کارشناس مسایل دینی و سیاسی در گفتمانی در کابل گفت که امروز غرب به وسیلۀ اندیشهی لیبرالیسم با اندیشه اسلامی مبارزه میکند و این مبارزۀ خود را با مطرح کردن اسلامهراسی و اسلامستیزی به پیش میبرد.
خبرگزاری صدای افغان (آوا) -کابل: سجاد عباسی عالم دین و کارشناس مسایل دینی و سیاسی در یک گفتمان دانشجویی در کابل با عنوان "اسلامستیزی و اسلامهراسی" تلاش و پروژه غرب و مکتب لیبرالیسم برای مبارزه با اسلام را مورد بحث و بررسی قرار داد.
این استاد حوزه و کارشناس علوم دینی و سیاسی در این گفتمان گفت: اگر ما پیشینه و عقبه تاریخی خود را در بخش تحلیل سیاسی مطالعه کنیم، درک خواهیم کرد که باید با چه کشورهایی رابطه داشته باشیم و از کدام کشورها دوری کنیم.
این تحلیلگر سیاسی افزود: الکساندر کنت دمارانش رئیس سازمان جاسوسی فرانسه با ارائه نظریه جنگ جهانی چهارم، با مطرح کردن عقبه جنگهای جهانی قبلی گفته که ما وارد جنگ جهانی چهارم میشویم.
عباسی گفت که سه جنگ جهانی در دوران مدرنیته انجام شد که اسلام در حاشیه آن قرار داشت، اما دمارانش در کتاب خود با مطرح کردن نظریه جنگ جهانی چهارم، وارد مباحث اسلامستیزی و اسلامهراسی شد و جنگ جهانی پنجم که بخشی از آن جنگ بیولوژیکی است و مریضی کرونا نیز قسمتی از آن است، در حال انجام میباشد.
او با اشاره به اظهارات چندی قبل دونالد ترامپ که گفته بود اگر به مشاوره جان بولتون گوش میدادم، الان ما باید درگیر جنگ جهانی ششم بودیم، بیان کرد که آنان در حال طرح راهاندازی جنگ جهانی ششم هستند.
این کارشناس سیاسی تاکید کرد که با شکلگیری انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) در ایران، ایشان با فقه شیعه، مساله ولایت فقیه را مطرح کرد که جامعترین اندیشه سیاسی در بعد اسلامی و غیر اسلامی آن شکل گرفت.
عباسی افزود: با مطرح شدن این اندیشه، ساموئل هانتینگتون مساله برخورد تمدنها را مطرح کرد که در آن باید، اسلام در مقابل غرب قرار بگیرد و قطعا غرب شکست خواهد خورد، پس باید این برخورد تمدنها، تبدیل به برخورد درون تمدنها شود و در نظریه خود تاکید کرده که اسلام باید در بین خود درگیری پیدا کند، تا برخورد تمدنها صورت نگیرد.
به گفته عباسی بعد از مطرح شدن این نظریه توسط هانتینگتون، الکساندر کونت دمارانش، نظریه جنگ جهانی را مطرح کرد که بر اساس آن جنگ بین دو ایدئولوژی مدرنیته (لیبرالیسم) و سنتگرا (اسلام) آغاز خواهد شد که آنان فقط مشکلشان با شیعه اثنیعشری است و در راس آن، با طلایهداران اندیشه اسلامی امام خمینی (ره) و امام خامنهای، مشکل اساسی دارند.
این عالم دین اضافه کرد: سپس جورج بوش پدر با مطرح کردن نظم نوین جهانی قصد داشت تا قرضداری 22 تریلیون دالری خود را برطرف کند. در این ایدهی آنان، قرار بود تا مخازن و معادن کشورهای دیگر فروخته شود و قرضداری آنان پرداخت شود که بر همان اساس گفتند که میتوانند از افغانستان 5 تریلیون دالر پول بدست آورند.
عباسی بیان کرد که بعد از اینکه غرب در بدست آوردن منابع طبیعی در برخی کشورهای اسلامی ناکام ماند، پروژه اسلامهراسی را با ساختن فیلم و سریالهایی متنوع آغاز کرد، اسلام هراسی در فرهنگ اکسفورد اینچنین تعریف می شود: "ترس یا تنفر از اسلام، مسلمانان و یا فرهنگ اسلامی، به ویژه زمانی که ترس از آن به عنوان یک نیروی سیاسی باشد". که مشخص میشود اسلام سیاسی برای آنان خطر محسوب میشود.
او گفت که استفان شوارتز، اسلامهراسی را اینچنین مطرح کرده؛ محکوم سازی کلیت اسلام و تاریخ مسلمانان به عنوان امری افراطی، انکار اکثریت میانهرو مسلمان و در نظر گرفتن اسلام به عنوان مشکلی برای جهان. که آنان با این طرز فکر معتقدند که اسلام میانهرو باید به کلی فراموش شود.
