاه سراج الملت نیز بر سر این سفره حاضر بود و پس از صرف شام به سمت ارگ شاهی رهسپار می شد.
از جمله غذاهایی که توسط آشپزهای دربار در آن دوره طبخ میشد میتوان به پلو، قابلی، چلو، نانهای شیرین، کلوچههای روغنی، کوفته قرمه، حلوا، فرنی، سبزی، ماهوت، مربا، ترشی و موارد غذایی دیگر اشاره کرد.
نقل است که در یکی از افطارهای ماه مبارک رمضان که شاه نظارگر مهمانان بود، از یکی از بزرگان بنام "حاجی عبدالعزیز لنگر" پرسید: چیزی کم و کمبود نیست؟ او در جواب گفت: یک چیز کم است، شاه که تلاش کرده بود در سفره چیزی کم نباشد با تعجب سوال کرد، چه چیز کم است؟ لنگر در پاسخ گفت: شُکر، اگر ما بتوانیم شُکر این همه نعمت های الهی را انجام دهیم و از خداوند سپاسگزار باشیم حق مطلب را ادا کردهایم، شاه فرد موصوف را در آغوش کشید و مردم همه نظارگر این صحنه بودند.
کودکان و نوجوانان هنگام اذان مغرب یعنی برای افطاری، در کوچه ها و جادههای کابل خرما، حلوا با نان داغ و بولانی «نوعی نان ویژه افغانستان که با سبزی و روغن» درست میشود، میان عابران توزیع میکنند. ۹۵ درصد کابلیها سر سفره افطاری خود بولانی دارند.
در برخی مناطق نیز سفرههای بزرگی پهن میشود تا روزه داران افطار کنند.
یادآوری می شود که علاوه بر آداب و رسوم مشترک در میان مردم افغانستان، هر شهر و روستا آداب و رسوم رمضانی ویژهای برای خود دارد. مثلا کابلی ها نزدیک افطار برای خرید انواع ترشی «چتنی»، بولانی و زولبیا مقابل مغازهها صف میکشند تا با خود به منزل ببرند.
اما مردم مزارشریف در شمال این کشور با غذاهای محلی این مناطق بویژه «قابلی پلو» که از برنج، گوشت گوسفند با هویج و کشمش تهیه میشود، به استقبال رمضان و عید فطر میروند. مردم این استان بجای شیرینی و آجیل و ترشی، بیشتر به غذاهای محلی مانند قابلی پلو، منتو و آشک علاقمند هستند.
این آئین ها در ولایت هرات نیز برگزار میشود اما هراتیها در آخرین شبهای ماه رمضان با برپایی مهمانی و مراسم ویژهای که از طرف خانواده داماد تدارک دیده میشود برای عروس عیدی میگیرند و به شور و شادی میپردازند.
برنامههای دیگر
زمانی بود که مردم پس از صرف افطار و اقامه نماز، هر طیف و گروه به دنبال برنامه و علاقمندی خاص خود میرفتند، عدهای در خانهای جمع می شدند و به کتابخوانی میپرداختند. بیشتر کتابهایی که خوانده میشد، کتابهای تفسیری، داستانی، حماسی، سرگذشت پیشینیان و در موضوعات متنوع دیگر بود. به همین ترتیب عده ای از جوانان دور هم جمع می شدند و به آواز خوانی و موسیقی های سنتی مشغول می شدند، نوجوانان هم در شب های ماه رمضان مشغولیت خاص خودشان را داشتند به گونه ای که در بعضی شب های ماه رمضان عده ای از جوانان و نوجوانان به رمضانخوانی می رفتند.
در واقع یکی از سنت ها که میان جوانان و نوجوانان هرات رایج است اینکه پس از سپری شدن دهم ماه مبارک رمضان، بعد از افطار و ادای نماز، جوانان در گروه های هشت نفری به در منازل رفته و اشعار دلنشین گروهی میسرایند. آنها با کوبیدن در منازل، آهنگی را به آواز بلند میخوانند که «رمضانی» نام دارد و با پایان رسیدن اشعار و سروده ها، از صاحب منزل پول، شیرنی و آجیل میگیرند.
