در آستانه فرارسیدن 28 میزان، سالروز شهادت ده ها تن از نمازگزاران مؤمن و صادق مسجد امام زمان(عج) پل خشک غرب کابل قرارداریم که در سال 1396 مورد حمله انتحاری جانیان تاریخ قرار گرفتند و شهید فصیحی نیز در حال اقامه مغرب و عشا همراه با دیگر مأمومین خود به فیض عظمای شهادت نایل گردید.
فرصت را مناسب یافتیم تا نگاهی هرچند گذرا به زندگی نامه این شهید عزیز بندازیم:
"شهید شیخ محمد باقر فصیحی" فرزند "مسجدی کربلایی" در سال 1352 شمسی در قریه "بوم" یکی از دهات شیوه قول گردم، ولسوالی حصه دوم بهسود مربوط ولایت میدان وردک، در یک خانواده مومن و مذهبی دیده به جهان گشود.
مطابق رسم منطقه که فصل زمستان، حسینیه های قریه، محل فراگیری سواد و تحصیل دانش برای مردم به ویژه اطفال خرد سال می باشد، محمد باقر فصیحی نیز فراگیری قرآن کریم و آموزش ابتدایی خواندن و نوشتن را نزد " حاج شیخ محمد ایوب صابری" عالم قریه و از اقارب پدرش آغاز کرد.
استعداد عالی و توانایی ذهنی بالای او در امر یادگیری از همان آوان کودکی نوید بخش آینده روشن وی در امر تحصیل بود، توصیه سواد داران مسن قریه و اطرافیان و علاقه مندی شدید پدر و مادر برای تحصیل فرزندش زمینه آموزش اورا در بیرون از قریه و در سطح بالاتر از کتب فارسی که معمولا ادبیات عرب می باشد برای محمد باقر فصیحی فراهم کرد.
شهید محمد باقر فصیحی در سنین کودکی و نوجوانی، برای چند سال متوالی، از محضر علمای جید منطقه، مانند مرحوم شیخ محمد اسحاق احسانی، استاد شیخ گل احمد یوسفی و مرحوم شیخ محمد اسلم عارفی، بهره علمی برد و ادبیات عرب را مطابق متون سنتی تدریس، در حوزه های علمیه فرا گرفت.
در سال 1366 شمسی که به اثر سعی و تلاش علمای نامبرده "مدرسه سجادیه" در مهرخانه تاسیس شد، شیخ محمد باقر فصیحی از اولین و جدی ترین طلبه های آن مدرسه به شمار می رفت که هم در مضامین " منطق، فقه و اصول فقه" درس می خواند و هم حلقات پایین تر از آنرا درس میداد.
با تشریف آوری عالم جوان و سخت کوش مرحوم شیخ احمد احسانی از حوزه علمیه قم و استقرار ایشان در مدرسه مذکور، سرعت رشد شیخ محمد باقر فصیحی بیشتر شد، استعداد عالی و قریحه سرشار در پرتو علاقه مندی عاشقانه و عارفانه اش به معارف حقه ی اهلبیت(ع) شکوفاتر گشت و افزون بر آن در کسوت یک طلبه پر کار و جوان از طریق سخنرانی ها، مواعظ و فعالیت های خیر خواهانه حل و عقد مرسوم، گاهی در سطح جامعه نیز ادای مسوولیت می کرد.
شهید فصیحی از اعضای فعال شورای علمای ولی آباد در منطقه و همچنین عضویت شورای علمای بهسود را داشت.
با ظهور گروه طالبان، سقوط غرب کابل و تعطیلی مدارس دینی در اکثر نقاط هزارستان، شیخ محمد باقر فصیحی نیز از تحصیل باز ماند و غرض دفاع از مردم و مقابله با وحشی گری های گروه شرارت پیشه و تروریست طالبان، به صف مقاومت ضد طالب در قالب فرقه 098 حزب وحدت اسلامی افغانستان در سیاه خاک دره میدان پیوست و از سال 1374 تا سال 1377 معاونت غند 2 رهبر شهید را عهده دار شد و از فرماندهان مطئمن، با انگیزه و بی ادعای آن جبهه بود و تا واپسین دم امکان مقاومت حضور داشت، بعد از سقوط بامیان به دست گروه طالبان از آخرین کسانی بود که سنگر را رها کرد.
در دوره سیاه و خفقانی سلطه طالبان بر هزاره جات، محمد باقر فصیحی در منطقه خویش بازگشت و مشغول فعالیت های اجتماعی شد.
بعد از سقوط رژیم طالبان وی به شهر کابل آمد و وارد حوزه علمیه شد و در طول سالهای بعد از طالبان او در مدارس امام علی(ع)، جامعه الاسلام، رسالت، دارالمعارف اهلبیت(ع) و مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در محضر استادان مانند سید عباس مظفری، عالمی کوه بیرونی، احمد شکیب فرهنگ، عارفی لعلی، آیت الله واعظ زاده بهسودی، آیت الله صالحی مدرس و آیت الله سید محسن حجت در سطوح عالیه حوزوی درس می خواند و همزمان سطوح پایین تر را حسب ضرورت در مراکز فوق تدریس می کرد.
شهید فصیحی در عرصه فعالیت های فکری فرهنگی و اجتماعی نیز از عناصر فعال و تاثیرگذار بود و در سال 1391 شمسی با عضویت در مرکزفعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان، از کادرهای پرتلاش و دلسوز این تشکیلات بود و ضمن حضور پیگیر در عرصه کارهای مختلف تشکیلاتی در سطح کابل، از سوی ریاست این تشکیلات به عنوان امام جماعت مسجد امام زمان(عج) پل خشک غرب کابل ایفای وظیفه می کرد.
رفتار و سجایایی اخلاقی
به گفته صالحه فصیحی زاده دختر شهید فصیحی، پدرش دارای زبان صادق، رفتار متعبد، منش زاهدانه و از تجمل گرایی و ریا بیزار بود، او دارای زندگی فقیرانه و رفتار متواضعانه و صمیمانه با مردم و خانواده بود.
به گفته صالحه فصیحی هر چند پدرش روزانه مصروف درس و رسیدگی به امورات اجتماعی بود، اما شبها بعد از نماز عشاء وقت به خانه بر می گشت و با تمام خستگی های روزانه اما با لب خنده و روی گشاده با خانواده و فرزندان خود بر خورد می کرد.
او به تربیت فرزندان و آموزش آنان سخت تلاش می کرد و همواره توصیه می کرد که علم و دانش چراغی است که انسان را از تاریکی های جهل رها ساخته و به نور هدایت می رساند.
سر انجام این عالم وارسته در شام جمعه به تاریخ 28 /7 / 1396 حین اقامه نماز در مسجد امام زمان(عج)در سن 44 سالگی به اثر حمله انتحاری تروریستی علیه نمازگزاران مؤمن این مسجد با جمع کثیری از مومنان نماز گزار در دامن محراب ندای " ارجعی الی ربک" را لبیک گفته و به فیض شهادت نائل گردیده و به دیار ابدیت شتافت.
از شهید محمد باقر فصیحی، پدر و مادر سالخورده، همسر، دو برادر، دو خواهر و هشت فرزند، چهار پسر و چهار دختر به جا مانده است.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
فرصت را مناسب یافتیم تا نگاهی هرچند گذرا به زندگی نامه این شهید عزیز بندازیم:
"شهید شیخ محمد باقر فصیحی" فرزند "مسجدی کربلایی" در سال 1352 شمسی در قریه "بوم" یکی از دهات شیوه قول گردم، ولسوالی حصه دوم بهسود مربوط ولایت میدان وردک، در یک خانواده مومن و مذهبی دیده به جهان گشود.
مطابق رسم منطقه که فصل زمستان، حسینیه های قریه، محل فراگیری سواد و تحصیل دانش برای مردم به ویژه اطفال خرد سال می باشد، محمد باقر فصیحی نیز فراگیری قرآن کریم و آموزش ابتدایی خواندن و نوشتن را نزد " حاج شیخ محمد ایوب صابری" عالم قریه و از اقارب پدرش آغاز کرد.
استعداد عالی و توانایی ذهنی بالای او در امر یادگیری از همان آوان کودکی نوید بخش آینده روشن وی در امر تحصیل بود، توصیه سواد داران مسن قریه و اطرافیان و علاقه مندی شدید پدر و مادر برای تحصیل فرزندش زمینه آموزش اورا در بیرون از قریه و در سطح بالاتر از کتب فارسی که معمولا ادبیات عرب می باشد برای محمد باقر فصیحی فراهم کرد.
شهید محمد باقر فصیحی در سنین کودکی و نوجوانی، برای چند سال متوالی، از محضر علمای جید منطقه، مانند مرحوم شیخ محمد اسحاق احسانی، استاد شیخ گل احمد یوسفی و مرحوم شیخ محمد اسلم عارفی، بهره علمی برد و ادبیات عرب را مطابق متون سنتی تدریس، در حوزه های علمیه فرا گرفت.
در سال 1366 شمسی که به اثر سعی و تلاش علمای نامبرده "مدرسه سجادیه" در مهرخانه تاسیس شد، شیخ محمد باقر فصیحی از اولین و جدی ترین طلبه های آن مدرسه به شمار می رفت که هم در مضامین " منطق، فقه و اصول فقه" درس می خواند و هم حلقات پایین تر از آنرا درس میداد.
