جمعی از دانشجویان دانشگاه بینالمللی اهل بیت(ع) با حضور در دفتر مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در مشهد مقدس، با حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری دیدار و گفتگو کردند.
خبرگزاری صدای افغان (آوا) -مشهد مقدس: حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری در ابتدای این دیدار با خطاب قرار دادن دانشجویان حاضر در جلسه، گفت: طبعا موقعیت تحصیلی، موقعیت بسیار مهمی است و شما هم مدیران آیندۀ کشور خواهید بود. افغانستان نیز بیش از هر چیز دیگری نیاز به مدیران مومن و لایق دارد. امروز افغانستان اگر هر معضل و مشکلی دارد، ناشی از نبود مدیرانِ مومن و لایق و یا کمبود مدیران مومن و لایق است. اگر طی سالهای گذشته ما میتوانستیم زمینۀ تربیت نیروهای مدیر و موفق را فراهم کنیم، قطعا بحران فعلی کشورمان یا از بین میرفت و یا حداقل کاهش پیدا میکرد.
حسینی مزاری با بیان اینکه برای تربیت یک مدیر مومن که هم موفق و هم تاثیرگذار باشد چند عنصر نقش اساسی دارند، اظهار داشت: اهمیت این عناصر پنجگانه که شامل تحصیل، تهذیب، حضور در صحنه، عمل در راه خدا و از همه مهمتر سازمانیافته عمل کردن میباشد، به نحوی است که اگر هم کدام از آنها در وجود یک مدیر مومن نباشد، قطعا کُمیت کار لنگ خواهد بود و آن مدیر در انجام مسوولیت از توفیقات کامل بهرهمند نخواهد شد.
وی در رابطه با عنصر تحصیل توضیح داد: اگر دانشجویان در طول مدتی که در دانشگاه حضور دارند، تمام هم و غم یا قسمت اعظم اوقاتشان را صرف درس خواندن و تحصیل نمایند، قطعا عنصر تحصیل در وجودشان نهادینه شده و به عنوان افراد عالم و دانا وارد عرصۀ افغانستان خواهند شد.
رئیس مرکز تبیان با اشاره به اهمیت عنصر تهذیب نیز گفت: تهذیب در قرآن کریم جلوتر و مهمتر از تعلیم است، بحث تزکیۀ نفس و داشتن تقوا برای یک مسئول بخصوص یک مدیر خیلی مهم است. تقوا انسان را در همۀ عرصهها قوی میسازد. قدرتمندترین مدیران در صحنه به ویژه در کشورهای اسلامی اشخاصی هستند که هم خوب تحصیل کردند و هم آدم هایی هستند که با تهذیب نفس وارد عرصه شدند. کسانی که تهذیب نفس نداشته باشند، سقوط میکنند و میلغزند و در مسیر کار با مشکلات مختلفی مواجه خواهند شد.
وی با توضیح اهمیت حضور فعال در صحنه خاطرنشان کرد: مدیرِ تعلیم یافتۀ عالمِ دانایِ متهذب بایستی در صحنه عمل حضور جدی داشته باشد. اگر شما تهذیب داشته باشید، تعلیم هم داشته باشید اما عمل نکنید باز هم در عرصه مدیریت اثرگذار نخواهید بود.
حسینی مزاری با بیان اینکه عمل و فعالیت ما باید در مسیر خداوند متعال باشد، اظهار داشت: خداوند متعال میفرماید که قیام برای خدا باشد، عمل برای خدا باشد؛ اگر کار برای خدا بود، قطعا موفقیت صددرصد تضمین شده است. عمل در راه خدا همان عمل به دستوراتِ پیامبران الهی، دستورات قرآن، دستورات ائمه معصومین علیهمالسلام و همچنین در شرایط فعلی و در امتداد خط آن بزرگواران، بحث ولایت فقیه و اندیشه ولایت فقیه است.