صابر یکی از شهروندان هرات که ۷۰ سال سن دارد، میگوید رمضانی خوانی را از نخستین روزهای کودکی اش بیاد دارد که با نوجوانان رمضانی خوانی می رفتند تا پول شیرینی بدست آورند.
در این این میان یکی از این رمضانی خوانها اشعار و سرودههایی مرتبط با رمضان را با صدای زیبا میخواند و در کوچهها به راه میافتادند. مردم از خانههای شان بیرون آمده و آنها را با آوردن خوردنیهایی چون خرما، شیرینی، کلوچههای تنوری، تنقلات، پول نقد و دیگر انواع خوارکی ها خوردنی و نوشینی پذیرایی میکردند. در بعضی مواقع به جهت مزاح و شادی بیشتر بجای دادن چیزی از پشت بامها با ریختن کوزههایی از آب بر سر این جوانان و نوجوانان، رمضانی خوانها را بدرقه میکردند؛ عدهای دیگر نیز به مساجد و خانقاهها رفته به ذکر "الله هو" گفتن مشغول میشدند.
جنب و جوش مردم در دهه آخر ماه مبارک رمضان
هفته آخر ماه رمضان در افغانستان رنگ و بوی دیگری دارد. مردم جهت تجلیل هرچه بهتر و بیشتر از عید فطر، به تهیه لباس نو، نظافت منزل و محل زندگی، بردن عیدی برای نو عروسان، پختن غذاها و شرینیهای سنتی خانگی، تهیه تنقلات از قبیل پسته، فندق، بادام، نخود و کشمش مشغول می شوند.
در روزهای آخر رمضان مجالس ختم قرآنهای تلاوت شده در ماه مبارک رمضان برگزار میشود که اکثراً هر روز از رمضان یک جزء از قرآن کریم را تلاوت کرده و در پایان رمضان قرآن تلاوت شده را ختم میکنند و با ختم قرآن یادی از اموات و گذشتگان شان کرده برای آنها خیرات و نذورات میدهند.
مراسم تجلیل از عید فطر
روز عید فطر همه مسلمانان اعم از آنکه روزه گرفته و یا به دلایلی روزه نگرفته باشند، لباس های نو و مرتب می پوشند و جهت اقامه نماز عید فطر به مساجد و عیدگاهها (محل هایی جهت اقامه نماز عید و دید و بازدید همه ساله آماده شده) میروند.
آنها پس از اقامه نماز عید یکدیگر را در آغوش کشیده احوال پرسی میکنند، سپس خانههایی که از عید قربان به بعد کسی از آنها فوت شده بخصوص آنهایی که به تازگی کسی از آنها از دنیا رفته است را بر دیگران مقدم داشته و جهت فاتحه خواندن به منزل آنها میروند، پس از آن برنامه های جمعی به پایان رسیده و بهصورت گروهی و یا انفرادی به دید و بازدید اقوام و بستگان میشتابند و این برنامه تا سه روز عید ادامه دارد.
نمازهای عید فطر به صورت باشکوه از زمان های گذشته در مسجد جامع این شهر و در کنار بارگاه "خواجه عبدالله انصاری" در منطقه "گازارگاه شریف" و نیز سایر مراکز دینی و مساجد و با حضور گسترده مردم برگزار میشود.
از آنجایی که دولت و مردم افغانستان عید فطر را یکی از اعیاد بزرگ خود میدانند این عید در این کشور همه ساله به مدت سه روز تعطیل رسمی است و مردم به دید و بازدید و سفر به مناطق و رفتن به قریه های خود میپردازند.
سنت نواختن دهل پشت در خانه مردم و گرفتن عیدی در روز عید سعید فطر هم یکی از سنتهای رایج در افغانستان است.
در روزهای منتهی به آخر ماه مبارک رمضان در ولایت هرات حال و هوای شلوغی روزهای آخر اسفندماه در ایران را داشته و هرچه به اواخر ماه و عید نزدیک میشویم جنب و جوش مردم جهت حضور در بازارهای محلی و مراکز خرید باعث ایجاد ترافیک های زیادی در سطح شهر میشود.
فرهنگ هویت است؛ کارشناسان باور دارند اگر افراد هر جامعه برای زنده نگهداشتن هویت خود تلاش نکنند، در حقیقت مرده پنداشته میشوند.
با حضور تقریبا ۲۰ ساله آمریکا و غرب در افغانستان، بحث های جدی در باره تهاجم فرهنگی در این کشور مطرح است که به تدریج میرود برخی از این سنت های رمضانی را در شهرهای بزرگ کمرنگ کند.
از ماه مبارک رمضان در افغانستان و به ویژه ولایت هرات مانند سایر کشورهای اسلامی، به گرمی استقبال میشود. روزه داران در این ماه بیشتر به خواندن قرآن، عبادت در مسجد و شب زنده داری بویژه شب های قدر میپردازند.
تواشیح خوانی برای پیامبر گرامی اسلام (ص)، اهل بیت «ع» و مسابقات قرائت قرآن کریم در شماری از مساجد شهرها و روستاها از جمله فرهنگ رمضانی این شهر است.
۷۵ درصد مردم افغانستان حنفی مذهب و ۲۵ درصد شیعه هستند که عبادت و مراسم مذهبی، دینی و رمضانی آنها نیز تفاوت هایی دارد.
پیروان امام «ابوحنیفه» پس از افطاری، نماز تراویح و قرائـت قرآن کریم برپا میکنند و در هر مسجد تا پایان این ماه یک قرآن کامل ختم می کنند.
شیعیان هم بعد از ادای نماز و افطار به تلاوت قرآن کریم و دعاهای ماه مبارک رمضان مشغول میشوند. شبهای قدر در شهرها و روستاهای افغانستان دیدنی است.
پیروان مذهب تشیع در این شبها آنچه در توان دارند خیرات کرده، عبادت و شب زنده داری میکنند.
اما پیروان مذهب تسنن نیز با تفاوت زمانی، شب های ۲۷ و ۲۹ رمضان را به نام شب های قدر احیا و قرآن تلاوت میکنند.
جستجوی هلال ماه نو در افق
همان گونه که اشاره شد شروع و پایان ماه روزه در این کشور همچون بسیاری از کشورهای اسلامی با رؤیت ماه نو رمضان و رفتن آن میباشد که با رؤیت ماه نوی شوال همراه است. یکی از سنت های دیرینه مردم افغانستان قبل از آغاز این ماه مبارک این است که جهت استهلال ماه رمضان عدهای برای این مهم آماده میشوند.
در زمان سلطنت "حبیب الله خان" که همزمان با اواخر دوره سلطنت قاجاریه در ایران بود، مردم این کشور در شبی که بنا بود ماه رؤیت شود، به تپه های مرتفع و پشت بامها رفته هنگام غروب آفتاب افقهای روشن نمای مغرب را برای یافتن ماه نو رمضان جستجو میکردند.
اگر یکی از شهروندان به دیدن ماه نو موفق میشد، با شور و هلهله و شادمانی ماه نو را به همراهان خود با انگشت نشان میداد؛ همین که دیدن ماه تحقق می یافت، شخصی را بر اسبی تیزپا و چابک سوار میکردند تا رؤیت هلال را برای سایر روستاهای همجوار مژده دهد. آنهایی که موفق به دیدن ماه شده بودند، هر کدام به نوبت دستها را بالا کرده برای سلامتی، صلح و امنیت و آرامی، سرسبزی و شادابی وطن، فراوانی روزی، رفع مشکلات و نیازمندی نیازمندان و برخی دیگر از آروزهای اجتماعی دعا می کردند.
حضور بزرگان و اشراف جهت استهلال
جستجو و یافتن ماه شب اول رمضان، از روزگاران قدیم (اوایل اسلام) در تمام جوامع اسلامی مرسوم بوده و تاکنون نیز ادامه داشته و در اکثر کشورهای مسلمان، به اصالت اولیه خود باقی مانده است.
میگویند که در زمان "شاه جهان" در یکی از شبها که وی جهت رؤیت هلال ماه نو بیرون آمده بود و اولین نفری بوده که موفق به دیدن ماه شده بود به مجرد دیدن هلال فوراً این مصرع شعر را به زبان آورده است؛ (هلال عید بر اوج فلک هویدا شد).
