۱. خانواده شیطانی (عبادالشیطان) با سلوک ابی لهبی که میتوان مصداق بارز این نوع سلوک به خانواده ابیلهب اشاره کرد که فرمانهای شیطان در تمامی امور زندگی این خانواده موج میزند.
۲. خانواده نیمهشیطانی که نمونه عینی آن می توان به خانواده فرعون و بانو آسیه اشاره کرده که مرد خانواده مطیع و فرمانبردار شیطان و خانم خانواده مطیع و فرمانبردار خدوند رحمن است.
۳. خانواده نیمه رحمانی، مثل خانواده حضرت نوح نبی که مرد خانواده تمام رحمانی و خانم خانواده تابع دستورات شیطان است.
۴. خانواده تمام رحمانی، خانواده حضرت محمد (ص) و خانواده حضرت علی (علیه السلام)؛ سلوک خانواده رحمانی در قرآن بیان شده است. سلوک رحمانی انبیایی الهی از حضرت آدم "علیه السلام" تا نبی مکرم اسلام که هرکدام سلوک خاصی داشتند، در مسیر عبادت و بندگی خداند متعال که هرکدام سلوک شایسته داشتند؛ اما در خانواده محمدی و علوی تمامی این سلوک شایسته که انبیای گذشته داشتند جمع شده است.
به عنوان نمونه، سلوک خانواده حضرت آدم "علیه السلام" یک سلوک تائبانه است. وقتی حضرت آدم به سبب ترک اولی که مرتکب شده همواره به جهت همین ترک اولی، مشغول به توبه و انابه به درگاه خداوند متعال بوده است.
این سلوک میتواند در زندگی همه ما انسان ها درس بسیار بزرگی باشد. انسان هم نسبت به خداوند این سلوک را داشته باشد؛ به این معنا که همیشه مواظب اعمال و رفتار خود باشد، اگر خلافی مرتکب شد فورا در صدد جبران و توبه باشد و از خداوند طلب مغفرت کند و هم نسبت به اعضای خانواده و همنوعان، اگر کسی اشتباهی را مرتکب شد و عذرخواهی کرد انسان باید از تقصیرش بگذرد.
سلوک بعدی سلوک ابراهیمی است. سلوک حضرت ابراهیم سلوک شیطان شناسی و شیطان ستیزی است و این سلوک درسی است برای ما که ابتدا شیطان را بشناسیم اعم از شیطان جنی و انسی، و بعد با آن مبارزه بکنیم.
سلوک بعدی سلوک شعیبی است، سلوک ایشان یک سلوک عفیفانه است.
سلوک ایوبی که سلوک صبورانه است، در زندگی انسان باید صبورباشد. صبر در زندگی رمز موفقیت است. وقتی خداوند حضرت ایوب را امتحان کرد با انواع امتحانات، فرزندانش را گرفت، سلامتی ایشان را گرفت، مواهب مادی را گرفت؛ ولی حضرت ایوب در برابر این امتحانات الهی صبر پیشه کرد.
سلوک موسوی، سلوک شجاعانه، دریادلی و شرح صدر؛ وقتی خداوند به حضرت موسی دستور میدهد که فرعونیان را به یکتاپرستی دعوت کن ایشان با کمال شجاعت و شرح صدر به این وظیفه خطیر اقدام کرد.
سلوک سلیمانی؛ سلوک شاکرانه. خداوند آنچه را که به حضرت سلیمان عنایت کرد ایشان شکرگزاری کردند و حرفش همیشه این بود که (هذا من فضل ربی) برعکس سلوک قارونی که سلوکش سلوک غرور و تکبر است.
سلوک نبوی سلوک عابدانه است. چنانچه خداوند در ابتدای سوره اسراء می فرماید: «منزّه است آن [خدايى] كه بندهاش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الأقصى- كه پيرامون آن را بركت دادهايم- سير داد تا از نشانههاى خود به او بنمايانيم كه او همان شنواى بيناست»
سلوک علوی سلوک ایثارگرایانه، امیرالمؤمنین "علیه السلام" تمامی زندگی خود را وقف پیامبر و پیروزی اسلام نمود.
اما زندگی انسانهای دیگر
۲. خانواده نیمهشیطانی که نمونه عینی آن می توان به خانواده فرعون و بانو آسیه اشاره کرده که مرد خانواده مطیع و فرمانبردار شیطان و خانم خانواده مطیع و فرمانبردار خدوند رحمن است.
۳. خانواده نیمه رحمانی، مثل خانواده حضرت نوح نبی که مرد خانواده تمام رحمانی و خانم خانواده تابع دستورات شیطان است.
۴. خانواده تمام رحمانی، خانواده حضرت محمد (ص) و خانواده حضرت علی (علیه السلام)؛ سلوک خانواده رحمانی در قرآن بیان شده است. سلوک رحمانی انبیایی الهی از حضرت آدم "علیه السلام" تا نبی مکرم اسلام که هرکدام سلوک خاصی داشتند، در مسیر عبادت و بندگی خداند متعال که هرکدام سلوک شایسته داشتند؛ اما در خانواده محمدی و علوی تمامی این سلوک شایسته که انبیای گذشته داشتند جمع شده است.
به عنوان نمونه، سلوک خانواده حضرت آدم "علیه السلام" یک سلوک تائبانه است. وقتی حضرت آدم به سبب ترک اولی که مرتکب شده همواره به جهت همین ترک اولی، مشغول به توبه و انابه به درگاه خداوند متعال بوده است.
این سلوک میتواند در زندگی همه ما انسان ها درس بسیار بزرگی باشد. انسان هم نسبت به خداوند این سلوک را داشته باشد؛ به این معنا که همیشه مواظب اعمال و رفتار خود باشد، اگر خلافی مرتکب شد فورا در صدد جبران و توبه باشد و از خداوند طلب مغفرت کند و هم نسبت به اعضای خانواده و همنوعان، اگر کسی اشتباهی را مرتکب شد و عذرخواهی کرد انسان باید از تقصیرش بگذرد.
سلوک بعدی سلوک ابراهیمی است. سلوک حضرت ابراهیم سلوک شیطان شناسی و شیطان ستیزی است و این سلوک درسی است برای ما که ابتدا شیطان را بشناسیم اعم از شیطان جنی و انسی، و بعد با آن مبارزه بکنیم.
سلوک بعدی سلوک شعیبی است، سلوک ایشان یک سلوک عفیفانه است.
سلوک ایوبی که سلوک صبورانه است، در زندگی انسان باید صبورباشد. صبر در زندگی رمز موفقیت است. وقتی خداوند حضرت ایوب را امتحان کرد با انواع امتحانات، فرزندانش را گرفت، سلامتی ایشان را گرفت، مواهب مادی را گرفت؛ ولی حضرت ایوب در برابر این امتحانات الهی صبر پیشه کرد.
سلوک موسوی، سلوک شجاعانه، دریادلی و شرح صدر؛ وقتی خداوند به حضرت موسی دستور میدهد که فرعونیان را به یکتاپرستی دعوت کن ایشان با کمال شجاعت و شرح صدر به این وظیفه خطیر اقدام کرد.
سلوک سلیمانی؛ سلوک شاکرانه. خداوند آنچه را که به حضرت سلیمان عنایت کرد ایشان شکرگزاری کردند و حرفش همیشه این بود که (هذا من فضل ربی) برعکس سلوک قارونی که سلوکش سلوک غرور و تکبر است.
سلوک نبوی سلوک عابدانه است. چنانچه خداوند در ابتدای سوره اسراء می فرماید: «منزّه است آن [خدايى] كه بندهاش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الأقصى- كه پيرامون آن را بركت دادهايم- سير داد تا از نشانههاى خود به او بنمايانيم كه او همان شنواى بيناست»
سلوک علوی سلوک ایثارگرایانه، امیرالمؤمنین "علیه السلام" تمامی زندگی خود را وقف پیامبر و پیروزی اسلام نمود.
اما زندگی انسانهای دیگر
- زندگی خودمحور
زندگی مردم محور
- زندگی خدامحور «نماز من و قربانى من و زندگى من و مرگ من براى خدا آن پروردگار جهانيان است».
زندگی خدامحور دوتا رکن اساسی دارد:
- خداوندباوری یعنی خداوند را بشناسیم.
خدایاوری با تمام وجود با اعمال و رفتار و کردار خود خداوند را یاری برسانیم و در مسیر پیشرفت دین خداوند گام برداریم.
نویسنده: سید اسدالله حسینی