به گزارش خبرگزاری صدای افغان (آوا)؛ در این همایش که در تالار شهید مهندس مشکی شهر مشهد و با حضور صدها تن از اقشار مختلف مهاجرین و مسئولین نهادها و مراکز افغانستانی و ایرانی دایر شده بود، حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینیمزاری رئیس مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان و خبرگزاری آوا، حول عنوان "تجلیل از رهبران انقلابی؛ روش احیای حرکت مبارزاتی" به ایراد سخن پرداخت.
حجتالاسلام والمسلمین حسینیمزاری در ابتدای سخنان خود با اشاره به سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) و همچنین بیست و چهارمین سالروز شهادت شهید سیدعلیاکبر مصباح و هشت تن از یارانش و نیز شهادت بیش از 50 تن از نخبگان و فرهیختگان برجستهی عرصهی فکر و فرهنگ افغانستان در حادثه تروریستی هفتم جدی سال گذشته، این ایام را به محضر حضرت مهدی موعود (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) و نائب برحقش حضرت امام خامنهای (حفظهالله تعالی) و خانوادههای بزرگوار شهدا به خصوص خانواده دکتر ژیان که در مراسم حضور داشتند و همه فرهیختگان حاضر در جلسه تسلیت عرض کرد.
رئیس مرکز تبیان در ادامه، چهلمین بهار آزادی و پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) را ثمرهی عرقریزی پیامبران الهی و امامان معصوم و بزرگان دینی در طول تاریخ عنوان نموده و آن را به رهبر گرانقدر جهان اسلام حضرت امام خامنهای (حفظهالله)، کافهی جهان اسلام و حاضران در جلسه تبریک و تهنیت گفت.
حجتالاسلام حسینی مزاری با بیان اینکه از ابتدای تاریخ، تقابل میان جبههی حق و باطل وجود داشته است، بیان داشت: این تقابل تا انتهای تاریخ نیز برقرار خواهد بود و همواره میان این دو جبهه، مبارزه و مجاهده ادامه پیدا خواهد کرد.
رئیس مرکز تبیان خاطرنشان ساخت: اگر فرهیختگان، شخصیتها، پیشتازان و نخبگان جامعه و در مجموع مردم مسلمان در عرصهی مبارزه با جبههی باطل حضور پیدا نکنند و در جهت تقویت عرصه مبارزات اسلامی علیه طاغوت نقش نگیرند، قطعا جبهه دشمن پیروز خواهد شد.
وی ادامه داد: برای اینکه روح مبارزات اسلامی را در وجود آحاد مردم خود بدمیم و انگیزه حمایت از حق و مقابله با باطل را در بین حلقات و جریانهای اسلامی افغانستان به وجود بیاوریم، راهها و شیوههای متفاوتی وجود دارد.
حجتالاسلام والمسلمین حسینی مزاری، ترویج و إعمال دستورات و مفاهیم قرآنی، ترویج و تبلیغ گفتار و رفتار ائمه معصومین (ع)، تجلیل از بزرگان دینی، بزرگداشت ایام الله، تکریم از فرزندان انقلاب اسلامی، تجلیل از شهید سیدعلیاکبر مصباح و بزرگداشت از عموم شهدا بخصوص شهدای 7 جدی سال 96 را از جمله راهکارهای دمیدن روح مبارزه و کمک به ایجاد و توسعه حرکت مبارزات اسلامی عنوان کرد و به شرح هر یک از موارد فوق پرداخت.
رئیس مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در ادامه به ذکر نکاتی در رابطه با وضعیت مهاجرین افغانستانی مقیم جمهوری اسلامی ایران پرداخت.
وی گفت: جای هیچ شکی نیست که جمهوری اسلامی ایران با وصف مشکلات فراوانی که خودش دارد اما بیشترین زحمات را برای مهاجرین افغانستانی مقیم ایران میکشد و در این راستا هزینه میکند.
حجتالاسلام حسینی مزاری تصریح کرد: این خدمات و این بزرگواریها از ناحیهی ما قابل تشکر و تقدیر است. ما این انقلاب و این نظام را مال خود میدانیم و فرزندان این انقلاب هستیم. ما موظفیم که از این انقلاب و از این نظام دفاع کنیم، اما از آن طرف برخی از مطالبات مردم خود را هم مطرح میکنیم.
این فعال فرهنگی اجتماعی ضمن اشاره به برخی از مشکلات مهاجرین ابراز داشت: مهاجرین ما در رابطه با بحث اقامت، پاسپورت، کارتهای آمایش و کارتهای کار مشکلات متعددی دارند.
وی تصریح کرد که برادران ایرانی ما باید بدانند که مهاجرین افغانستانی حاصل ۱۴ سال جهاد در افغانستان هستند. مهاجرین ما قربانی تمام توطئههای شرق و غرب عالم در افغانستان هستند، اینها اینجا ذلیل و بدبخت و بیچاره نیستند که از زمین و آسمان افتاده باشند.
حجتالاسلام حسینی مزاری خاطرنشان ساخت: اگر حضور مهاجرین در ایران قانونمند نشود و اگر هر روز یک برنامه برای مدیریت زندگی مهاجرین افغانستانی روی دست گرفته شود، دلآزردگیهای زیادی میان مهاجرین به وجود میآورد.
رئیس مرکز تبیان در پایان اظهار داشت: امروز جمهوری اسلامی ایران با اصلاح قوانین خود میتواند ۳ میلیون سرباز داشته باشد، ۳ میلیون سرباز فکری، ۳ میلیون سرباز فرهنگی و ۳ میلیون سرباز اقتصادی. چرا این ۳ میلیون مهاجر، سرباز عرصههای مختلف این نظام نباشند و دل در گرو این نظام نداشته باشند؟
متن کامل سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین حسینیمزاری به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین، الصلوة والسلام علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین.
فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
قبل از هر چیز سالروز شهادت فاطمه زهرا (س) و همچنان بیست و چهارمین سالروز شهادت شهید سید علی اکبر مصباح و هشت تن از یارانش و شهادت بیش از 50 تن از نخبگان و فرهیختگان برجسته عرصهی فکر و فرهنگ افغانستان در حادثه تروریستی هفتم جدی سال گذشته علیه دفاتر مرکزی مرکز تبیان و خبرگزاری آوا در کابل را به محضر مولا و مقتدای ما حضرت مهدی موعود (عج) و نائب برحقش حضرت امام خامنهای (حفظهالله تعالی) و خانوادههای بزرگوار شهدا به خصوص خانواده دکتر ژیان که در مراسم ما تشریف دارند و شما عزیزان و فرهیختگان تسلیت عرض میکنم و همچنان چهلمین بهار آزادی و پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) که در حقیقت ثمره عرقریزی پیامبران الهی و امامان معصوم و بزرگان دینی ما در طول تاریخ بود را نیز به رهبر گرانقدر جهان اسلام حضرت امام خامنهای (حفظهالله تعالی)، کافه جهان اسلام و شما عزیزان تبریک و تهنیت میگویم.
فرصت خیلی کم است و مطالب و نکات زیادی است که میبایست در این جلسهی با شکوه عنوان گردد، اما من مطالب خیلی مختصری حول عنوان مراسم که تجلیل از رهبران انقلابی و روش احیای حرکت مبارزاتی است، عنوان میکنم.
همیشگی بودن تقابل حق و باطل
از ابتدای تاریخ تقابل حق و باطل وجود داشته است و این تقابل تا انتهای تاریخ وجود خواهد داشت و همواره در بین این دو جبهه مبارزه و مجاهده و تقابل ادامه پیدا خواهد کرد، منتهی پیروزی و سرافرازی و رستگاری متعلق به افراد، عناصر، جریانها و ملتهایی خواهد بود که در محور حق قرار بگیرند و در جبهه ایمان حضور داشته باشند و در برابر کفر مبارزهی بیامان و جدی خودشان را روی دست داشته باشند. طبعا در این تقابل، ابزار و ادوات و توانمندیهای مادی و معنوی در اختیار جبهه کفر، بیشتر از جبهه اسلام است. جبههی کفر در همه مقاطع تاریخی تلاش کرده است تا حرکت مبارزاتی مسلمانان را سرکوب کند و نابود و یا تضعیف کند و کم رنگ بسازد.
در شرایط موجود نیز در سطح جهان به خصوص کشورهای اسلامی به ویژه در افغانستان شاهد آن هستیم که جبهه کفر و نفاق با استفاده از تمام توان و امکاناتش در تلاش است تا جبهه اسلام و عرصه مبارزاتی مردم مسلمان را سرکوب و یا حداقل تضعیف کند و یا به انحراف بکشاند.
ضرورت تقویت حرکت مبارزات اسلامی
طبعا در اینجا ما موظف هستیم که عرصههای مبارزات اسلامی را تقویت ببخشیم، روح مبارزه سیاسی و فرهنگی و دینی را در میان جامعه اسلامی بدمیم تا این جبهه تقویت شود، تا این جبهه روح بگیرد و جان بگیرد. شما مطمئن باشید که اگر فرهیختگان، اگر شخصیتها، اگر پیشتازان و نخبگان جامعه و در مجموع مردم مسلمان در این عرصه حضور پیدا نکنند و در جهت تقویت عرصه مبارزات اسلامی علیه طاغوت نقش نگیرند، قطعا جبهه دشمن پیروز خواهد شد، چنانچه ما امروز در افغانستان شاهد هستیم در بسیاری از عرصهها جبههی دشمن پیروز است؛ در عرصه نظامی پیروز است، در عرصه فرهنگی توفیقات زیادی پیدا کرده است، در عرصه اقتصادی و در عرصه اجتماعی امروز معضلات جدی را به وجود آورده است، این جا است که به ویژه فرهیختگان و نخبگان جامعه اسلامی ما وظیفه دارند در جهت تقویت عرصه مبارزه و جهاد حضور داشته باشند.
انفعال و کمک به جبهه طاغوت
ما امروز موظف هستیم که راه حق را انتخاب کنیم، از یک طرف شعار ما این است که در جبهه کفر حضور نداریم، در جبهه کفر قدم نمیزنیم، نه عملا و نه از نظر فکری، خب اگر ما به آن جبهه ارتباط نداریم و اگر با جبهه کفر و شیطان بزرگ امریکا ارتباط نداریم، طبعا بایستی در جبهه اسلام قرار بگیریم و به نفع اسلام و مسلمین کار کنیم، امروز اگر کسانی بخواهند بگویند ما در جبهه کفر نیستیم، اما در عرصه جبهه اسلامی هم حضور فعال و جدی نداشته باشند و در وسط بمانند، حرف دروغی است.
