«بررسی ریشههای دینی افراطیت» با حضور علمای دینی و کارشناسان مذهبی در تالار همایشهای فرهنگی روزنامه عصرنو برگزار شد.
به گزارش آوا، چهارمین میزگرد روزنامه عصرنو با موضوع «بررسی ریشههای دینی افراطیت» با حضور علمای دینی و کارشناسان مذهبی در تالار همایشهای فرهنگی دفتر این روزنامه برگزار شد.
افراطیت و ارائه قرائتهای خشک دینی ـ مذهبی یکی از معضلهای کلان جهان اسلام، بهخصوص کشورهای مسلمان نشین در خاورمیانه و افغانستان بوده است. برخی براین باوراند که در دین اسلام برای قرائتهای افراطی، زمینهها و سوژههایی دارد و این پدیده از همین زمینهها سرچشمه گرفته و با گذشت زمان فربه شده است. اما در نگاه عقلانی بر دین، واقعیت آن است که نمیتوان برای افراطیت در دین جایگاهی یافت. نگاه اول بر این است که در متن موضوعات دینی، قرائتهایی افراطی است و اگر نگاه عمیق بر آنها انداخته نشود، برداشتها و تفسیرهای خشک و افراطی از آن بیرون خواهد آمد. اما در نگاه دوم بیشتر عوامل بیرونی و درونی جوامع دینی را دخیل در بهوجود آمدن افراطیت و قرائتهای خشک دینی میدانند.
در این نشست سه محور کلی: «قرائتها و تفسیرهای افراطی از دین»، «وظیفه نهاد روحانیت و علما در برابر افراطیت» و «فاصله گرفتن مردم از اخلاق، معنویت و گسترش بد اخلاقی در جامعه اسلامی» با حضور علما و کارشناسان دینی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
مولوی محمود دانشجو رییس اداره ارشاد، حج و اوقاف ولایت بلخ، حجت الاسلام سیدحسین موحد بلخی شاعر و نویسنده و عالم دینی، داکترمحمدصالح مصلح، استاد دانشگاه و کارشناس دینی و حجت الاسلام محمدطاهر مفید مدرس و عالم دینی کارشناسان این نشست بودند.
مولوی دانشجو در پاسخ به اینکه آیا در اسلام زمینههایی برای برداشتها و قرائتهای افراطی وجود دارد یا خیر اظهار داشت: پاسخ دادن به این که آیا در اسلام زمینههایی وجود دارد که ریشههای افراطیت و تندروی را تقویت کند، خیلی مشکل است. ولی باید گفت، در دین اسلام ویژگیها و واژههایی وجود دارد که اگر به آنها نگاه عقلانی و درست انداخته نشود برداشتهای خشک و افراطی از آنها بیرون میشود و جامعه را میبرد بهسوی افراطیت، تندروی و خشونت.
مولوی دانشجو گفت: دین اسلام دین اعتدال و برابری است و خداوند متعال برای پیروانش هدایت فرموده است که در هر امری، اعتدال و برابری را در نظر داشته باشند و نگذارند جامعه بهسوی افراطگرایی و تفریط برود.
داکتر محمد صالح مصلح، استاد دانشگاه در رابطه به این مسئله نیز چنین دیدگاهی دارد: «فهم درست متن و برداشت صحی از محتوای آن یک فریضه است. متن معتبر ما قرآن و سنت است و خداوند متعال هم بهعنوان متکلم و پیروان آن بهعنوان مخاطب هستند. در این میان پیامبر خداوند رابط است و پیامبر هم در قید حیات نیست، بناءً یک ملاک مشخص وجود ندارد و اینکه حرف چه کسی درست است هنوز به این فهم نرسیدهایم. در مذهب شیعه قرآن صامت همان متن اصلی و قرآن ناطق حضرت علی (ع) و ائمه اطهار میباشد. ولی در مذهب اهل سنت حضرت محمد(ص) همه کاره و قرآن ناطق است؛ و قرآن صامت هم همان متن اصلی دین. این نزاع در جهان اسلام وجود داشته و ریشه تاریخی دارد. پیروان دو مذهب شیعه و سنی دیگری را نقد میکنند و گاهی تفاسیر و دیدگاههای دو طرف را نفی میکنند. داور سومی وجود ندارد که از میان این دو دیدگاه بر یک نگاه واحد برسیم. اگر بر سر فهم قرآن و حدیث اختلاف نظری وجود داشت و دچار سوء فهم شدیم چه کسی در این میان داوری میکند؟
آقای مصلح افزود: افراط و تفریط دو مفهوم است و در متن دین وجود ندارد. بیشتر این پدیده از سوی عوامل داخلی و خارجی و اغراض سیاسی فربه میشود. طالبان هم ادعای برحق بودن میکنند و دست به کشتار و خونریزی میزنند، ولی دولت و طرفهای دیگر نیز ادعای برحق بودن را دارند و طالبان را بهصلح و آشتی دعوت میکند. و این ادعای آنان هنوز از جانب شخص سوم مورد نقد و بررسی قرار نگرفته است.
محمد طاهر مفید یکی از علمای دین در بلخ، در مورد اینکه ریشههای افراطیت در دین وجود دارد یا خیر، چنین میگوید: جهان منزلت یک دهکده و حتی منزلت یک خانواده را دارد. من دو چالش بزرگ را در کُل جهان و جهان اسلام میبینم که مشکل اصلی جامعه امروزی از این دو چالش ناشی میشود. وحیانیت و عقلانیت باهم پیوند اورگانیک دارند و در صورت توحید این دو، ما به حقیقت میرسیم. اما متاسفانه غربیها تنها عقلانیت را برداشتند و جهان اسلام هم با تاسف تنها با وحیانیت سر و کار دارد. اگر حقیقت را از کمر دو نصف کردیم هر دو جانب آن تضعیف میشود. غربیها با اینکه عقلانیت را گرفتند بر وحیانیت کاری ندارند و در این میان ما(جهان اسلام) بیشتر ضرر کردهایم. چون وحیانیت بهتنهایی و بدون عقلانیت ما را به حقیقت نمیرساند. وقتی جهان اسلام به مذاهب چندگانه تقسیم شد و هر مذهب هم طبق برداشتها و قرائتهای خود از متن دین آمدند و برداشت کردند، آن بهعنوان دین اسلام بهمعرفی گرفته شد که هم نگاههای اختلافی در او وجود دارد و هم از عقلانیت تهی است. در جهان غرب هم نوعی افراط است و در جهان اسلام هم با افراطگرایی دچار هستیم.
حجتالاسلام و المسلمین موحد بلخی در رابطه به این پرسش که گفته میشود سه نوع اسلام وجود دارد و اسلام اول تنها به قرآن و سیره اختصاص دارد؛ اسلام دوم هم کلیه تفاسیر، برداشتها، قرائتها و تحلیلها از اسلام اول و اسلام سوم عملکرد مسلمانان از صدر اسلام تا اکنون که در بر گیرنده حکومتها و مردم عام میباشد، چنین دیدگاهی ارائه کرد: دین یک منظومه است و نباید با چنین تفاسیر و برداشتهای اشتباه به خورد مردم داده شود. دین اسلام با همان گستردگیاش که عبارت از احکام اسلامی، اصول عقاید اسلامی، فروع و فقه میباشد. برداشتهایی که از آن بهعنوان اسلام دوم مطرح میشود بر میگردد به دیدگاهها، قرائتها و نظریات دانشمندان و علمای اسلامی که هر کس به دید خودش به آن پرداخته است. در مطالعه متن اصلی، دیدگاههای خلاف دور انداخته میشود و اگر قرائتها و تفاسیر بر پایه منابع اصلی وجود داشت از آن استفاده صورت میگیرد. و بحث عملکرد مسلمانان هم یک بحث کلان است که باید به آن مفصلا پرداخته شود.
آقای موحد بلخی گفت: اگر ما مثل غربیها دین را بهصورت تقطیع و تجزیه شده مورد مطالعه قرار دهیم گفته میتوانیم که از نظر آنها دین اسلام هم بعضی از آیات و روایاتی دارد که زمینههای افراطیت و تندروی را فراهم میآورد. اگر بر آیاتی که در مورد جهاد است، در مورد قصاص و در بعضی موارد دیگر که ریشههای افراطیت در آنها نظر انداخته شود دیده میشود که ما با افراطیت و قرائتهای خشک دینی ـ مذهبی بر میخوریم. ولی دین یک منظومه است و اجزای بههم پیوسته دارد.
به گزارش آوا، چهارمین میزگرد روزنامه عصرنو با موضوع «بررسی ریشههای دینی افراطیت» با حضور علمای دینی و کارشناسان مذهبی در تالار همایشهای فرهنگی دفتر این روزنامه برگزار شد.
افراطیت و ارائه قرائتهای خشک دینی ـ مذهبی یکی از معضلهای کلان جهان اسلام، بهخصوص کشورهای مسلمان نشین در خاورمیانه و افغانستان بوده است. برخی براین باوراند که در دین اسلام برای قرائتهای افراطی، زمینهها و سوژههایی دارد و این پدیده از همین زمینهها سرچشمه گرفته و با گذشت زمان فربه شده است. اما در نگاه عقلانی بر دین، واقعیت آن است که نمیتوان برای افراطیت در دین جایگاهی یافت. نگاه اول بر این است که در متن موضوعات دینی، قرائتهایی افراطی است و اگر نگاه عمیق بر آنها انداخته نشود، برداشتها و تفسیرهای خشک و افراطی از آن بیرون خواهد آمد. اما در نگاه دوم بیشتر عوامل بیرونی و درونی جوامع دینی را دخیل در بهوجود آمدن افراطیت و قرائتهای خشک دینی میدانند.
در این نشست سه محور کلی: «قرائتها و تفسیرهای افراطی از دین»، «وظیفه نهاد روحانیت و علما در برابر افراطیت» و «فاصله گرفتن مردم از اخلاق، معنویت و گسترش بد اخلاقی در جامعه اسلامی» با حضور علما و کارشناسان دینی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
مولوی محمود دانشجو رییس اداره ارشاد، حج و اوقاف ولایت بلخ، حجت الاسلام سیدحسین موحد بلخی شاعر و نویسنده و عالم دینی، داکترمحمدصالح مصلح، استاد دانشگاه و کارشناس دینی و حجت الاسلام محمدطاهر مفید مدرس و عالم دینی کارشناسان این نشست بودند.
مولوی دانشجو در پاسخ به اینکه آیا در اسلام زمینههایی برای برداشتها و قرائتهای افراطی وجود دارد یا خیر اظهار داشت: پاسخ دادن به این که آیا در اسلام زمینههایی وجود دارد که ریشههای افراطیت و تندروی را تقویت کند، خیلی مشکل است. ولی باید گفت، در دین اسلام ویژگیها و واژههایی وجود دارد که اگر به آنها نگاه عقلانی و درست انداخته نشود برداشتهای خشک و افراطی از آنها بیرون میشود و جامعه را میبرد بهسوی افراطیت، تندروی و خشونت.
مولوی دانشجو گفت: دین اسلام دین اعتدال و برابری است و خداوند متعال برای پیروانش هدایت فرموده است که در هر امری، اعتدال و برابری را در نظر داشته باشند و نگذارند جامعه بهسوی افراطگرایی و تفریط برود.
داکتر محمد صالح مصلح، استاد دانشگاه در رابطه به این مسئله نیز چنین دیدگاهی دارد: «فهم درست متن و برداشت صحی از محتوای آن یک فریضه است. متن معتبر ما قرآن و سنت است و خداوند متعال هم بهعنوان متکلم و پیروان آن بهعنوان مخاطب هستند. در این میان پیامبر خداوند رابط است و پیامبر هم در قید حیات نیست، بناءً یک ملاک مشخص وجود ندارد و اینکه حرف چه کسی درست است هنوز به این فهم نرسیدهایم. در مذهب شیعه قرآن صامت همان متن اصلی و قرآن ناطق حضرت علی (ع) و ائمه اطهار میباشد. ولی در مذهب اهل سنت حضرت محمد(ص) همه کاره و قرآن ناطق است؛ و قرآن صامت هم همان متن اصلی دین. این نزاع در جهان اسلام وجود داشته و ریشه تاریخی دارد. پیروان دو مذهب شیعه و سنی دیگری را نقد میکنند و گاهی تفاسیر و دیدگاههای دو طرف را نفی میکنند. داور سومی وجود ندارد که از میان این دو دیدگاه بر یک نگاه واحد برسیم. اگر بر سر فهم قرآن و حدیث اختلاف نظری وجود داشت و دچار سوء فهم شدیم چه کسی در این میان داوری میکند؟
آقای مصلح افزود: افراط و تفریط دو مفهوم است و در متن دین وجود ندارد. بیشتر این پدیده از سوی عوامل داخلی و خارجی و اغراض سیاسی فربه میشود. طالبان هم ادعای برحق بودن میکنند و دست به کشتار و خونریزی میزنند، ولی دولت و طرفهای دیگر نیز ادعای برحق بودن را دارند و طالبان را بهصلح و آشتی دعوت میکند. و این ادعای آنان هنوز از جانب شخص سوم مورد نقد و بررسی قرار نگرفته است.
محمد طاهر مفید یکی از علمای دین در بلخ، در مورد اینکه ریشههای افراطیت در دین وجود دارد یا خیر، چنین میگوید: جهان منزلت یک دهکده و حتی منزلت یک خانواده را دارد. من دو چالش بزرگ را در کُل جهان و جهان اسلام میبینم که مشکل اصلی جامعه امروزی از این دو چالش ناشی میشود. وحیانیت و عقلانیت باهم پیوند اورگانیک دارند و در صورت توحید این دو، ما به حقیقت میرسیم. اما متاسفانه غربیها تنها عقلانیت را برداشتند و جهان اسلام هم با تاسف تنها با وحیانیت سر و کار دارد. اگر حقیقت را از کمر دو نصف کردیم هر دو جانب آن تضعیف میشود. غربیها با اینکه عقلانیت را گرفتند بر وحیانیت کاری ندارند و در این میان ما(جهان اسلام) بیشتر ضرر کردهایم. چون وحیانیت بهتنهایی و بدون عقلانیت ما را به حقیقت نمیرساند. وقتی جهان اسلام به مذاهب چندگانه تقسیم شد و هر مذهب هم طبق برداشتها و قرائتهای خود از متن دین آمدند و برداشت کردند، آن بهعنوان دین اسلام بهمعرفی گرفته شد که هم نگاههای اختلافی در او وجود دارد و هم از عقلانیت تهی است. در جهان غرب هم نوعی افراط است و در جهان اسلام هم با افراطگرایی دچار هستیم.
حجتالاسلام و المسلمین موحد بلخی در رابطه به این پرسش که گفته میشود سه نوع اسلام وجود دارد و اسلام اول تنها به قرآن و سیره اختصاص دارد؛ اسلام دوم هم کلیه تفاسیر، برداشتها، قرائتها و تحلیلها از اسلام اول و اسلام سوم عملکرد مسلمانان از صدر اسلام تا اکنون که در بر گیرنده حکومتها و مردم عام میباشد، چنین دیدگاهی ارائه کرد: دین یک منظومه است و نباید با چنین تفاسیر و برداشتهای اشتباه به خورد مردم داده شود. دین اسلام با همان گستردگیاش که عبارت از احکام اسلامی، اصول عقاید اسلامی، فروع و فقه میباشد. برداشتهایی که از آن بهعنوان اسلام دوم مطرح میشود بر میگردد به دیدگاهها، قرائتها و نظریات دانشمندان و علمای اسلامی که هر کس به دید خودش به آن پرداخته است. در مطالعه متن اصلی، دیدگاههای خلاف دور انداخته میشود و اگر قرائتها و تفاسیر بر پایه منابع اصلی وجود داشت از آن استفاده صورت میگیرد. و بحث عملکرد مسلمانان هم یک بحث کلان است که باید به آن مفصلا پرداخته شود.
آقای موحد بلخی گفت: اگر ما مثل غربیها دین را بهصورت تقطیع و تجزیه شده مورد مطالعه قرار دهیم گفته میتوانیم که از نظر آنها دین اسلام هم بعضی از آیات و روایاتی دارد که زمینههای افراطیت و تندروی را فراهم میآورد. اگر بر آیاتی که در مورد جهاد است، در مورد قصاص و در بعضی موارد دیگر که ریشههای افراطیت در آنها نظر انداخته شود دیده میشود که ما با افراطیت و قرائتهای خشک دینی ـ مذهبی بر میخوریم. ولی دین یک منظومه است و اجزای بههم پیوسته دارد.