تاریخ انتشار :پنجشنبه ۶ جوزا ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۲۸
کد مطلب : 126809
آغاز جوسازی جدید پاکستان علیه ایران پس از مرگ «ملا اختر منصور»
پاکستانی‌ها همزمان با مرگ «ملااخترمنصور» بازی خطرناک و غیراخلاقی را همزمان علیه تهران به راه انداخته‌اند. آنها مدعی هستند در کنار جسد رهبر طالبان گذرنامه‌ای با مهر ورود به ایران دیده می‌شود.
به گزارش آوا، خبرگزاری فارس در تحلیلی به پیدا شدن ویزه ایران در کنار جسد ملااخترمنصور و موضع معاون سخنگوی اشرف غنی واکنش نشان داد.
این خبرگزاری با این تیتر تحلیل خود را آغاز کرد: «آغاز جوسازی جدید پاکستان علیه ایران پس از مرگ «ملا اختر منصور»
پاکستانی‌ها در حالی که هنوز خبر مرگ «ملااخترمنصور» را تأیید نکرده و حتی یکی از روزنامه‌هایشان مدعی دریافت پیامی صوتی از مولوی منصور مبنی بر زنده بودن او شده است، یک بازی خطرناک و غیراخلاقی را همزمان علیه تهران به راه انداخته‌اند.

آنها مدعی شده‌اند در کنار جسد رهبر طالبان پاسپورتی یافته‌اند که حاوی تصویر وی اما با نامی دیگر بوده و در آن ویزه، مهر ورود به ایران دیده می‌شود.

این جوسازی در حالی آغاز می شود که طی روزهای گذشته ایران، هند و افغانستان، پیمانی به امضا رساندند که به نوعی جا ماندن پاکستان از ائتلاف منطقه ای تعبیر شد.

همزمان با این اتهام موجی از حملات رسانه‌ای علیه ایران آغاز شده و دولت افغانستان نیز موضع گرفته و تأکید کرده مصمم است تا این اسناد را به دقت بررسی کند.

بدتر از آن و برخلاف ارتباطات برادرانه ۲ کشور که این‌روزها با سفر موفقیت‌آمیز «اشرف غنی» به تهران نیز سرعت بیشتری گرفته است، شاه حسین مرتضوی، جانشین سخنگوی افغانستان در بی بی سی فارسی بار دیگر تأکید کرد کابل به دنبال این اسناد بوده و ضمن آن هشدار داد روابط تهران باید با کابل دولتمدار باشد.

ادعاهای سرویس‌های اطلاعاتی مبنی بر برخی مدارک که در صحنه جرم پیدا می‌شوند آشنایند؛ از پاسپورت مشهور ۱۱ سپتامبر بگیرید تا پاسپورتی که پولیس فرانسه به موقع در جریان حملات تروریستی پاریس در سرک پیدا کرد.

با این همه موضع عجولانه دولتمردان کابل در این بازی و فریبکاری آشکار سرویس امنیتی پاکستان تلخ و تأسف‌بار است. به نظر می‌رسد اسلام آباد جز از طریق طالبان تحت حمایت خود، هر گاه اراده کند، به ساده‌ترین شیوه‌ها نیز می‌تواند دیپلماسی افغانستان را نیز به سمت و سوی مورد نظر خود هدایت کند.

در این ماجرا ده‌ها نکته ظریف وجود دارد که ساختگی بودن این نمایش را آشکار می‌کند:

۱- به اذعان خود مقامات پاکستانی ماشین مولوی منصور مورد هدف موشک‌هایی از یک پهپاد امریکایی قرار گرفته و تصاویر دریافتی نیز حاکی از ماشین تکه تکه شده و جسدی نیمه خاکستر شده بود. با این وصف چطور یک پاسپورت سالم به دست پاکستانی‌ها افتاده و آنهم چنان سالم که مهر ورود و خروج که در مواقع عادی هم اغلب خوانا نیست بدل به یک سند و دستاویز کرده است.

۲- آیا اگر رهبری در سطح مولوی منصور بنا باشد به ایران بیاید، او را با پاسپورت و ویزه و مهر ورود و خروج می‌آورند؟ آیا خود آنها چنین خبطی را مرتکب می‌شوند و بعد هم پاسپورت جادویی که در اثر بمب و جایی که فولاد موتر هم تکه تکه می‌شود، کاملاً سالم می‌ماند، در جیب لباس خود به این‌سو و آن‌سو می‌برند؟ مهمتر آنکه آیا اصولاً جعل چنین پاسپورت و مهری برای ISI پاکستان سخت است؟

۳- اسناد خود پاکستانی‌ها هم نشان می‌دهد و در بی بی سی هم گفته شد که پیشتر مولوی منصور ۱۸ بار با پاسپورت از فرودگاه کراچی به مقصد کشورهای دیگر سفر کرده است. چرا اسلام آباد اعلام نمی‌کند که آن سفرها را رهبر طالبان به چه کشورهایی رفته و مهمتر آنکه با چه پاسپورت‌هایی رفته و چطور برای رفت و آمد او در امنیتی‌ترین فرودگاه این کشور هیچ مانعی بوجود نیامده است؟

۴- رهبر طالبان در خاک پاکستان در حالی‌که آزادانه تردد می‌کرده هدف قرار گرفته و آیا بهتر نیست رسانه‌های جهان و دولت افغانستان بجای جنجال بر سر این پاسپورت کاریکاتوری، پیگیری کنند که چطور رهبر یکی از مخوف‌ترین گروه‌های تروریستی که خون هزاران بیگناه را ریخته و تحت تعقیب اکید، به ویژه از سوی پولیس بین‌الملل بوده در خاک پاکستان به سادگی و آزادانه زندگی می‌کرده و در حال تردد بوده است؟ و جالب‌تر آنکه پس از خبر مرگ مولوی منصور رسانه‌های جهان و حتی برخی رسانه‌های خود پاکستان خبر از تشکیل شورای راهبری طالبان در حومه «کویته» احتمالاً برای انتخاب جانشین وی دادند.

این یعنی رهبران اصلی تروریست‌های منسوب به طالبان همچنان در خاک پاکستان مستقرند و آزادانه سرگرم تقویت خویش برای آدمکشی‌اند و جایی از حومه کویته امن‌تر برای جلسات و استقرار ستادی ندارند و...

۵- چطور این پاسپورت بلافاصله پس از سفر مهم و حساس اشرف غنی به کابل توسط پاکستان پیدا می‌شود. سفری مهم که رقیب اصلی اسلام آباد نقش مهمی در آن داشته! یعنی درست زمانی که هندی‌ها با کابل و تهران بر سر فعال کردن بندر «چابهار» برای مقصد اصلی ترانزیتی افغانستان به نتیجه می‌رسند و قرارداد می‌بندند، ناگهان این پاسپورت ظاهر می‌شود، قراردادی که عملاً بندر کراچی پاکستان را از رونق می‌اندازد و ده‌ها میلیارد درآمد سالانه اسلام آباد را از رهگذر ترانزیت کالاهای افغانستان نابود می‌کند.

آیا فهمیدن این شیطنت و این هم‌زمانی برای جلوگیری از این تصمیم بزرگ اقتصادی سخت است؟!

باری اگر بخواهم این دلایل را مبنی بر نمایشی بودن این اقدام تا پایان بنویسم، به کتابی قطور بدل می‌شود. اما در این میانه آنچه تأسف‌بار است رفتار طرف افغانستانی است.

آنها بخوبی همسایه جنوبی خود را می‌شناسند و سال‌هاست برای ممانعت از گسیل تروریست‌های طالبان از طریق خاک پاکستان به داخل کشورشان، به هر دری زده‌اند. با این همه حیرت‌آور است که چطور آنها به سادگی در این تله شیطانی می‌افتند و به جای رد کردن این اتهام و بی‌اعتنایی به آن و تأکید بر مناسبات پررونق با ایران، برعکس آن را جدی گرفته و از این رهگذر به چهره‌ها و رسانه‌های وابسته‌ای که در داخل افغانستان، به شدت از نزدیکی کابل به تهران ناراحت و عصبانی‌اند میدان می‌دهند.

بطوری‌که نظر به نوع برخورد دولت در کابل، برخی رسانه‌ها طی همین مدت کوتاه بر پایه همین مهر جادویی در آن پاسپورت ضد بمب، افسانه‌هایی ساخته‌اند و هر دم بر شاخ و برگ آن می‌افزایند.

آن‌هم در حالی که معاون سخنگوی اشرف غنی طی مواضع و سخنانی ناپخته در بی بی سی عملاً با آنان همراهی می‌کند.

الحق و الانصاف ایران سال‌هاست بهترین مناسبات را با کابل داشته و از هیچ کمکی دریغ نکرده است.

با این وصف امید بود برادران افغانستانی خویشتنداری بیشتری از خود نشان دهند و پیش از هر موضعی ابتدا با تهران مذاکره و به قول شاه حسین مرتضوی اسناد را میان خود بررسی کنند و بعد در بی بی سی به تهران هشدار دهند که روابطش دولتمدارانه باشد.

اگر بنا بود تهران نیز چنین رفتاری داشته باشد، خدا می‌داند چه بر سر روابط ۲ کشور برادر می‌آمد. چرا که فراموش نکرده‌ایم مخوف‌ترین تروریست و قاتل مردم ایران، یعنی «ریگی» بنا بر اسناد افشا شده و مسلم پس از ملاقات با امریکایی‌ها در پایگاهی در خاک افغانستان عازم دوبی و سپس قرقیزستان شد و گیر افتاد و در اعترافاتش نیز بارها این‌ را گفت.

بدتر از آن یادمان نرود بارها پهپادهای امریکایی از خاک افغانستان به آسمان ایران نفوذ و تجاوز کرده‌اند که نشاندن و کنترل یکی از آنها عاقبت منجر به توقف این شیطنت‌های امریکایی‌ها از خاک افغانستان علیه ایران شد.

آیا در آن‌روزها هم تهران به کابل هشدار چنین و چنان داد و البته می‌دانیم چنین سوابقی بسیارند و مثنوی هفتاد من. اما حقیقت آن است که ایران مناسبات برادرانه با عزیزان و برادران افغانستانی خود را هیچ‌گاه با این شیطنت‌های دیگران مخدوش نکرده‌ است.

در پایان بهتر است به عزیزان وزارت خارجه ایران هم تأکید شود که لطفاً در مقابل این شیطنت پاکستانی‌ها تکانی به خود بدهند و بیشتر از تکذیب خشک و خالی به آنها هشدار دهند که این رسم همسایگی و همجواری نیست و آخرالامر اینکه ایران و افغانستان فارغ از تمام این فریبکاری‌ها همواره نشان داده‌اند که دوست و دشمن خود را خوب می‌شناسند!
https://avapress.net/vdcdz90fnyt0xj6.2a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما