وی دوران کودکی را در سایه پرمهر و محبت پدر و مادر سپری کرد و از وجود این دو گوهر گرانبها جسم و روح او پرورش یافت.
طبق گفته های خانواده و دوستان وی، شخصیت این روحانی در محضر بزرگان و کارشناسان دینی صیقل داده شده و همیشه با موعظه های دینی و اخلاقی به مردم سفارش می کرد.
وی سال های متمادی را برای نهادینه شدن امر به معروف و نهی از منکر فعالیت می نمود تا پیکر زخم دیده جامعه اسلام خصوصا مذهب شیعه مرهم گردد.
آقای گوهری جایگاه ویژه ای در میان مردم شهر مزار شریف مخصوصا باشندگان منطقه یلمرب دارد و آنها وی را سیدی پاک و مخلص می دانند.
از آنجایی که شهید سید احمد گوهری از تقوای الهی، هوش و ذکاوت سرشاری برخوردار بود، با در نظرداشت توطئه های دشمن برای تخریب دین اسلام و تصرف کشورهای اسلامی فعالیت می کرد. این عالم دینی مسجد را محور فعالیت های خود انتخاب کرده و به تقویت ارزش های اسلامی میپرداخت.
حجت الاسلام گوهری در مدت ۹۰ سال عمر گرانبهای خود همیشه تلاش می کرد تا مردم را بیدار و آگاه نماید. شاید وی از دسیسه های بزرگ دشمنان اسلام خبر داشت.
شهید گوهری، انسانی با تقوا، مبلغی چیره دست و مؤذنی خوش صدا بود و علاقه زیادی به تبلیغ شعایر اسلامی داشت. به همین دلیل سه وقت اذان را قرائت نموده و در ایام عاشورا و سایر مناسبتهای مذهبی در مراسم حضور پیدا میکرد و سخنرانی مینمود.
سجایای اخلاقی، معاشرت با مردم و رفتار با خانواده
حجت الاسلام شهید گوهری شخصی اجتماعی، خیرخواه، خوشبرخورد، اصلاحطلب و دارای سجایای اخلاقی کم نظیر بود.
وی حشر با مردم و شرکت در مجالس و محافل مردمی را جزء وظیفه دینی و انسانی خود می دانست.
سرانجام حجت الاسلام سید احمد گوهری در ۱۸ اسد سال ۱۳۷۷ با گذشت یک روز از تصرف شهر مزار شریف توسط رژیم ظالم طالبان در حالی که به بی احترامی گروهی از طالبان با ورود به مسجد امام محمد باقر (ع) پغمانی در مربوطات منطقه یلمرب مخالفت کرد برای ارزش گذاری به مقدسات و آزادیخواهی به شهادت رسید.
از جناب شهید گوهری دو دختر و یک پسر باقی مانده است و این سید شهید به ۳۸ پشت نسباش به حضرت محمد (ص) میرسد.
پیکر آن شهید والامقام توسط بستگان و مریدانش در قبرستان نزدیک محل زندگی اش به خاک سپرده شد.
همچنین خانواده و دوستان دیرینه این شهید می گویند چند سال قبل به دلیل بزرگ شدن سرک عمومی مجبور به انتقال قبر شهید گوهری شدیم و با گشایش قبر همه دیدیم که جسد این سید بزرگوار هنوز خون تازه دارد گویی چند روز قبل دفن شده باشد.