به گزارش آوا، گلبدین حکمتیار اخیرا در گفتگو با آریانانیوز گفته بود:«شما میگویید انتحاری، ولی ما میگوییم استشهادی؛ حملات انتحاری حملاتی است که کسی از زندگی خود بیزار آمده و خودکشی میکند. انتحاری یعنی خودکشی. حملات استشهادی یعنی حملاتی که کشتهشدن آن در این حملات صد در صد یقینی است؛ ولی برای اهداف مقدسی است. قطعاً ما از آن حمایت میکنیم.»
احمدضیا مسعود؛ از رهبران حزب جمعیت اسلامی، در واکنش به این موضع آقای حکمتیار گفته است: اين موضوع قابل تأمل است كه چرا بعضي از رهبران احزاب سياسي از داشتن فرهنگ كشتن و قتل انسان لذت ميبرند؟ چرا اين رهبران نميخواهند تا مشكلات را از طريق روشهاي انساني و مسالمتآميز حل نمايند؛ در حاليكه خداوند بزرگ در همه اديان منبع هستيبخش، خلاق، روحدهنده و آفريننده است و انسان را در كمال زيبايي و بهترين مخلوقات أفريده است.»
آقای مسعود، پرسیده که آيا انسان اين حق را دارد تا چنین موهبت خداوندي را به خاطر سياست، موضوعات قدرت، خودخواهي، خودمحوري و ساير ارزشهایي كه از پستترين تمايلات انساني منشأ ميگيرد، نابود سازد و به قتل برساند؟ چرا ميخواهند چهره دين اسلام را كه منبع شفقت، مهرباني، انساندوستي، همكاري و تعاون است، مخدوش سازند و اين دين مقدس را به حيث يك پديده مملو از شرارت، خونخواهي، بيرحمي و انسانستيزي معرفي نمايند؛ در حاليكه خداوند، بيرحم نيست؟
به گفته این عضو ارشد حزب جمعیت اسلامی، آدمكشتن تحت هر عنواني يك عمل كاملا غير اخلاقي است كه خداوند از آن بيزار است و قتل يك انسان را برابر با از بينبردن همه جهان ميداند.
وی در بخشی دیگر از واکنش خود به موضع رهبر حزب اسلامی، گفته است: عملکردهاي غير اخلاقي مانند آدمكشتن، انتحاري و يا دين را در خدمت سياست قرار دادن، حركتهاي انساني و مدني نيستند.
به باور آقای مسعود، این حركتها بزرگترين جفا در حق ارزشهاي متعالياي است كه دين معرفي ميكند. كساني كه دين را در خدمت سياست قرار ميدهند، به انسان و انسانيت و دين جفا ميكنند، در هر مرحله زندگي از شكلگيري يك جامعه انساني مبتني بر ارزشهاي اخلاقي كه جزء طبيعت انسان است جلوگيري میکنند.
آرزوی بهشت در دروازه جهنم
در همین حال، امرالله صالح؛ رییس پیشین امنیت ملی نیز به سخنان بحثبرانگیز حکمتیار، واکنش نشان داده و گفته است: آقای حکمتیار یکبار دیگر حملات انتحاری و قتل عام را حلال و مشروع دانسته است. اگر میخواهید بدانید چرا او چنین آشفته زندگی میکند کوشش کنید دنیا را از دید او ببینید نه از دید خود.
به گفته آقای صالح، او (حکمتیار) بیشتر از ۴۰ سال عمر خویش را صرف کرد تا کلید قدرت و بهشت را از طریق دستبوسی و مزدوری برای سازمان های استخباراتی و خصوصا نظامیان پاکستان بهدست آورد. نشد! پس از بیشتر از ۴۰ سال تسلیم شد و تازه متوجه شده که در افغانستان امروزی حتی توان صحبت با یک روزنامهنگار را ندارد.
رییس پیشین امنیت ملی، تصریح کرده که آقای حکمتیار «یک آدم ناکام، افسرده و سراپا عقده و انتقام است. حالا در چند راهه قرار گرفته است و واقعا نمیداند راه خیر چیست.»
به باور آقای صالح، رهبر حزب اسلامی، به خاطر مطرحبودن مجبور است حرف دور از عقل بزند تا خبرساز باشد. دنیای او عاری از منطق متعارف است.
آقای صالح با تأکید بر اینکه دید او پس از صحبتهای اخیر آقای حکمتیار، نسبت به رهبر حزب اسلامی، تغییر کرده، گفته است:«در اول فکر میکردم حرف هایش محاسبه شده است. اصلا نه. او تکلیف دارد و از افسردگی شدید و زجر روانی رنج می برد. او به درمان و طبابت روانی نیاز دارد؛ اما متاسفانه شفاخانه علیآباد جایی برای آدم های مهم یا وی آی پی ندارد.»