شهر لشکرگاه مرکز ولایت هلمند، شاید تنها شهری در افغانستان است که در آن حتا یک تاکسی و بس شهری وجود ندارد. هرگاه بخواهید در کوچه پس کوچه شهر لشکرگاه، سر بزنید، باید از سهچرخه یا رکشا استفاده کنید. در هیچ جای شهر لشکرگاه برای این که بخواهید از جایی به جایی دیگر بروید، تاکسی و یا بس شهری نمیتوانید بیابید.
مردم نیز به همین سهچرخهها عادت کرده اند. یک دلیل اینکه هیچ کسی حاضر نشده اگر ملی بسهای دولتی نیست، تاکسی برای کار و بار بخرد، ترس مردم از سوار شدن در تاکسی است. زیرا باشندگان هلمند خود را تنها در سهچرخههای که در این شهر فعالیت دارند، امن احساس میکنند.
در اوایل حکومت رییس جمهورکرزی در این شهر، شمار محدودی از ملی بس و تاکسی برای مدتی فعالیت میکردند. اما دیری نگذشت که سهچرخهها جای این وسایط را گرفته و اکنون جادهها کاملاٌ در دست سهچرخه داران است.
دلیل دیگری که سبب شده تاکسی و ملی بس در این شهر نباشد، نبود ایستگاههای منظم در شهر است. البته که خیلی از افراد از ترس اینکه با سوار شدن به موترهای تیز رفتار وسایل همراه شان سرقت نشود و یا اختطاف نشوند، سهچرخه را ترجیح میدهند.
در شهر لشکرگاه، بیشتر دزدیهای مسلحانه توسط موترهای تیز رفتار صورت میگیرد. نمایندگی تصدی ملی بس در این ولایت هم سالها پیش لغو شده است. اکنون تقریبا در تمام شهر به جز از سهچرخه، وسایطِ دیگری برای انتقال و جابجایی افراد از یک محل به محل دیگر، وجود ندارد.
شماری نیز با موترهای شخصی شان در شهر رفت و آمد میکنند که وظایف شخصی دارند و در داخل شهر برای انتقال مسافران کار نمیکنند. سهچرخهها در کنار این که سهولت خوبی برای مردم ایجاد کرده است، اما برای مقامهای محلی درد سر است.
باشندگان شهر لشکرگاه از خدمات این وسایط راضی اند. زیرا آنها را با نرخ ارزانتر در هر نقطه شهر انتقال میدهند و در پس کوچههای شهر نیز در دسترس اند. حتی گاهی این سهچرخهها بدون این که مسافران شان مکمل شوند، حرکت میکنند و افراد را منتظر نمیگذارند.
ارقام جدید از شمار سهچرخهها در شهر لشکرگاه در ترافیک این ولایت ثبت نیست. زیرا روی آوردن مردم به این وسیله ارزان و پر کاربرد، رو به افزایش است و هر کسی با پیدا کردن ۱۵۰ هزار کلدار پاکستانی از این سهچرخهها خریداری کرده و به کار در شهر می پردازد.
سهچرخه داران از کارشان راضی اند
خلیل یکتن از سهچرخه داران در شهر لشکرگاه، هر روز تمام شهر را سر میزند تا مسافر پیدا کرده و از این طریق مصارف خانواده اش را تامین کند.
خلیل از صبح تا ساعت یک بعد از ظهر تنها ۲۰۰ افغانی توانسته کار کند، اما باز هم قانع است و میگوید، به دنبال کار است هر چند درآمدش بعضی روزها خیلی زیاد نیست. او یکی از سهچرخه داران لشکرگاه است که گاهی برای اینکه مسافرش را از دست ندهد با یک یا دو نفر هم یک مسیر را میرود.
خلیل به هشدار میگوید: “از زمانیکه سهچرخه را از فروشگاهها خریداری میکند تا آماده شدن برای کار، حدود ۱۵۰ هزار کلدار مصرف میشه.”
ظاهراٌ فراهمکردن این مقدار پول، برای بیشتر افراد که به دنبال کار اند، زیاد مشکل نیست. اما اگر این افراد بخواهند موتر خریداری کنند، باید دست کم ۳۰۰ تا ۳۵۰ هزار کلدار آماده کند که بیشتر افراد کارگر، توانایی فراهم کردن آن را ندارند.
خلیل، دلیل علاقهمندی مردم برای استفاده از سهچرخه را، اطمینانی بودن آن می داند. این که هیچ کسی به دنبال ترور افراد در سهچرخهها نیست و یا با سهچرخه نمیشود، افراد را اختطاف کنند.
خلیل از هر مسافر در یک مسیر از ۱۰ تا بیست افغانی می گیرد. مسیرها متفاوت است و قیمتها نیز متفاوت. او میگوید گاهی مسافران روی همین ده افغانی نیز چنه می زنند و برایش پول مکمل نمیدهند.
عمران یک راننده دیگر سهچرخه در شهر لشکرگاه است. او همه روزه هشت دختر جوان را به دارالمعلمین ولایت هلمند میبرد. ماهانه از هر دختر ۶۰۰ افغانی میگیرد. عمران از کارش خیلی راضی است. او در کنار این هشت مشتری دایمیاش، پس از چاشتها چندین معلم را به مکاتب مختلف شهر می برد و دوباره به خانه شان می رساند.
عمران به هشدار میگوید: ” مردم بالای رکشا اعتماد دارن. ما هم از طبقه پایین شار هستیم. به کس خیانت نمی کنیم. دزدی نمیکنیم. دخترا و زنهایی زیاد را به مکتب و دانشگاه میبرم و از کارم راضی هستم. درآمدام هم خدا را شکر خوب است.”
علاوه بر این بسیاری از خانواده های که عمران را میشناسند، شماره تلیفون او را دارند و شب و روز اگر بخواهند جایی بروند به او زنگ میزنند و این کار بیشتر به رونق کارش افزوده است. عمران میگوید، شبها نیز مسافرین که به دیگر ولایات می روند را تا تیرمنال میدان هوایی میرساند.
شهروندان راضی اما مسوولان ناراض اند
مبینه دانشجوی یک دانشگاه خصوصی در هلمند است. او همیشه برای رفت و آمد به دانشگاه، از سهچرخه استفاده میکند. مبینه به هشدار میگوید: “رفتن با رکشا از هر لحاظ برایم خوب است. امن است افرادی که رکشا دارند و با رکشا کار می کنند، کل هدف شان نان پیدا کدن است. مردمای مطمئن و قابل اعتماد است. ارزان هم است.”
مبینه تأکید میکند که حتی اگر تاکسی هم باشد در شهر او با رکشا رفت و آمد خواهد کرد. زیرا به باور او با تاکسی و موترهای شخصی ممکن هر اتفاقی برای مردم رخ بدهد.
در ولایت هلمند، حتا برای انتقال مریض به شفاخانهها نیز از همین سهچرخه ها استفاده می شود. عبدالغفور توخی رییس ترانسپورت هلمند اما میگوید سهچرخهها تبدیل به درد سر برای مسوولان محلی شده است. آقای توخی به هشدار میگوید، سهچرخه ها برای کار در داخل شهر است اما این افراد حالا به ولسوالی ها نیز می روند و مسافر و اموال مردم را انتقال می دهند و این مساله سبب جنجال میان ریاست ترانسپورت و کسانی شده است که موترهای باربری دارند و حق قانونی انتقال بارها نیز از آنها است.
توخی به هشدار میگوید:” یک دلیل خو نبود تاکسی های شهری است. سهچرخه ها زیاد شده و اینا نه تنها که خارج از حوزه کارش کار می کنند، بیخی نظم شهر را بههم زده اند. هر روز هم زیاد شده میره و مطلق بی نظمی در شهر لشکرگاه را همی مردم ایجاد کرده است.”
رییس ترانسپورت ولایت هلمند میگوید، اگر دولت از صاحبان این سهچرخه ها ماهانه پول جمع آوری کند این کار کمک میکند که آنها درکارهای شان نظم را بوجود بیاورند و این کار یک درآمد برای دولت میشود.
در ولایت هلمند بر علاوه تاکسی در حالی هیچ ملی بسی وجود ندارد که در پانزده سال گذشته، در کنار دیگر کمکهای جامعه جهانی، کشورهای هند، جاپان، پاکستان و ایران صدها ملی بس به افغانستان کمک کرده اند که اکنون بیشتر شان از کار افتاده اند. شمار این بسها در مرحله نخست، به ۹۰۰ عراده میرسید. بسهای مدرن و جدید که پس از رسیدن به افغانستان، مسوولیت نگهداری آن به مردم افغانستان بستگی داشت.
دو سال پیش حکومت هند بار دیگر اعلام کرد، یکهزار عراده بس دیگر به افغانستان کمک میکند. وعدۀ این کمکها در حالی به حکومت افغانستان داده شد که، این کشور میدانست حکومت افغانستان چه بلای سر بسهای کمکی قبلی این کشور آورده است.
قرار بود از این بسها بر علاوه کابل، در دیگر شهرهای افغانستان کار گرفته شود و مردم از آن در رفت و آمد استفاده کنند.
منبع: هشدار