به گزارش آوا، داکتر فرامرز تمنا؛ رئیس مرکز مطالعات استراتژیک وزارت امور خارجه، اسدالله زائری؛ معاون سخنگوی شورای عالی صلح افغانستان از طریق ویدئوکنفرانس و داکتر محمد نسیم جعفری؛ تحلیلگر مسایل سیاسی افغانستان و جمعی از دانشجویان مهاجر در این نشست شرکت داشتند.
داکتر فرامرز تمنا گفت: سیاست خارجی افغانستان بعد از سال 2014 تغییر کرد و از انکشافمحوری به سمت امنیتمحوری و سپس به سمت توسعهمحوری به صورت پیوسته در حرکت بودهاست.
به باور وی در انتخاب بین امنیت و توسعه باید گفت این دو مقوله در یک رابطهی علت و معلولی مکمل یکدیگرند و نگاه سیاست خارجی افغانستان به مقولهی صلح به عنوان یک عاملی بسترساز برای توسعهی کشور بودهاست.
رئیس مرکز مطالعات استراتژیک وزارت امور خارجه افغانستان با بیان این مطلب که دستیابی به صلح امکانپذیر است گفت: برای دستیابی به صلح دوامدار نیاز به گذر از سه مرحله داریم.
وی ابتداییترین مرحلهی دستیابی به صلح دوامدار را امر صلحسازی، دومین مرحلهی آن را امر پاسبانی از صلح و سومین مرحله را امر اعمال صلح دانسته گفت: افغانستان هنوز در مرحلهی اول یعنی مرحلهی صلحسازی قرار دارد که در مرحلهی صلحسازی، مسایل اولیه و ابتدایی نظیر آتشبس، زمینهسازی آغاز مذاکرات و شنیدن سخن طرفین مذاکره مطرح میشود.
داکتر تمنا با معنا دادن به صلح در سه سطح ملی، منطقهای و بینالمللی گفت: در سطح ملی گفتگوهایی از سال 2010 به صورت جدی مطرح شد که آخرین پیشرفت آن پیشنهاد مذاکرهی بدون پیششرط بود که ماحصل آن برقراری صلح در عید سعید فطر بود، اما نتیجهی ملموس دیگری در پی نداشتهاست.
به باور وی در سطح منطقهای صلح در افغانستان تحقق نخواهد یافت مگر اینکه کشورهای پاکستان، ایران، آسیای میانه و چین در آن به ما کمک کنند.
داکتر تمنا گفت: افغانستان در سطح دوجانبه با پاکستان گفتگوهایی داشته اما متاسفانه هیچ نتیجهای نداده است، چرا که تروریسم و افراطگرایی جزء جداییناپذیر سیاست خارجی پاکستان است و این کشور برای ثبات داخلی خود تصمیمی گرفته تا بنیادگرایی را به خارج صادر کند.
وی ادامه داد: افغانستان گفتگوهای مختلفی را در سطوح مختلف دوجانبه، سهجانبه و چهارجانبه در منطقه داشتهاست که نتیجهای به دنبال نداشتهاست.
این استاد دانشگاه گفت: ما با یک بنبست در صلح مواجه هستیم به دلیل آنکه بین طالبان تفکیک قائل نشدیم. در حالی که طالبان به طور عمده 3 گروه میباشند: گروه اول که شامل ایدئولوگها که به خاطر ایدیولوژی برقراری حکومت اسلامی با قرائت طالبانی میجنگند؛ گروه دوم که جنگاوران میباشند و جنگ شغل آنها بوده و به خاطر پول میجنگند؛ گروه سوم که یاغیان و راهزنان میباشند که در حقیقت در مقابل هر نوع نظم و سیستمی سر ستیز دارند.
وی با بیان اینکه به طور تقریبی 10درصد طالبان از گروه اول یعنی ایدیولوگها، 77درصد طالبان از گروه دوم یعنی جنگاوران و 13درصد از طالبان از گروه سوم یعنی یاغیان میباشند گفت: زبان ما با هر 3 گروه باید متفاوت بوده و برای هر کدام بستهی پیشنهادی متفاوتی ارائه کنیم.
داکتر تمنا گفتگو با گروه سوم یعنی یاغیانی که هدفشان ستیز با سیستم و بینظمی است را صحیح نداسته و گفت: این گروه باید دستگیر و به قانون سپردهشوند اما مخاطب ما باید گروه اول و دوم باشند.
به باور آقای تمنا اجلاس علما در عربستان و اجلاس اندونزی نتیجهای در پی نداشتند چرا که در آنها فقط به گروه اول یعنی ایدولوگها توجه شدهبود.
رئیس مرکز مطالعات استراتژیک وزارت امور خارجه افغانستان گفت: متاسفانه چین به عنوان کشوری که میتواند از نفوذ بالای خود روی پاکستان در راستای تحقق صلح در افغانستان استفاده کند اما همهی ظرفیتهای خود را به کار نمیگیرد. این کشور در انتخاب بین پاکستان و افغانستان، به دلایل مختلف پاکستان را ترجیح میدهد. چین به خاطر طرح اقتصادی جدید خود به نام "سیپک" که از مسیر پاکستان میگذرد میخواهد این کشور را با خود داشتهباشد.
وی در ادامه عدم اجماع میان نخبگان در مسایلی نظیر قومیت و مذهب در داخل، وجود بازیگران متکثر در سطوح مختلف، عدم اجماع داخلی در مقولهی صلح و تفاوت تعریف معرفتشناختی از صلح میان حکومت و طالبان را از عمده چالشهای فراروی صلح دانست.
