به گزارش خبرگزاری صدای افغان (آوا)؛ حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری، با حضور در مدرسه علمیه عترتیه مشهد مقدس، در مورد موضوع "تولّی" و اینکه چرا امام حسین (ع) به کشتی نجات تشبیه شدهاند و همچنین برخی مشکلات موجود پیرامون مراسم عزاداری ائمه معصومین (علیهمالسلام) به ایراد سخن پرداخت.
* سوال این است که چرا حضرت امام حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است، در حالی که تمام ائمه معصومین (علیهمالسلام) از نور واحد هستند و هر یک از آن بزرگواران میتوانند چنین موقعیت و جایگاهی داشته باشند؟ پاسخ این است که بقیهی ائمه معصومین (علیهمالسلام) هر کدام مطابق با شرایط و مقتضای روزگار عمل میکردند، لذا برخی از خصوصیاتشان تبارز مینمود و مطابق با آن در بین مومنین و مسلمین مطرح میشدند.
* در زمان امام حسین (ع) اساسِ دین در معرض خطر بود. یزید با تمام توان تلاش میکرد تا دین را وارونه کند و اسلام را از بیخ و ریشه بخشکاند. امام حسین (ع) در آن شرایط، دو فعالیت مهم انجام میدهد. اولین کارش این است که با قیام و حرکتی که روی دست میگیرد، اساسِ اسلام را از سقوط نجات میدهد. کار دوم امام حسین (ع) نیز این است که در قیام کربلا بخصوص در روز عاشورا، تمام ابعاد اسلام واقعی را در عمل برای جهانیان ترسیم مینماید و در حقیقت راه نجات و هدایت را برای انسانها ترسیم میکند.
* امام حسین (ع) همچون حضرت نوح کشتی ندارد، بلکه تأسی به سبک زندگیی که امام حسین (ع) مطرح نمود باعث نجات میشود. امام حسین (ع) در طول قیام خویش از ابتدا تا انتها تا روز عاشورا و لحظه شهادتاش، یک سبک زندگی کاملی برای انسانها مطرح کرد و با خون خود نوشت و به یادگار گذاشت. لذا هر انسان و هر جریانی اگر به سبک زندگی حضرت امام حسین (ع) اقتدا کند، قطعا از جملهی نجاتیافتگان و کسانی خواهد بود که هم در دنیا عزتمند زندگی خواهند کرد و هم در آخرت به سعادت ابدی خواهند رسید.
* ایام محرم بهترین فرصت جهت شناخت امام حسین (ع) میباشد اما شرطش این است که شخصیتها و عناصری در مجالس و محافل سخن بگویند و وقت مردم را بگیرند که بتوانند در رابطه با معرفی امام حسین (ع) مطالب درست و اساسی و کاربردی مطرح نمایند، تا بدینطریق ابعاد و زوایای شخصیت حضرت امام حسین (ع) تبیین شود و مردم به درستی جهت پیدا کنند. اما متاسفانه آنطور که من از مجالس مختلف و محافل گوناگون در داخل و خارج از کشور اطلاعات دارم، در آنها مباحثِ به درد بخور آنچنانی مطرح نمیشود که مردم جهتدهی شده و درست هدایت شوند.
* ما باید با این دیدگاه که سرباز مطلق و خالص و مخلص امام زمان (عج) هستیم، وارد حوزه علمیه شویم. اگر طلبه و روحانی با این دیدگاه وارد حوزه علمیه شود و جز خداوند متعال و توجه امام زمان (عج) از هیچ کس انتظار حمایت نداشته باشد، از هیچ کس انتظار درآمد نداشته باشد، از هیچ کس انتظار دریافت پول نداشته باشد؛ بعد ببینید که خداوند خودش برای این طلبه که سرباز دین است چکارها که نمیکند، آیا خداوند میگذارد که سربازش ذلیل و حقیر باشد، امام زمان (عج) میگذارد این خانم محجبهای که شبانهروز در مسیر امامِ خود حرکت میکند و زحمت میکشد، حقیر و خار و ذلیل باشد؟ به هیچ وجه.
* اگر نگوییم همه، اما اکثریت قریب به اتفاق مهاجرین ما نسبت به سرنوشت خودشان بیاهتمام هستند، چرا؟ چون هنوز به درستی در مسیر اهداف و خط امام حسین (ع) قرار نگرفتهایم، امام خود را به درستی نمیشناسیم، شناخت مناسبی از شخصیت امام خود نداریم، حسینیِ واقعی نیستیم و از امام خود پیروی نمیکنیم. ممکن است که قیافههای ما نشان بدهد که حسینی هستیم، ممکن است که علمای ما در ظاهر نشان بدهند که انسانهای بسیار متدین، مذهبی، مکتبی و حسینی هستند، ممکن است که خانمهای ما در ظاهر خیلی نشان بدهند که بانوانی مسلمان، متدین و باحجاب هستند؛ اما وقتی ما وارد زندگی مردم میشویم و به صورت دقیق بررسی میکنیم، میبینیم که نه از امام حسین (ع) و نه از اسلام خبری است. ما پوستهی اسلام و ائمه معصومین (علیهم السلام) را داریم. از نظر شکل و ظاهر مسلمان هستیم اما از نظر محتوا مشکلات زیادی داریم.
متن کامل سخنان حجتالاسلام والمسلمین حسینی مزاری را در ادامه مطالعه میکنید:
بسم الله الرحمن الرحیم
ابتدا تشکر میکنم از مسئولین مدرسه عترتیه که چنین مراسمی دارند و فرصت را به بنده دادند تا در خدمت شما باشم.
عنوان صحبتی که به من پیشنهاد شده، این بحث است که چرا امام حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است و تولّی چیست و ولایتمداری به چه معناست. عنوان بحث، عنوان سنگینی است و قطعا ممکن است که در یک جلسه، یا دو جلسه و حتی جلسات متعدد قابل تبیین و تشریح نباشد، ولی سعی میکنم که در حد مقدور در دو جلسهای که خدمت شما هستم، در مورد این موضوع صحبت داشته باشم.
چرا امام حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است؟!
سوال این است که چرا حضرت امام حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است، در حالی که تمام ائمه معصومین (علیهمالسلام) از نور واحد هستند و هر یک از آن بزرگواران میتوانند چنین موقعیت و جایگاهی داشته باشند؟ پاسخ این است که بقیهی ائمه معصومین (علیهمالسلام) هر کدام مطابق با شرایط و مقتضای روزگار عمل میکردند، لذا برخی از خصوصیاتشان تبارز مینمود و مطابق با آن در بین مومنین و مسلمین مطرح میشدند.
به عنوان مثال حضرت امام باقر (ع) که لقب شکافندهی علوم را دارد، بعد از این که بنی امیه تضعیف میشوند و در عین حال فرقههای مختلف ظهور و بروز پیدا میکنند، ایشان در راستای تبیین مکتب تشیع عمل میکند. یا مثلا عنوان زینالعابدین برای حضرت امام سجاد، آیا تنها امام سجاد (ع) زینتِ عبادتکنندگان بود و بقیهی ائمه نبودند؟ یا حضرت امام صادق (ع) که به صادق آل محمد (ص) ملقب شدند. خب اینها عناوینی است که هر یک از ائمه معصومین (علیهمالسلام) در زمان خودشان مطابق با مقتضیات موجود، در یک مسیر خاص و شرایط مشخص عمل میکردند.
اما در بحث امام حسین (ع) شرایط کاملا فرق میکند. اولا در زمان امام حسین (ع) اساسِ دین در معرض خطر بود. یزید با تمام توان تلاش میکرد تا دین را وارونه کند و اسلام را از بیخ و ریشه بخشکاند.امام حسین (ع) در آن شرایط، دو فعالیت مهم انجام میدهد. اولین کارش این است که با قیام و حرکتی که روی دست میگیرد، اساسِ اسلام را از سقوط نجات میدهد. کار دوم امام حسین (ع) نیز این است که در قیام کربلا بخصوص در روز عاشورا، تمام ابعاد اسلام واقعی را در عمل برای جهانیان ترسیم مینماید و در حقیقت راه نجات و هدایت را برای انسانها ترسیم میکند.
از این جهت است که عنوان کشتی نجات و چراغ هدایت برای امام حسین (ع) داده شد. این عنوان نه تنها سخن پیامبر (ص) و یا سایر ائمه معصومین(علیهمالسلام)است و نسبت به این عنوان تاکید دارند؛ بلکه مطابق با روایتی از پیامبر اسلام (ص)، عبارت چراغ هدایت و کشتی نجات برای امام حسین (ع) در سمت راست عرش خداوند متعال نوشته شده است. بنابراین مشاهده میکنیم که خداوند متعال هم بر این عنوان صحه میگذارد.
آیا امام حسین (ع) مثل حضرت نوع کشتی دارد تا عامل نجات پیروانش شود؟!
خب، بحث این است که وقتی گفته میشود که امام حسین (ع)ک شتی نجات است، آیا منظور این است که امام حسین (ع) همانند حضرت نوح (ع) کشتی دارد و بقیه مردم سوار این کشتی میشوند و از طوفانها، بلاها، مشکلات و مصایب نجات پیدا میکنند؟ خیر! امام حسین (ع) همچون حضرت نوح کشتی ندارد، بلکه تأسی به سبک زندگیی که امام حسین (ع) مطرح نمود باعث نجات میشود.
تاسی به سبک زندگی امام حسین (ع) باعث نجات است
امام حسین (ع) در طول قیام خویش از ابتدا تا انتها تا روز عاشورا و لحظه شهادتش، یک سبک زندگی کاملی برای انسانها مطرح کرد و با خون خود نوشت و به یادگار گذاشت. لذا هر انسان و هر جریانی اگر به سبک زندگی حضرت امام حسین (ع) اقتدا کند، قطعا از جملهی نجات یافتگان و کسانی خواهد بود که هم در دنیا عزتمند زندگی خواهند کرد و هم در آخرت به سعادت ابدی خواهند رسید.
خب حالا این بحث مطرح میشود که ما برای اینکه بتوانیم مطابق با سبک زندگی امام حسین (ع) عمل نمائیم باید چه کارهایی انجام دهیم.
کسب معرفت عامل تاسی به امام حسین (ع)
اولین کار و اولین حرکت، معرفت و شناخت ائمه معصومین (علیهمالسلام) بخصوص امام حسین (ع) است. ما اگر از امام حسین(ع)و از سبک زندگی ی که ایشان مطرح کرد شناختی نداشته باشیم، چگونه میتوانیم از آن بزرگوار پیروی کنیم و گام جای گامهای آن حضرت بگذاریم و فردی حسینی شویم؟ بنابراین اولین مرحله از عمل به سبک زندگی امام حسین (ع) بحثِ معرفت است. مسیر کسب معرفت نیز بیشتربه دوصورت امکان پذیر است.
راه اول کسب معرفت: برگزاری جلسات در مورد شخصیت و سبک زندگی ائمه معصومین (ع)
اولین راه همین است که این جلسه را تشکیل دادید، همین جلسات مختلفی که در رابطه با امام حسین (ع) برگزار میشوند. ایام محرم بهترین فرصت جهت شناخت امام حسین (ع) میباشد اما شرطش این است که شخصیتها و عناصری در مجالس و محافل سخن بگویند و وقت مردم را بگیرند که بتوانند در رابطه با معرفی امام حسین (ع) مطالب درست و اساسی و کاربردی مطرح نمایند، تا بدینطریق ابعاد و زوایای شخصیت حضرت امام حسین (ع) تبیین شود و مردم به درستی جهت پیدا کنند.
اما متاسفانه آنطوری که من از مجالس مختلف و محافل گوناگون در داخل و خارج از کشور اطلاعات دارم، در آنها مباحث به درد بخور آنچنانی مطرح نمیشود که مردم جهتدهی شده و درست هدایت شوند. اگر تمام علمای اسلام در رابطه با معرفی امام حسین (ع) به درستی عمل میکردند و مردم مسلمان به درستی حسینی میشدند، قطعا این شرایطی که ما در افغانستان، عراق، سوریه، لبنان و جایجای کشورهای اسلامی داریم به وجود نمیآمد. ما یک جبهه قدرتمند برجستهای میشدیم که میتوانستیم حقوق خود را احقاق کنیم و در برابر مستکبران، مبارزهای جدی داشته باشیم.
حتی در سطح جمهوری اسلامی ایران، جمعیت کثیری از مهاجرین اینجا حضور دارند و زندگی میکنند. اگر مردم مهاجر اعم از علما و دانشگاهیان و دانشآموزان و متنفذین همه حسینی باشند، اینجا هم از یک زندگی قدرتمندانه و آبرومندانه برخودار میشوند.ما امروز مشکلات زیادی در سطح مردم خود داریم.معضلات بسیاری در لایههای مختلف اجتماعی مهاجرین داریم. چرا این مسایل حل نمیشوند؟ این انتقاد من متوجه جمهوری اسلامی ایران نیست. ارگانهای مختلف جمهوری اسلامی که در رابطه با مهاجرین مسئولیت دارند، نهایت سعی و تلاششان را میکنند که گرهای از گرههای مهاجرین برطرف شود، اما این ما هستیم که در رابطه با مباحث خودمان درست عمل نمیکنیم، در صحنه به صورت جدی حضور نداریم. نه علما، نه دانشجویان، نه دانشآموزان و نه بقیهی اقشار مهاجرین به صورت جدی در صحنه نیستند.
اگر نگوییم همه، اما اکثریت قریب به اتفاق مهاجرین ما نسبت به سرنوشت خودشان بیاهتمام هستند، چرا؟ چون هنوز به درستی در مسیر اهداف و خط امام حسین (ع) قرار نگرفتهایم، امام خود را به درستی نمیشناسیم، شناخت مناسبی از شخصیت امام خود نداریم، حسینیِ واقعی نیستیم و از امام خود پیروی نمیکنیم. ممکن است که قیافههای ما نشان بدهد که حسینی هستیم، ممکن است که علمای ما در ظاهر نشان بدهند که انسانهای بسیار متدین، مذهبی، مکتبی و حسینی هستند، ممکن است که خانمهای ما در ظاهر خیلی نشان بدهند که بانوانی مسلمان، متدین و باحجاب هستند؛ اما وقتی ما وارد زندگی مردم میشویم و به صورت دقیق بررسی میکنیم، میبینیم که نه از امام حسین (ع) و نه از اسلام خبری است. ما پوستهی اسلام و ائمه معصومین (علیهم السلام) را داریم. از نظر شکل و ظاهر مسلمان هستیم اما از نظر محتوا مشکلات زیادی داریم.
بنابراین، وجود و برگزاری چنین جلساتی به ما کمک میکند که بتوانیم نسبت به مسیر امام حسین (ع) معرفت پیدا کنیم و با سبک زندگی آن امام و بقیهی معصومین (علیهمالسلام) آشنا شویم، از متن و محتوای قرآن کریم آگاهی جدی پیدا نماییم و خود را قرآنی بسازیم، خود را علوی بسازیم، خود را حسنی، حسینی و فاطمی بسازیم و در مسیر حضرت امام مهدی (عج) عمل کنیم و از تنها نمایندهی فعال و پرتلاش ایشان که در حال حاضر امام خامنهای (حفظهالله تعالی) میباشد پیروی و اطاعت نماییم. این مسیری است که انشاءالله باید سعی شود در طول محرم و سایر مناسبتهایی که وجود دارد به درستی تبیین شود تا جامعه شناخت بهتر و کاملتری از سبک زندگی ائمه معصومین (علیهمالسلام) کسب نماید.
راه دوم کسب معرفت: مطالعه تاریخ زندگی ائمه معصومین (ع) و بررسی ابعاد زندگی آنان
مطالعه، راه دوم کسب معرفت است، بخصوص شما خانمهای طلبه حتما باید در رابطه با شخصیت امام حسین (ع) مطالعه درست و اساسی نمایید. ما متأسفانه در بحث مطالعات تاریخی و بررسی ابعاد زندگی ائمه معصومین (علیهمالسلام) کوتاهی داریم. لذا باید در این رابطه اهتمام به خرج بدهیم و از ابتدا تا انتها در مورد آن بزرگواران آشنایی و شناخت دقیق پیدا کنیم. ببینیم که حضرت امام حسین (ع) در کودکی چگونه فردی بود، در نوجوانی چه شخصیتی داشت، در جوانی چه کسی بود، در چه شرایطی رشد کرد، چگونه در دامن پرمهر پدر و مادر تربیت شد و بعد از این که مسئولیتهای اجتماعی متوجه ایشان شد چگونه ظهور و بروز یافت، قیام امام حسین (ع) چگونه شکل گرفت، آیا امام حسین مضطر بود و یکباره مورد هجمه قرار گرفت و مجبور شد که خروج بکند و یا اما با تانی و تامل کامل، با مطالعه و با برنامه وارد عمل شد و سوالات بسیاری از این قبیل.
البته که امام حسین (ع) از ابتدا با یک سازماندهی و مدیریت قوی وارد عمل شد. اگر قیام امام حسین (ع)، یک قیام بی سر و پا بوده و سازمانیافته نشده بود، شما مطمئن باشید که قیام آن حضرت، قیام ماندگاری نمیشد. بدون شک حرکت امام حسین (ع) یک حرکت حسابشده بود. از لحظهای که حرکت را آغاز کرد ببینید که چگونه ساختار برای خود ایجاد کرد، چه کسانی را در کنار خود گرفت، امام حسین (ع) در بخش تبلیغات، چه ساز و کاری را روی دست گرفت، در عرصه کار رسانهای، چه اقداماتی را پیشبینی کرده بود، از همان روز اولی که از خانه خود حرکت کرد و مسیر قیام را در پیش گرفت در رابطه با تبیین هدف خود چه برنامههایی روی دست داشت، در مواجهه با دوستان چه کار میکرد، در مواجهه با دشمنان چگونه عمل مینمود؟
چرا امام حسین (ع) به مکه رفت و حج را ناتمام گذاشت، اگر امام حسین (ع) تحت تعقیب بود چرا از مکه مکرمه مخفیانه حرکت نکرد، چرا امام حسین (ع) با کاراوان خودش از میان حجاج و مردم به صورت علنی و پر سر و صدا حرکت کرد، چرا آن مسیرهایی که انتخاب کرد بسیار حساب شده بود که از کجا به کجا برود و در هر منزلی چه بگوید و چه کار بکند، در روز عاشورا چه روند و موضعی را در پیش بگیرد و چگونه سخن بگوید، در برابر لشکر چندهزارنفری چکار کند که جنگش جنگی نمایان و حرکتش حرکتی ماندگار باشد، حضرت زینب (س) چه وظایفی داشت؟!، اینها موضوعات مطالعاتی است که خانمها بایستی حتما در این عرصهها ورود پیدا کرده و در مورد آنها مطالعه نمایند.
برخورد امام حسین (ع) با خانواده خود چگونه بود، در اجتماع چگونه رفتار میکرد، در روز عاشورا با جوانان چه برخوردی داشت، با میانسالها چه رفتاری داشت، اهمیت بحث نماز برای امام حسین (ع) چه بود؟!؛ اینها بحثهایی است که بایستی مورد مطالعه قرار بگیرند. اگر واقعا میخواهیم به معنای واقعی کلمه حسینی و سربازان امام حسین (ع) باشیم باید آگاهی کاملی از شخصیت آن امام کسب کنیم.
شما طلبه هستید. طلبهها یک قرارداد نانوشته با امام زمان (عج) دارند که ای امام، ما که به این حوزه آمدهایم میخواهیم سرباز تو باشیم، سرباز بی مزد تو ، سرباز بی مدعای تو، به دنبال پول در این مسیر نیستیم، به دنبال موقعیت در این مسیر نیستیم، به دنبال درآمد نیستیم، به دنبال حرفه و شغل نیستیم. طلبههایی که مسیر طلبگی را به عنوان حرفه برای خودشان قرار میدهند اینها سرباز امام زمان (عج) نیستند. طلبههایی که جایی برای سخنرانی میروند قرارداد میکنند که برایش فلان مقدار پول بدهند، اینها سرباز امام زمان (عج) نیستند، روضهخوانهایی که قرارداد میکنند که باید این مبلغ به آنان داده شود و حتی سر مبلغ دعوا و ناراحتی میکنند، اینها سرباز امام زمان (عج) نیستند.
خانمها توجه داشته باشید. ما باید با این دیدگاه که سرباز مطلق و خالص و مخلص امام زمان (عج) هستیم، وارد حوزه علمیه شویم. اگر طلبه و روحانی با این دیدگاه وارد حوزه علمیه شود و جز خداوند متعال و توجه امام زمان (عج) از هیچ کس انتظار حمایت نداشته باشد، از هیچ کس انتظار درآمد نداشته باشد، از هیچ کس انتظار دریافت پول نداشته باشد؛ بعد ببینید که خداوند خودش برای این طلبه که سرباز دین است چکارها که نمیکند، آیا خداوند میگذارد که سربازش ذلیل و حقیر باشد؟!، امام زمان (عج) میگذارد این خانم محجبهای که شبانهروز در مسیر امامِ خود حرکت میکند و زحمت میکشد، حقیر و خار و ذلیل باشد؟ به هیچ وجه.
آن آقا و روحانی ی که در بدل سخنرانی خود، میخواهد پول اضافی بگیرد، حتی اگر میلیونها نه، دهها میلیون هم بگیرد، آن پول برای او برکتی نخواهد داشت. شما کدام روحانی را دیدید که از حرفهی خودش درآمدهای هنگفت داشته باشد و در این دنیا نیز زندگی عزتمندانه داشته باشد؟ این روحانی و این مداح و روضهخوان را به من نشان بدهید. اما یک روحانی و طلبهای که در مسیر خدا و امام زمان (عج) باشد هرچند ممکن است در این دنیا در یک آلونکی زندگی کند، ممکن است ماشین شخصی نداشته باشد، اما قطعا عزتی خواهد داشت که آن عزت باعث هدایت کل جامعه میشود و دشمن را تکان خواهد داد.
امام خمینی (ره) و امام خامنهای (حفظهالله) نمونه بارز چنین علمایی هستند. شما ببینید که امام خمینی چه داشت. زندگی امام خامنهای را بررسی نمایید که از مال دنیا چه امکاناتی دارد، اما چرا اینقدر باعزت و قدرتمند است؟ چرا نه در سطح جهان اسلام، بلکه در سطح دنیا اینقدر با ابهت است و سخنانش تاثیرگذار است؟ شما میبینید که شخصیتهای بزرگی که با آقا ملاقات میکنند، با احترام و دستبسته در برابرش با حالت تعظیم مینشینند. این آقا کیست؟ چه کسی این قدرت را به او داده است؟ خداوند متعال و امام زمان (عج) چنین عزت و قدرتی به ایشان عطا کردهاند. ما و شما هم اگر طلبه هستیم و میخواهیم این قدرت و عظمت را داشته باشیم باید به خداوند و امام زمان (عج) وصل شویم و در مسیر الهی حرکت کنیم.
با مطالعه، شناخت حاصل میشود. شناخت محبت به دنبال دارد. نتیجهی محبت به امام نیز تولّی و اطاعتپذیری خواهد بود:
بنابراین اولین بحث، بحث مطالعه و شناخت از ائمه معصومین (علیهمالسلام) است. خانمها وقتی ما این مطالعه را داشتیم، مرحله دوم پیش میآید و آن محبت به امام و ائمه معصومین (علیهمالسلام) است. ما تا زمانی که کسی را نشناسیم محبت پیدا نمیکنیم. ما که در عمل واقعا حسینی نیستیم به این خاطر است که امام حسین (ع) را خوب نمیشناسیم. اگر در ماه محرم در مجالس شرکت میکنیم، سینه میزنیم و اشک میریزیم، اینها ظاهری هستند، چون اگر واقعی باشند ما با این همه مشکلات و معضلات مواجه نمیشویم.
ما با امامِ خود رابطه حقیقی نداریم. اگر رابطه حقیقی داشته باشیم و ایشان را درست بشناسیم، نسبت به امام خود محبت و عشق پیدا میکنیم، وقتی نسبت به امام خود محبت و عشق پیدا کردیم، مرحله سوم پیش میآید که تولّی است. آن هنگام است که ما ولایتپذیر میشویم. خب ما هر که را دوست داشتیم، حرفش را قبول میکنیم.
ما در تعاملات اجتماعی میبینیم که وقتی با شخصی خیلی رفیق میشویم او را خیلی دوست خواهیم داشت و چون او را دوست داریم، هر خواهشی داشته باشد که در توان ما باشد دریغ نمیکنیم.حالا چه برسد که چنین شخصی امامِ ما باشد، کسی باشد که به زمان و مکان تسلط داشته و تمام خصایص الهی در اختیار او باشد. امام وظیفه رهبری و مدیریت ما را به عهده دارد، وقتی ما به این امام محبت پیدا کردیم، قطعا حرف او را میپذیریم و سبک زندگی او را دنبال میکنیم و سعی میکنیم گام در جای گامهای او بگذاریم. آن زمان است که ما تولّی پیدا میکنیم. آن زمان است که ما ولایت این آقا را میپذیریم و بر اساس ولایت ایشان عمل مینماییم.
اما در رابطه با این بحث که ولایت چیست و ولایتمدار چه کسی است و شرایط ولایتمداری چه خواهد بود، انشاءالله اگر فرصتی بود در جلسه بعدی صحبت خواهیم کرد.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
* سوال این است که چرا حضرت امام حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است، در حالی که تمام ائمه معصومین (علیهمالسلام) از نور واحد هستند و هر یک از آن بزرگواران میتوانند چنین موقعیت و جایگاهی داشته باشند؟ پاسخ این است که بقیهی ائمه معصومین (علیهمالسلام) هر کدام مطابق با شرایط و مقتضای روزگار عمل میکردند، لذا برخی از خصوصیاتشان تبارز مینمود و مطابق با آن در بین مومنین و مسلمین مطرح میشدند.
* در زمان امام حسین (ع) اساسِ دین در معرض خطر بود. یزید با تمام توان تلاش میکرد تا دین را وارونه کند و اسلام را از بیخ و ریشه بخشکاند. امام حسین (ع) در آن شرایط، دو فعالیت مهم انجام میدهد. اولین کارش این است که با قیام و حرکتی که روی دست میگیرد، اساسِ اسلام را از سقوط نجات میدهد. کار دوم امام حسین (ع) نیز این است که در قیام کربلا بخصوص در روز عاشورا، تمام ابعاد اسلام واقعی را در عمل برای جهانیان ترسیم مینماید و در حقیقت راه نجات و هدایت را برای انسانها ترسیم میکند.
* امام حسین (ع) همچون حضرت نوح کشتی ندارد، بلکه تأسی به سبک زندگیی که امام حسین (ع) مطرح نمود باعث نجات میشود. امام حسین (ع) در طول قیام خویش از ابتدا تا انتها تا روز عاشورا و لحظه شهادتاش، یک سبک زندگی کاملی برای انسانها مطرح کرد و با خون خود نوشت و به یادگار گذاشت. لذا هر انسان و هر جریانی اگر به سبک زندگی حضرت امام حسین (ع) اقتدا کند، قطعا از جملهی نجاتیافتگان و کسانی خواهد بود که هم در دنیا عزتمند زندگی خواهند کرد و هم در آخرت به سعادت ابدی خواهند رسید.
* ایام محرم بهترین فرصت جهت شناخت امام حسین (ع) میباشد اما شرطش این است که شخصیتها و عناصری در مجالس و محافل سخن بگویند و وقت مردم را بگیرند که بتوانند در رابطه با معرفی امام حسین (ع) مطالب درست و اساسی و کاربردی مطرح نمایند، تا بدینطریق ابعاد و زوایای شخصیت حضرت امام حسین (ع) تبیین شود و مردم به درستی جهت پیدا کنند. اما متاسفانه آنطور که من از مجالس مختلف و محافل گوناگون در داخل و خارج از کشور اطلاعات دارم، در آنها مباحثِ به درد بخور آنچنانی مطرح نمیشود که مردم جهتدهی شده و درست هدایت شوند.
* ما باید با این دیدگاه که سرباز مطلق و خالص و مخلص امام زمان (عج) هستیم، وارد حوزه علمیه شویم. اگر طلبه و روحانی با این دیدگاه وارد حوزه علمیه شود و جز خداوند متعال و توجه امام زمان (عج) از هیچ کس انتظار حمایت نداشته باشد، از هیچ کس انتظار درآمد نداشته باشد، از هیچ کس انتظار دریافت پول نداشته باشد؛ بعد ببینید که خداوند خودش برای این طلبه که سرباز دین است چکارها که نمیکند، آیا خداوند میگذارد که سربازش ذلیل و حقیر باشد، امام زمان (عج) میگذارد این خانم محجبهای که شبانهروز در مسیر امامِ خود حرکت میکند و زحمت میکشد، حقیر و خار و ذلیل باشد؟ به هیچ وجه.
* اگر نگوییم همه، اما اکثریت قریب به اتفاق مهاجرین ما نسبت به سرنوشت خودشان بیاهتمام هستند، چرا؟ چون هنوز به درستی در مسیر اهداف و خط امام حسین (ع) قرار نگرفتهایم، امام خود را به درستی نمیشناسیم، شناخت مناسبی از شخصیت امام خود نداریم، حسینیِ واقعی نیستیم و از امام خود پیروی نمیکنیم. ممکن است که قیافههای ما نشان بدهد که حسینی هستیم، ممکن است که علمای ما در ظاهر نشان بدهند که انسانهای بسیار متدین، مذهبی، مکتبی و حسینی هستند، ممکن است که خانمهای ما در ظاهر خیلی نشان بدهند که بانوانی مسلمان، متدین و باحجاب هستند؛ اما وقتی ما وارد زندگی مردم میشویم و به صورت دقیق بررسی میکنیم، میبینیم که نه از امام حسین (ع) و نه از اسلام خبری است. ما پوستهی اسلام و ائمه معصومین (علیهم السلام) را داریم. از نظر شکل و ظاهر مسلمان هستیم اما از نظر محتوا مشکلات زیادی داریم.
متن کامل سخنان حجتالاسلام والمسلمین حسینی مزاری را در ادامه مطالعه میکنید:
بسم الله الرحمن الرحیم
ابتدا تشکر میکنم از مسئولین مدرسه عترتیه که چنین مراسمی دارند و فرصت را به بنده دادند تا در خدمت شما باشم.
عنوان صحبتی که به من پیشنهاد شده، این بحث است که چرا امام حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است و تولّی چیست و ولایتمداری به چه معناست. عنوان بحث، عنوان سنگینی است و قطعا ممکن است که در یک جلسه، یا دو جلسه و حتی جلسات متعدد قابل تبیین و تشریح نباشد، ولی سعی میکنم که در حد مقدور در دو جلسهای که خدمت شما هستم، در مورد این موضوع صحبت داشته باشم.
چرا امام حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است؟!
سوال این است که چرا حضرت امام حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است، در حالی که تمام ائمه معصومین (علیهمالسلام) از نور واحد هستند و هر یک از آن بزرگواران میتوانند چنین موقعیت و جایگاهی داشته باشند؟ پاسخ این است که بقیهی ائمه معصومین (علیهمالسلام) هر کدام مطابق با شرایط و مقتضای روزگار عمل میکردند، لذا برخی از خصوصیاتشان تبارز مینمود و مطابق با آن در بین مومنین و مسلمین مطرح میشدند.
به عنوان مثال حضرت امام باقر (ع) که لقب شکافندهی علوم را دارد، بعد از این که بنی امیه تضعیف میشوند و در عین حال فرقههای مختلف ظهور و بروز پیدا میکنند، ایشان در راستای تبیین مکتب تشیع عمل میکند. یا مثلا عنوان زینالعابدین برای حضرت امام سجاد، آیا تنها امام سجاد (ع) زینتِ عبادتکنندگان بود و بقیهی ائمه نبودند؟ یا حضرت امام صادق (ع) که به صادق آل محمد (ص) ملقب شدند. خب اینها عناوینی است که هر یک از ائمه معصومین (علیهمالسلام) در زمان خودشان مطابق با مقتضیات موجود، در یک مسیر خاص و شرایط مشخص عمل میکردند.
اما در بحث امام حسین (ع) شرایط کاملا فرق میکند. اولا در زمان امام حسین (ع) اساسِ دین در معرض خطر بود. یزید با تمام توان تلاش میکرد تا دین را وارونه کند و اسلام را از بیخ و ریشه بخشکاند.امام حسین (ع) در آن شرایط، دو فعالیت مهم انجام میدهد. اولین کارش این است که با قیام و حرکتی که روی دست میگیرد، اساسِ اسلام را از سقوط نجات میدهد. کار دوم امام حسین (ع) نیز این است که در قیام کربلا بخصوص در روز عاشورا، تمام ابعاد اسلام واقعی را در عمل برای جهانیان ترسیم مینماید و در حقیقت راه نجات و هدایت را برای انسانها ترسیم میکند.
از این جهت است که عنوان کشتی نجات و چراغ هدایت برای امام حسین (ع) داده شد. این عنوان نه تنها سخن پیامبر (ص) و یا سایر ائمه معصومین(علیهمالسلام)است و نسبت به این عنوان تاکید دارند؛ بلکه مطابق با روایتی از پیامبر اسلام (ص)، عبارت چراغ هدایت و کشتی نجات برای امام حسین (ع) در سمت راست عرش خداوند متعال نوشته شده است. بنابراین مشاهده میکنیم که خداوند متعال هم بر این عنوان صحه میگذارد.
آیا امام حسین (ع) مثل حضرت نوع کشتی دارد تا عامل نجات پیروانش شود؟!
خب، بحث این است که وقتی گفته میشود که امام حسین (ع)ک شتی نجات است، آیا منظور این است که امام حسین (ع) همانند حضرت نوح (ع) کشتی دارد و بقیه مردم سوار این کشتی میشوند و از طوفانها، بلاها، مشکلات و مصایب نجات پیدا میکنند؟ خیر! امام حسین (ع) همچون حضرت نوح کشتی ندارد، بلکه تأسی به سبک زندگیی که امام حسین (ع) مطرح نمود باعث نجات میشود.
تاسی به سبک زندگی امام حسین (ع) باعث نجات است
امام حسین (ع) در طول قیام خویش از ابتدا تا انتها تا روز عاشورا و لحظه شهادتش، یک سبک زندگی کاملی برای انسانها مطرح کرد و با خون خود نوشت و به یادگار گذاشت. لذا هر انسان و هر جریانی اگر به سبک زندگی حضرت امام حسین (ع) اقتدا کند، قطعا از جملهی نجات یافتگان و کسانی خواهد بود که هم در دنیا عزتمند زندگی خواهند کرد و هم در آخرت به سعادت ابدی خواهند رسید.
خب حالا این بحث مطرح میشود که ما برای اینکه بتوانیم مطابق با سبک زندگی امام حسین (ع) عمل نمائیم باید چه کارهایی انجام دهیم.
کسب معرفت عامل تاسی به امام حسین (ع)
اولین کار و اولین حرکت، معرفت و شناخت ائمه معصومین (علیهمالسلام) بخصوص امام حسین (ع) است. ما اگر از امام حسین(ع)و از سبک زندگی ی که ایشان مطرح کرد شناختی نداشته باشیم، چگونه میتوانیم از آن بزرگوار پیروی کنیم و گام جای گامهای آن حضرت بگذاریم و فردی حسینی شویم؟ بنابراین اولین مرحله از عمل به سبک زندگی امام حسین (ع) بحثِ معرفت است. مسیر کسب معرفت نیز بیشتربه دوصورت امکان پذیر است.
راه اول کسب معرفت: برگزاری جلسات در مورد شخصیت و سبک زندگی ائمه معصومین (ع)
اولین راه همین است که این جلسه را تشکیل دادید، همین جلسات مختلفی که در رابطه با امام حسین (ع) برگزار میشوند. ایام محرم بهترین فرصت جهت شناخت امام حسین (ع) میباشد اما شرطش این است که شخصیتها و عناصری در مجالس و محافل سخن بگویند و وقت مردم را بگیرند که بتوانند در رابطه با معرفی امام حسین (ع) مطالب درست و اساسی و کاربردی مطرح نمایند، تا بدینطریق ابعاد و زوایای شخصیت حضرت امام حسین (ع) تبیین شود و مردم به درستی جهت پیدا کنند.
اما متاسفانه آنطوری که من از مجالس مختلف و محافل گوناگون در داخل و خارج از کشور اطلاعات دارم، در آنها مباحث به درد بخور آنچنانی مطرح نمیشود که مردم جهتدهی شده و درست هدایت شوند. اگر تمام علمای اسلام در رابطه با معرفی امام حسین (ع) به درستی عمل میکردند و مردم مسلمان به درستی حسینی میشدند، قطعا این شرایطی که ما در افغانستان، عراق، سوریه، لبنان و جایجای کشورهای اسلامی داریم به وجود نمیآمد. ما یک جبهه قدرتمند برجستهای میشدیم که میتوانستیم حقوق خود را احقاق کنیم و در برابر مستکبران، مبارزهای جدی داشته باشیم.
حتی در سطح جمهوری اسلامی ایران، جمعیت کثیری از مهاجرین اینجا حضور دارند و زندگی میکنند. اگر مردم مهاجر اعم از علما و دانشگاهیان و دانشآموزان و متنفذین همه حسینی باشند، اینجا هم از یک زندگی قدرتمندانه و آبرومندانه برخودار میشوند.ما امروز مشکلات زیادی در سطح مردم خود داریم.معضلات بسیاری در لایههای مختلف اجتماعی مهاجرین داریم. چرا این مسایل حل نمیشوند؟ این انتقاد من متوجه جمهوری اسلامی ایران نیست. ارگانهای مختلف جمهوری اسلامی که در رابطه با مهاجرین مسئولیت دارند، نهایت سعی و تلاششان را میکنند که گرهای از گرههای مهاجرین برطرف شود، اما این ما هستیم که در رابطه با مباحث خودمان درست عمل نمیکنیم، در صحنه به صورت جدی حضور نداریم. نه علما، نه دانشجویان، نه دانشآموزان و نه بقیهی اقشار مهاجرین به صورت جدی در صحنه نیستند.
اگر نگوییم همه، اما اکثریت قریب به اتفاق مهاجرین ما نسبت به سرنوشت خودشان بیاهتمام هستند، چرا؟ چون هنوز به درستی در مسیر اهداف و خط امام حسین (ع) قرار نگرفتهایم، امام خود را به درستی نمیشناسیم، شناخت مناسبی از شخصیت امام خود نداریم، حسینیِ واقعی نیستیم و از امام خود پیروی نمیکنیم. ممکن است که قیافههای ما نشان بدهد که حسینی هستیم، ممکن است که علمای ما در ظاهر نشان بدهند که انسانهای بسیار متدین، مذهبی، مکتبی و حسینی هستند، ممکن است که خانمهای ما در ظاهر خیلی نشان بدهند که بانوانی مسلمان، متدین و باحجاب هستند؛ اما وقتی ما وارد زندگی مردم میشویم و به صورت دقیق بررسی میکنیم، میبینیم که نه از امام حسین (ع) و نه از اسلام خبری است. ما پوستهی اسلام و ائمه معصومین (علیهم السلام) را داریم. از نظر شکل و ظاهر مسلمان هستیم اما از نظر محتوا مشکلات زیادی داریم.
بنابراین، وجود و برگزاری چنین جلساتی به ما کمک میکند که بتوانیم نسبت به مسیر امام حسین (ع) معرفت پیدا کنیم و با سبک زندگی آن امام و بقیهی معصومین (علیهمالسلام) آشنا شویم، از متن و محتوای قرآن کریم آگاهی جدی پیدا نماییم و خود را قرآنی بسازیم، خود را علوی بسازیم، خود را حسنی، حسینی و فاطمی بسازیم و در مسیر حضرت امام مهدی (عج) عمل کنیم و از تنها نمایندهی فعال و پرتلاش ایشان که در حال حاضر امام خامنهای (حفظهالله تعالی) میباشد پیروی و اطاعت نماییم. این مسیری است که انشاءالله باید سعی شود در طول محرم و سایر مناسبتهایی که وجود دارد به درستی تبیین شود تا جامعه شناخت بهتر و کاملتری از سبک زندگی ائمه معصومین (علیهمالسلام) کسب نماید.
راه دوم کسب معرفت: مطالعه تاریخ زندگی ائمه معصومین (ع) و بررسی ابعاد زندگی آنان
مطالعه، راه دوم کسب معرفت است، بخصوص شما خانمهای طلبه حتما باید در رابطه با شخصیت امام حسین (ع) مطالعه درست و اساسی نمایید. ما متأسفانه در بحث مطالعات تاریخی و بررسی ابعاد زندگی ائمه معصومین (علیهمالسلام) کوتاهی داریم. لذا باید در این رابطه اهتمام به خرج بدهیم و از ابتدا تا انتها در مورد آن بزرگواران آشنایی و شناخت دقیق پیدا کنیم. ببینیم که حضرت امام حسین (ع) در کودکی چگونه فردی بود، در نوجوانی چه شخصیتی داشت، در جوانی چه کسی بود، در چه شرایطی رشد کرد، چگونه در دامن پرمهر پدر و مادر تربیت شد و بعد از این که مسئولیتهای اجتماعی متوجه ایشان شد چگونه ظهور و بروز یافت، قیام امام حسین (ع) چگونه شکل گرفت، آیا امام حسین مضطر بود و یکباره مورد هجمه قرار گرفت و مجبور شد که خروج بکند و یا اما با تانی و تامل کامل، با مطالعه و با برنامه وارد عمل شد و سوالات بسیاری از این قبیل.
البته که امام حسین (ع) از ابتدا با یک سازماندهی و مدیریت قوی وارد عمل شد. اگر قیام امام حسین (ع)، یک قیام بی سر و پا بوده و سازمانیافته نشده بود، شما مطمئن باشید که قیام آن حضرت، قیام ماندگاری نمیشد. بدون شک حرکت امام حسین (ع) یک حرکت حسابشده بود. از لحظهای که حرکت را آغاز کرد ببینید که چگونه ساختار برای خود ایجاد کرد، چه کسانی را در کنار خود گرفت، امام حسین (ع) در بخش تبلیغات، چه ساز و کاری را روی دست گرفت، در عرصه کار رسانهای، چه اقداماتی را پیشبینی کرده بود، از همان روز اولی که از خانه خود حرکت کرد و مسیر قیام را در پیش گرفت در رابطه با تبیین هدف خود چه برنامههایی روی دست داشت، در مواجهه با دوستان چه کار میکرد، در مواجهه با دشمنان چگونه عمل مینمود؟
چرا امام حسین (ع) به مکه رفت و حج را ناتمام گذاشت، اگر امام حسین (ع) تحت تعقیب بود چرا از مکه مکرمه مخفیانه حرکت نکرد، چرا امام حسین (ع) با کاراوان خودش از میان حجاج و مردم به صورت علنی و پر سر و صدا حرکت کرد، چرا آن مسیرهایی که انتخاب کرد بسیار حساب شده بود که از کجا به کجا برود و در هر منزلی چه بگوید و چه کار بکند، در روز عاشورا چه روند و موضعی را در پیش بگیرد و چگونه سخن بگوید، در برابر لشکر چندهزارنفری چکار کند که جنگش جنگی نمایان و حرکتش حرکتی ماندگار باشد، حضرت زینب (س) چه وظایفی داشت؟!، اینها موضوعات مطالعاتی است که خانمها بایستی حتما در این عرصهها ورود پیدا کرده و در مورد آنها مطالعه نمایند.
برخورد امام حسین (ع) با خانواده خود چگونه بود، در اجتماع چگونه رفتار میکرد، در روز عاشورا با جوانان چه برخوردی داشت، با میانسالها چه رفتاری داشت، اهمیت بحث نماز برای امام حسین (ع) چه بود؟!؛ اینها بحثهایی است که بایستی مورد مطالعه قرار بگیرند. اگر واقعا میخواهیم به معنای واقعی کلمه حسینی و سربازان امام حسین (ع) باشیم باید آگاهی کاملی از شخصیت آن امام کسب کنیم.
