سمنوال اجمل فائز؛ فرمانده پولیس بلخ طی نشست خبری به رسانه ها گفت: پولیس بلخ در جریان یک هفته فعالیت شبانه روزی، ۲۲ نفر سارق که شامل سه زن نیز می باشد را از چهارده ولسوالی و شهرمزارشریف دستگیر نموده است.
خبرگزاری صدای افغان(آوا) - مزارشریف: فرمانده پولیس بلخ می گوید که از نزد این ۲۲ سارق، حدود ۹۰ میل اسلحه که یک میل اسلحه کمری آن، از نزد سه خانم بدست آمده، توسط پولیس ضبط شده است.
آقای فائز با جدیت تمام به دزدان موترسکل سوار و سارقین سازمان یافته می گوید، اگر از سرقت و آزار و اذیت مردم دست برندارند برخورد قانونی و جدی پولیس افزایش پیدا می کند و بدانند که پولیس به هیچ فردی اجازه نمیدهد تا آرامش مردم و جامعه مختل بسازد!
مسعود احمدی یکی از دانشجویان دانشگاه بلخ که دوبار قربانی دزدان مسلح موترسایکل سوار شده است به خبرنگار صدای افغان(آوا) می گوید: دستگیری های اخیر توسط نیرو های امنیتی مردم را تا اندازهیی امیدوار ساخته است اما این دستگیری ها بدلیل آزاد شدن زودهنگام سارقین نتوانسته از نگرانی های مردم بکاهد.
حادثه ای که فراموش نمیشود
آفتاب داشت آرام آرام غروب میکرد و مردم آماده میشدند تا به طرف مسجد برای ادای نماز شام بروند. چند لحظه بعد از نماز شام، دوستم با من تماس گرفت تا برای مشکلی که برایش پیش آمده یک راه حلی بیابیم، اما بی خبر از آن تا چند لحظه دیگر گرگ صفتانی که روز و شب در کمین اند تا کسی از کوچه گذر کند و هرآنچه را که با خود دارند، به یغما ببرند، مشکلی برای من خواهد شد.
لباس هایم را به تن کردم و خیابانی را که منتهی به خانه دوستم میشد را پیش گرفتم. نزدیک کوچهی که خانه دوستم در آنجا قرار داشت شده بودم. و هر لحظه بیم خوفناک از اینکه سارقی به سراغم بیاید، ضربان قلبم را بالا برده بود. چون هر روز در کوچه ها زمزمه نگرانی های مردم از دست سارقین شنیده میشد و همه میدانستن دیگر شما خیابانی را در مزارشریف پیدا نخواهید کرد که از دست دزدان موبایل در امان باشد.
با همه این شنوده ها و حقایقی که وجود داشت، به طرف خانه دوستم شتافتم، کوچه تاریک بود و هیچ کسی هم تا انتهای کوچه دیده نمیشد. دوستم که نگران من شده بود برایم تماس گرفت و پرسید چرا تا حال نرسیدی؟ حرفش تمام نشده بود که یک موتر که دو نفر درست پیش روی آن نشسته بودن جلو من پیچید. یکی از آنها دست خود را از شیشیه موتر بیرون کرد و با صدای خشن گفت: "بتی تلیفونه". من ترسیده بودم و دیدم هیچکسی آنجا حضور ندارد، خواستم تا فرار کنم اما قبل از اینکه من پا به فرار بگذارم، هر دوی آنها از موتر پیاده شدند و گفتند: "تلیفونت ره بتی، اگر نی میزنم". یکی از آنها که در جلو موتر نشسته بود با صدای بلند به همکارش میگفت: "بزن دهمی کله اش بزن". من هم از اینکه خیلی ترسیده بودم تلیفونم را دادم و بعد آنها در موتری که نوع کرولای مدل نود هفت با رنگ سرمهای بود فرار کردند.
مسعود، راه حل این معضلات نهفته را در شعر مولانا دانسته میگوید. هرکسی کو دور ماند از اصل خویش، باز جوید روزگار وصل خویش. یعنی نسخه حل این معضلات در بررسی تاریخ گهربار اسلام و قوانین همان ایام است، اگر دزدی به جرم دزدی دستگیر میشود، باید به صورت عادلانه و علنی مجازات شود تا پند و عبرت باشد برای دیگران. اما متاسفانه سارقینی که توسط نیروی های امنیتی دست گیر میشوند پس از چند روز رها شده و دوباره دست به سرقت میزنند.