امروز اگر مردم ما، شخصیتهای ما، علما و بزرگان ما، یک سر سوزن از حضور در عرصه مبارزات اسلامی عقب بمانند و یا عقب بکشند و یا سستی بکنند و یا ضعف به خرج بدهند قطعا در جبهه دشمن و در جبهه کفر هستند، چون امروز دشمنان از سکوت ما بهره میبرند. دشمنان امروز از انفعال ما بهرهبرداری میکنند، امروز دشمنان ما از سستی و ضعف ما بهرهبرداری میکنند، پس نبابراین چه در جبهه کفر قدم بزنیم و چه در وسط بمانیم و کلاه خود را محکم بگیریم و در عرصه حضور جدی نداشته باشیم و در رابطه با تبیین حق و در رابطه با مبارزه علیه دشمن کار نکنیم، عملا در جبهه استکبار قرار خواهیم داشت و جبهه اسلامی، جبهه بی کس و بی نفوس و بی جریانات اسلامی باقی خواهد ماند. امروز افغانستان در شرایط بغرنجی به سر میبرد، امروز جبهه اسلامی در افغانستان نیاز به حضور همه نخبگان دارد، نیاز به همکاری همه زنان و مردان جامعه دارد.
راه های تقویت جبهه حق و احیا و گسترش حرکت مبارزات اسلامی
خب حالا چکار کنیم که روح مبارزات اسلامی را در وجود آحاد مردم خود بدمیم و انگیزه حمایت از حق و مقابله با باطل را در بین حلقات و جریانهای اسلامی افغانستان به وجود بیاوریم. راهها و شیوههای متفاوتی در این زمینه مطرح است.
1-ترویج و اِعمال دستورات و مفاهیم قرآنی
اولین راه و شیوه این است که در رابطه با ترویج آموزههای اسلامی کار کنیم، در رابطه با تبلیغ آموزههای اسلامی عمل و تلاش کنیم، قرآن را برای مردم خود، آن گونه که هست بفهمانیم، قرآن را آن گونه که خداوند بزرگ در آن دستورات و برنامه زندگیساز را برای انسانها ارائه کرده است تبلیغ و تبیین کنیم.
پیشتر جناب آقای محمد عجمی فرمودند که ما حرکتهای قرآنی خوبی در سطح مهاجرین داریم. ما در سطح داخل افغانستان هم فعالیتهای قرآنی گستردهای داریم، اما اگر این حرکتهای قرآنی در سطح جامعه، در راستای ترویج اسلام سیاسی عمل نکند و صرفا به آموزش صوت و لحن و برگزاری مسابقات و دادن جوایز و امثال اینها متوقف باشد به درد نمیخورد و برعکس دشمن از چنین جلسات و از چنین مسابقات قرآنی و از چنین حلقات قرآنی به نفع خودش و بر علیه جامعه اسلامی استفاده میکند. امروز هر حرکتی که در رابطه با ترویج آموزههای اسلامی و تبلیغ فرهنگ قرآنی داریم، بایستی اسلام سیاسی را ترویج کند، بایستی مفاهیم حرکتهای مبارزاتی را در دل مردم ما زنده کند.
2- ترویج و تبلیغ رفتار و گفتار ائمه معصومین(علیهم السلام)
روش دیگر برای کمک به احیاء و گسترش حرکت مبارزات اسلامی توجه به رفتار و گفتار امامان معصوم (علیهم السلام) است. باید در رابطه با ترویج، تبلیغ و اجرائی کردن رفتار و گفتار ائمه معصومین (ع) در میان مردم کار کنیم؛ چرا که این روند مردم را زنده میکند و در مسیر خدا و در برابر طاغوت قرار میدهد.
سالروز شهادتها و میلادهای امامان معصوم (علیهم السلام) بهترین مناسبتهاست تا مراسمهای بزرگ تخصصی و تبلیغی دایر کنیم و با استفاده از آن، در بین مردم افکار ائمه معصومین (ع) و تمام رفتار و گفتار آنها را ترویج کنیم. ترویج و تبلیغ اندیشه اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)، ایجاد روحیه مبارزه میکند و مردم را جهت میدهد، گروهها و جریانهای مختلف اسلامی را رهبری میکند، تا چگونه مدیریت جامعه اسلامی را به عهده بگیرند و چگونه در برابر توطئههای استکبار عمل کنند و مبارزه جدی را در پیش بگیرند.
مثلا فعلا در ایام فاطمیه به سر میبریم، باید از سالروز شهادت فاطمه زهرا (س) استفاده مطلوب را ببریم و با تبیین شخصیت، جایگاه و اهداف آن حضرت به مسلمانان فکر نو بدهیم، راه دفاع از ولایت و به خدا رسیدن را بنمایانیم و مسیر یکی شدن مؤمنین و تقابل متحد علیه کفار و دفاع از حقانیت اسلام و مذهب را نشان بدهیم، گاهی شما میبینید که فرهنگی در رابطه با ترویج این مناسبها به خصوص سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) مورد استفاده قرار میگیرد که دقیقا در برابر جبهه دینی است، دقیقا در برابر حرکت مبارزاتی ماست، به جای این که از سالروز شهادت فاطمه زهرا (س) حسن استفاده را کنیم، در راستای ترویج فکر مبارزه و در جهت مدیریت صحیح جامعه بهرهبرداری نماییم، میآییم در حوزه ایجاد اختلاف و کوبیدن پیروان این مذهب و آن گروه سؤ استفاده میکنیم.
امروز جریان وهابیت از یک طرف و جریان شیعه انگلیسی از طرف دیگر دست به دست هم دادهاند که از این مناسبتها علیه حرکتهای مبارزاتی اسلامی و در رابطه با منفعل ساختن جریانهای اسلامی استفاده کنند.
واقعه عاشورا موضوع دیگری است که میتواند برای کمک به فکر مبارزه اسلامی و توسعه و تحکیم پایههای آن در میان جوامع اسلامی مورد بهرهبرداری قرار بگیرد و همچنان جریان ماه صفر مبحث دیگری است که زمینه بهرهبرداری فراوانی برای دمیدن روح سیاسی و انگیزه مبارزاتی در جامعه دارد. از سایر مناسبتهایی که مرتبط با ائمه معصومین(علیهم السلام) است نیز میتوانیم استفاده کنیم و با ایجاد روح سیاسی، جبهه مبارزات اسلامی را تقویت ببخشیم.
3- تجلیل از بزرگان دینی
تجلیل از بزرگان دینی شیوه دیگر برای احیای فکر مبارزات اسلامی و جهت دادن افکار عمومی مردم مسلمان است، مثل بزرگداشت از شخصیت امام خمینی(ره). اگر این شخصیت را مورد بررسی و مطالعه قرار بدهیم و سپس مطالعات خود را در اختیار جامعه اسلامی بگذاریم، خودش روش احیای مبارزه در درون جوامع اسلامی خواهد بود.
4- بزرگداشت یوم الله ها
یوم الله هایی که در رابطه با اسلام مطرح است به خصوص یوم الله 22 دلو/بهمن انقلاب اسلامی ایران، ترویج این انقلاب، تبلیغ این انقلاب، بررسی ابعاد و زوایای گوناگون این انقلاب و طرح و تبیین آن در سطح جامعه، ما را کمک میکند تا به احیاء و گسترش حرکت مبارزات اسلامی بپردازیم. با توجه و تأمل به ابعاد و زوایای گوناگون انقلاب اسلامی، اصولا برای دمیدن روح مبارزه و کمک به ایجاد و توسعه حرکت مبارزات اسلامی نیازی به روشهای دیگر نداریم، اگر قرار بر این است که در جوامع اسلامی به خصوص در جامعه افغانستان انقلاب مجددی ایجاد کنیم و جبهات مبارزات اسلامی را زنده و سر حال بسازیم، بایستی بیاییم از درسهای این انقلاب استفاده کنیم و از پندها و نصایح دستاندرکاران این انقلاب بهره ببریم.
انقلاب اسلامی ایران، درسهای بسیار زیادی دارد، این انقلاب برای جهان اسلام و اصولا جهان بشریت بسیار مهم است، چرا مهم است به خاطر این که انقلاب اسلامی ایران ماحصل عرقریزیها و خون دادن های تمام پیامبران الهی است. انقلاب اسلامی ایران ماحصل تمام زحمات ائمه معصومین (علیهم السلام) است. انقلاب اسلامی ایران ماحصل تمام تلاشهای مبارزان مسلمان و به زندان رفتنها و ترور شدنها و شهید شدنهای شخصیتهای بزرگ اسلامی ما در طول تاریخ بوده است.
بنابراین تجلیل از انقلاب اسلامی ایران تجلیل از 124 هزار پیامبر خدا در عصر ما خواهد بود، تجلیل از انقلاب اسلامی ایران تجلیل از 11 امامی است که به شهادت رسیدهاند و تجلیل از انقلاب اسلامی ایران، تجلیل از امام زمان (عج) است.
آقایان و خانم ها! اگر معتقدیم که پیرو امام زمان (عج) هستیم و اگر معتقدیم که منتظر ظهور امام زمان (عج) هستیم، بایستی با این انقلاب باشیم، هر کسی پیرو این انقلاب است، هر کسی پیرو بنیانگذار این انقلاب حضرت امام خمینی"ره" است، هر کسی پیرو و مطیع سکاندار کشتی کنونی این انقلاب حضرت امام خامنهای (حفظه الله تعالی) است، باید ما منتظر امام زمان (عج) هستیم، باید بگویند که ما سربازان امام زمان (عج) هستیم، باید ادعا کنند که ما منتظر ظهور امام زمان (عج) هستیم و علاقه داریم در رکاب آن امام همام مبارزه کنیم و جان بدهیم، اما کسانی که نسبت به این انقلاب زاویه داشته باشند حتی به اندازه یک سر سوزن، کسانی که نسبت به بنیانگذار این انقلاب زاویه داشته باشند، کسانی که نسبت به حضرت امام خامنهای زاویه داشته و کوچکترین منفینگری در فکر و عملکردشان وجود داشته باشد، باید بدانند که ضد امام زمان (عج) هستند، ضد ائمه معصومین (علیهم السلام) و ضد پیامبران الهی هستند.
بنابراین، انقلاب اسلامی برای ما خیلی مهم و برجسته است و ما بایستی برای حفاظت از این انقلاب، برای محافظت از مرزهای این انقلاب در همه عرصه ها خود را آماده کنیم و ما این کار را کردیم و باز هم در آینده انشاءالله و تعالی آمادگی داریم که بالاتر از جان خود از این انقلاب دفاع و حمایت بکنیم.
ازین رو تبلیغ و ترویج از انقلاب اسلامی ایران در جوامع اسلامی روحیه مبارزه اسلامی را احیاء میکند و مبارزه در راه دفاع از حق و جهاد ضد استکباری را به وجود میآورد، خوشا به حال آن ملت و آن مجموعههایی که از این انقلاب درس بگیرند، خوشا به حال آن مردمی که از رهبری این انقلاب پند بگیرند، دستور بگیرند و اطاعت کنند.
دست لبنانی ها درد نکند، امروز لبنانیها چون پیرو ولایت فقه هستند، چون سربازان اصلی این انقلاب هستند، افتخار برای جامعه اسلامی میباشند، تنها افتخار برای شیعه نیستند، افتخار برای جوامع اسلامی هستند و بلکه افتخار برای تمام بشریت آزادی خواه هستند. زنده باد یمنیهای مسلمان، زنده باد کسانی که در سوریه مبارزه کردهاند، زنده باد کسانی که در عراق جان دادهاند و برای حفظ این انقلاب جهاد و مبارزه کردهاند و تشکر و سپاسگذاری میکنم از یکایک مبارزین مسلمان افغانستان که امروز به عنوان سربازان سر از پا نشناخته در عرصه حضور دارند و دل به دنبال این انقلاب دارند و از این انقلاب درس میگیرند، از بنیان گذار این انقلاب پیروی میکنند و مطیع محض و خالص ولی امر مسلمین جهان حضرت امام خامنهای (حفظه الله تعالی) در شرایط کنونی هستند.
5- تجلیل و تکریم فرزندان انقلاب اسلامی
راه دیگر ترویج فکر و عمل مبارزات اسلامی، تجلیل و تکریم سربازان و فرزندان انقلاب اسلامی است. اگر ما سربازان و فرزندان این انقلاب را مورد تجلیل و تکریم قرار بدهیم باز هم در راستای احیای فکر مبارزه کمک کردهایم.
6- شهید سیدعلی اکبر مصباح فرزند انقلاب اسلامی
یکی از فرزندان و سربازان انقلاب اسلامی، حضرت حجتالاسلام و المسلمین شهید سیدعلیاکبر مصباح مزاری است. این شخصیت در زمان جهاد افغانستان به واقعیت امر، تفکر و اندیشه ولایت فقیه را ترویج کرد. من اگر امروز سرباز اندیشه ولایت فقیه هستم، از طریق شهید مصباح وارد این مسیر شدم، توسط ایشان جذب این حوزه گردیدم. درست است که بنده به صورت عموم در صحنه، متأثر از اندیشههای حضرت امام خمینی(ره) از طریق رادیوها و تبلیغات رسانهها بودم، اما راه را بلد نبودم که از چه طریق وارد شوم و سرباز مسیر باشم، تا این که سازمان فدائیان اسلام مطرح شد و با آقای مصباح تماس گرفتم و وارد عرصه مبارزه و جهاد شدم.
امروز اگر مرکز تبیان به عنوان یک تشکیلات ولایی بین المللی در عرصه مطرح است و صدها و هزاران جوان ولایی را در افغانستان تربیت کرده و پیشتاز و پیشقراول این تفکر در افغانستان است، ناشی از زحمات و تلاشها و خون دل خوردنهای شهید مصباح میباشد. فدائیان اسلام یکی از تشکیلات به واقع پیرو امام خمینی(ره) در افغانستان بود و مؤسس آن یعنی شهید مصباح، یکی از رهروان راستین انقلاب اسلامی بود و در رابطه با ترویج درسهای این انقلاب زحمت کشید و کار کرد و مخلصانه در صحنه بود و امروز ما میبینیم این شخصیتی که خالصانه در راه خدا حرکت کرد زنده است، نامش زنده است، یادش زنده است و راهش و فکرش و اندیشهاش زنده است.
مجموع مرکز تبیان که امروز هزاران مسئول و کادر و عضو در سطح افغانستان، ایران و کشورهای اروپایی و سایر کشورها دارد مرهون تفکری است که شهید مصباح در میان جوانان افغانستان تزریق کرد و ما به عنوان سرباز سر از پانشناخته این شخصیت در عرصه بودیم و طی این 24 سال هم نام این بزگوار، تفکر این بزرگوار و شخصیت این بزرگوار از طریق این تشکیلات زنده بوده است و انشاءالله تا روز قیامت نام، فکر و حرکت شهید مصباح زنده خواهد بود و این فکر و اندیشه تحت رهبری تنها رهبر جهان اسلام حضرت امام خامنهای به قیام حضرت مهدی عج وصل خواهد شد. ما نام شهید مصباح و یاد این شهید بزرگوار را گرامی میداریم.
7- تجلیل از شهدا
تجلیل از شهدا شیوه دیگر ترویج فکر و کمک به تقویت عمل مبارزات اسلامی است. شهدا فکر دهندهاند، شهدا جهت دهندهاند. شهدا جامعه را حول محور خدا و مقابله با شیطان منسجم میگردانند و جریان مدیریت صحیح مردم را به درستی ترسیم میکنند، از این رو هر جامعهای که با شهدا مأنوس باشد، از آنها تجلیل و تکریم کند و روحیه شهادتطلبی را در خود ایجاد نماید، قطعا جامعهای مقتدر و سرافراز خواهد گردید و زندگی باعزت و آیندهای باسعادت را در پیش خواهد داشت.
8- شهدای 7 جدی سال 1396 بیمه کننده روند رو به اقتدار مبارزات اسلامی
شهدای حادثه تروریستی 7 جدی علیه دفاتر مرکزی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان و خبرگزاری صدای افغان (آوا) در کابل از عناصر و شخصیتهای برجستهای بودند که در طول حیات فیزیکیشان به واقعیت امر برای تبیین حقانیت دین و دفاع از ارزشهای مکتب و مذهب نه تنها کم نگذاشتند که به طور شبانهروزی عرق ریختند و سر از پا نشناخته به مبارزه و مجاهدت پرداختند و اینک که ارواح طیبهشان در عالم ملکوت شاهد و ناظر اعمال ما و سایر مردم عزیز ما هستند، در راستای دمیدن روح تازهی مبارزه و جهاد تاثیرگذار میباشند. هر مقدار که در جهت تبلیغ و شناساندن اهداف این عزیزان کار صورت بگیرد، به همان میزان در مسیر جهت دادن افکار عمومی و تقویت حرکت مبارزاتی مردم مسلمان قویتر عمل خواهیم نمود.
