با قدرت و قوت گرفتن گروههای تروریستی در خاور میانه، بازار ائتلافهای متفاوت علیه آن نیز گرم تر و گرم تر شده است. ائتلاف نخست علیه تروریزم به خصوص داعش را امریکایی ها و همکاران اروپائی آنها در حدود دو سال پیش در سوریه راه اندازی کردند که نتیجه آن چنانکه جهانیان همه شاهد بودند و هستند، چیزی جز تقویت بنیانهای شوم و نکبت بار تروریزم به خصوص داعش در منطقه، نبود.
بر اساس اطلاعاتی که از پنتاگون به بیرون درز کرده شخص رئیس جمهور ایالات متحده آقای اوباما از بیش از دو صد حمله به پایگاههای داعش در سوریه ممانعت کرده است. امریکا تنها در هفته های اخیر ادعا کرده که حملاتی را علیه پایگاههای تروریستی در سوریه انجام داده که البته آنهم از سوی مقامات سوری از جمله شخص بشار اسد رئیس جمهوری آن کشور، بیهوده و بدون مجوز خوانده شده و گفته شده که هیچ یک از حملات امریکایی و متحدان آنها تروریستها به خصوص داعش را مورد هدف قرار نداده است.
از آنجا که ائتلاف مذکور سودی در جهت محو تروریزم به خصوص داعش در سوریه و عراق نداشت و بر عکس دامنه حضور داعش را تا افغانستان و مرزهای برخی از کشورهای آسیای میانه هم کشاند، قدرتهای منطقه ای مانند روسیه، چین و ایران احساس خطر کردند و دومین ائتلاف چهارگانه علیه تروریزم با محوریت دولت روسیه و مشارکت ایران و سوریه و عراق در منطقه شکل گرفت.
تفاوت این ائتلاف با ائتلاف غربی به سرکردگی امریکا در این بود و است که روسیه و ایران و سوریه و عراق بر خلاف امریکایی ها و همکاران غربی و منطقه ای آنها، مصلحت و در واقع ادامه و بقای حیات خویش را در نبرد واقعی با تروریزم به خصوص داعش و گروههای تروریستی وابسته به برخی دولتهای شرور منطقه ای می دانستند و می دانند و این در حالی است که امریکا و متحدان و همکاران غربی و منطقه ای آن، راه رسیدن به اهداف استعماری خویش در منطقه را در ایجاد و تجهیز و تقویت گروههای تروریستی به ویژه داعش و خلق بحرانهای انسانی و فاجعه بار بدست آنها و سپس مدیریت بحرانهای بوجود آمده بوسیله خویش دانسته و می دانند.
لذا و با رویکردی که گفته شد، ائتلافِ به رهبری روسیه شدید و مهلک ترین ضربات را به پیکره تروریزم در سوریه وارد کرد و هنوز نیز این سیر در هم کوبنده ادامه دارد و به قول پوتین رئیس جمهور روسیه تا ریشه کن شدن داعش و امثال آن از گروههای تروریستی دیگر در سوریه ادامه خواهد یافت.
همه ی این قضایا و تشکیل دو ائتلاف به ظاهر ضد تروریستی در شرائطی بود و هست که عربستان و برخی از دولتهای همسو و وابسته به آن به دلیل حمایتهای پیوسته از جبهه ترور و دهشت، همواره مورد انتقاد قرار داشت و در تازه ترین مورد از این انتقادها صدر اعظم آلمان از دولت آل سعود خواسته است تا از حمایت از جبهه تروریزم در سوریه دست بردارد.
غیر از آلمان نیز بسیاری از دولتها و ملتهای دیگر و خیل عظیمی از آگاهان و سیاستمداران مسلمان و غیر مسلمان نیز از دولتهای عربستان و قطر و ترکیه به دلیل آنچه حمایت این دول از تروریزم می خواندند، آنها را مورد نکوهش و انتقاد قرار می دادند و می دهند.
از سویی نیز وجود ائتلاف چهارگانه ضد تروریستی به رهبری روسیه، سران آل سعود را بیشتر از هر زمان دیگر تحریک می کرد تا آنان نیز دست بکار شده و ائتلاف سومی در ظاهر علیه تروریزم را در منطقه به نمایش بگذارند.
"بر اساس خبرها، عربستان از تشکیل "ائتلاف اسلامی نظامی" ضد تروریزم با مشارکت ۳۴ کشور جهان از جمله لبنان، مصر، قطر، امارات، ترکیه، مالزی، پاکستان و کشورهای دیگری از حوزه خلیج فارس و آفریقا خبر داده است.
در همین حال "مسفر عبدالرحمن الغاصب" سفیر عربستان سعودی مقیم کابل در دیدار با "صلاح الدین ربانی" وزیر امور خارجه کشورمان، دعوت آن کشور را برای پیوستن افغانستان در ائتلاف مبارزه با تروریسم را مطرح نمود."
واقعیت آن است که بازار داغ ائتلافهای کنونی علیه تروریزم انسان را بیاد ائتلافهای هفت گانه و هشت گانه مجاهدین افغان در سالهای جهاد میندازد؛ ائتلافهای متعدد و رنگارنگی که هر شب و روز شکل می گرفت و اما کم ترین تاثیری در اتحاد واقعی مجاهدین و زمین گیر شدن دشمنان مردم و کشور افغانستان نداشت و دلیل آن نیز ادامه بحران در این کشور جنگ زده و فقیر نگداشته شده است تا اکنون و شاید فرداها و فرداهای دیگر!
به نظر می رسد غیر از ائتلاف چهارگانه با محوریت روسیه که به ائتلاف شرق در مبارزه با تروريزم بين المللي در سوريه معروف است و بواقع با تروریزم در حال مبارزه است، نه ائتلاف غربی به سرکردگی امریکا و نه هم ائتلاف نو ظهور حجازی به رهبری آل سعود در مبارزه با تروریزم، حرفی برای گفتن نخواهند داشت؛ چرا که در نخست، سران هر دو ائتلاف همگی به حمایت بی دریغ و همه جانبه از تروریزم به خصوص داعش در منطقه متهم اند و در ثانی، وجود و حضور گروههای افراطی و تکفیری تروریستی در منطقه، کارا و موثر ترین ابزاری است در دست این صاحبان به اصطلاح ائتلاف های کذایی که با بهره وری از آنها به اهداف و مقاصد استعماری شان دست پیدا می کنند و لذا انگیزه چندانی در مبارزه با گروههای تروریستی در آنان نمی تواند وجود داشته باشد.
روشن ترین دلیل بر این ادعا نیز آن است که اگر این ائتلافهای غربی و عربی بواقع هدف مبارزه با ترور و دهشت آفرینی را دارند، چرا همه با هم در یک جبهه جمع نمی شوند و پایه و ستون خیمه و خرگاه تروریزم را از ریشه در نمیاورند؟!
بر اساس اطلاعاتی که از پنتاگون به بیرون درز کرده شخص رئیس جمهور ایالات متحده آقای اوباما از بیش از دو صد حمله به پایگاههای داعش در سوریه ممانعت کرده است. امریکا تنها در هفته های اخیر ادعا کرده که حملاتی را علیه پایگاههای تروریستی در سوریه انجام داده که البته آنهم از سوی مقامات سوری از جمله شخص بشار اسد رئیس جمهوری آن کشور، بیهوده و بدون مجوز خوانده شده و گفته شده که هیچ یک از حملات امریکایی و متحدان آنها تروریستها به خصوص داعش را مورد هدف قرار نداده است.
از آنجا که ائتلاف مذکور سودی در جهت محو تروریزم به خصوص داعش در سوریه و عراق نداشت و بر عکس دامنه حضور داعش را تا افغانستان و مرزهای برخی از کشورهای آسیای میانه هم کشاند، قدرتهای منطقه ای مانند روسیه، چین و ایران احساس خطر کردند و دومین ائتلاف چهارگانه علیه تروریزم با محوریت دولت روسیه و مشارکت ایران و سوریه و عراق در منطقه شکل گرفت.
تفاوت این ائتلاف با ائتلاف غربی به سرکردگی امریکا در این بود و است که روسیه و ایران و سوریه و عراق بر خلاف امریکایی ها و همکاران غربی و منطقه ای آنها، مصلحت و در واقع ادامه و بقای حیات خویش را در نبرد واقعی با تروریزم به خصوص داعش و گروههای تروریستی وابسته به برخی دولتهای شرور منطقه ای می دانستند و می دانند و این در حالی است که امریکا و متحدان و همکاران غربی و منطقه ای آن، راه رسیدن به اهداف استعماری خویش در منطقه را در ایجاد و تجهیز و تقویت گروههای تروریستی به ویژه داعش و خلق بحرانهای انسانی و فاجعه بار بدست آنها و سپس مدیریت بحرانهای بوجود آمده بوسیله خویش دانسته و می دانند.
لذا و با رویکردی که گفته شد، ائتلافِ به رهبری روسیه شدید و مهلک ترین ضربات را به پیکره تروریزم در سوریه وارد کرد و هنوز نیز این سیر در هم کوبنده ادامه دارد و به قول پوتین رئیس جمهور روسیه تا ریشه کن شدن داعش و امثال آن از گروههای تروریستی دیگر در سوریه ادامه خواهد یافت.
همه ی این قضایا و تشکیل دو ائتلاف به ظاهر ضد تروریستی در شرائطی بود و هست که عربستان و برخی از دولتهای همسو و وابسته به آن به دلیل حمایتهای پیوسته از جبهه ترور و دهشت، همواره مورد انتقاد قرار داشت و در تازه ترین مورد از این انتقادها صدر اعظم آلمان از دولت آل سعود خواسته است تا از حمایت از جبهه تروریزم در سوریه دست بردارد.
غیر از آلمان نیز بسیاری از دولتها و ملتهای دیگر و خیل عظیمی از آگاهان و سیاستمداران مسلمان و غیر مسلمان نیز از دولتهای عربستان و قطر و ترکیه به دلیل آنچه حمایت این دول از تروریزم می خواندند، آنها را مورد نکوهش و انتقاد قرار می دادند و می دهند.
از سویی نیز وجود ائتلاف چهارگانه ضد تروریستی به رهبری روسیه، سران آل سعود را بیشتر از هر زمان دیگر تحریک می کرد تا آنان نیز دست بکار شده و ائتلاف سومی در ظاهر علیه تروریزم را در منطقه به نمایش بگذارند.
"بر اساس خبرها، عربستان از تشکیل "ائتلاف اسلامی نظامی" ضد تروریزم با مشارکت ۳۴ کشور جهان از جمله لبنان، مصر، قطر، امارات، ترکیه، مالزی، پاکستان و کشورهای دیگری از حوزه خلیج فارس و آفریقا خبر داده است.
در همین حال "مسفر عبدالرحمن الغاصب" سفیر عربستان سعودی مقیم کابل در دیدار با "صلاح الدین ربانی" وزیر امور خارجه کشورمان، دعوت آن کشور را برای پیوستن افغانستان در ائتلاف مبارزه با تروریسم را مطرح نمود."
واقعیت آن است که بازار داغ ائتلافهای کنونی علیه تروریزم انسان را بیاد ائتلافهای هفت گانه و هشت گانه مجاهدین افغان در سالهای جهاد میندازد؛ ائتلافهای متعدد و رنگارنگی که هر شب و روز شکل می گرفت و اما کم ترین تاثیری در اتحاد واقعی مجاهدین و زمین گیر شدن دشمنان مردم و کشور افغانستان نداشت و دلیل آن نیز ادامه بحران در این کشور جنگ زده و فقیر نگداشته شده است تا اکنون و شاید فرداها و فرداهای دیگر!
به نظر می رسد غیر از ائتلاف چهارگانه با محوریت روسیه که به ائتلاف شرق در مبارزه با تروريزم بين المللي در سوريه معروف است و بواقع با تروریزم در حال مبارزه است، نه ائتلاف غربی به سرکردگی امریکا و نه هم ائتلاف نو ظهور حجازی به رهبری آل سعود در مبارزه با تروریزم، حرفی برای گفتن نخواهند داشت؛ چرا که در نخست، سران هر دو ائتلاف همگی به حمایت بی دریغ و همه جانبه از تروریزم به خصوص داعش در منطقه متهم اند و در ثانی، وجود و حضور گروههای افراطی و تکفیری تروریستی در منطقه، کارا و موثر ترین ابزاری است در دست این صاحبان به اصطلاح ائتلاف های کذایی که با بهره وری از آنها به اهداف و مقاصد استعماری شان دست پیدا می کنند و لذا انگیزه چندانی در مبارزه با گروههای تروریستی در آنان نمی تواند وجود داشته باشد.
روشن ترین دلیل بر این ادعا نیز آن است که اگر این ائتلافهای غربی و عربی بواقع هدف مبارزه با ترور و دهشت آفرینی را دارند، چرا همه با هم در یک جبهه جمع نمی شوند و پایه و ستون خیمه و خرگاه تروریزم را از ریشه در نمیاورند؟!