این اقدامات پولیس پس از آن روی دست گرفته می شود که شکایات مکرر مردم به فرماندهی پولیس بلخ از دزدهای موترسایکل سوار (مبایل ربایی) و اخاذی های شبانه روزی توسط افراد مسلح غیر مسئول در شهرمزارشریف، افزایش پیدا کرده است.
خبرگزاری صدای افغان(آوا) - مزارشریف: فرمانده پولیس بلخ می گوید که از نزد این ۲۲ سارق، حدود ۹۰ میل اسلحه که یک میل اسلحه کمری آن، از نزد سه خانم بدست آمده، توسط پولیس ضبط شده است.
آقای فائز با جدیت تمام به دزدان موترسکل سوار و سارقین سازمان یافته می گوید، اگر از سرقت و آزار و اذیت مردم دست برندارند برخورد قانونی و جدی پولیس افزایش پیدا می کند و بدانند که پولیس به هیچ فردی اجازه نمیدهد تا آرامش مردم و جامعه مختل بسازد!
مسعود احمدی یکی از دانشجویان دانشگاه بلخ که دوبار قربانی دزدان مسلح موترسایکل سوار شده است به خبرنگار صدای افغان(آوا) می گوید: دستگیری های اخیر توسط نیرو های امنیتی مردم را تا اندازهیی امیدوار ساخته است اما این دستگیری ها بدلیل آزاد شدن زودهنگام سارقین نتوانسته از نگرانی های مردم بکاهد.
حادثه ای که فراموش نمیشود
آفتاب داشت آرام آرام غروب میکرد و مردم آماده میشدند تا به طرف مسجد برای ادای نماز شام بروند. چند لحظه بعد از نماز شام، دوستم با من تماس گرفت تا برای مشکلی که برایش پیش آمده یک راه حلی بیابیم، اما بی خبر از آن تا چند لحظه دیگر گرگ صفتانی که روز و شب در کمین اند تا کسی از کوچه گذر کند و هرآنچه را که با خود دارند، به یغما ببرند، مشکلی برای من خواهد شد.
لباس هایم را به تن کردم و خیابانی را که منتهی به خانه دوستم میشد را پیش گرفتم. نزدیک کوچهی که خانه دوستم در آنجا قرار داشت شده بودم. و هر لحظه بیم خوفناک از اینکه سارقی به سراغم بیاید، ضربان قلبم را بالا برده بود. چون هر روز در کوچه ها زمزمه نگرانی های مردم از دست سارقین شنیده میشد و همه میدانستن دیگر شما خیابانی را در مزارشریف پیدا نخواهید کرد که از دست دزدان موبایل در امان باشد.
با همه این شنوده ها و حقایقی که وجود داشت، به طرف خانه دوستم شتافتم، کوچه تاریک بود و هیچ کسی هم تا انتهای کوچه دیده نمیشد. دوستم که نگران من شده بود برایم تماس گرفت و پرسید چرا تا حال نرسیدی؟ حرفش تمام نشده بود که یک موتر که دو نفر درست پیش روی آن نشسته بودن جلو من پیچید. یکی از آنها دست خود را از شیشیه موتر بیرون کرد و با صدای خشن گفت: "بتی تلیفونه". من ترسیده بودم و دیدم هیچکسی آنجا حضور ندارد، خواستم تا فرار کنم اما قبل از اینکه من پا به فرار بگذارم، هر دوی آنها از موتر پیاده شدند و گفتند: "تلیفونت ره بتی، اگر نی میزنم". یکی از آنها که در جلو موتر نشسته بود با صدای بلند به همکارش میگفت: "بزن دهمی کله اش بزن". من هم از اینکه خیلی ترسیده بودم تلیفونم را دادم و بعد آنها در موتری که نوع کرولای مدل نود هفت با رنگ سرمهای بود فرار کردند.
مسعود، راه حل این معضلات نهفته را در شعر مولانا دانسته میگوید. هرکسی کو دور ماند از اصل خویش، باز جوید روزگار وصل خویش. یعنی نسخه حل این معضلات در بررسی تاریخ گهربار اسلام و قوانین همان ایام است، اگر دزدی به جرم دزدی دستگیر میشود، باید به صورت عادلانه و علنی مجازات شود تا پند و عبرت باشد برای دیگران. اما متاسفانه سارقینی که توسط نیروی های امنیتی دست گیر میشوند پس از چند روز رها شده و دوباره دست به سرقت میزنند.
این اقدامات پولیس پس از آن روی دست گرفته می شود که شکایات مکرر مردم به فرماندهی پولیس بلخ از دزدهای موترسایکل سوار (مبایل ربایی) و اخاذی های شبانه روزی توسط افراد مسلح غیر مسئول در شهرمزارشریف، افزایش پیدا کرده است.