تجلیل از شهدای هفت جدی تجلیل از مبارزانی واقعی است که آگاهانه راه انسانیت و اسلامیت را انتخاب کردند و برای ملاقات خدا لحظهشماری میکردند. آنها اشتباها مورد حمله قرار نگرفتند، هم دشمن روی آنان برنامهی متمرکز داشت و هم رفقا و همکاران ما میدانستند راهی را که میروند پر خطر است، صرفا شعار نداشتند، صرفا حرف نمیزدند، رفقای ما عملا در صحنه حضور داشتند.
جناب آقای جهانشاهی در افغانستان شاهد بودند، مرکز تبیان، تشکیلاتی است که روز قدس را در افغانستان بنیانگذاری کرد و تا هنوز ادامه میدهد، همین جوانها بودند، همین جمعی از شهدای هفتم جدی سال 1396 بودند که نه صدها نفر، بلکه هزاران نفر و دهها هزار نفر را به صحنه میکشاندند و آدمک بوش و اولمرت را در سال 86 به دار کشیدند و سپس آتش میزدند، در جایی مثل کابل در قلب افغانستان، در جایی که 46 کشور خارجی ضد دین و مذهب حضور داشتند و تا حالا هم حضور دارند. همکاران ما با این عظمت و با این شور و با این عشق حضور داشتند و بالاخره در هفتم جدی عاقبت بخیر شدند.
شخصیت هایی که هر کدامشان یک دنیا میارزیدند، شخصیتهایی که هر کدامشان توانایی این را داشتند که حداقل یک ولایت را مدیریت و رهبری کنند. کادرهایی که حداقل عمرشان در تشکیلات ما 9 سال و حداکثر 28 سال تا 30 سال و بعضیشان مثل جناب شهید شیرحیدر نظری از زمان جهاد و نزدیک به 40 سال کنار ما بودند. هزینهها و مصارف زیادی شده بود تا این عزیزان به عنوان کادرهای برجسته در افغانستان در عرصه علم و فرهنگ تبارز و حضور پیدا کنند. اینها آماده شهادت بودند.
سه چهار روز قبل از حادثه انتحاری در دفتر مرکزی ما، جلسه پرسنلی برقرار بود، در این جلسه وقتی که زمان آن تمام میشود، شهید سیدعندلیب ضیائی که مسئول وقت مدرسه علمیه امام امیرالمومنین(ع) در کابل بود -که از همین مدرسه 31 طلبه شهید شدند- به حاضرین میگوید: براداران و خواهران! یک لحظه تشریف داشته باشید که همدیگر را حلال کنیم، چون مسیری را که داریم میرویم ممکن است حمله بعدی نوبت ما باشد، ممکن است نوبت بعدی مورد هجمه قرار بگیریم، اینجاست که بلند میشوند و همه یکدیگر را در آغوش میکشند و از همدیگر حلالیت میطلبند، این عزیزان هر لحظه آماده شهادت بودند.
برادران و خواهران! این چنین شخصیتهایی میتوانند عرصه مبارزه ضد استکبار را در افغانستان گرم نگه دارند. دشمن فکر میکرد که با سازماندهی حمله انتحاری هفت جدی، بیخ و ریشه مرکز تبیان و خبرگزاری صدای افغان (آوا) را بر میکند و این تشکیلات را با فروپاشی مواجه مینماید، اما کور خوانده بود، شهادت شهدای مرکز تبیان و خبرگزاری آوا باعث شد که شور و هیجان متعدد، مختلف و گوناگونی در سطح اقشار جامعه پدید بیاید. قبل از هفت جدی در کابل یک گفتمان علمی پژوهشی داشتیم اما بعد از آن سه تا گفتمان برگزار کردیم، جوانان اعم از زن و مرد، در مزار، در هرات، در بامیان، در دایکندی، در غزنی و در ولایات مختلف دسته دسته حضور پیدا کردند و در کنار مرکز تبیان قرار گرفتند. اگر دشمن 52 تن از رفقای ما را شهید کرد، فعلا 10 تا 52 نیروهای زبده و فهیم ارزشی در کنار ما حضور پیدا کردند. در حال حاضر جبهه مرکز تبیان در افغانستان بیشتر از هر زمان دیگری پر رنگتر است.
به هر حال اینها مناسبتهایی هستند که اگر ما از آنها به صورت تخصصی و مقطعی و تبلیغی درست استفاده کنیم، میتوانیم جبهه مبارزات اسلامی را در افغانستان تقویت نماییم. برخی از روشهای احیای مبارزات اسلامی مواردی بود که خدمت شما عنوان کردم.
با شخصیت مهاجر بازی میشود
نکاتی را هم در رابطه با وضعیت مهاجرین مطرح میکنم، چون آقای قاسمی رئیس کل اداره اتباع و مهاجرین خراسان رضوی هم تشریف دارند، آقای عجمی رئیس کل اداره اتباع و مهاجرین خارجی سابق خراسان رضوی هم هستند و آقای جهانشاهی و بقیه شخصیتهای داخلی و ایرانی اینجا حضور دارند و عادت بنده هم این است که در هر مجلسی و هر محفلی لازم میدانم در رابطه با وضعیت مهاجرین صحبت کنم، چون من مال این مردم هستم و اینها مردم من هستند و مرتبط با من میباشند و چون تریبون دارم و چون زبان دارم بایستی مشکلات و معضلات مهاجرین را عنوان کنم.