عباسی در پایان گفت که امروز نبرد، بین تمدن اسلامی و غرب است و غربیها به دنبال اسلام سکولار، یعنی جدایی دین اسلام از سیاست میباشند.
خبرگزاری صدای افغان (آوا) -کابل: سجاد عباسی عالم دین و کارشناس مسایل دینی و سیاسی در یک گفتمان دانشجویی در کابل با عنوان "اسلامستیزی و اسلامهراسی" تلاش و پروژه غرب و مکتب لیبرالیسم برای مبارزه با اسلام را مورد بحث و بررسی قرار داد.
این استاد حوزه و کارشناس علوم دینی و سیاسی در این گفتمان گفت: اگر ما پیشینه و عقبه تاریخی خود را در بخش تحلیل سیاسی مطالعه کنیم، درک خواهیم کرد که باید با چه کشورهایی رابطه داشته باشیم و از کدام کشورها دوری کنیم.
این تحلیلگر سیاسی افزود: الکساندر کنت دمارانش رئیس سازمان جاسوسی فرانسه با ارائه نظریه جنگ جهانی چهارم، با مطرح کردن عقبه جنگهای جهانی قبلی گفته که ما وارد جنگ جهانی چهارم میشویم.
عباسی گفت که سه جنگ جهانی در دوران مدرنیته انجام شد که اسلام در حاشیه آن قرار داشت، اما دمارانش در کتاب خود با مطرح کردن نظریه جنگ جهانی چهارم، وارد مباحث اسلامستیزی و اسلامهراسی شد و جنگ جهانی پنجم که بخشی از آن جنگ بیولوژیکی است و مریضی کرونا نیز قسمتی از آن است، در حال انجام میباشد.
او با اشاره به اظهارات چندی قبل دونالد ترامپ که گفته بود اگر به مشاوره جان بولتون گوش میدادم، الان ما باید درگیر جنگ جهانی ششم بودیم، بیان کرد که آنان در حال طرح راهاندازی جنگ جهانی ششم هستند.
این کارشناس سیاسی تاکید کرد که با شکلگیری انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) در ایران، ایشان با فقه شیعه، مساله ولایت فقیه را مطرح کرد که جامعترین اندیشه سیاسی در بعد اسلامی و غیر اسلامی آن شکل گرفت.
عباسی افزود: با مطرح شدن این اندیشه، ساموئل هانتینگتون مساله برخورد تمدنها را مطرح کرد که در آن باید، اسلام در مقابل غرب قرار بگیرد و قطعا غرب شکست خواهد خورد، پس باید این برخورد تمدنها، تبدیل به برخورد درون تمدنها شود و در نظریه خود تاکید کرده که اسلام باید در بین خود درگیری پیدا کند، تا برخورد تمدنها صورت نگیرد.
به گفته عباسی بعد از مطرح شدن این نظریه توسط هانتینگتون، الکساندر کونت دمارانش، نظریه جنگ جهانی را مطرح کرد که بر اساس آن جنگ بین دو ایدئولوژی مدرنیته (لیبرالیسم) و سنتگرا (اسلام) آغاز خواهد شد که آنان فقط مشکلشان با شیعه اثنیعشری است و در راس آن، با طلایهداران اندیشه اسلامی امام خمینی (ره) و امام خامنهای، مشکل اساسی دارند.
این عالم دین اضافه کرد: سپس جورج بوش پدر با مطرح کردن نظم نوین جهانی قصد داشت تا قرضداری 22 تریلیون دالری خود را برطرف کند. در این ایدهی آنان، قرار بود تا مخازن و معادن کشورهای دیگر فروخته شود و قرضداری آنان پرداخت شود که بر همان اساس گفتند که میتوانند از افغانستان 5 تریلیون دالر پول بدست آورند.
عباسی بیان کرد که بعد از اینکه غرب در بدست آوردن منابع طبیعی در برخی کشورهای اسلامی ناکام ماند، پروژه اسلامهراسی را با ساختن فیلم و سریالهایی متنوع آغاز کرد، اسلام هراسی در فرهنگ اکسفورد اینچنین تعریف می شود: "ترس یا تنفر از اسلام، مسلمانان و یا فرهنگ اسلامی، به ویژه زمانی که ترس از آن به عنوان یک نیروی سیاسی باشد". که مشخص میشود اسلام سیاسی برای آنان خطر محسوب میشود.
او گفت که استفان شوارتز، اسلامهراسی را اینچنین مطرح کرده؛ محکوم سازی کلیت اسلام و تاریخ مسلمانان به عنوان امری افراطی، انکار اکثریت میانهرو مسلمان و در نظر گرفتن اسلام به عنوان مشکلی برای جهان. که آنان با این طرز فکر معتقدند که اسلام میانهرو باید به کلی فراموش شود.
عباسی در پایان گفت که امروز نبرد، بین تمدن اسلامی و غرب است و غربیها به دنبال اسلام سکولار، یعنی جدایی دین اسلام از سیاست میباشند.