با تشریف آوری عالم جوان و سخت کوش مرحوم شیخ احمد احسانی از حوزه علمیه قم و استقرار ایشان در مدرسه مذکور، سرعت رشد شیخ محمد باقر فصیحی بیشتر شد، استعداد عالی و قریحه سرشار در پرتو علاقه مندی عاشقانه و عارفانه اش به معارف حقه ی اهلبیت(ع) شکوفاتر گشت و افزون بر آن در کسوت یک طلبه پر کار و جوان از طریق سخنرانی ها، مواعظ و فعالیت های خیر خواهانه حل و عقد مرسوم، گاهی در سطح جامعه نیز ادای مسوولیت می کرد.
شهید فصیحی از اعضای فعال شورای علمای ولی آباد در منطقه و همچنین عضویت شورای علمای بهسود را داشت.
با ظهور گروه طالبان، سقوط غرب کابل و تعطیلی مدارس دینی در اکثر نقاط هزارستان، شیخ محمد باقر فصیحی نیز از تحصیل باز ماند و غرض دفاع از مردم و مقابله با وحشی گری های گروه شرارت پیشه و تروریست طالبان، به صف مقاومت ضد طالب در قالب فرقه 098 حزب وحدت اسلامی افغانستان در سیاه خاک دره میدان پیوست و از سال 1374 تا سال 1377 معاونت غند 2 رهبر شهید را عهده دار شد و از فرماندهان مطئمن، با انگیزه و بی ادعای آن جبهه بود و تا واپسین دم امکان مقاومت حضور داشت، بعد از سقوط بامیان به دست گروه طالبان از آخرین کسانی بود که سنگر را رها کرد.
در دوره سیاه و خفقانی سلطه طالبان بر هزاره جات، محمد باقر فصیحی در منطقه خویش بازگشت و مشغول فعالیت های اجتماعی شد.
بعد از سقوط رژیم طالبان وی به شهر کابل آمد و وارد حوزه علمیه شد و در طول سالهای بعد از طالبان او در مدارس امام علی(ع)، جامعه الاسلام، رسالت، دارالمعارف اهلبیت(ع) و مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در محضر استادان مانند سید عباس مظفری، عالمی کوه بیرونی، احمد شکیب فرهنگ، عارفی لعلی، آیت الله واعظ زاده بهسودی، آیت الله صالحی مدرس و آیت الله سید محسن حجت در سطوح عالیه حوزوی درس می خواند و همزمان سطوح پایین تر را حسب ضرورت در مراکز فوق تدریس می کرد.
شهید فصیحی در عرصه فعالیت های فکری فرهنگی و اجتماعی نیز از عناصر فعال و تاثیرگذار بود و در سال 1391 شمسی با عضویت در مرکزفعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان، از کادرهای پرتلاش و دلسوز این تشکیلات بود و ضمن حضور پیگیر در عرصه کارهای مختلف تشکیلاتی در سطح کابل، از سوی ریاست این تشکیلات به عنوان امام جماعت مسجد امام زمان(عج) پل خشک غرب کابل ایفای وظیفه می کرد.
رفتار و سجایایی اخلاقی
به گفته صالحه فصیحی زاده دختر شهید فصیحی، پدرش دارای زبان صادق، رفتار متعبد، منش زاهدانه و از تجمل گرایی و ریا بیزار بود، او دارای زندگی فقیرانه و رفتار متواضعانه و صمیمانه با مردم و خانواده بود.
به گفته صالحه فصیحی هر چند پدرش روزانه مصروف درس و رسیدگی به امورات اجتماعی بود، اما شبها بعد از نماز عشاء وقت به خانه بر می گشت و با تمام خستگی های روزانه اما با لب خنده و روی گشاده با خانواده و فرزندان خود بر خورد می کرد.
او به تربیت فرزندان و آموزش آنان سخت تلاش می کرد و همواره توصیه می کرد که علم و دانش چراغی است که انسان را از تاریکی های جهل رها ساخته و به نور هدایت می رساند.
سر انجام این عالم وارسته در شام جمعه به تاریخ 28 /7 / 1396 حین اقامه نماز در مسجد امام زمان(عج)در سن 44 سالگی به اثر حمله انتحاری تروریستی علیه نمازگزاران مؤمن این مسجد با جمع کثیری از مومنان نماز گزار در دامن محراب ندای " ارجعی الی ربک" را لبیک گفته و به فیض شهادت نائل گردیده و به دیار ابدیت شتافت.
از شهید محمد باقر فصیحی، پدر و مادر سالخورده، همسر، دو برادر، دو خواهر و هشت فرزند، چهار پسر و چهار دختر به جا مانده است.
روحش شاد و یادش گرامی باد.