داکتر تمنا گفت: اگر ما میخواهیم تا به صلحی فراگیر برسیم که این صلح منجر به رفاه و توسعه شود باید تفکیکِ صلح در هفت مقوله را بپذیریم: صلح نظامی یعنی نوای برتریجویانه به یک دیدگاه متعادل برسد. صلح سیاسی یعنی مشارکت تمامی قرائتها و جریانها در قدرت، صلح فرهنگی یعنی سهیم دانستن هویتهای مختلف در مدیریت کشور، صلح ایدئولوژیک یعنی باور همهی طرفها به اینکه خدای مشترک داشته و دین واحدی دارند که در در کنار هم میتوانند به بالندگی برسند، صلح اقتصادی یعنی توزیع عادلانهی ثروت، صلح مدنی یعنی توزیع برابر دانایی که در حادثهی کورس موعود نادانان در مقابل دانایان انتحار کردند و صلح استخباراتی یعنی کشورهای منطقه به این اجماع برسند که صلح در افغانستان باعث ثبات منطقه خواهد شد.
وی ادامه داد: در حال حاضر مقولهی صلح در افغانستان یک پروسهای است که نه هزینه و نه زمان آن مشخص نیست و یک روند بیکران لایتناهی بدون نتیجه است که این اشتباه بوده و باید آن را تبدیل به یک پروژه کرد تا بتوان آن را به صورت کوتاهمدت آسیبشناسی کرده و پاسخگوی ملت باشیم.
آقای اسدالله زائری معاون سخنگوی شورای عالی صلح افغانستان با بیان اینکه استقرار صلح در افغانستان دشواریهای زیادی دارد به ذکر چالشها و عوامل تضعیفکنندهی صلح پایدار و مطمئن پرداخت.
آقای زائری طولانی شدن منازعه و جنگ در کشور به لحاظ شکی و محتوایی را به عنوان چالش اول صلح معرفی کرده و گفت: متاسفانه جنگ داخلی در افغانستان به یک حقیقت روزمره برای مردم تبدیل شده است. به گونهای که ما شاهد هستیم مرز میان جنایت و جنگ کمرنگ شده و هرگونه جنایتی را به پای جنگ مینویسند و امروز با کسی که در جنگ کشته شده و جنایتکاری که اعدام میشود به صورت یکسان برخورد میشود.
این استاد دانشگاه چالش دوم فراروی صلح در افغانستان را چند بعدی بودن بحران در کشور دانسته و گفت: جنگ جاری در افغانستان تکبعدی نیست و هدف واحدی نیز ندارد. وجود گروههای تبهکار، باندهای مواد مخدر و مافیای انسان از دشواریهای استقرار صلح در افغانستان است. در کنار اینها افراطگراییهای مذهبی گروههای تروریستی که به هیچ یک از مولفههای نظام دموکراتیک باور ندارند از ابعاد دیگر بحران در کشور است.
معاون سخنگوی شورای عالی صلح افغانستان، رقابتهای همراه با تنش کشورهای منطقه را چالش سوم در مسیر صلح فراگیر دانسته و گفت: تا زمانی که اختلافات این کشورها حل نشود افغانستان صحنهای برای کشمکشهای آنها خواهد بود.
وی چالش چهارم فراروی صلح در افغانستان را رقابت کشورهای فرادست و بزرگ فرامنطقهای در افغانستان بیان کرده و گفت: رقابتهای سیاسی و امنیتی آن کشورها و برخی جریانهای مرتبط با آنها باعث شده تا امروز هزینهی رقابتهای قدرتهای فرامنطقهای را مردم مظلوم افغانستان میپردازند.
آقای زائری در پایان گفت: به طور کلی استقرار صلح در افغانستان با موانع و چالشهای جدی روبرو است ولی امیدواریهای زیادی برای دستیابی به صلح در کشور وجود دارد.
داکتر نسیم جعفری تحلیلگر مسایل سیاسی افغانستان در این نشست گفت: افغانستان یک کشور استثنایی است؛ در حالی که صلح یک پروسهی دو طرفهی به معنای ترک و مخاصمه است اما برای اولین بار است که یک کشوری در حال صلح یک طرفه است؛ صلحی که به معنای تسلیم شدن به طرف دیگر است.
وی گفت: در سالهای ابتدایی حکومت افغانستان امنیت خوبی برقرار بود اما از زمانی که شورشیان طالب برادر خطاب شدند وضعیت امنیتی نیز رو به وخامت گذاشت. در هر عید نیروهای طالبان از زندانها آزاد میشدند، کسانی که سر سربازان وطن را میبرند برادران ناراضی عنوان شدند.
به باور آقای جعفری ما در افغانستان تقسیمبندی به عنوان طالب خوب و بد نداریم. در حملات اخیر نیز عنوانی به نام داعش را ساخته و پرداختهاند تا بگویند طالبان مراکز آموزشی را هدف قرار نمیدهد.
تحلیلگر مسایل سیاسی افغانستان با ناکام دانستن تلاشهای حکومت برای صلح با طالبان گفت: این گروه اصلا حکومت افغانستان را طرف خود نمیداند و میگوید ما صرفا با آمریکا مذاکره میکنیم؛ چگونه میشود با چنین گروهی مذاکره و صلح کرد؟
وی ادامه داد: در حادثهی اخیر غزنی این حکومت بود که زمینهی تاراج غزنی و حملهی طالبان را فراهم کرد تا هم انتخابات غزنی را به چالش بکشد و هم گروه طالبان را تقویت کند.
منبع : صدای افغان(آوا) قم