وی ادامه داد: در شرایط موجود جنگ و تقابلی که در دنیا وجود دارد بین دو خط است. خط استبکار و خط اسلام و در محوریتِ خط اسلام، بحث ولایت فقیه و رهبری است. این خط در سطح ایران، افغانستان، عراق، لبنان، سوریه و جایجای کشورهای اسلامی تبارز و برجستگی دارد و این خط است که در برابر تفکرِ زیادهخواهی استکبار ایستاده است. این خط، خطِ خدا و خط پیامبر و ائمه معصومین (ع) است. اگر ما در این چوکات و در این مسیر قرار بگیریم، در عرصه کار و فعالیت تاثیرگذار خواهیم بود. سایر خطوط، خطوط تاثیرگذاری نیستند. سایر خطوط، خطوط سازماندهندۀ افکار عمومی نیستند.
این آگاه امور سیاسی خاطرنشان کرد: بحث عملِ در راه خدا بایستی به گونهای باشد که در مسیر او باشد، مطابق اجرای خواستههای الهی باشد، این چهارمین عنصر حتما باید در وجود یک انسان مدیر باشد، اگر ما علاقهمند هستیم که هم به درد خودمان و هم به درد فامیل و خانواده و اطرافیان خود بخوریم و هم به درد محیط و شهر و کل کشور و حتی امت مسلمه بخوریم، باید مثل شهید سلیمانی و شهید ابومهدی مهندس، این چهار عنصر در وجود ما نهادینه باشد. اگر هر یک از این عنصرها نباشند ما نمیتوانیم از درس و زحمات و تلاشهای خود، نتیجه مشخصی بگیریم.
حسینی مزاری با اشاره به پنجمین عنصر یعنی سازمانیافته عمل کردن نیز تاکید کرد: این عنصر بسیار مهم است. اگر شما هر چهار عنصر قبلی را داشته باشید اما سازمانیافته عمل نکنید و بخواهید به صورت انفرادی کار کنید، هیچ جایی را نخواهید گرفت و به هیچ نتیجهای هم نخواهید رسید.
وی با بیان اینکه مهمترین نکتهای که در عرصه مدیریت نتیجهبخش خواهد بود بحث کار تشکیلاتی و سازمانیافتگی است، گفت: عزیزان! کار تشکیلاتی و سازمانیافتگی این نیست که حالا ما بنشینیم درس خود را بخوانیم و بگوییم وقتی فارغالتحصیل شدیم میرویم از جایی شروع می کنیم، خیر! ما از هر لحظهای که متوجه اهمیت این مسئله شویم، حتی از سطح دبیرستان یا لیسانس یا هر سطح دیگر، بایستی در عرصۀ کار سازمانی و تشکیلاتی ورود پیدا کنیم و سهم بگیریم و برای آینده آماده شویم.
مشروح سخنان حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری در این جلسه را در ادامه مطالعه میکنید:
بسم الرحمن الرحیم.
سلام علیکم!
بنده ابتدا تشکر میکنم از حضور همۀ شما بخصوص حاجآقای بزرگی که منت نهادند و به دفتر مرکز تبیان نمایندگی مشهد مقدس تشریف آوردند. قبل از هر صحبتی سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) و همچنین شهادت سردار سپهبد مظلوم حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی مهندس و یارانشان که پیروان حقیقی حضرت زهرا (س) بودند و جان شیرینشان را در راه تثبیت ولایت و دفاع از خط ولایت نثار کردند تسلیت میگویم. انشاءالله امیدوار هستیم که خدای متعال به همۀ ما و شما این توفیق را بدهد تا از پیروان حقیقی حضرت فاطمه زهرا (س) و از رهروان صدیق شهید حاج قاسم سلیمانی باشیم.
خوشحال هستم که امروز یک بار دیگر با حاج آقای بزرگی دیدار میکنیم و با چهرههای شما عزیزان بیشتر آشنا میشویم. بعضی از شما را قبلا دیدیم و ملاقات کردیم و تعدادی هم امروز بار اول است. خب طبعا موقعیت تحصیلی، موقعیت خیلی مهمی است. شما مدیران آیندۀ کشور خواهید بود و افغانستان هم بیش از هر چیز دیگری نیاز به مدیران مومن و لایق دارد. امروز افغانستان اگر هر معضل و مشکلی دارد، ناشی از نبود مدیران مؤمن و لایق و یا کمبود مدیران مؤمن و لایق است. اگر طی سالهای گذشته میتوانستیم زمینۀ تربیت نیروهای مدیر موفق را فراهم کنیم، قطعا بحران فعلی یا از بین میرفت و یا حداقل کاهش پیدا میکرد. بستر فعالیتهای افغانستان قطعا منتظر قدوم مبارک حضرات شما است تا انشاءالله بعد از ایام تحصیل و فارغالتحصیلی برگردید به کشور و در مناسب و مسئولیتهای مختلف، خدمات شایان و شایستهای را به مردم افغانستان تقدیم نمائید.
ولی آنچه قابل توجه است، این است که برای تربیت یک مدیر مؤمن که هم موفق و هم تاثیرگذار باشد، چند عنصر نقش اساسی دارد، به نحوی که اگر هر کدام از این عناصر در وجود یک مدیر مؤمن نباشد، قطعا کُمیت کار لنگ خواهد بود و آن مدیر در انجام مسئولیت از توفیقات کامل بهره مند نخواهد شد.
عنصر اول بحث تحصیل است؛ تحصیلِ درست و به معنای واقعی کلمه. خب طبعا شما در مقطع فوق لیسانس حداقل دو سال اینجا هستید و اگر تمام هم و غم یا قسمت اعظم اوقاتتان را صرف درس خواندن و تحصیل کردید، قطعا این عنصر در وجود شما نهادینه شده و به عنوان افراد عالم و دانا وارد عرصۀ افغانستان خواهید شد.
عنصر دوم بحث تهذیب است؛ که البته تهذیب در قرآن کریم جلوتر و مهمتر از تعلیم است، بحث تزکیۀ نفس و داشتن تقوا برای یک مسئول به خصوص یک مدیر خیلی مهم است. تقوا انسان را در همۀ عرصهها از جمله در عرصه اقتصادی، عرصه فرهنگی و عرصه اجتماعی و سیاسی قوی میسازد. اگر ما و شما در طول تاریخ و در شرایط موجود مطالعۀ اندگی داشته باشیم متوجه میشویم که قدرتمندترین مدیران در صحنه به ویژه در کشورهای اسلامی اشخاصی هستند که هم خوب تحصیل کردند و هم آدم هایی هستند که با تهذیب نفس وارد عرصه شدند. کسانی که تهذیب نفس نداشته باشند، سقوط میکنند و میلغزند و در مسیر کار با مشکلات مختلفی مواجه خواهند شد. این دو عنصر عناصر مهمی هستند. تهذیب تنهایی هم به درد نمیخورد و تعلیم هم به تنهایی به درد نمیخورد، بایستی حتما در وجود یک مدیر هر دو تای این عناصر وجود داشته باشند.
عنصر سوم بحث حضور در صحنه است؛ مدیرِ تعلیم یافتۀ عالمِ دانایِ متهذب بایستی در صحنه عمل حضور جدی داشته باشد. اگر شما تهذیب داشته باشید، تعلیم هم داشته باشید اما عمل نکنید باز هم در عرصه مدیریت اثرگذار نخواهید بود.
عنصر چهارم اینکه عمل در راه خدا باشد؛ خداوند متعال میفرماید که قیام برای خدا باشد، عمل برای خدا باشد؛ اگر کار برای خدا بود، قطعا موفقیت صددرصد تضمین شده است. عمل در راه خدا همان عمل به دستوراتِ پیامبران الهی، دستورات قرآن، دستورات ائمه معصومین علیهمالسلام و همچنین در شرایط فعلی و در امتداد خط آن بزرگواران، بحث ولایت فقیه و اندیشه ولایت فقیه است.
جوانان عزیزی که در این جا مشغولِ درس و تحصیل هستند این فرصت را غنیمت بشمارند و در این رابطه مطالعه داشته باشند تا انشاءالله در این عرصه ورود جدی پیدا کنند. شما در شرایط موجود کاملا متوجه هستید که جنگ و تقابلی که در دنیا وجود دارد بین دو خط است. خط استبکار و خط اسلام و در محوریتِ خط اسلام، بحث ولایت فقیه و رهبری است. این خط در سطح ایران، افغانستان، عراق، لبنان، سوریه و جایجای کشورهای اسلامی تبارز و برجستگی دارد و این خط است که در برابر تفکرِ زیاده خواهی استکبار ایستاده است. این خط، خطِ خدا و خط پیامبر و ائمه معصومین است. قطعا اگر ما در این چوکات و در این مسیر قرار گرفتیم، در عرصه کار و فعالیت تاثیرگذار خواهیم بود. سایر خطوط، خطوط تاثیرگذاری نیستند. سایر خطوط، خطوط سازماندهندۀ افکار عمومی نیستند.
ما در هفتههای اخیر متبارزترین شخصیتی را که میشناسیم که با این تفکر حرکت و فعالیت میکرد، شهید حاج قاسم سلیمانی است. ایشان به عنوان یک الگوی تمام عیار برای تمام امت مسلمه به ویژه جوانانی که علاقه دارند مدیریت کنند مطرح میباشد. شما بررسی کنید زحماتی را که حاج قاسم سلیمانی متقبل شدند و در صحنه حضور داشتند و تا دم مرگ در آن عرصه فعالیت داشتند، کدام عرصه بود؟ با چه اندیشهای بود؟ و چرا اینقدر تاثیرگذار بود و چطور توانست این همه خدماتِ شایسته و شایانی را نه فقط برای جامعۀ ایرانی بلکه برای امت مسلمه به ارمغان بیاورد و زمینههای رویش و پرورش نیروهای زیادی را فراهم نماید؟!.
حاج قاسم سلیمانی به جز اطاعت از ولایت امر و ولیفقیه چیز دیگری نداشت. خب زحمتی که حاج قاسم میکشید را شاید مدیران دیگری هم بکشند و خیلی آدمهای پرتلاش و سختکوش دیگری هم در جمهوری اسلامی و یا خارج از جمهوری اسلامی ایران هستند، اما چطور میشود که حاج قاسم سلیمانی این قدر مورد استقبال قرار میگیرد، در حالی که خیلی از افرادی که شبانهروزی تلاش میکنند و میمیرند و کشته میشوند، اصلا کسی خبر نمیشود که کجا کشته شد، چگونه کشته شد، چگونه تشییع شد، چگونه دفن شد و سوم و هفتم و چهلمش به چه نحوی گذشت؛ اما شما حاج قاسم سلیمانی را ببینید که چطور باعظمت زندگی کرد و چطور باعظمت رفت. هم در زندگی خیرات و برکات فراوانی برای امت مسلمه داشت و هم بعد از شهادتش این خیرات و برکات به وضوح مشاهده شد و تا حالا هم ادامه دارد و از این به بعد هم قطعا ادامه خواهد داشت تا انشاءالله سیطره استکبار جهانی به رهبری آمریکا از سر امت مسلمه و بخصوص منطقۀ ما رفع شود و از میان برداشته شود.
بنابراین بحث عملِ در راه خدا بایستی به گونهای باشد که در مسیر او باشد، مطابق اجرای خواستههای الهی باشد، این چهارمین عنصر حتما باید در وجود یک انسان مدیر باشد، اگر ما علاقمند هستیم که هم به درد خودمان و هم به درد فامیل و خانواده و اطرافیان خود بخوریم و هم به درد محیط و شهر و کل کشور و حتی امت مسلمه بخوریم، باید مثل شهید سلیمانی و شهید ابومهدی مهندس، این چهار عنصر در وجود ما نهادینه باشد. اگر هر یک از این عنصرها نباشند ما نمیتوانیم از درس و زحمات و تلاشهای خود، نتیجه مشخصی بگیریم.
پنجمین عنصر، سازمانیافته عمل کردن است؛ این عنصر بسیار مهم است. اگر شما هر چهار عنصر قبلی را داشته باشید اما سازمانیافته عمل نکنید و بخواهید به صورت انفرادی کار کنید، هیچ جایی را نخواهید گرفت و به هیچ نتیجهای هم نخواهید رسید. این دستور خداوند متعال است که فُرادی در جهت کسب معرفت الهی و مثنی به صورت گروهی در جهت اجرا و تحقق خواستههای الهی عمل کنیم. یعنی اگر ما خواسته باشیم، خواستههای الهی را در قالب حرکت مدیریتی خود محقق بکنیم، بدون مثنی و بدون کار جمعی امکانپذیر نیست، بنابراین مهمترین نکته که در عرصه مدیریت نتیجه بخش خواهد بود بحث کار تشکیلاتی و سازمانیافتگی است.
عزیزان! کار تشکیلاتی و سازمانیافتگی این نیست که حالا ما بنشینیم درس خود را بخوانیم و بگوییم وقتی فارغالتحصیل شدیم میرویم از جایی شروع می کنیم، خیر! ما از هر لحظهای که متوجه اهمیت این مسئله شویم، حتی از سطح دبیرستان یا لیسانس یا هر سطح دیگر، بایستی در عرصۀ کار سازمانی و تشکیلاتی ورود پیدا کنیم و سهم بگیریم و برای آینده آماده شویم.
امروز در افغانستان کسانی موفق هستند که کار سازمانی میکنند. امروز افغانستان در اختیار یک مجموعه بسیار محدودی قرار دارد که اینها فعالیت سازمانی میکنند. بقیه کسانی که کار سازمانی نمیکنند، اینها عملۀ سازمانها و تشکلات و احزاب و حلقاتی هستند که آنها کار سازمانی میکنند. کسانی که کار انفرادی میکنند، کسانی که اصلا روحیه کار جمعی و گروهی ندارند، در حقیقت عملۀ بقیه مردم هستند.
امروز افغانستان در اختیار یک چنین مجموعهای قرار دارد که این مجموعه مطابق خواست مردم افغانستان عمل نمیکند، اصولا امروز دنیا در اختیار کسانی هست که سازمانیافته عمل میکنند. سازمانیافتگی یک ابزار خیلی مهم برای نجات جامعه اسلامی از بحرانها و از سیطره دشمن است. امروز مشکل جامعه اسلامی و جوامع اسلامی و ملل مسلمان این است که کار سازمانیافته نمیکنند. آنان صبر و حوصلۀ کار سازمانی را ندارند، چون کار سازمانی صبر و استقامت لازم دارد، انقلابیگری لازم دارد، عبور از مشکلات لازم دارد، ندیدن خود لازم دارد، دیدن دیگران و کمک به دیگران لازم دارد و شاخصههای زیادی است که در کارهای سازمانی و تشکیلاتی بایستی وجود داشته باشد. قطعا اگر جامعه اسلامی به این اصل در کنار سایر آن عناصر توجه نمایند، ما امروز مشکلات مان را خیلی راحت میتوانیم حل کنیم و راحت میتوانیم در برابر استبکار مبارزه نمائیم.
استکبار چیز دیگری ندارد، شما فکر نکنید که آنها چهار چشم دارند و ما دو چشم داریم یا آنها دو مغز دارند و ما یک مغز داریم، نخیر! آنها مثل ما هستند، امکانات آنها از امکانات ما بیشتر نیست، پول آنها هم از پول ما و ذخایر کشورهای ما بیشتر نیست. تنها امتیازی که آنها دارند بحث حرکت سازمانیافته است. در کنارش قصاوت قلب و بی بند و باری و استفاده از هر وسیله برای رسیدن به هدفشان هم هست. درست است که آنها پیروز نمیشوند و در نهایت پیروزی از دین اسلام و از مردم مسلمان است، منتها شرطش این است که مسلمین سازمانیافته عمل نموده و منسجم باشند. این انسجام و این سازمانیافتگی باید وجود داشته باشد.
خلاصه اینکه یک مدیر موفق به 5 عنصر اساسی نیاز دارد تا در رهبری و فرماندهی زیر مجموعه خود دست برتر داشته، خادم واقعی اسلام، مردم و کشور باشد، یکی؛ تعلیم و دیگری تهذیب و سپس حضور در صحنه و بعد کار برای خدا و آنگاه فعالیت در چارچوب حرکت سازمانیافته. این 5 عنصر یکی بدون دیگری کارآیی لازم را نخواهد داشت. اگر این پنج عنصر وجود داشته باشد، قطعا این مدیریت به نحو عالی در افغانستان اجرایی خواهد شد و ما هم بعد از فارغالتحصیلی شما در خدمت خواهیم بود که زمینههای کار و فعالیت عزیزان در عرصههای مختلف افغانستان را فراهم نمائیم. تشکیلات مرکز تبیان یک سازمان منظم و گستردۀ فکری و فرهنگی و اجتماعی در افغانستان است و میتواند بستر بسیار خوبی برای فعالیت عزیزان فراهم نماید، شرط اصلی آن هم این است که این پنج عنصر از همین حالا در وجود حضرات و عزیزان نهادینه شده باشد. من پیش از این وقت عزیزان را نمیگیرم، اگر سوال و صحبتی باشد ما در خدمت هستیم.