جای شک نیست که جمهوری اسلامی ایران بیشترین زحمات را برای مهاجرین افغانستانی مقیم جمهوری اسلامی ایران میکشد و هزینه میکند. من به اروپا رفتم و با مهاجرین صحبت کردم ،اصلا ناراحت بودند که در اروپا هستند، تجار افغانی ما در آنجا میگفتند: آقای مزاری! ایرانیها اگر به ما یک پروانه کار بدهند، یک تار موی ایرانی را با کل اروپا عوض نمیکنیم، دید مهاجرین ما در آنجا اینگونه است.
من پاکستان رفتم، عراق رفتم، لبنان رفتم، جاهای مختلف و مهاجرین را از نزدیک دیدم و میبینم که جمهوری اسلامی ایران بهترین فضا و بهترین محیط برای مردم ما است. این نظام بیشترین امکانات را با وصف مشکلات خودش برای مهاجرین ما مهیا کرده است، با وصف این که مجامع جهانی برای مهاجرین کمک نمیکنند و اگر هم کمک کنند، کمک خیلی ناچیزی میکنند که اصلا قابل گفتن نیست، با وصف این که این نظام در 8 سال دفاع مقدس در برابر کل دنیا قرار داشت، با وصف این که با مشکلات مختلف خارجی و داخلی مواجه است و حالا هم جمهوری اسلامی ایران بیشترین فشارها و مشکلات را در سطح کل دنیا، چه در داخل و چه در خارج دارد میبیند، با همه این اوصاف سعی کرده است که بیشترین خدمات و همکاری را با مهاجرین داشته باشد.
این خدمات و این بزرگواری از ناحیه ما قابل تشکر و قابل تقدیر است. ما این انقلاب و این نظام را مال خود میدانیم و فرزندان این انقلاب هستیم. ما از ریزهخواران خوان معنوی این انقلاب هستیم، ما موظفیم که از این انقلاب و از این نظام دفاع کنیم؛ اما از آن طرف برخی مطالبات مردم خود را هم مطرح میکنیم، این حق ماست و بایستی در این عرصه ورود داشته باشیم و مشکلات موجود در سطح زندگی مهاجرین افغانستانی را به گوش مسئولان جمهوری اسلامی ایران برسانیم.
من در مراسمی در دلیجان گفتم که اگر من بدانم مطالبی که به نفع مهاجرین عنوان میکنم، کوچکترین برخوردی با خط قرمزهای نظام داشته باشد و به منفعت ملی و دینی نظام آسیب بزند به ولله و تالله عنوان نمیکنم، چون من خودم از محافظین و حافظان این انقلاب و این نظام هستم. چگونه میشود که در عرصههای مختلف بیایم حرفهایی را بزنم که نسبت به این نظام برخورد داشته باشد، نسبت به این نظام ضربه وارد شود. خدا نیاورد آن روز را و هر زمانی که این ذهنیت و این نیت برای من یا هر کس دیگری پیش بیاید، زبانش بریده باد و چشمانش کور و قلمهایشان شکسته باد.
بزرگوارانی که در اینجا هستید حتما در جریان قرار دارند و اگر ندارند باید بدانند که مهاجرین ما مشکلات متعددی دارند، مهاجرین ما در رابطه با بحث اقامت مشکل دارند، مشکلات خیلی جدی هم دارند. من اینجا جزئیات را نمیخواهم عنوان کنم، باز ان شاءالله خدمت آقای قاسمی خواهم رفت، تا هنوز به دیدار ایشان هم نرفتم و برای تبریک و تهنیت مسئولیت جدید ایشان انشاءالله خدمتشان خواهم رفت.
در رابطه با بحث پاسپورت، در رابطه با کارتهای آمایش، در رابطه با کار، مهاجرین ما مشکل دارند، در رابطه با کارت کار مشکل اساسی وجود دارد، یک روز بحث خوداظهاری مطرح میشود، باز یک روز دیگر کارها و رشتههایی را مشخص میکنند که مهاجر موظف است همین رشتهها را بپذیرد در حالی که این واقعا برای مهاجرین ما معضل ایجاد میکند. مهاجرین ما برای سرمایه ذاری جدا مشکل دارند، کسبه و بازاریان ما جدا مشکل دارند. در بحث تردد مشکلات جدی وجود دارد. من این مشکلات و موضوعات را به صورت کلی و عموم مطرح کردم.
پیشنهاد من این است که نظام جمهوری اسلامی ایران حضور مهاجرین ما را در جمهوری اسلامی ایران قانونمند بسازد. امروز اگر یک قانونی تصویب شد تا آخر همین قانون باشد. اینکه یک روز یک بلایی سر مهاجر آورده شود، روز دیگر قانون جدید پیش پای مهاجر گذاشته شود، هر روز یک برنامه؛ خب این بازی کردن با شخصیت مهاجر است، این بازی کردن با موجودیت مهاجرین ماست، برادران ایرانی ما باید بدانند که مهاجرین افغانستانی ما حاصل ۱۴ سال جهاد در افغانستان هستند، مهاجرین ما قربانی تمام توطئههای شرق و غرب عالم در افغانستان هستند. اینها اینجا ذلیل و بدبخت و بیچاره نیستند که از زمین و آسمان افتاده باشند و به ناچار بایستی اینجا زندگی و هر مشکلی و هر قانون بی قانونی را تحمل کنند، چه که به هر حال مهاجرند، چه که اینها در افغانستان جای ندارند، جای دیگر هم توان رفتن ندارند.
نه من خیلیها را میشناسم که راحت میتوانند از اینجا بروند به کشورهای دیگر و اتفاقا مشکلات موجودی که در سطح مهاجرین ما وجود داشته است باعث شد که هزاران آدم پولدار از اینجا به دبی، ترکیه، قزاقستان و جاهای دیگر بروند. اگر حضور مهاجرین در ایران قانونمند نشود و اگر هر روز یک برنامه برای مدیریت زندگی مهاجر ما روی دست گرفته شود، دلآزردگی به وجود میآورد. چرا میلیاردها، صدها و هزاران میلیارد برای یک مجموعه و جمعیتی مصرف بشود اما باز این مهاجر دل در گرو این انقلاب نداشته باشد.
با جناب آقای عجمی در طول مدیریت ایشان در رابطه با مشکلات مهاجرین صحبت کردیم، ایشان نیز همنظر بودند، نهایت تلاش خودشان را نیز به کار بستند تا مشکلاتی که حتی مربوط به وزارت کشور نیست، در خراسان رضوی حل شود، مشکلاتی که مربوط به اداره کار، بیمه، گواهینامه و امثال آن میباشد. من از عموم دوستان وزارت کشور جدا تشکر میکنم که با هر یک از مسولینشان صحبت کردم مشکلات را پذیرفتند و گفتند که ما داریم تلاش میکنیم ولی یک سری مواد قانونی هست و یک سری قوانینی هستند که یا متعلق به قبل از انقلابند، یا از اوایل انقلاب بوده و تا حالا مانده و این قوانین برای ما دست و پا گیر و مشکلآفرین شدهاند.
به هرحال برخی مشکلات خرد و کلانی در مسیر زندگی مهاجرین وجود دارد که حل آن برای حکومت اسلامی کاری ندارد اما برای مهاجرین معضلآفرین میباشند. گاهی سیمکارت همراه به نام مهاجر میشود گاهی نمیشود، گاهی کارت کار با خوداظهاری صادر میشود و مهاجر مطابق میل خود شغل انتخاب میکند و گاهی این رویه از بین میرود و مهاجر مجبور است کارهایی را انتخاب کند که وزارت کار در نظر گرفته است. گاهی عابربانک برای مهاجر داده میشود و گاهی مسدود میگردد. گاهی از مدت کارت آمایش سه ماه میگذرد و مهاجر در مراجعه به بانکها و نیز بنگاههای معاملات به مشکل بر میخورد و امثال آن.
این موارد مشکلاتی هستند که زندگی مهاجرین را با تزلزل و بیبرنامگی مواجه میکنند، از این رو مسئولین باید همت بگمارند و قانون مدون و تثبیت شدهای روی دست بگیرند و ارائه کنند تا مهاجر بداند که از حالا تا آخر سال چه مسیری را باید طی بکند. مشکلات بایستی توسط دستاندکاران و مسئولان نظام حل شود. این مسئله هم به نفع جمهوری اسلامی ایران هست و هم به نفع مهاجرین ما میباشد.
گاهی اوقات بعضی از دوستان ما وقتی نزد مسئولین ایرانی میروند خود را شش قاط میکنند و با خم و راست کردن میگویند نوکریم و چاکریم و بعد هم تعریف و تعریف. مسئولان ایرانی نیز فکر میکنند کل مهاجرین مثل همین افراد نوکر و چاکر و تعریفگرند، در حالی که اینگونه نیست و همهی مهاجرین این دیدگاه و اندیشه را ندارند. من افغانستانی هستم و با مردم سر و کار دارم، با گروهها و حلقات مختلف ارتباط دارم، در مجالسشان شرکت میکنم، من یکی که شب و روز ندارم از بس که مجبورم از این نظام دفاع کنم و برای مهاجر توجیه کنم که نه، شما اشتباه میکنید و برداشت درستی از قوانین و مقررات ندارید. این وضعیت نباید در سطح مهاجرین وجود داشته باشد.
امروز جمهوری اسلامی ایران با اصلاح قوانین خود میتواند ۳ میلیون سرباز داشته باشد، ۳ میلیون سرباز فکری، ۳ میلیون سرباز فرهنگی و ۳ میلیون سرباز اقتصادی. چرا این ۳ میلیون مهاجر سرباز عرصههای مختلف این نظام نباشند و دل در گرو این نظام نداشته باشند. شما اگر میخواهید تشخیص بدهید که این مهاجرین چه تعدادشان با انقلاب اسلامی هستند روز ۲۲دلو/ بهمن را رصد کنید که از ۲۰۰-۳۰۰ هزار مهاجر افغانستانی که در خراسان رضوی حضور دارند چه مقدارشان در تظاهرات شرکت میکنند؟!، چه تعدادشان در تظاهرات روز قدس شرکت میکنند؟! اینها نمایانگر این مسئله خواهد بود که مردم ما آیا طرفدار این نظام و انقلاب هستند یاخیر؟!
درست است که خودمان هم از درون مشکل داریم، درست است که شخصیتهای ما ضعف دارند، درست است که فرهنگیان و نخبگان ما در حالت انفعال به سر میبرند. ولی نبایستی به خاطر وجود مشکلات در ایران از مبارزه و جهاد و حمایت از این نظام دست بکشند. حمایت از این نظام حمایت از مذهب شیعه است. حمایت از این نظام حمایت از اسلام و دین و مکتب است. آیا اگر یک کسی برای ما مشکل ایجاد کند، دست از نماز خواندنمان بر میداریم؟!، اگر کسی به ما توهین کند دست از محرم و عاشورا برمیداریم؟! خب این نظام هم این سِمَت را دارد، هر کسی هر مشکلی داشته باشد باز ما باید به عنوان سرباز در پای این نظام بإیستیم، اما از آن طرف مطالبات خود را هم بایستی داشته باشیم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته