به گزارش ایسنا، بنیاد بینالمللی صلح کارنگی در این تحلیل تصریح داشته است: «عربستان سعودی نمیداند در یمن چه چیزی میخواهد. جنگ چهار ساله فعلی عربستان در یمن به هدف عقب راندن حوثیها به پایگاههایشان در شمال یمن و روی کار آوردن مجدد یک رهبری همپیمان با عربستان در یمن آغاز شد. با این حال عربستانیها با مشارکت امارات متحده عربی، گرفتار یک کمپین روتین و مخرب و به لحاظ سیاسی زیان بار حملات هوایی در یمن شده و در کنار آن سیاست سنتیتر خود برای استفاده از پول نقد برای به دست آوردن دوستانی برای خود را به کار گرفته که تنها تا حدی در زمینه تأثیرگذاری بر مردم موفق بوده است.»
در ادامه این مطلب نوشته شد: «عربستانیها به شکلی کوکورانه به یک جنگ هوایی شکست خورده در یمن چسبیدهاند که تنها حاصلش تشویق بیشتر حوثیها به دست زدن به حملات موشکی به داخل عمق خاک عربستان بوده است.»
این بنیاد در ادامه این مطلب خود مدعی شده است: نگرانی راهبردی عربستانیها در سال ۲۰۱۵ این بود که پیشرویهای حوثیها در داخل یمن به نفع ایران باشد. این اتفاق خیلی زود به واقعیت تبدیل شد و ایران کمکهایش به نیروهای حوثی را به میزان چشمگیری افزایش داد و آنها جایگاه محکمتری در مناطق اصلی شمال یمن از جمله صنعا پیدا کردند. اما اماراتیها که عربستانیها با آنها ظاهراً در یمن ائتلاف دارند آشکارا در حال برنامهریزی برای تکمیل پازل سقوط اوضاع در کشور یمن هستند.
امارات علناً از جداییطلبان جنوب یمن حمایت میکند و با دشمن آنها، عبد ربه منصور هادی که اسماً رئیس جمهور مورد حمایت عربستان برای یمن است، مخالفت میکند. در مارس ۲۰۱۹ دو تن از مقامهای ارشد نزدیک به وی به طرح امارات متحده عربی برای پیگیری تجزیه یمن و تشکیل ایالت یمن جنوبی و یا چند ایالت کوچکتر در جنوب این کشور حمله کردند. خود منصور هادی به امارات به خاطر رفتار به عنوان یک "اشغالگر" و همین طور تقویت نیروهای حامی امارات و حامی جداییطلبی در یمن و همین طور تصاحب جزیره سقطری حمله کرد. همپیمانان عربستانیها در یمن شامل سلفیها است که اگرچه امارات علنا آنها را رد میکند اما وجهه خوبی در میان همپیمانان اماراتی ها در جنوب دارند. همچنین این همپیمانان عربستان شامل جنبش "اصلاح" به عنوان نسخه قبیلهای و یمنی اخوانالمسلمین نیز میشود که امارات نمیتواند از آن پشتیبانی کند. جنبش اصلاح به همراه هم پیمان کلیدیشان علی محسن الاحمر، معاون هادی که مورد حمایت عربستان است، ممکن است تصمیم بگیرند با جدایی طلبان جنوب وارد مقابله شوند و این تهدید تکرار جنگ داخلی ۱۹۹۴ یمن را در پی داشته و همپیمانان عربستانیها را در برابر همپیمانان اماراتیها قرار میدهد؛ همچون یک مورد مشابه در ژانویه ۲۰۱۸ هنگامی که این دو گروه با یکدیگر برای کنترل بندر عدن جنگیدند.»
اندیشکده کارنگی در این مطلب نتیجه گرفته است: «مرحله اول توافق صلح در حدیده یمن که چندان از جانب حوثیها و نیروهای مورد حمایت امارات در یمن رعایت نشد، ارتباط چندانی با محاسبات (اشتباه) سیاسی عربستان یا امارات در جنگ یمن نداشته و بیشتر ناشی از تلاشهایی تبلیغاتی از جانب این دو کشور برای پاسخ به نارضایتیهای همپیمانان غربی خود است.
ناسازگاری عربستانیها بر سر یمن تا حدی ناشی از سنت معمول عربستانیها است که طی آن تضعیف کشور یمن را یک هزینه قابلقبول به نفع امنیت پادشاهی عربستان میپذیرند. این رویکرد به وضوح دیگر مؤثر نیست و مساله سقوط اوضاع کشور یمن باعث افزایش مشکلات امنیت ملی عربستان شده و اینکه امارات متحده عربی که از این مسائل تنها به صورت غیر مستقیم تأثیر میپذیرد، در حال بهره برداری راهبردی از این اوضاع به نفع خود و به ضرر عربستان و یمن است.»