در این هنگام همسر شاه، "نورجهان بیگم" که در آن محل حاضر بود در جواب این مصرع بداهتاً گفت، (کلید میکده گم گشته بود، پیدا شد). از این مثال پیداست که در مورد دیدن رؤیت هلال رمضان و عید فطر، نه فقط نمایندگان مردم عوام، بلکه اشخاص عالی مقامی از طبقه بالای جامعه نیز شرکت میکردند.
شیوه اطلاع رسانی ماه مبارک رمضان در زمانهای گذشته
طبق آداب و رسوم نقل شده در خصوص آگاه سازی مردم در گذشته در افغانستان، در بعضی مواقع جهت آگاه کردن مردم برای آغاز ماه مبارک رمضان از توپ های بزرگ استفاده میکردند. در ابتدای رمضان و پس از رؤیت ماه، با شلیک توپ اعلان رمضان صورت میگرفت و مردم پس از آن جهت اقامه نماز مغرب در مساجد حاضر میشدند.
این کار را در زمان های دیگر نیز انجام میدادند بخصوص در سحرهای ماه مبارک رمضان نیز برای بیدار کردن مردم از همین روش استفاده میکردند.
پس از خوردن سحری و اقامه نماز در وقت آن، بعضی به خواندن قرآن و ادعیه تا طلوع آفتاب مشغول میشدند و بعضی هم پس از نماز صبح استراحت میکردند؛ کهنسالان و خردسالان که مشغولیت کاری دیگری نداشتند، استراحت شان در صبحگاهان بیشتر از دیگران بوده است.
از این توپها همچنین در زمانهای دیگری نیز استفاده میکردند از جمله ظهرها، جهت اعلام وقت تعطیلی ظهر جهت اقامه نماز و صرف نهار و همچنین پس از غروب آفتاب که در افغانستان معروف است به "توپ چاشت" و "توپ شام".
روش بیدار کردن مردم در سحر
در این کشور همواره رسم بود که قبل از سحر برای بیدار کردن مردم در شبهای ماه رمضان نقاره میزدند. نقاره از دهل مسی ساخته شده بود که روی آن با پوست بز پوشیده میشد و تقریبا یک متر و ۲۰ سانتیمتر قطر داشت؛ شخص نقاره چی حدود ساعت دو بامداد برخواسته و با دو عدد چوب مخصوص، نقاره را به صدا درمی آورد. همچنین سحرگاهان اشخاص دیگری نیز جداگانه بر بالای بام ها میرفتند و نقاره و دهل شخصی خود را به صدا در میآوردند.
در بعضی روستاها افرادی بودند که بامداد برمی خاستند و برای اینکه مردم را به سحری خوردن بیدار کنند، کوچه به کوچه صدا می زدند: ((سحرخیز، سحرخیز)). با این صدا مردم بیدار میشدند و غذای سحری میخوردند.
سفره داری شاه "سراج الملت" در ماه رمضان
مردم مسلمان افغانستان در ماه ضیافت الهی ضمن عبادات معنوی، با آداب و رسوم مختلفی چون تهیه شیرینیهای متنوع، ترشی (چتنی) و نانهای ویژه افغانی از میهمانان در ماه رمضان پذیرایی میکنند.
در شهر کابل پایتخت افغانستان سنت بر این بوده که شاه سراج الملت از ابتدا تا پایان ماه مبارک رمضان سفرهای را پهن میکرد که از آن به نام (سفره شاهی) یاد میشده است؛ این سفره در نزدیکی قصر شاه پهن شده و نزدیک غروب آفتاب همه مهمانان شاه گرد آن حاضر میشدند.
نقل است که علاوه بر مهمانان شاه، مردم عادی که جمعیت بالایی داشتند در این مراسم که معروف به "جشن حضوری" بوده شرکت کرده و با شنیدن صدای توپ همه افطار میکردند و پس از آن جهت اقامه نماز جماعت در همان مکان حاضر میشدند و پس از اقامه نماز نیز همگی بر خان گسترده شاه مینشستند و از غذاهای گوناگونی که آشپزهای شاه ترتیب داده بودند تناول میکردند.
در اکثر شب های ماه مبارک رمضان شاه سراج الملت نیز بر سر این سفره حاضر بود و پس از صرف شام به سمت ارگ شاهی رهسپار می شد.
از جمله غذاهایی که توسط آشپزهای دربار در آن دوره طبخ میشد میتوان به پلو، قابلی، چلو، نانهای شیرین، کلوچههای روغنی، کوفته قرمه، حلوا، فرنی، سبزی، ماهوت، مربا، ترشی و موارد غذایی دیگر اشاره کرد.
نقل است که در یکی از افطارهای ماه مبارک رمضان که شاه نظارگر مهمانان بود، از یکی از بزرگان بنام "حاجی عبدالعزیز لنگر" پرسید: چیزی کم و کمبود نیست؟ او در جواب گفت: یک چیز کم است، شاه که تلاش کرده بود در سفره چیزی کم نباشد با تعجب سوال کرد، چه چیز کم است؟ لنگر در پاسخ گفت: شُکر، اگر ما بتوانیم شُکر این همه نعمت های الهی را انجام دهیم و از خداوند سپاسگزار باشیم حق مطلب را ادا کردهایم، شاه فرد موصوف را در آغوش کشید و مردم همه نظارگر این صحنه بودند.
کودکان و نوجوانان هنگام اذان مغرب یعنی برای افطاری، در کوچه ها و جادههای کابل خرما، حلوا با نان داغ و بولانی «نوعی نان ویژه افغانستان که با سبزی و روغن» درست میشود، میان عابران توزیع میکنند. ۹۵ درصد کابلیها سر سفره افطاری خود بولانی دارند.
در برخی مناطق نیز سفرههای بزرگی پهن میشود تا روزه داران افطار کنند.
یادآوری می شود که علاوه بر آداب و رسوم مشترک در میان مردم افغانستان، هر شهر و روستا آداب و رسوم رمضانی ویژهای برای خود دارد. مثلا کابلی ها نزدیک افطار برای خرید انواع ترشی «چتنی»، بولانی و زولبیا مقابل مغازهها صف میکشند تا با خود به منزل ببرند.
اما مردم مزارشریف در شمال این کشور با غذاهای محلی این مناطق بویژه «قابلی پلو» که از برنج، گوشت گوسفند با هویج و کشمش تهیه میشود، به استقبال رمضان و عید فطر میروند. مردم این استان بجای شیرینی و آجیل و ترشی، بیشتر به غذاهای محلی مانند قابلی پلو، منتو و آشک علاقمند هستند.
این آئین ها در ولایت هرات نیز برگزار میشود اما هراتیها در آخرین شبهای ماه رمضان با برپایی مهمانی و مراسم ویژهای که از طرف خانواده داماد تدارک دیده میشود برای عروس عیدی میگیرند و به شور و شادی میپردازند.
برنامههای دیگر
زمانی بود که مردم پس از صرف افطار و اقامه نماز، هر طیف و گروه به دنبال برنامه و علاقمندی خاص خود میرفتند، عدهای در خانهای جمع می شدند و به کتابخوانی میپرداختند. بیشتر کتابهایی که خوانده میشد، کتابهای تفسیری، داستانی، حماسی، سرگذشت پیشینیان و در موضوعات متنوع دیگر بود. به همین ترتیب عده ای از جوانان دور هم جمع می شدند و به آواز خوانی و موسیقی های سنتی مشغول می شدند، نوجوانان هم در شب های ماه رمضان مشغولیت خاص خودشان را داشتند به گونه ای که در بعضی شب های ماه رمضان عده ای از جوانان و نوجوانان به رمضانخوانی می رفتند.
در واقع یکی از سنت ها که میان جوانان و نوجوانان هرات رایج است اینکه پس از سپری شدن دهم ماه مبارک رمضان، بعد از افطار و ادای نماز، جوانان در گروه های هشت نفری به در منازل رفته و اشعار دلنشین گروهی میسرایند. آنها با کوبیدن در منازل، آهنگی را به آواز بلند میخوانند که «رمضانی» نام دارد و با پایان رسیدن اشعار و سروده ها، از صاحب منزل پول، شیرنی و آجیل میگیرند.
صابر یکی از شهروندان هرات که ۷۰ سال سن دارد، میگوید رمضانی خوانی را از نخستین روزهای کودکی اش بیاد دارد که با نوجوانان رمضانی خوانی می رفتند تا پول شیرینی بدست آورند.
در این این میان یکی از این رمضانی خوانها اشعار و سرودههایی مرتبط با رمضان را با صدای زیبا میخواند و در کوچهها به راه میافتادند. مردم از خانههای شان بیرون آمده و آنها را با آوردن خوردنیهایی چون خرما، شیرینی، کلوچههای تنوری، تنقلات، پول نقد و دیگر انواع خوارکی ها خوردنی و نوشینی پذیرایی میکردند. در بعضی مواقع به جهت مزاح و شادی بیشتر بجای دادن چیزی از پشت بامها با ریختن کوزههایی از آب بر سر این جوانان و نوجوانان، رمضانی خوانها را بدرقه میکردند؛ عدهای دیگر نیز به مساجد و خانقاهها رفته به ذکر "الله هو" گفتن مشغول میشدند.
جنب و جوش مردم در دهه آخر ماه مبارک رمضان
هفته آخر ماه رمضان در افغانستان رنگ و بوی دیگری دارد. مردم جهت تجلیل هرچه بهتر و بیشتر از عید فطر، به تهیه لباس نو، نظافت منزل و محل زندگی، بردن عیدی برای نو عروسان، پختن غذاها و شرینیهای سنتی خانگی، تهیه تنقلات از قبیل پسته، فندق، بادام، نخود و کشمش مشغول می شوند.
در روزهای آخر رمضان مجالس ختم قرآنهای تلاوت شده در ماه مبارک رمضان برگزار میشود که اکثراً هر روز از رمضان یک جزء از قرآن کریم را تلاوت کرده و در پایان رمضان قرآن تلاوت شده را ختم میکنند و با ختم قرآن یادی از اموات و گذشتگان شان کرده برای آنها خیرات و نذورات میدهند.
مراسم تجلیل از عید فطر
روز عید فطر همه مسلمانان اعم از آنکه روزه گرفته و یا به دلایلی روزه نگرفته باشند، لباس های نو و مرتب می پوشند و جهت اقامه نماز عید فطر به مساجد و عیدگاهها (محل هایی جهت اقامه نماز عید و دید و بازدید همه ساله آماده شده) میروند.
آنها پس از اقامه نماز عید یکدیگر را در آغوش کشیده احوال پرسی میکنند، سپس خانههایی که از عید قربان به بعد کسی از آنها فوت شده بخصوص آنهایی که به تازگی کسی از آنها از دنیا رفته است را بر دیگران مقدم داشته و جهت فاتحه خواندن به منزل آنها میروند، پس از آن برنامه های جمعی به پایان رسیده و بهصورت گروهی و یا انفرادی به دید و بازدید اقوام و بستگان میشتابند و این برنامه تا سه روز عید ادامه دارد.
نمازهای عید فطر به صورت باشکوه از زمان های گذشته در مسجد جامع این شهر و در کنار بارگاه "خواجه عبدالله انصاری" در منطقه "گازارگاه شریف" و نیز سایر مراکز دینی و مساجد و با حضور گسترده مردم برگزار میشود.
از آنجایی که دولت و مردم افغانستان عید فطر را یکی از اعیاد بزرگ خود میدانند این عید در این کشور همه ساله به مدت سه روز تعطیل رسمی است و مردم به دید و بازدید و سفر به مناطق و رفتن به قریه های خود میپردازند.
سنت نواختن دهل پشت در خانه مردم و گرفتن عیدی در روز عید سعید فطر هم یکی از سنتهای رایج در افغانستان است.
در روزهای منتهی به آخر ماه مبارک رمضان در ولایت هرات حال و هوای شلوغی روزهای آخر اسفندماه در ایران را داشته و هرچه به اواخر ماه و عید نزدیک میشویم جنب و جوش مردم جهت حضور در بازارهای محلی و مراکز خرید باعث ایجاد ترافیک های زیادی در سطح شهر میشود.
فرهنگ هویت است؛ کارشناسان باور دارند اگر افراد هر جامعه برای زنده نگهداشتن هویت خود تلاش نکنند، در حقیقت مرده پنداشته میشوند.
با حضور تقریبا ۲۰ ساله آمریکا و غرب در افغانستان، بحث های جدی در باره تهاجم فرهنگی در این کشور مطرح است که به تدریج میرود برخی از این سنت های رمضانی را در شهرهای بزرگ کمرنگ کند.