شما طلبه هستید. طلبهها یک قرارداد نانوشته با امام زمان (عج) دارند که ای امام، ما که به این حوزه آمدهایم میخواهیم سرباز تو باشیم، سرباز بی مزد تو ، سرباز بی مدعای تو، به دنبال پول در این مسیر نیستیم، به دنبال موقعیت در این مسیر نیستیم، به دنبال درآمد نیستیم، به دنبال حرفه و شغل نیستیم. طلبههایی که مسیر طلبگی را به عنوان حرفه برای خودشان قرار میدهند اینها سرباز امام زمان (عج) نیستند. طلبههایی که جایی برای سخنرانی میروند قرارداد میکنند که برایش فلان مقدار پول بدهند، اینها سرباز امام زمان (عج) نیستند، روضهخوانهایی که قرارداد میکنند که باید این مبلغ به آنان داده شود و حتی سر مبلغ دعوا و ناراحتی میکنند، اینها سرباز امام زمان (عج) نیستند.
خانمها توجه داشته باشید. ما باید با این دیدگاه که سرباز مطلق و خالص و مخلص امام زمان (عج) هستیم، وارد حوزه علمیه شویم. اگر طلبه و روحانی با این دیدگاه وارد حوزه علمیه شود و جز خداوند متعال و توجه امام زمان (عج) از هیچ کس انتظار حمایت نداشته باشد، از هیچ کس انتظار درآمد نداشته باشد، از هیچ کس انتظار دریافت پول نداشته باشد؛ بعد ببینید که خداوند خودش برای این طلبه که سرباز دین است چکارها که نمیکند، آیا خداوند میگذارد که سربازش ذلیل و حقیر باشد؟!، امام زمان (عج) میگذارد این خانم محجبهای که شبانهروز در مسیر امامِ خود حرکت میکند و زحمت میکشد، حقیر و خار و ذلیل باشد؟ به هیچ وجه.
آن آقا و روحانی ی که در بدل سخنرانی خود، میخواهد پول اضافی بگیرد، حتی اگر میلیونها نه، دهها میلیون هم بگیرد، آن پول برای او برکتی نخواهد داشت. شما کدام روحانی را دیدید که از حرفهی خودش درآمدهای هنگفت داشته باشد و در این دنیا نیز زندگی عزتمندانه داشته باشد؟ این روحانی و این مداح و روضهخوان را به من نشان بدهید. اما یک روحانی و طلبهای که در مسیر خدا و امام زمان (عج) باشد هرچند ممکن است در این دنیا در یک آلونکی زندگی کند، ممکن است ماشین شخصی نداشته باشد، اما قطعا عزتی خواهد داشت که آن عزت باعث هدایت کل جامعه میشود و دشمن را تکان خواهد داد.
امام خمینی (ره) و امام خامنهای (حفظهالله) نمونه بارز چنین علمایی هستند. شما ببینید که امام خمینی چه داشت. زندگی امام خامنهای را بررسی نمایید که از مال دنیا چه امکاناتی دارد، اما چرا اینقدر باعزت و قدرتمند است؟ چرا نه در سطح جهان اسلام، بلکه در سطح دنیا اینقدر با ابهت است و سخنانش تاثیرگذار است؟ شما میبینید که شخصیتهای بزرگی که با آقا ملاقات میکنند، با احترام و دستبسته در برابرش با حالت تعظیم مینشینند. این آقا کیست؟ چه کسی این قدرت را به او داده است؟ خداوند متعال و امام زمان (عج) چنین عزت و قدرتی به ایشان عطا کردهاند. ما و شما هم اگر طلبه هستیم و میخواهیم این قدرت و عظمت را داشته باشیم باید به خداوند و امام زمان (عج) وصل شویم و در مسیر الهی حرکت کنیم.
با مطالعه، شناخت حاصل میشود. شناخت محبت به دنبال دارد. نتیجهی محبت به امام نیز تولّی و اطاعتپذیری خواهد بود:
بنابراین اولین بحث، بحث مطالعه و شناخت از ائمه معصومین (علیهمالسلام) است. خانمها وقتی ما این مطالعه را داشتیم، مرحله دوم پیش میآید و آن محبت به امام و ائمه معصومین (علیهمالسلام) است. ما تا زمانی که کسی را نشناسیم محبت پیدا نمیکنیم. ما که در عمل واقعا حسینی نیستیم به این خاطر است که امام حسین (ع) را خوب نمیشناسیم. اگر در ماه محرم در مجالس شرکت میکنیم، سینه میزنیم و اشک میریزیم، اینها ظاهری هستند، چون اگر واقعی باشند ما با این همه مشکلات و معضلات مواجه نمیشویم.
ما با امامِ خود رابطه حقیقی نداریم. اگر رابطه حقیقی داشته باشیم و ایشان را درست بشناسیم، نسبت به امام خود محبت و عشق پیدا میکنیم، وقتی نسبت به امام خود محبت و عشق پیدا کردیم، مرحله سوم پیش میآید که تولّی است. آن هنگام است که ما ولایتپذیر میشویم. خب ما هر که را دوست داشتیم، حرفش را قبول میکنیم.
ما در تعاملات اجتماعی میبینیم که وقتی با شخصی خیلی رفیق میشویم او را خیلی دوست خواهیم داشت و چون او را دوست داریم، هر خواهشی داشته باشد که در توان ما باشد دریغ نمیکنیم.حالا چه برسد که چنین شخصی امامِ ما باشد، کسی باشد که به زمان و مکان تسلط داشته و تمام خصایص الهی در اختیار او باشد. امام وظیفه رهبری و مدیریت ما را به عهده دارد، وقتی ما به این امام محبت پیدا کردیم، قطعا حرف او را میپذیریم و سبک زندگی او را دنبال میکنیم و سعی میکنیم گام در جای گامهای او بگذاریم. آن زمان است که ما تولّی پیدا میکنیم. آن زمان است که ما ولایت این آقا را میپذیریم و بر اساس ولایت ایشان عمل مینماییم.
اما در رابطه با این بحث که ولایت چیست و ولایتمدار چه کسی است و شرایط ولایتمداری چه خواهد بود، انشاءالله اگر فرصتی بود در جلسه بعدی صحبت خواهیم کرد.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته